در اين مطلب آمده است: برق هست اما كم است؛ همين جمله را بارها در قبال آب شنيدهايم.
اين روزها كه قطعي چندساعته و نواسانات برق در سراسر كشور با آغاز فصل گرما، مشكلات بسياري را براي ملت به وجود آورده، بسياري از مردم را به ياد دهه 60 و 70 در كشور انداخت كه در روزنامهها زمانبندي قطع برق در مناطق مختلف به چاپ ميرسيد و اينگونه در ارتباط با قطعي برق در محلات مختلف اطلاعرساني ميشد.
با آغاز فصل تابستان كشور دچار بحران جديدي شده است: كمبود نيرويي حياتي به نام برق!
چرا از اصطلاح حياتي براي برق استفاده ميكنيم؟
چون زندگي امروزي با نيروي برق گره خورده است. وقتي برق نباشد تقريبا هيچ چيز نيست! حتي همين روزنامه. باور كنيد.
مشكل يكي دوتا نيست،اگر نام بحران را در اين روزها روي قطعيهاي مكرر برق در كشور بگذاريم، كمي بيلطفي كردهايم چرا كه هنوز با بحران چند گام فاصله داريم.
شايد تشريح شرايط اين روزهاي مردم ما را به تعريف بحران نزديك كند.
در حالي كه چند روزي ميشود بر سر آب آشاميدني در استان خوزستان، به خصوص شهرهاي خرمشهر و آبادان جنگ است!
همزمان در بيشتر استانها برق نيز وجود ندارد. نبود برق به معناي فلج شدن بخشهايي زيادي از جامعه است.
از كولر شروع ميكنيم؛ اين موجود سرمايشي دوستداشتني كه اگر برق نباشد، اعتصاب ميكند و چه در فضاي خانه و چه محيط كاري، فرياد ساكنين را به شكل عرقهاي دانه درشت درميآورد.
حتما اين روزها شما هم كلافه شدهايد. يكي از خوبيهايي كه قطعي برق در دهه 60 و 70 در كشور داشت اين بود كه دولت از طريق رسانهها نوبتهاي قطعي برق را اعلام ميكرد و مردم از اين طريق براي ساعاتي كه برق نداشتند برنامهريزي ميكردند.
به طور مثال ميتوان به يكي ديگر از حياتيترين نيازهاي بشري اشاره كرد؛ دستشويي و حمام. اين روزها ناگهان برق ميرود و ممكن است شما در حمام و يا دستشويي باشيد؛ چه فحشهايي كه نثار مسئولان نميكنيد!
و يا در آسانسور در حركت باشيد. در كنار اين حالات موارد بسيار ديگري وجود دارد كه به ذهن شما خطور كرده است.
آنها را يادداشت كنيد و براي آن چارهاي بينديشيد چرا كه هنوز 11 روز از تابستان گذشته و اين فرآيند احتمالا ادامه خواهد داشت.
نبود برق در روستاها به اندازه شهرها محسوس نيست؛ اين بدان معني نيست كه فعاليت روستاييان در صورت نبود برق فلج نميشود، خير.
اما در شهرها و به خصوص كلانشهرها شاهد موارد جديدي خواهيم بود. به عنوان مثال در روزهاي گذشته در شهر تهران به مدت دوساعت برق منطقهاي مركزي قطع شد.
اين رانندگان خودروهاي سبك و اتوبوسها بودند كه به جان هم افتادند.
صداي بوق ممتد بود كه در فضاي چهارراه ها به هوا ميرفت و البته اخمهاي بيپايان رانندگان كه دچار بياعصابي شده بودند.
در اين بين راكبان موتورسوار سنگ تمام گذاشتند و در خرابي چراغهاي راهنما كه ديگر نه سبز بودند و نه قرمز و گويا براي هميشه خاموش شدهبودند، به جولان پرداختند.
اين راكبان كه در حالت عادي قوانين را به درستي رعايت نميكنند در نبود چراغهاي راهنمايي و البته غفلت ماموران راهنمايي و رانندگي در تشديد ترافيك سهم بسزايي داشتند.
گفتني است ترافيك ناشي از خاموشي چراغهاي راهنمايي و رانندگي، چندين و چند خيابان را تحت شعاع قرار داده و براي بسياري از شهروندان نهتنها در تهران بلكه در بسياري از شهرها مشكل ايجاد كرده بود.
اينها تنها بخش كوچكي از ماجراي نبود برق است. در ادارههاي دولتي و خصوصي بسياري از ارباب رجوعها نه تنها بايد با كلافه بودن كارمندان در اثر نبود كولر دستوپنجه نرم ميكردند، بلكه بايد نگران وضعيت كاري خود نيز ميبودند چرا كه تنها پاسخي كه دريافت ميكردند، يك جمله بود: مگه نميبيني سيستم قطعه!
ساعت 3 ظهر وقت برق قطع كردن نيست
قطعي مكرر و بيبرنامه برق در سراسر كشور اين روزها مانند بسياري از موضوعات ديگر دستمايه طنز كاربران فضاي مجازي شده است.
اين در حالي است كه بسياري از كاربران خواستار شفافسازي وزارت نيرو در اين رابطه بودهاند.
رضا رشيدپور، مجري صدا و سيما در صفحه توئيتر خود نوشته است: «به مرحله اي رسيدهايم كه قطع برق مكرر در پايتخت خبر مهمي به حساب نميآيد!»
كاربري به نام «مِ ياما اِلِري» نيز به نوعي به قطعي برق در كشور اعتراض كرد و نوشت: «مصرف برق ايران 3 برابر ميانگين جهانيه!
كاش برقاي اضافي رو قطع كنيد، مثلا صدا وسيما.» «آرش كمانگير» نيز نوشته بود: «برق رفته. پاشم خونه رو مرتب كنم هر لحظه ممكنه قاليباف بي هوا بياد به عنوان منطقه محروم بهمون سر بزنه.»
«سبا» در صفحه توئيتر خود با زباني ساده به اعتراض به قطعي برق پرداخته است، او نوشته بود: «ساعت 3 ظهر وقت برق قطع كردن نيس... ساعت 3 ظهر وقت برق قطع كردن نيس... ساعت 3 ظهر وقت برق قطع كردن نيس... ساعت 3 ظهر وقت برق قطع كردن نيس...» كاربري به نام «babak» در اين باره توئيت كرده است: «به اداره برق زنگ زدم چرا هر روز برق داروخانه ميره؟ ميگه چون مصرف ميكنيد.
اي بابا، چرا به ما نميگيد برنامه عوض شده، بايد توليد كنيم؟»
بيش از هزاران توئيت از سراسر كشور در رابطه با قطعي برق در كشور منتشرشده است.
اين در حالي است كه چندين كاربر در اينستاگرام نيز با انتشار عكسهايي از تاريكي مناطق خود نسبت به اين موضوع اعتراض كردند.
اين اعتراضها تنها نسبت به قطعي برق نبود؛ شايد در تهران و كلانشهرهاي ديگر تنها مشكل قطعي برق مطرح باشد اما در شهرستانها وضعيت به گونهاي ديگر نيز است.
علاوه بر قطعي مكرر برق در برخي از استانها كه برخي از آنها تا چندين ساعت طول كشيد، نوسانات برق نيز از جمله مواردي است كه موجب اعتراض مردم شده است.
گزارشات مردمي حاكي از اين موضوع است كه در بسياري از شهرستانها نوسانات برق موجب سوختن وسايل برقي آنها شده و در اين بازه هيچ مسئولي هنوز نسبت به اين موضوع واكنش نشان نداده است.
بسياري از كسب و كارها دچار مشكل شده است.
مردم در كوچه و خيابان راجع به مشكل آب و برق صحبت ميكنند. صرفهجويي در بسياري از مشاغل به معناي تعطيلي آن كسب و كار است.
اگر قرار باشد قطعيها ادامه يابد مردم ترجيح ميدهند زمان خاموشيها در مناطق خود را بدانند.
سوالات فراواني در اين زمينه وجود داد كه يكي از آنها به ثبات رسيدن وضعيت روشنايي است؛ اينكه اين خاموشيها تا چه زماني ادامه خواهد يافت.
مسئولان نيز به دنبال كاهش مصرف برق هستند. در آخرين اظهار نظر استاندار تهران پيشنهاد خاموشي سيستمهاي سرمايشي ادارات از ساعت 13:30 دقيقه را داده است.
پيشنهادي كه نياز به اجرا شدن آن حس ميشود و براي رسيدن به اين مرحله بايد از چندين و چند فيلتر بگذرد.
حال اينكه معلوم نيست اين راهكار تا چه اندازه مثمر ثمر باشد و برق شهري را نه با نواسان زياد به كابلها بازگرداند.
هيچ چيز در مرحله فعلي معلوم نيست جز اينكه هر لحظه ممكن است برق تحريريه روزنامه قطع شود و اين گزارش نيمهتمام ... .
روزنامه ابتكار
تهرام/1735
تهران -روزنامه ابتكار امروز- سه شنبه- با درج مطلبي با عنوان فصل بي برقي! به موضوع قطعي مكرر برق كه موجب كاهش طاقت مردم شده مي پردازد.