برخی لایههای مذهبی جامعه نگراناند كه اتفاقات داخل ورزشگاه با حضور زنان چه بوده و چقدر با شئونات دینی همخوانی دارد؛ برخی نگاهها نیز تأكید دارند كه ورزشگاه آزادی آنجا كه در بازیهای جام جهانی، رنگ و روی خانوادگی به خود گرفت، نشاط را بهمراه داشت و شادی را به عنوان یكی از مطالبات جامعه ایرانی برای روزهایی به ارمغان آورد.
این روزها كه جامعه ایرانی در طرح مطالبات خود از حكومت، جدیتر از گذشته مینماید و بسیاری از ناظران، از بحران در سطوح مختلف در جامعه ایرانی سخن میگویند، پاسخ به سؤال «چه باید كرد؟» در برابر هر مسأله میتواند راهگشا بوده و به الگویی كلی در عرصههای مختلف و در برابر دیگر مسائل تبدیل شود.
از این منظر، پاسخی كه مسئولان برای مطالبه نشاط اجتماعی و حضور زنان در ورزشگاه یافتند، با همه كش و قوسها و واكنشها، میتواند محل بررسی و تأمل قرار گیرد.
دو هفته گذشته رسانهها پر بود از تصاویر زنانی تنها یا در كنار خانواده با صورت و لباسهایی مزین به پرچم سه رنگ ایران. تصاویری كه نشان میداد، برای رسیدن به شادی و امید باید نگاه جنسیتی را كنار گذاشت و جامعه را آنگونه كه هست یعنی مجموعه نه صرفا زنانه یا مردانه دید. آنچه در این میانه رخ داد، این بود كه جامعه در معنای واقعی آن حس حیات را تجربه كرد؛ لحظهای در ورزشگاه و لحظهای دیگر در خیابانها و حتی در خانهها.
با این حال همه از آنچه رخ داد رضایت نداشتند؛ برخی از رسانهها چون كیهان، بازتاب رسانهای ناشی از حضور خانوادهها و زنان در ورزشگاه آزادی را «توهین به شعور ملت» تلقی كردند و راهكار دولت برای فرار از بحران اقتصادی موجود و پاك كردن صورت مسئله اصلی جامعه عنوان كردند. علاوه بر این، برخی مقامات حضور خانوادهها در ورزشگاه را با بهانه شادی اجتماعی، مایه شرمساری دانسته و با اشاره به برخی تصاویر خروجی از ورزشگاه آزادی، به آنچه برداشتن روسری و رقاصی خواندهاند اعتراض كردند.
در آخرین واكنشها نیز برخی مراجع تقلید، عنوان كردند كه این افتخار نیست زنان هم برای تماشای فوتبال به ورزشگاه بیایند. نظرسنجی ایسپا در شهریورماه سال گذشته نشان داد، 61 درصد مردم موافق حضور زنان و خانوادهها در ورزشگاهها هستند.
**روایت عكاس ایرنا از ورزشگاه آزادی
وقتی خبر فروش بلیت ورزشگاه آزادی برای تماشای بازیهای ایران در جام جهانی آمد، كمتر كسی باور داشت زنان و خانوادهها بتوانند پا به آزادی بگذارند. خبر لغو فروش بلیت برای بازی ایران ـ مراكش این فرضیه را تقویت كرد اما بلیتهای آزادی برای بازی دوم با سرعت زیادی فروش رفت كه موید نتایج همان نظرسنجی است. نیروی انتظامی تا دقایقی قبل از بازی اجازه ورود نداد، با این حال مجوز صادر و مردم اعم از زن و مرد راهی سكوهای آزادی شدند. در بازی سوم این حضور منظمتر شد و نیروی انتظامی با تماشاچیان فوتبال همراه شد.
در این میان عكسهایی از آزادی بیرون آمد؛ زنان و مردانی مشغول نماز بودند، یا خانوادههایی كه با حجاب كامل داشتند و كنارشان زنان و مردانی هم با ظاهری متفاوت بودند. در یك كلام میتوان گفت جمعیت حاضر در ورزشگاه آزادی نمونه كوچكی از جمعیت متكثر ایران بود.
عكاس ایرنا كه در دو بازی اخیر در ورزشگاه آزادی حاضر بود، در این باره توضیح داد: مردم شادی میكردند؛ رفتارهای ناهنجار و رقص آواز به معنای قبیح آن ندیدم، بیشتر شادی و هیجانزدگی از حضور بود.
وی در ادامه توضیح داد: در شب دوم كه نیروی انتظامی حضور منسجمتری در ورزشگاه داشت و با كسی برخورد نكرد؛ مردم شاد و هیجانزده بودند، اگر در شب اول رفتار عجیبی هم بود، در شب دوم خیلی كم و بیشتر هیجانی بود.
**قصه از كجا شروع شد؟
پیش از انقلاب، زنان از هر طیف و با هر ظاهری به بهانه تماشای بازی تیم های محبوبشان راهی امجدیه و آریامهر(آزادی) می شدند اما بعد از انقلاب، بازیها برای مدتی معلق شد و به دلیل جوانقلابی حاكم و تغییر ارزشها و طرح موضوع قانون حجاب زنان از حضور در ورزشگاهها خودداری كردند. با این حال هیچ مصوبه یا بخشنامهای مبنی بر ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها صادر نشد؛ صادق درودگر؛ عضو هیأت رئیسه سازمان لیگ فوتبال در یادداشتی كه روزنامه شرق آن را منتشر كرد، در این باره توضیح میدهد كه سال 63 با افرادی كه امكان حضور یك زن تماشاچی در ورزشگاه آزادی را فراهم كردند، برخورد شد.
البته این پایان ماجرا نبود، در اواسط دهه هفتاد و در پی باز شدن فضای جامعه و تغییر ارزشهای جامعه، زنان ورود به ورزشگاه را به عنوان یك مطالبه در جامعه مطرح كردند اما به سبب عدم همراهی مسئولان با مطالبهكنندگان این مهم تحقق نیافت و از آن زمان گروهی از زنان تصمیم گرفتند با تغییر ظاهر و پوشش مردانه راهی ورزشگاهها شوند؛ برخی خوش اقبال بودند و بی دردسر از گیتهای مردانه ورزشگاه عبور میكردند و برخی دیگر اقبال نمییافتند و نیروی انتظامی با آنها برخورد می كرد. با این حال بخشی از حاكمیت برای رفع این معضل درصدد قانونی كردن ورود بانوان به ورزشگاه برآمد.
بهمن ماه سال 1383، ورزشگاه آزادی باز هم رنگ زنان را به خود دید. البته این امكان نه برای همه زنان بلكه برای گروه اندكی از همراهان رئیسجمهوری وقت (سید محمد خاتمی) فراهم و ماجرا به همان بازی ختم شد. بعدتر و به دنبال جنجالی شدن اعتراضات زنان برای ورود به ورزشگاهها، كنفدارسیون فوتبال آسیا به متولیان فوتبال ایران تذكراتی داد و در بازی تیم ملی ایران و كره جنوبی پای زنان خارجی نیز به ورزشگاههای ایران باز شد اما زنان ایرانی نه. اوایل سال 85 محمود احمدینژاد طی حكمی به محمد علیآبادی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی دستور داد زمینه حضور زنان در ورزشگاهها را با توجه به «شأن بانوان» فراهم كند؛ البته این موضوع با واكنش تند و مراجع و بخشی از جامعه مذهبی مواجه شد و ماجرا مسكوت ماند. در این دوران، زنان برای تماشای مسابقاتی چون والیبال، بسكتبال و فوتسال و ... كه سالنهای ورزشی برگزار میشد بلامانع بود اما از اواخر دولت دهم این نیز از زنان دریغ شد. ماجرا به جایی رسید كه در آخرین انتخابات ریاست جمهوری به عنوان بخشی از مطالبات زنان در میتینگهای انتخاباتی مطرح میشد. در سوی دیگر میدان سیاست، فراكسیون زنان مجلس دهم از زمان تشكیل، استارت قانونی شدن حضور زنان در ورزشگاهها را زده بود و چندین نوبت به بهانه تابوشكنی، زنانی چون طیبه سیاوشی و پروانه سلحشوری به ورزشگاه آزادی رفتند.
رشد شبكههای اجتماعی طی دو سه سال اخیر، بستر را برای زنان فوتبالی و فعالان این حوزه فراهم كرد تا بیش از پیش دیده شوند. هر روز خبری تازه میآمد كه زنی در فلان شهر از سد مأموران تفتیش ورزشگاهها گذشت و در كنار مردان به تماشای بازیها نشست. موضوع تا جایی پیش رفت كه سال گذشته گروهی از ایرانیها، حضور زنان در ورزشگاهها را به عنوان مطالبه خود در صفحات مجازی خود مطرح كردند و زمینهساز سفر جانی اینفانتینو برای چانهزنی با متولیان فوتبال ایران بر سر این موضوع شدند. بعد از جنجالهای حضور زنان با پوشش مردانه در آخرین دربی و بازی قهرمانی پرسپولیس در فصل اخیر فراكسیون ورزش و مسئولان ورزش قولهای مساعدی به زنان دادند. فاطمه ذوالقدر در این باره گفته بود: تمهیدات لازم برای حضور تدریجی زنان در ورزشگاهها آغاز شده است.
حال باید به سراغ مسئولان ورزش و امنیت كشور رفت و پرسید، آیا حضور زنان در ورزشگاه آزادی برای تماشای دو بازی اخیر ایران در جام جهانی در راستای همین حضور تدریجی بوده است؟ اگر پاسخ مثبت است چرا در باز مراكش این امكان فراهم نشد و در بازی با پرتغال نیز كش و قوسها و مخالفت زیادی را به همراه داشت؟و دیگر اینكه، الگوی ارائه شده در بازیهای جام جهانی چقدر ظرفیت تسری به دیگر عرصهها دارد و چقدر با مبانی دینی همخوان است؟
**غرویان: هیچ دلیلی برای منع ورود مردم به ورزشگاه ها وجود ندارد
محسن غرویان؛ عضو جامعه محققین و مدرس حوزه علمیه قم در پاسخ به مخالفان ورود زنان به ورزشگاهها به خبرنگار ایرنا، گفت: فوتبال در سطح جهانی، موضوعی برای نمایش عزت و افتخار ملی است. این برای كشور ما ضروری و مهم است كه به ورزشهای بین المللی نگاه كنیم و از طریق آن هویت و عظمت خود را به جهان معرفی كنیم.
وی با بیان اینكه حضور مردم در ورزشگاهها نشان داد، میتوان عامل نشاط و شادابی بود، تصریح كرد: كشور ما از نظر میزان رضایتمندی و شادابی رتبه خوبی ندارد و در جامعه افسردگی وجود دارد. حضور خانوادهها در ورزشگاه نشان داد مردم میخندند، احساس شادابی دارند و نشاط ملی حتی در گریه آنها به چشم میخورد و ارزشمند است.
این استاد حوزه با اشاره به اینكه ما باید از این فرصت استفاده كنیم تا به حفظ محبت و شادی میان مردم بینجامد؛ توضیح داد: این مسأله مخصوص مردان یا زنان نیست و همه مردم نیازمند شادی اجتماعی و غرور هستند.
غرویان ادامه داد: با باید فرهنگسازی كنیم تا در محیط های اجتماعی احساس احترام، انرژی مثبت، خوش برخوردی و غرور ملی را بپراكنیم. چراكه حفظ اخلاقیات در محیطهای ورزشی امكانپذیر ممكن شده است و باید مدیریت شود. حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی، گواهی بر این امر بود و من در پست اینستاگرامی خانم ابتكار دیدم، با خانواده به ورزشگاه رفتند و شاهد هیچگونه فسادی هم نبودند.
این پژوهشگر دینی در پایان تأكید كرد:هیچ دلیلی برای منع ورود مردم اعم از زن و مرد به ورزشگاهها وجود ندارد؛ و ضروری است امكان ایی از این دست را افزایش دهیم تا جامعه از غم و اندوه خارج شود.
**پژوهشگر حوزه جنسیت: حضور نمادین زنان در استادیومها مطالبات زنان را تحریف میكند
و پرسش دیگر اینكه، این شكل از حضور تا چه حد مطلوب زنان و مطابق با خواست آنها پیش خواهد رفت؟
پردیس عامری؛ پژوهشگر اجتماعی و جنیست در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: به نظرم در فضای فعلی جامعه ما، برای تعریف آنچه به معنای گامی به سوی تحقق مطالبات اجتماعی به ویژه درمیان اقشار فرودست جنسی ـ جنسیتی محسوب می شود باید نگاهی كلی اول به مفهوم آزادی كرد كه قرار است در كنار برابری جنسیتی تحقق بیابد و متوازن و همراه باشند.
وی با اشاره به اینكه هگل در مورد آزادی می گوید: 'تاریخ جهان چیزی نیست مگر پیشرفت آگاهی ازمفهوم آزادی »تصریح كرد: اگر مشكلی وجود دارد به دلیل عدم آگاهی طبقاتی و درون قشری و اشاعه این آگاهی های غلط میان مردم و نسل جوان تر است. آنچه شاهد هستیم نه تنها تعدد نگرش ها در مورد آزادی است بلكه در مواردی تعریف غلط، حال یا ناخواسته و یا گاهی تحریف معنای آزادی به ویژه درباره موضوعات زنان از جانب افراد و مسئولان است كه تا میان مردم و حتی اكتیویست های این حوزه هم كشیده می شود و گاهی در رسانه ها هم می بینیم كه محتواهای بی ارزش و یا از پایه متناقض با مفهوم تحقق مطالبات و برابری جنسیتی تولید و اشاعه داده می شوند.
این عضو انجمن جامعه شناسی ادامه داد: اما چرا این مسئله مهم است كه مطالبات طبقات فرودست اجتماعی به ویژه اقشار تحت محدودیت و ممنوعیت جنسی ـ جنسیتی و زنان لازم است موازی با آگاهی طبقاتی درون قشری باشد و بدون این آگاهی كه متناسب با دوره و عصر جدید است، تحقق مطالبه ای در كار نیست؟ به نظرم این مساله معضل جدی جامعه ما در سال های اخیر بوده و هركدام از ما از محقق تا كنشگر تابقیه كه دستی داشتیم، به نوعی درگیر بازی های رسانه ای در این زمینه شده ایم یا درگیر جهل و گم گشتگی كه منجر به گم شدن فهم از مطالبات مان هم شده است. به باور من این نوع كنش ها مثل حضور نمادین و بی منطق تماشای بازی ها در استادیومی كه همواره درش به روی زنان بسته است، به طور جدی مطالبات زنان را تحریف می كند و حتی به عقب می ندازند.
عامری افزود: در جوامعی مثل ما، كه اگر منصفانه بنگریم تحقق مطالبات زنان تقریبا صورت نگرفته بلكه برنامه ریزی ها و فعالیت های خصوصا رسانه ای كه می توانسته اثرگذار باشد، یا بصورت غیر كارشناسی بوده اند و یا بدلیل كمك به آشكار نشدن ناتوانی نهادهای مسئول در این زمینه اغلب مسیر بیراهه را جریان سازی كرده اند، برای افراد دغدغه مند این حوزه و برابری خواه باید مهم باشد كه در هر موضعی كه مرتبط با جنسیت یا زنان است، تامل كنند و تیزهوشانه وارد جریان سازی هایی كه روكش برابری و آزادی های اولیه انسانی و بشری فقط دارند، نشوند. چراكه تصور نمی كنم دیگر بر كسی پوشیده باشد كه در جامعه ما، به ویژه درباره زنان ناكار آمدی نهادهای مرتبط با بهبود وضعیت و تحقق مطالبات مختلف موج می زند. در این نوع جوامع، اگرچه مثلا' ادای حق آزادی مطبوعات توسط گروه های در ظاهر برابری و آزادی خواه دیده می شود، اما در باطن امر، آزادی، برابری و تحقق مطالبات زنان تا آنجایی كه حقوق تعریف شده موجود در جامعه بورژوایی تا جایی پیش می رود كه تضمین كننده نظم موجود باشد.
وی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به اینكه این روزها در دام آگاهی كاذب افتادیم، تاكید كرد: بسیاری از ما با این تصور و تحلیل غلط كه در مسیر مطالبات زنان گام برمیداریم و به ورود به یك زمین چمن و استفاده از یك تلویزیون بزرگ، نام گام در مسیر تحقق مطالبات گذاشتیم. این نشان از تحریف جدی و حتی نیاز مبرم به بازتعریف مطالبات زنان توسط نسل جدید كنشگران یا دغدغهمندان این حوزه دارد.
این عضو هیأت مدیره انجمن جامعهشناسی ایران ادامه داد: وقتی از رسانههای داخل تا خارج هم این را با پروپاگاندای كنشگران این حوزه به عنوان پیروزی جنبش نداشته زنان در ایران برجسته میكنند، بیشتر باید تأسف خورد برای این همت گروهی برای اشاعه امر غلط در جامعه. به صراحت میتوان گفت تاكنون كنشهای مرتبط با مطالبات زنان به نتیجه نرسیده حتی عقبگردهایی هم داشته است.
این پژوهشگر حوزه جنسیت در پایان تأكید كرد: ما جایی آسیب میبینیم كه با نام آزادی وارد دویدن نافرجام در دایره تبعیض میشویم و طبعا در دور باطل!
**اداره كل اخبار چندرسانه ای**ایرناپلاس**
تهران- ایرنا-هرچند پرونده حضور تیم ملی در جام جهانی 2018 بسته شد اما واكنشها به حضور خانوادگی مشتاقان تماشای بازیهای تیم ملی و گشوده شدن درهای ورزشگاه آزادی به روی زنان برای نخستین بار، همچنان با ادامه دارد.