به گزارش ایرنا، «نظام جامع باشگاه داری» طرحی است كه در سال 1382 از سوی مركز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تنظیم شد. دولت و سازمان وقت تربیت بدنی كشور در تنظیم این طرح كه بیشتر بر عمل كردن به اصل 44 قانون اساسی متمركز است، همكاری داشتند و به نظر می رسید كه با تصویب زودهنگام آن بسیاری از موانع پیش روی باشگاه های ورزشی كشور برطرف شود.
با این حال متاسفانه این طرح تا سال 1389 تقریبا مسكوت بود و از این سال به بعد نیز فقط در جلسه های مختلف مدیران ورزشی و برخی از نمایندگان مجلس مطرح شد. با این وجود هنوز از طرح كلی و تصویب نهایی آن در صحن علنی مجلس خبری نیست.
تصویب این طرح یكی از مهمترین راهكارهایی است كه می تواند با توجه به تشویق سرمایه گذاری بخش خصوصی و تقویت بخش های نظارتی زمینه های خصوصی سازی ورزش در كشور را فراهم كند.
یكی از مهم ترین مواردی كه در این زمینه وجود دارد و معاون وزیر ورزش نیز بر آن تاكید دارد، بررسی صلاحیت حرفه ای مدیران عامل باشگاه ها و اعضای هیات مدیره قبل از انتصاب است. در حال حاضر هیچ نهادی صلاحیت حرفه ای مدیران عامل باشگاه های فوتبال را مورد ارزیابی قرار نمی دهد. همزمان در صورت اجرایی شدن این موضوع ضروری است كه ثبات مدیریتی در باشگاه های ورزشی حاكم شده و مدیران قبل از بركناری یا استعفا، باید پاسخگوی صورت های مالی دوران مدیریتی خود باشند.
برای بررسی زوایای مختلف نظام جامع باشگاه داری در ایران و همچنین خصوصی سازی و درآمدزایی باشگاه ها گروه ورزشی ایرنا میزگردی را با حضور داریوش مصطفوی رییس اسبق فدراسیون فوتبال و مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس، جعفر كاشانی رییس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس، هوشنگ نصیرزاده مدیرعامل باشگاه گسترش فولاد تبریز و رییس سابق كمیته تدوین قوانین و مقررات فدراسیون فوتبال و همچنین امیر واعظ آشتیانی قائم سازمان تربیت بدنی وقت و مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال در ایرنا برگزار كرد كه مشروح آن به شرح زیر است:
** این روزها یكی از مشكلات جدی فوتبال ایران بحث باشگاه داری و خصوصی سازی است در حال حاضر شما شرایط باشگاه داری در فوتبال ایران را چطور ارزیابی می كنید؟
* داریوش مصطفوی رییس اسبق فدراسیون فوتبال و مدیرعامل باشگاه پرسپولیس و بازیكن پیشین تیم ملی ایران:
در گذشته باشگاه داری آیین نامه منظمی داشت كه از دل آنها باشگاه های حرفه ای بیرون می آمدند و این باعث رقابت زیبایی میان باشگاه ها می شد. امروز در فوتبال ایران چیزی به نام باشگاه وجود ندارد و دیگر خبری از افراد خدمتگذار در این رشته نیست. فراموش نكنید برای باشگاه داری در فوتبال باید قانون تعریف شود تا بتوانیم به سمت حرفه ای شدن برویم.
فوتبال ایران به روزمرگی افتاده است و هیچ اتفاق مثبتی برای این رشته ورزشی در سال های اخیر رقم نخورده است. ثبات نداشتن مدیران در باشگاه ها باعث شده هیچ گاه نتوانیم به سمت باشگاه داری حركت كنیم و هیچ كس هم دلش به حال این رشته پرطرفدار نمی سوزد.
* جعفر كاشانی رییس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس و بازیكن اسبق تیم ملی فوتبال ایران:
ورزش در تمامی روابط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی كشورها تاثیرگذار است و برای حركت به سمت باشگاه داری ابتدا باید جایگاه ورزش را در كشور خود مشخص كنیم.
برای داشتن باشگاه حرفه ای در فوتبال در ابتدا باید این تیم ها را تحویل بخش خصوصی دهیم تا بتوانیم در سال های آینده با استفاده از تفكرات نخبگان باشگاه هایی حرفه ای و قدرتمند بسازیم.
امروز به خاطر نداشتن تمام این مسائل چیزی به نام باشگاه در فوتبال ایران وجود ندارد و ما نمی توانیم از نخبگان فوتبال خود به درستی بهره ببریم. دولت ها می توانند با استفاده از ورزش خواسته های سیاسی خود را در مجامع جهانی مطرح كنند و این نكته بسیار مهمی است. امیدوارم با توجه بیشتر به ورزش شاهد باشگاه داری در فوتبال ایران بوده و دیگر شاهد رفتارهای سلیقه ای نباشیم.
برای رسیدن به این شرایط كار دشواری در پیش رو نیست اما باید بدنبال استفاده از الگوهای صحیح باشیم. با توجه به اینكه دیپلمات بودم در بسیاری از كشورها زندگی كردم و به این نتیجه رسیدم كه در كشور خودمان همه چیز داریم اما بهره برداری از آن را بلد نیستیم.
* امیر واعظ آشتیانی قائم مقام سابق تربیت بدنی وقت و مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال تهران:
مهم ترین چالش ورزش ایران در باشگاه داری مسیرهای غلطی است كه در انتخاب مدیران باشگاه های ورزشی مد نظر قرار می دهیم. متاسفانه در این انتخاب ها شایسته سالاری را ملاك تصمیم گیری های خود قرار نمی دهیم و در پایان این مسیر اشتباه، به این باور می رسیم كه باید این 2 باشگاه (استقلال و پرسپولیس) خصوصی شوند و راه نجات را در این مساله می بینیم.
اگر دولت به عنوان متولی این 2 باشگاه، مدیران را بر اساس شایستگی انتخاب می كرد و نظارت عالیه بر عملكرد این 2 باشگاه داشت امروز به این نتیجه نمی رسیدیم كه تنها راه نجات سرخآبی ها خصوصی سازی است.
برای اثبات این صحبت باید به عنوان فردی كه مدیرعامل باشگاه استقلال بودم شهادت دهم كه هیچ گاه مجمع این 2 باشگاه برگزار نشد و حتی حسابرسی آنها هم برگزار انجام نشده است تا متر و معیاری در خصوص موفقیت یك مدیر داشته باشیم و براساس آن نفرات خود را برای اداره این 2 باشگاه پرطرفدار انتخاب كنیم.
متاسفانه بیشتر مدیران این 2 باشگاه از میان مدیران ناموفق بخش های دیگر انتخاب می شوند و با این شیوه انتظار موفقیت در باشگاه داری را هم داریم. در انتخاب مدیران این 2 باشگاه باید ابتدا سابقه مدیریتی افراد را بررسی و بعد به سراغ بهترین نفرات برویم؛ چرا كه در غیر این صورت در حق هواداران جفا كرده ایم.
اگر امروز همه به این باور رسیدیم كه این 2 باشگاه باید به بخش خصوصی واگذار شود به طور حتم دچار اشتباه شده ایم. دوای نجات این 2 باشگاه پرطرفدار در كشور خصوصی سازی نیست. ما یاد گرفته ایم هر وقت تشكیلاتی در حال ورشكستگی است آن را به بخش خصوصی واگذار كنیم و این اتفاق در خصوص پرسپولیس و استقلال هم رخ داده است.
اگر تصمیم به خصوصی سازی داریم حداقل باید بستر لازم برای این 2 باشگاه را فراهم كنیم تا آنها به بهترین شكل به بخش خصوصی واگذار شوند. مدیران ما فراموش نكنند هر كدام از این باشگاه ها شاید بیش از 40 میلیون هوادار داشته باشند و نمی توان با هیجان برای آنها تصمیم گیری كرد.
موضوع دیگر در راه رسیدن به باشگاه داری این است كه آیا ما در ورزش بدنبال خصوصی سازی هستیم یا جذب سرمایه گذار؟ سئوال من این است كه آیا با این شرایط می توان ورزش را خصوصی كرد؟ چنین تصمیمی مانند این می ماند كه روزی بخواهیم آموزش و پرورش را كلا خصوصی كنیم. دولت ها در بحث ورزش و آموزش و پرورش مكلف به مهیا ساختن شرایط ایده آل برای لذت بردن مردم هستند.
اگر می خواهیم ورزش ایران رو به رشد حركت كند باید شرایط اقتصادی مناسب در ورزش فراهم شود تا سرمایه گذاران حاضر به سرمایه گذاری شوند.
اقتصاد ورزش ایران هیچ توجیهی برای سرمایه گذاری ندارد و برای بهبود این شرایط ابتدا باید شرایط اقتصاد كلان كشور بهتر شود.
بر خلاف نظر بسیاری از كارشناسان معتقدم كه نباید بیش از اندازه روی خصوصی سازی تاكید كنیم زیرا امروز شرایط برای این كار مهیا نیست و در جامعه امروز ما ورزش رتبه آخر را از نظر اهمیت دارد. گردش مالی امروز ورزش دنیا بیش از 750 میلیارد یورو است و كشورهایی كه برای موفقیت در این زمینه برنامه دارند 4 درصد از تولید ناخالص كشورهای خود را از ورزش تامین می كنند. با این شرایط بررسی كنید كه ما كجای داستان قرار داریم؟ متاسفانه كشور ما در ورزش بی هدف هزینه می كند و تا زمانی كه تفكرات جدید وارد نشوند شرایط همین خواهد بود.
* هوشنگ نصیرزاده مدیرعامل باشگاه گسترش فولاد تبریز و رییس اسبق كمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال:
در این جلسه در خصوص نداشتن باشگاه صحبت شد و پرسش من این است كه معنای باشگاه چیست؟ برخلاف نظر دوستان معتقدم كه ما در گذشته باشگاه نداشتیم و امروز باشگاه های با ساختار درست و اصولی داریم.
دوستانی كه می گویند باشگاه نداریم لطفا توضیح دهند باشگاه نیاز به چه چیزهایی دارد؟ امسال از باشگاه های «اینتر میلان»، «آ.ث میلان»، «رم» و «لاتزیو» بازدید كردیم و جالب است بدانید دفتر باشگاه اینتر در یك پاساژ لباس فروشی بود و این اتفاق اگر در ایران رخ می داد همه آن را به باد تمسخر می گرفتند.
امروز باشگاه های استقلال و پرسپولیس از سوی دولت حمایت مالی می شوند و حتی برای آنها ردیف بودجه تعریف می شود. در كنار این 2 تیم، باشگاه هایی چون ذوب آهن، صنعت نفت، فولاد خوزستان و چند تیم دیگر هم از بودجه دولتی بهره می برند كه این كار به شكلی دور زدن قانون است.
یكی از دلایل كمك دولت به این باشگاه ها ایجاد مطلوبیت روانی برای مردم است اما هیچ گاه متوجه نشدم چرا دولت باید برای باشگاه هایی چون پیكان، سایپا یا نفت تهران هزینه كند. به اعتقاد من بهتر است این پول برای سرخآبی ها هزینه شود یا حداقل این 2 تیم با حمایت دولت به استان های دیگر منتقل شوند.
چرا باید خرج باشگاه پاس از سوی نیروی انتظامی داده می شد، در حالی كه این تیم هیچ هواداری در تهران نداشت. دولت باید برای باشگاهی هزینه كند كه مطلوبیت روانی در میان مردم ایجاد می كند، در غیر این صورت انتقال باشگاه های بدون هوادار به استان های دیگر تصمیم درستی بود.
باز هم تاكید می كنم امروز در فوتبال ایران باشگاه های قانونی با تعریف اصولی داریم. طبق تعریف كنفدراسیون فوتبال آسیا باشگاه ها باید ساختار سازمان دهی شده داشته باشند و به عنوان شركت مصوب شوند تا بتوان سود و زیان آنها را به صورت دقیق بررسی كرد.
چهار راه برای درآمدزایی در فوتبال وجود دارد كه اولین آن گرفتن حق پخش تلویزیونی است و در ایران گرفتن این حق غیر ممكن است. بحث دوم برای درآمدزایی بلیت فروشی است كه این مساله نیز در ایران كاملا بی معنا است. فروش محصولات باشگاه دیگر راه درآمدزایی است اما در ایران و در خیابان منیریه تهران، لباس تمام باشگاه های جهان را با هر قیمتی كه بخواهید می توانید خریداری كنید و این راه هم برای باشگاه های داخلی به كسب درآمد ختم نمی شود.
دیگر راه درآمدزایی در فوتبال گرفتن اسپانسر است اما به دلیل شرایط بد اقتصادی امروز حتی در بیلبوردهای شهر تهران هم خبری از تبلیغات نیست.
وقتی باشگاهی این چهار راهكار را نمی تواند اجرا كند زیان ده خواهد بود. جالب است بدانید ما توان اجرای چهار راهكار درآمدزایی در فوتبال ایران را نداریم.
برای اینكه باشگاه های قوی تری داشته باشیم باید به سراغ الگوبرداری درست برویم. به طور مثال مدیران تمام باشگاه های بزرگ دنیا افراد اقتصادی و سیاسی هستند و اصلا فرد ورزشی به عنوان مدیر باشگاه انتخاب نمی شود.
در تمام باشگاه های دنیا وظیفه اعضای هیات مدیره و مدیرعامل درآمدزایی برای باشگاه است و اگر از افراد ورزشی در این امور بهره ببرند قطعا در درآمدزایی ناموفق خواهند بود. روزنامه نگاران یكی از مقصران اصلی در استفاده از افراد ورزشی در راس مدیریت باشگاه ها هستند زیرا بدون اطلاع از این اتفاق حمایت می كنند.
در تمام دنیا مدیران سیاسی و اقتصادی در راس باشگاه قرار دارند و مدیران متخصص ورزشی در راس تیم ها و كمیته های فنی هستند.
خصوصی سازی صحیح در ورزش باعث كنترل هزینه ها خواهد شد. ما به عنوان یك باشگاه خصوصی به شدت مراقب سود و زیان خود هستیم و هیچ وقت به سراغ قراردادهای وحشتناك نخواهیم رفت و در كنار این مساله از ترانسفر بازیكنان خود پول خوبی در می آوریم.
یكی دیگر از مشكلات این است كه فدراسیون فوتبال با قوانین روز دنیا حركت نمی كند. باشگاه های ایرانی اجازه خرید 18 بازیكن بزرگ سال را دارند در حالی كه در تیم میلان 106 بازیكن بزرگسال حضور دارند كه آنها به كل دنیا ترانسفر می شوند.
نكته بعدی در خصوص مشكلات فوتبال ایران مربوط به هواداران است. هواداران فوتبال در ایران شرایط را درك نمی كنند و در این شرایط نامناسب اقتصادی كه انتقال بازیكن بهترین راه برای درآمدزایی است به مهدی طارمی به خاطر انتقال به قطر فحاشی می كنند.
برای نجات فوتبال ایران از این شرایط باید نگاه همه نو شود تا بتوانیم تاثیرگذار عمل كنیم.
* داریوش مصطفوی:
بر خلاف نظرات آقای نصیرزاده در خصوص باشگاه داری باید بگویم كه ما اینجا جمع شدیم تا در خصوص فوتبال ایران صحبت كنیم و مقایسه فوتبال ما با كشورهای صاحب نام دنیا كاملا اشتباه است و اگر قرار است مثالی زده شود باید از این مملكت باشد.
می گویند پیكان و سایپا نباید از سوی دولت حمایت شوند. سوال من این است اگر این اتفاق رخ دهد و این باشگاه ها از لیگ كنار بروند آیا جایگزینی برای آنها داریم یا مجبور به كاهش تعداد تیم های لیگ خواهیم شد؟
باشگاه در تمام دنیا معنای مشترك دارد اما در كشور ما معنای دیگری دارد. در تمام دنیا باشگاه ها در چندین رشته ورزشی فعالیت می كنند اما در ایران باشگاه ها تنها در یك رشته فعالیت دارند.
زمانی كه من مدیرعامل پرسپولیس شدم، رییس سازمان تربیت بدنی وقت، من را دعوت كرد و به مجمع گفت این آقا باید مدیرعامل باشگاه شود و كسی اجازه نداشت حتی درباره انتخاب من نظر بدهد. این نشان می دهد فوتبال ما با تمام دنیا فرق دارد زیرا در هیچ كشوری این گونه تصمیم گیری نمی شود.
امروز بارسلونا در فوتبال، بسكتبال و رشته های دیگر فعالیت می كند و این در تمام باشگاه های معروف دنیا رواج دارد و من باز هم می گویم ما طبق قوانین ورزش دنیا در ایران چیزی به نام باشگاه نداریم.
* جعفر كاشانی:
به عنوان فوتبالیستی كه شغل اصلی ام دیپلمات بوده و تمام دنیا را هم دیده است، پاسخ این مسائل را می دهم. من وقتی به ایران بازگشتم به مسئولان ورزش اعلام كردم كه ما هم باید مثل كشورهای صاحب فوتبال حركت كنیم.
برای بهبود شرایط ورزش كشور باید فرهنگ ورزش را تغییر دهیم و برای این كار باید به كشورهای صاحب فوتبال مراجعه كنیم. ما اگر می گوییم باشگاه نداریم چون محتویات یك باشگاه را در اختیار نداریم.
امروز من رییس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس هستم اما كدامیك از حرف های ما پیاده می شود؟ در جامعه ما افراد فرهیخته زیادی مثل داریوش مصطفوی و امیر واعظ آشتیانی حضور دارند چرا نباید از تجربه آنها استفاده كنیم؟
چرا تلویزیون نباید حق و حقوق باشگاه ها را بدهد؟ دلیل این است كه ما اصلا باشگاهی نداریم كه بتواند از حق و حقوق خود دفاع كند. ما در بخش دولتی نمی توانیم برنامه ریزی داشته باشیم و میز مدیران برای برنامه ریزی ماندگار نیست.
وقتی باشگاه های بزرگ فوتبال ایران مثل پرسپولیس و استقلال حتی زمین تمرین در اختیار ندارند، آیا واقعا می توان به آنها باشگاه گفت؟ امروز پرسپولیس ورزشگاه ندارد و مجبور است 20 میلیون بدهد تا یك بازی را در ورزشگاه آزادی برگزار كند اما در منچستر هیچ وقت چنین شرایطی را نمی بینید.
وقتی یك باشگاه ورزشگاه اختصاصی ندارد پس توان بلیت فروشی و گرفتن حق پخش تلویزیونی خود را هم نخواهد داشت زیرا در تصمیم گیری های اصلی نقش تاثیرگذاری نخواهد داشت.
خدا پدر محمد دادكان (رئیس اسبق فدراسیون فوتبال) را بیامرزد كه برای پرسپولیس و استقلال یك ساختمان خرید تا آنها صاحب مكانی ثابت شوند.
* هوشنگ نصیرزاده:
فوتبال یك پدیده غربی است و ما نمی توانیم آن را بومی كنیم پس نمی توانید بگویید چرا كشورهای صاحب فوتبال را مثال می زنم. ما باید ساختار سازی و فرهنگ سازی را از این كشور ها یاد بگیریم و در غیر این صورت موفق نخواهیم بود.
شما می گویید ما در فوتبال ایران باشگاه نداریم اما همین باشگاه گسترش فولاد آكادمی، زمین بازی، زمین تمرین و ساختار صحیح دارد. ما چه كار دیگری باید انجام دهیم كه به ما باشگاه گفته شود؟
* امیر واعظ آشتیانی:
تمام صحبت های دوستان به ضعف مدیریت در فوتبال ایران باز می گردد و باز هم تكرار می كنم پاشنه آشیل فوتبال ایران مدیریت است. بخشی از صحبت های هوشنگ نصیرزاده به خصوص استفاده از تجربیات فوتبال دنیا را قبول دارم و در بخش دیگر به قول جعفر كاشانی، فرهنگ جامعه ما نسبت به تمام مسائل از جمله ورزش باید تغییر كند.
زمانی كه من به عنوان مدیرعامل با رسانه ها مصاحبه می كنم و در آن از كلمه «عددی نیست» برای همكار خود استفاده می كنم، باید به حال این فوتبال گریست. این ادبیات باعث می شود حتی بازیكن و سكوهای تیم من تحریك شوند و این نمادی از بی فرهنگی است و بر عكس آن اگر مدیری از ادبیات خوب برخوردار باشد، تیم او ناخودآگاه رشد فرهنگی پیدا خواهد كرد.
ما هنوز تعریفی از اینكه ورزش هدف است یا وسیله نداریم اما در ایران بیشتر از آن به عنوان وسیله استفاده می كنیم. اگر تعریف درستی از آن داشتیم می توانستیم استفاده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از ورزش كنیم اما این كار را بلد نیستیم و متاسفانه متولیان كشور، ورزش را هم در روزمرگی اداره می كنند و هیچ نوآوری در آن دیده نمی شود.
از مسئولان می خواهم به دنبال آمارهای عددی نباشند و بیشتر به دنبال خدماتی باشیم كه ورزش می تواند به جامعه بدهد. در خصوص بهره برداری لازم از ورزش باید بگویم ما اصلا از ورزش حرفه ای در ایران تعریفی نداریم كه بخواهیم طبق آن پیش برویم. آیا حرفه ای بودن این است كه شاخصه های انتخاب مدیران عامل باشگاه های بزرگ قالتاقی، حق حساب دادن و ارتباط نزدیكی با دلالان و رسانه ها باشد؟
در جامعه ای كه آدم فكور و دارای برنامه را بی ارزش و آدم های قالتاق را زبل نام بگذارند باید به خیلی از مسایل شك كنیم. نباید هر آدم نان به نرخ روز خوری كه در ورزش به جایی می رسد، آدم موفقی بنامیم. متاسفانه مدیریت ها در برخی اوقات به دست این گونه افراد می افتد.
این صحبت های من نشان می دهد مشكلات ورزش ما بسیار بزرگتر از خصوصی بودن یا نبودن باشگاه ها است و ما در ابتدا باید روی فرهنگ ورزش كشور كار كنیم.
دولت برای ایجاد رقابت در باشگاه های فوتبال نیاز دارد برای پیكان و سایپا سایر باشگاه ها هم هزینه كند زیرا در این فوتبال هیچ سرمایه گذاری پا نخواهد گذاشت و دلیل آن نداشتن توجیه اقتصادی است. در این میان اگر كسی هم از بخش خصوصی وارد فوتبال می شود باید مورد استقبال ما قرار گیرد. دولت برای اداره پرسپولیس و استقلال باید مدیرانی را انتخاب كند كه بدنبال جذب سرمایه باشند نه اینكه فقط بدنبال هزینه كردن باشند.
* هوشنگ نصیرزاده:
از نظر كشورهای دیگر ورزش تجارت است اما از نظر ما، ورزش فقط ورزش است و مشكل امروز فوتبال و ورزش ایران همین مساله است كه به دنبال پول در آوردن حرفه ای از آن نیستیم.
** آیا در فوتبال ایران این زیر ساخت لازم برای خصوصی شدن باشگاه های فوتبال وجود دارد یا خیر؟
* داریوش مصطفوی:
اقتصاد فوتبال، با صنعت هر كشوری پیش می رود و هر اندازه صنعت قوی تر باشد اقتصاد فوتبال هم موفق تر خواهد بود. با تبلیغات پفك و چیپس نمی توانیم فوتبال قوی داشته باشیم و بدنبال خصوصی سازی برویم.
در رابطه با خصوصی سازی هم باید بگویم تا زمانی كه صنعت ایران جهانی نشود، نمی توانیم شاهد خصوصی شدن فوتبال ایران باشیم.
* جعفر كاشانی:
باید در ابتدا جایگاه ورزش در نظام مشخص شود. دیگر نباید به ورزش به عنوان یك تفریح نگاه كرد. امروز ورزش می تواند در روابط بین الملل نقش داشته باشد و برای بهبود جایگاه آن باید از نخبگان ورزشی بهره ببریم. وقتی جایگاه ورزش در نظام مشخص شود، قطعا جایگاه آن در دنیا و كشور هم مشخص خواهد شد. امروز ورزش در ایران در جایگاه خود قرار ندارد و برای مشخص كردن آن باید از نظر تمام نخبگان آن بهره برد.
* هوشنگ نصیرزاده:
الان زمان خصوصی كردن باشگاه های ایران نیست و بهتر است مجلس آن را پیگیری نكند زیرا در رودخانه خشك نمی توان قایقرانی كرد. امروز پول در بخش دولتی است و بخش خصوصی پولی برای باشگاه داری در اختیار ندارد.
تنها راه ورود بخش خصوصی به فوتبال دادن وام های سنگین از سوی دولت به آنها و تاسیس كارخانه های بزرگ برای پشتوانه سازی تیم های فوتبال است.
من موافق حضور افراد سیاسی، نظامی و اقتصادی در ورزش هستم زیرا آنها می توانند برای باشگاه پول بیاورند. در فوتبال روز دنیا ورزشی ها در بدنه تیم ها حضور دارند و مدیران درآمد زا در بدنه مدیریتی باشگاه ها هستند.
تمام باشگاه های بزرگ دنیا از پیشكسوتان و بزرگان خود در كمیته فنی استفاده می كنند اما در فوتبال ایران چیزی به نام كمیته فنی وجود ندارد. صدا و سیما باید فوتبال را به مانند فیلم های سینما مد نظر قرار دهد و بداند برای سرگرم شدن مردم از طریق این رشته باید هزینه پرداخت كند.
* امیر واعظ آشتیانی:
ما باید در ابتدا هدف گذاری كنیم تا بتوانیم به برنامه های خود برسیم. مشكل امروز فوتبال ما؛ باز هم تكرار می كنم؛ حضور افراد ناكارآمد در بدنه فوتبال است. هر مسیر غلطی كه در دستور كار قرار می گیرد، به خاطر حضور همین افراد است. متاسفانه از آنجایی كه هیچ نظارتی بر فعالیت این افراد وجود ندارد، نمی توانیم مدیران ضعیف را از مدیران قدرتمند جدا كنیم.
پرسش صدا و سیما از فوتبال این است كه حق آنها از فروش پیرامونی تبلیغات چیست و ما چون پاسخی نداریم به آنها بدهیم دچار مشكل می شویم. روزی با امیر عابدینی در تلویزیون مناظره داشتیم و او گفت 700 میلیارد تومان درآمد صدا و سیما از فوتبال است و من هم پیشنهاد دادم صدا و سیما زمان های پخش فوتبال را در اختیار فدراسیون قرار دهد و در نهایت این 700 میلیارد را فدراسیون فوتبال تقسیم و نیمی از آن را به صدا و سیما دهد اما مدیران فوتبال حتی نتوانستند این كار را انجام دهند. به قول مصطفوی مدیران فوتبال ما اصلا این كارها را بلد نیستند.
* داریوش مصطفوی:
اصلا با صحبت های آقای نصیرزاده موافق نیستم چون تا زمانی كه كشوری صنعت نداشته باشد نمی تواند ورزش موفقی داشته باشد. تا زمانی كه مجلس كارآمدی نداشته باشیم نمی توانیم تصمیمات مهمی در فوتبال بگیریم. امروز تمام آدم های فرهیخته فوتبال به دور از این رشته هستند و آدم های بی صلاحیت وارد آن شده اند و مدیریت می كنند.
متاسفم مدیران دانشمند و خوش فكری مانند امیر واعظ آشتیانی از فوتبال ایران دور هستند و بدون شك برای پیشرفت این رشته نیاز به مدیرانی همچون او داریم.
ورزشی **9118**9129**1597
در میزگرد ایرنا بررسی شد:
خصوصی سازی فوتبال، از رویا تا واقعیت
۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳
کد خبر:
82991506
تهران- ایرنا- همواره یكی از اصلی ترین دلایل ناكامی باشگاه های ایرانی در قاره آسیا و جهان درآمدزایی و مدیریت عنوان شده و اولین راه حل پیشنهادی برای آن نیز خصوصی سازی و خارج شدن دولت از مدیریت آنها بوده است.