۶ تیر ۱۳۹۷، ۲۱:۵۲
کد خبر: 82955200
T T
۰ نفر

مسجد جامعي: اميدوارم خانه نيما نيز موزه شود

۶ تیر ۱۳۹۷، ۲۱:۵۲
کد خبر: 82955200
مسجد جامعي: اميدوارم خانه نيما نيز موزه شود

تهران - ايرنا - عضو شوراي شهر تهران، گفت: اميدوارم تدبيري انديشده شود تا خانه نيما يوشيج در نزديكي منزل جلال و سيمين نيز بزودي به خانه - موزه تبديل شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، احمد مسجدجامعي عصر امروز (چهارشنبه 6 تيرماه) در آيين بزرگداشت سيمين دانشور در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي در تهران ، اظهار كرد: سال ها پيش براي اين كه خانه سيمين و جلال موزه شود تلاش بسياري كرديم و خوشحالم حالا چند ماهي است كه خانه - موزه جلال و سيمين افتتاح شده است.
وي افزود: خانه نيما يوشيج نيز در نزديكي همين خانه است و اصلا حضور سيمين و جلال در آن منطقه با پيشنهاد نيما بوده است بنابراين اميدوارم خانه نيما نيز به موزه تبديل شود.
اين عضو شوراي شهر تهران در ادامه با اشاره به اين كه چند باري درباره سيمين سخن گفته ام، افزود: اين بار مي خواهم اطلاعاتي را كه درباره نحوه زندگي آنها در خانه شان اتفاق افتاد، بيان كنم كه احتمالا براي بسياري جالب باشد.
مسجد جامعي گفت: جلال براي خريد و ساخت خانه خود 4 هزار و 500 تومان هزينه كرده است كه تنها هزار تومان آن را داشته و 3 هزار تومان از استاد انوار قرض مي گيرد و 500 تومان هم از جايي جور مي كند.
وي افزود: او در نهايت خانه اي با سه خواب و يك آشپزخانه در روستاي اعيان نشين كه الان شمال شهر تهران است، بنا مي كند و يك قبرستان در نزديكي خانه آنها وجود داشته است.
اين مدير فرهنگي ادامه داد: جلال خود در ساخت اين خانه فعاليت كرده و در نامه اي كه به سيمين نوشته، آورده كه: «مي خواهم تو خنده هايي كني كه صداي آن از لابه‌لاي آجرهاي اين خانه شنيده شود.»
مسجد جامعي خاطرنشان كرد: فضايي كه سيمين دانشور در رمان سووشون از زري و ابراهيم روايت مي كند درواقع همين تجربه هاي زيستن در خانه با جلال است.

** قلم سيمين
فاطمه راكعي استاد دانشگاه نيز در اين مراسم، گفت: سيمين دانشور شخصيتي است كه وقتي او را با هم دوره اي هايش مقايسه مي كنيم از برخي بالاتر و همطراز با برخي از بزرگان ادبيات ما قرار دارد. او از استعداد دروني خود به نحوي اصولي و درست استفاده كرده است.
وي افزود: او از برخي جهات بسيار به طاهره صفارزاده شباهت دارد آنطور كه هر دو به غرب سفر كرده يافته هايي به دست آورده اند و توانمندي هاي خود را نيز در آنجا نشان داده اند اما شيفته زرق و برق غرب نشده و در كشور خود زيسته اند.
اين استاد دانشگاه افزود: در ميان شاعران و نويسندگان كم هستند افرادي كه به لحاظ علمي در يك سطح باشند و زندگي پرتلاطم نداشته باشند اما جلال و سيمين همواره با عشق در كنار يكديگر زندگي كرده اند.
راكعي افزود: زنان داستان هاي سيمين پرهيزكار، فداكار هستند كه به ابتذال كشيده نشده اند و ويژگي هاي آنها همواره مي تواند الگويي براي جامعه باشد.
مشاور شهردار تهران در امور زنان، خاطرنشان كرد: سيمين از قلمش براي پيشرفت فكري و فرهنگي كشور استفاده كرده است. در بعد اجتماعي نيز براي دفاع از حقوق زنان همواره قلم زده كه ستودني است.

**شرايط موثر سياسي سيمين
در بخشي ديگري از اين مراسم محمدحسين دانايي، گفت: سيمين دانشور در علم سياست ورود نمي‌كرد اما شرايط برايش فراهم شد تا به شخصيت سياسي موثر مبدل شود.
وي افزود: سيمين به لحاظ مناسبات خانوادگي مي‌توانست موقعيت سياسي مطلوب داشته باشد با وجود اين امكانات اما زير بار نرفت و نويسنده و هنرمند بودن را به سياستمدار شدن ترجيح داد.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: دانشور در سال 29 با آل ا‌حمد ازدواج كرد و منزل اين زوج كانوني براي نهادهاي سياسي بود.
به گزارش ايرنا، در پايان اين مراسم قرار بود از ويكتوريا دانشور خواهر سيمين تقدير شود اما به دليل بيماري او در اين مراسم حضور نيافت و همسرش تقديرنامه را از رئيس پيشين انجمن (محقق) دريافت كرد.
سيمين دانشور همسر جلال آل احمد د 8 ارديبهشت سال 1300 در شيراز متولد شد و نخستين زن ايراني بود كه به صورتي حرفه‌اي در زبان فارسي داستان نوشت.
نويسنده و مترجم آثار آتش خاموش ، شهري چون بهشت ، به كي سلام كنم؟، از پرنده‌هاي مهاجر بپرس، سَووشون، جزيرهٔ سرگرداني ساربان سرگردان، كوه سرگردان و سرباز شكلاتي ( نوشتهٔ برنارد شاو) دشمنان ( آنتوان چخوف) ، بنال وطن ( آلن پيتون) داغ ننگ(ناتانيل هاثورن و باغ آلبالو ( آنتوان چخوف) اسفند ماه سال 1390 خورشيدي در تهران درگذشت.
شبس **فراهنگ**9246**1917