به گزارش ایرنا ،مسگری یكی از حرفه های قدیمی است كه روزگار گرد فراموشی و زوال بر چنین مشاغلی كه جنبه هنری هم دارند پاشیده است.
كمتر كسی امروز از شغل هایی مانند حناسابی، شیشه گری و حتی كوزه گری جلوه ها و نمونه هایی می بیند و این شغل ها به دلیل عدم نیاز مردم و یا بی میلی شاغلان و استادكاران آن از بین رفته اند.
جهرم، بازار مسگرها دارد و نام خانوادگی برخی افراد از این صنعت گرفته شده اما در این شهرستان فقط یك نفر مسگری می كند و این بیانگر حكایت مشاغل فراموش شده و درحال زوال است.
بحث از مشاغل فراموش شده كه میشود، اولین واكنش ذهنی یا عملی به آن، جنبه اندوه خوردن به گذشته (نوستالژیك) است.
بخش مهمی از اقتصاد غیرحمایتی كشور را همین مشاغل فراموش شده تشكیل می داده اند و می توان گفت شغل های فراموش شده مسئله ای نوستالژیك نیستند و برخی از آنها با تمهیداتی می توانند جایگاه اقتصادی و فرهنگی داشته باشند.
یكی از ویژگیهای عمده مشاغل فراموش شده، تولید محور بودن این مشاغل است كه در این اوضاع بیكاری شاید راهاندازی كسب و كارهای سنتی به شیوهای نو بتواند ضمن نقش در فعالیت گردشگری، در رونق هر شهری نیز تأثیرگذار باشد.
مهم ترین نكته درباره شغلهای از یادرفته یا نابود شده این است كه آنها بر اساس نیاز مردم همان زمان به وجود آمدهاند و حالا چون دیگر شكل زندگی عوض شده، كاركردی ندارند.
** نام ها و بی نشان ها
از دیگر سو بسیاری از مشاغل فراموش شده در ردیف صنایع دستی یا هنرهای بومی مناطق محسوب میشوند.
در متون و اشعار قرن چهارم از فرش دستباف باكیفیتی به نام «جهرمیه» یاد شده كه امروزه هیچ نشانی از آن در جهرم وجود ندارد.
شغل مردم هر ناحیه با جغرافیا و ویژگیهای فیزیكی آن ارتباط زیادی دارد. شهر جهرم در گذشته به دلیل موقعیت جغرافیایی خاصی كه داشته و دارد، خاستگاه هنرهایی بوده است كه با دست و ذوق گره خوردهاند؛ هنرهایی كه حوصله میخواهد و مهارت و دلی سبك از هر رنگی.
شهری مأنوس با هنرهای بافندگی همچون حصیربافی با برگ نخل یا پیش بافی، ملكین دوزی یا گیوه بافی، بافت رویه ملكین (روواربافی)، جاجیم بافی، سبدبافی(لوده بافی)، به طوری كه برخی از این مشاغل، محل خاصی را در بازار قدیم جهرم داشتهاند، مثلاً راسته شرقی بازار جهرم، راسته ملكین دوزان جهرمی بوده است.
سفالگری، نمدمالی، كوزه گری و سنگ تراشی نیز از دیگر مشاغل جهرم بوده كه امروزه نشانی از آنها در شهر نیست و مسگری و صنایع دستی با ضایعات نخل و لحافدوزی به صورت انگشت شمار یا فردی، ادامه دارد.
مسگری از صنایع دستی مهم و كهن جهرم است كه از گذشته این صنف بخشی از بازار شهر راستهای داشتهاند اما این شغل نیز رو به زوال است و تعداد محدودی از پیران شهر، این كار را دنبال میكنند.
** نفس های آخر
برخی مشاغل در جهرم یا از بین رفته اند یا نفس های آخر را می كشند.
ورود كالاهایی كه با شتاب در دسترس مردم قرار می گیرند و در مقایسه با كالاها و صنایع دستی ارزان تر نیز هستند منجر به تغییر سبك زندگی و منسوخ شدن برخی مشاغل قدیمی شده است.
همچنین برخی صنایع دستی كاربرد خود را از دست داده اند یا اینكه فرزندان استادان این رشته ها پیگیر كار آبا و اجدادی خود نمی شوند و این موارد نیز به منسوخ شدن مشاغل منجر می شود.
ایرنا نمونه ای از مشاغل منسوخ شده یا در حال زوال جهرم را بررسی كرده است.
**حصیربافی
حصیربافی به معنی بافت رشته های حاصل از الیاف گیاهی به كمك دست و ابزار ساده دستی است كه طی آن محصولات مختلفی مانند زیرانداز، سفرهٔ حصیری، انواع سبد، انواع ظرف تولید میشود.
ساخت حصیر با دست در مناطق مختلف ایران بسته به نوع مواد خام در دسترس با یكدیگر متفاوت است. برای نمونه در نوار جنوبی ایران از الیاف نخل خرما و در نوار شمالی ایران از ساقههای برنج و گندم استفاده میشود.
حصیربافی در جهرم قدمت 900 ساله دارد اما این روزها محصولات حصیری از شهرها و استانهای دیگر چون كاشان و خوزستان وارد جهرم می شود.
این هنر در جهرم رو به فراموشی است و تعداد كسانی كه از گذشته مانده اند و این هنر را بلد هستند و به شیوه سنتی كار میكنند، به انگشتان دو دست هم نمیرسد.
یكی از این افراد، استاد اسدالله ایزدشناس است كه نزدیك به 40 سال است به شیوه سنتی با برگ نخل در جهرم حصیر میبافد. صمد شهابی، دیگر هنرمند جهرمی نیز در این شیوه، دستی دارد.
** گیوه های سنتی یا ملكین
ملكین نوعی گیوه بسیار محكم سنتی است كه كف آن از كتان محكم، دور و پشت پاشنه آن از پوست گاو و روی آن از نخ پنبه(ریسمان) درست میشود و در قدیم زنانه و مردانه آن وجود داشت. ملكین به دلیل خنك بودن، جلوگیری از عرق كردن پا و سبك بودن در قدیم بسیار استفاده می شده است.
در كنار گیوه دوزی، مشاغلی دیگری چون دوزنده رویه ملكین معروف به رووارباف و شیوه كش و نخ ریس وجود داشته اند كه هم اكنون این مشاغل در جهرم منسوخ شده اند.
در گذشته جهرم بیش از ده مغازه و در هر مغازه چندین نفر جوان و پیر مشغول دوخت ملكین بودند اما امروز تنها 3 كاركشته قدیمی هستند كه هنوز پیشه قدیم خود را ادامه می دهند و مشغول دوخت ملكین هستند.
حاج حیدر كه مغازه او ابتدای راسته پارچه فروشان بازار جهرم است؛ مشهدی ابراهیم فلامرزی در انتهای بازارچه صفایی جهرم در یك مغازه كوچك سالهاست ملكین میدوزد و حاج حسین كارگر كه مغازهاش كنار كوچه 9 خیابان 17 شهریور جهرم است.
حاج حسین 55 سال است كه ملكین دوزی محل امرار معاشش است. به سی امین سال كار هم كه رسید هیچ گاه فكر بازنشستگی نكرد.
او علی رغم علاقهاش به ملكین دوزی، این حرفه را به هیچ كس توصیه نمیكند، حتی دشمنش چون دیگر مشتری كه هیچ، حامی هم ندارد.
استاد حسین كارگر، ملكین دوزی را اكتسابی یاد گرفته و پا جای پای پدرش گذاشته است؛ همانگونه كه پدر پایش را با اطمینان جای پای پدر گذاشت و عاقبت به خیر شد؛ استاد حسین، هرچه یاد گرفته از پدر كسب كرده ماننده پدرش و سایر اجدادش.
** سنگ تراشی
كاری دشوار بوده كه در گذشته، قطعهای سنگ طبیعی و خشن كه یا به صورت استخراج از معدن بوده یا با برداشتن و حذف كنترل شدهٔ بخشهایی از سنگ، به آن شكل میدهند.
سنگ تراشی به دلیل پایداری سنگ، از دوران پیش از تاریخ تاكنون ادامه یافته است.
سنگتراشی و كوه كنی یكی از مشاغل دشوار جهرمیها در گذشته بوده كه امروزه وجود ندارد.
یكی از بزرگترین غارهای دست ساز دنیا یعنی غار «سنگاشكن» جهرم به دلیل استحصال سنگ به وجود آمد.
«كوه كن»، «سنگتراش»، «كارگر» و «نقشوار»، پارهای از نامهای خانوادگی امروزی جهرمی اند كه به دلیل پیشۀ سنگ تراشان غار سنگ اشكن، انتخاب شدهاند.
از آخرین بازماندگان نسل سنگ تراشان این غار كه نامشان برای ما به یادگار مانده، به افرادی چون: خواجه اسداللهی، خواجه نورالله، خواجه فتحالله، خواجه نصرالله، استاد علیاكبر، استاد نقی، حاج نقش وار جهرمی، عزتالله نقشوار، نوازالله نقشوار، اسماعیل خان كوهكن و آقا رضا كوهكن (معروف به سنگتراش؛ صاحب خانۀ تاریخی كوهكن كه در ساخت آن از سنگهای همین غار استفاده شده است)، میتوان اشاره كرد.
مهمترین وسایلی كه سنگ شكنان و سنگ تراشان به كار میبردند، ارّههای دوسر، پتك، چكش، اهرم، تیشه، انواع سوهان، قلم، نخ و دوده، دریلهای كوچك دستی بوده است.
از سنگ ها به خاطر شكل پذیری بهتر، برای كارهای تزیینی به عنوان نمای ساختمانها و سردرها، پنجرههای مشبك، فرش حیاط و سكوها، سنگ قبر، كتیبههای سنگی، شیر سنگی، آب چك، ناودان، نهر یا حوض سنگی، پله، رخبام، هاون سنگی، دیگهای سنگی، مجسمههای شیر، خمرههای سنگی استفاده میشد.
** نمك جویی و نمك فروشی
در قدیم در جهرم افرادی به عنوان «نمك جو» معروف به نمكی، به معدن نمك كوه شاعلمدار جهرم میرفتند. این افراد «نمك جویی» میكردند یعنی سنگ نمكهایی را كه بزرگ و بلور یعنی شفاف و آیینه ای بود برای مصارف خانگی با دست میكندند و اغلب به صورت دوره گرد به در خانهها میرفتند و سنگ نمكها را به فروش میرساندند.
برای جداسازی ناخالصی ها از نمك شاهعلمدار، از قدیم همه نمك را در كیسه روی برنج میگذاشتند یا نانواها اول آب نمك درست میكردند تا ناخالصیهایی نمك ته نشین شود و آب نمك را برای طبخ نان به آرد می افزودند و هیچ وقت سنگ نمك به صورت مستقیم و بلافاصله استفاده نمیشد.
هرچند كم و بیش هنوز سنگ نمكهایی از معدن شاهعلمدار جهرم به مغازههای شهر راه مییابد و اگرچه در كیفیت این نمكها اما و اگرهای فراوانی وجود دارد، اما نمك فروش و نمك جو به صورت قدیم در جهرم وجود ندارد.
** كو كوزه گر ، كوزه خر و كوزه فروش
از این پیشه فقط نام محلی در جهرم به نام «كوزه گرخانه» باقی مانده است. هنر سفال سازی از صنایع قدیمی شهرستان جهرم بود كه تا سی سال قبل بالغ بر 10 نفر مشغول به این كار بودند و نیازهای مردم را تأمین میكردند، اما با توجه به عدم استفاده مردم از ظروف گِلی، این هنر باقی نماند.
صنعتگران و سفالگران شهر جهرم در زمانهای پیشین با گل كوزه گری كه از منطقهای به نام تُل سرخ میآوردند، انواع كوزه(سعرك)، گلدان، پیگینو(ظرفی برای نگهداری میوه)، تغار، قُلك، ناندان، قلیان و سر قلیان، كاسه، لیوان، خُمره، دیزی و حتی اسباب بازی كودكان میساختند و لعاب میدادند.
تا چندی پیش كارگاه و كورههای سفال رو در شهرك شهید سحرخیز(چارطاقی) در دامنه و تپه كورههایی دیده میشد كه زمانی مركز سفالگری و كوزه گری بوده؛ كارگاههایی كوچك و سنتی با چرخهای سفالگری قدیمی كه اكنون كاملاً منسوخ شده است.
** صنایع دستی با تركه انار
در قدیم با چوب یا تركه نازك و تازه درخت انار در جهرم ابزاری چون لوده(سبد)، گیره، وردنه(چوبه)، تخته نان پزی، چرخ نخریسی( پرّه یا چرخه)، میساختند.
لُودَه در لهجه جهرمی به معنی سبد بزرگ است كه برای نگه داشتن میوه و موارد دیگر به كار میرفته كه از بافتن چند تركه یا چوب انار یا بادام كوهی(جرگه یا الوك)ساخته میشده است. این لودهها به شكلهای مختلف و برای مصارف گوناگونی ساخته میشدند. خود لوده، خورجین، سر بریزهای، دم كش، سبد برای نگهداری نان و دهها نوع دیگر از جمله شكلهای مختلف لودهها هستند.
لوده بافی در گذشته از مشاغلی بوده كه هم در شهر و روستای شهرستان جهرم وجود داشته ولی در حال حاضر دیگر كسی به این حرفه مشغول نیست.
گیره نیز سرپوش مدوری از جنس تركه انار بود كه در قدیم ظرفهای غذا را زیر آن میگذاشتند تا از دسترس حیوانات خانگی و حشرات دور باشد.
** نمد بافی و صنایع دستی با پشم و موی بز
در گذشته مشاغلی نیز بوده كه شاغلان این حرفه با موی بز كه آن را تبدیل به نخ میكردهاند، وسایل و ابزاری میساختهاند.
از جمله این وسایل به جوال، جُلَك، رُووار یا رووال، شیوه، كلاه نمدی، كُردك و زیرانداز نمدی میتوان اشاره كرد. جوال كیسه بزرگی برای حمل آرد و گندم بوده است كه از نخ و موی بز بافته میشد و آن را روی چهارپایانی مانند الاغ میگذاشتند. جلك نیز بافتهای از موی بز برای حمل جوال بود كه دو طرف آن را روی الاغ میگذاشتند. رووار نیز همان رویه بافته شده از موی بز بود كه بانوان می بافتند. شیوه نیز تخت گیوه بود كه از چندلایه از جنس پارچه دبیت یا كتان كهنه، جین و موی بز درست میشد. كلاه نمدی نیز نوعی كلاه استوانهای شكل بود كه با نمد درست میشد و هماكنون نیز برخی عشایر و طوایف از آن استفاده میكنند. كُردك نوعی پوشاك است كه نمدمالان آن را از پشم و موی بزدرست میكردند و چوپانان هنگام سرما و بارندگی آن را روی دوش میانداختند.
نمد نیز زیراندازی از مو و پشم بوده كه در قدیم كارگاههای نمدمالی در جهرم برای ساخت آن وجود داشته واكنون از بین رفته است.
** مسگری و تنها یك نفر
نشانه های قدمت پیشه مسگری را در جهرم در برخی از مظاهر فرهنگی زندگی جهرمیها هم میتوان دید. برخی خاندانها مثل «شعبانی» یا «كلوانی» و «پورمند» كه نسل اندر نسل، شغلشان مسگری بوده و البته امروز از هركدام فقط یك نفر در كار مس است؛ یا برخی نامهای خانوادگی جهرمی مثل؛ «مسگرزادگان» یا بعضی محلات قدیمی جهرم مثل؛ «كَلوان» كه در گذشته محل زندگی اغلب مسگران و نزدیك به بازار مسگران بودهاند یا سازندگان عَلَم و كُتَل و سَرطوقهای مسی عزاداریهای محرم و صفر از نشانه های این حرفه است.
بازار مسگران جهرم در انتهای شرقی بازار اصلی سرپوشیده است و در حال حاضر به خاطر عبور خیابان فرصت از وسط آن دوتكه شده است. در قدیم به دلیل پرسروصدا بودن مسگری و آهنگری، این دكانها در انتهای بازار قدیمی جهرم بودند. ظاهراً قبلاً این قسمت بازار سقف نداشته است و بعداً با تكههای ایرانیت و حلبی آن را مسقف و شیروانی كردهاند. سقفهای سیاه و دودزدهی مغازهها و بازار مسگران از تاریخ چندصدساله بازار مسگری جهرم حكایت میكند.
در قدیم در گوشه دكانهای سیاه شده از دود مسگری، همواره كوره و دمی كوچك از جنس پوست برّه وجود داشت كه با زغال افروخته میشد و برای لحیم كردن قطعات ساخته شده و همچنین سفید كردن طروف مسی استفاده میشد كه امروزه كورههای گازوئیلی و گازی جای آنها را گرفتهاند.
تعداد مسگران و آهنگران در این بازار اندك و رو به كاهش است، به طوری كه در زمان حاضر تنها یك نفر كار مسگری می كند كه علت این امر، عدم تمایل نسل جوان و تحصیلكردهٔ امروز به كارها و صنایع دستی و گرایش به كار دفتری است، همچنین به علت وجود ظروف جدید، مثل: تفلون یا مسهای كارخانهای، تولیدات آنها مثل گذشته خواهان ندارد.
عبدالرسول پورمند یكی از مسگران باسابقهٔ جهرم، معتقد است این صنعت به شیوه سنتی در جهرم رو به انقراض و تنها فردی كه هم اكنون در جهرم، ظروف مسی میسازد، امانالله شعبانی است.
امانالله شعبانی مسگری را از پدر خود محمداسماعیل شعبانی كه از اولین مس سازان جهرم بوده، فرا گرفته ؛ او سی سال است در مغازه خود، ورقههای فلزی مس را میكوبد و با مهارتی خاص، انواع وسایل را از آن میسازد اما سایر مسگران بازار كارهایی نظیر تعمیرات، خرید و فروش ظروف مسی و رویی را انجام میدهند.
دكانهای مسگری جهرم تا نزدیك به بیست سال پیش، بسیار فعال بودند اما به تدریج از رونق افتادند، به طوری كه الان در بازار جهرم مغازههای انگشت شماری، تعمیر، فروش و سفیدگری مس دارند و مغازههای فروش ظروف چینی و رویی(معدنی) و پلاستیكی جای بقیه مسگران را گرفتهاند.
** تشك و لحاف دوزی
در ایام قدیم، استفاده از لحاف در جهرم مرسوم بوده است و هنوز هم به طور انگشت شمار لحاف دوزانی مشغول به این حرفهاند. آنها علاوه بر لحاف، تشك، بالش و متكا نیز درست میكنند و به علاوه، پنبهزنی یا به تعبیر جهرمیها، پنبه هم چرخ میكنند.
عمده ترین وسایل و ابزار كار یك لحافدوز؛ نخ (نخ پنبه یا نخ تركیبی از پنبه و نایلون) سوزن لحافدوزی، چرخ یا كمان پنبه زنی و انگشتانه یا انگشت دانه است. برای دوخت یك لحاف ابتدا دو نوع پارچه كه یكی به عنوان رویه و دیگری بهعنوان آستر استفاده میشود، به سلیقه مشتری انتخاب میشود. رویهی لحاف از به همدوختن قطعات پارچههای ترمه، ساتن، مخمل یا پنبهای رنگین مخمل و آستر آن از پارچههای ارزان قیمت مثل چلواری(كتان)یا تتران و متقال و چیت درست میشود.
نقشهای معروف لحاف زمینه قلمكار و گل وسط و كناره یا حاشیه پهن است كه از كتان ساده و رنگهای متفاوت درست میشود. درون لحاف را پشم یا پنبهای كه حلاج آن را زده است، میگذارند و پس از پر كردن و دوختن رویه آن، با چوب تشك صافكن آن را صاف میكنند و سپس با سوزن لحافدوزی كه هفت تا ده سانتیمتر است و نخ پنبهای یا كتانی از وسط آن را میدوزند.
از لحاف دوزان جهرم یكی دو نفر در بازار سرپوشیده، خیابان آزادگان و كنار مسجد نو فعالیت دارند.
** كاه گل كردن یا اندودكردن
بناهای قدیم جهرم اغلب گل اندود بودند و با خشت ساخته شده بودند. بناهای خشتی و پشت بامهای كاه گلی لازم است تا هر چند سال یك بار،گل اندود شود تا درزها و شكافهای آن گرفته شود. در دهههای قبل زمانی كه گندم برداشت میكردند، مقداری كاه كه از خردكردن ساقههای گندم به دست آمده بود، انبار می كردند و برای اندودكردن دیوار و پشت بامها كه پوشش كاهگل داشت، استفاده می شد.
استادكارانی نیز در جهرم بودند كه شغلشان به تعبیر جهرمیها، اندوددادن دیوار و بامها بود.
جهرمیها یا در تابستان یا بعد از برداشت محصولات، در اواخر مهرماه یا اوایل آبان ماه، پشتبامهای خانههایشان را با مخلوط گل و كاه، كاهگل میكردند.
تعمیر سقفهای كاه گلی یا به اصطلاح اندوددادن از جمله سنتها و فعالیتهایی است كه هنوز هم در روستاهای جهرم انجام میشود اما برخی از روستاییان از روشهای امروزی از جمله ایزوگام كردن پشت بامها استفاده میكنند ولی برخی عقیده دارند كاه گل مقاومت بیشتری در برابر سرما و بارش برف و باران دارد.
یك روز قبل كاه و خاك را با هم به خوبی مخلوط و به آن آب اضافه میكردند تا برای روز بعد آماده باشد. بعد از اینكه به خوبی آب، جذب خاك میشد، آن را به خوبی ورز میدادند تا حدی كه ملاط به بیل نچسبد و به راحتی جدا شود و در نهایت با اصول خاصی آن را به پشت بام میكشیدند تا عایق خوبی در برابر نفوذ رطوبت، گرما و سرما باشد.
** صنایع دستی با هسته خرما
شاید بسیاری از نجارها بتوانند كارهای خاصی را با چوب انجام دهند اما ساخت همه چیز با ضایعات نخل، آن هم در شهرستان، شاید اندكی دور از ذهن باشد. در حال حاضر، شهرستان جهرم یكی از قطبهای مهم تولید خرما در استان فارس به شمار میرود و ضایعات نخل، به بخشهایی چون: هستهٔ خرما، گُرز(چوبی كه برگهای نخل به آن چسبیده)، دنباله و انتهای برگ نخل كه پس از بریدن برگ، متصل به نخل باقی میماند (تُوَختَك)، تنهٔ درخت نخل(مِخینه)، خوشۀ نخل(پَنْگ)، لیف خرما(پیریچه) و ... كه استفادۀ خاصی ندارد و معمولاً دور ریخته میشوند.
ضایعات نخل در ساخت چوب مصنوعی و ورقههای نئوپان، تولید خوراك دام از سرشاخهها، تولید كاغذ و كود گیاهی استفاده میشود؛ اما قدرتالله مرزوقی، درودگر پیرجهرمی، نخستین كسی است كه زیباییهای نخل را به خانهاش كه كارگاهش نیز است كشانده و موفق شده تزئینات ساخته شده از هستههای خرما و ضایعات نخل را در بازارهای داخلی و خارجی به فروش برساند. وی پنجاه سال است با ضایعات نخل به ویژه هسته خرما، انواع وسایل منزل، دكوری میسازد.
هنر وی را نیز در جهرم جز خودش، فرد دیگری ادامه نداده است.
** مجسمه سازی و صنایع دستی با چوب نخل
در این شیوه در زمان حاضر تنها یك نفر به نام استاد صمد شهابی در جهرم كار میكند. وی مجسمههای چوبی با دُمبرگ نخل(در لهجه جهرمی توختك) میسازد. وی بدون آموزش به خاطر علاقه و ذوقی كه از دوران كودكی داشته، به این كار هنری پرداخته و در آن استاد شده است. وی بیش از 15 سال است كه به صورت حرفهای به این كار مشغول است و در هنرهای دیگری مانند: دوخت گیوه، قلاب بافی و منجوق بافی، حصیربافی، تراش سنگ و ساخت تابلوهای سنگی، نقاشی با شن و ماسه روی شیشه و ساخت مجسمه با گِل فعالیت دارد. با این حال، شغل اصلی صمد شهابی، بنایی است اما نمایشگاه آثارش برای بازدید عموم در منزل مسكونی اش بر پاست.
گزارش: فاطمه تسلیم جهرمی
7375 / 1876
شیراز- ایرنا - هرگاه می خواهیم پرسر و صدا بودن جایی را مثال بزنیم آن را به بازار مسگرها تشبیه می كنیم و می گوییم صدایی نمی شنویم و مثل بازار مسگرها شده است؛ اما اینك در واقعیت صدایی از این بازار به گوش نمی رسد.