در اين مطلب آمده است: ليلا هر روز از ساعت هشت صبح از خانه پيرزن ميآيد و تا ساعت هشت شب، از پيرزني پرستاري ميكند و ميرود. فقط پنجشنبهها و جمعهها، بچههاي پيرزن، براي نگهدارياش ميآيند و براي پنج روز در هفته، يكميليونتومان دستمزد به ليلا ميدهند.
پيرزن، آلزايمر دارد و مدام همهچيز را فراموش ميكند. گاهي يك سوال را بيشتر از 10بار از ليلا ميپرسد. گاهي هم او را با اسمهاي مختلف دوستان يا دخترانش صدا ميكند و ميخواهد برايش از خاطرات روزهاي گذشته بگويد.
ليلا كنارش مينشيند و داستان سرهم ميكند. اما گاهي كه حوصله ندارد و نميداند بايد چه بگويد، اشكش درميآيد و دلش ميخواهد همهچيز را بگذارد و برود.
او در دانشگاه تهران، مهندسي برق خوانده و حالا كه هشت سال از فارغالتحصيلياش ميگذرد، نتوانسته كاري مرتبط با رشتهتحصيلياش پيدا كند.
ميگويد: «رتبه كنكورم در رشته رياضي، خوب بود و همه گفتند رشتههاي مهندسي را بزن. من هم رشته مهندسي برق دانشگاه آزاد، در شهر بجنورد قبول شدم و رفتم. اما هيچ علاقهاي به رشته درسيام نداشتم. اصلا يادم نميآيد چه طور واحدهايم را قبول ميشدم.
چهارسال درسيام، 6ساله تمام شد و من ماندم با مدركي كه هيچچيزي ازش نميدانم. برگشتم تهران و ديدم همكلاسيهاي نخبه من هم نتوانستهاند جايي با اين مدركشان استخدام شوند. يكي رفته شركت تبليغاتي كار ميكند و ديگري در جايي، مديرداخلي است.
من هم در يك شركت خصوصي، استخدام شدم اما آنجا با رييس شركت مشكل پيدا كردم و نتوانستم دوام بياورم.
پدرم از اين اتفاق، ناراحت شد و گفت بايد شغلي پيدا كنم كه زياد با جامعه در ارتباط نباشد.
من هم در روزنامه گشتم و اينجا را پيدا كردم. حالا هرروز از صبح تا شب، پيش اين پيرزن هستم و كارهايش را انجام ميدهم. افسردگي شديد دارم و روزهاي پنجشنبه و جمعه هم نميتوانم از خانه بيرون بروم.»
ليلا، اينها را ميگويد و ميرود تا غذاي پيرزن را گرم كند و برايش بياورد. ميگويد: «مردم، تصور خوبي از پرستارهاي خانگي ندارند و مثل آدمهاي نامعتبر به آدم نگاه ميكنند يا خيال ميكنند كه ما ميخواهيم مادر و پدر پيرشان را اذيت كنيم. به ما فشار وارد ميكنند. توقع دارند كه از صبح تا شب، توي خانه كار كنيم. نميدانند كه پرستارهاي خانگي، چه قدر افسرده هستند و از سر ناچاري، وارد اين شغل شدهاند.
آنها كه ميگويند به اين شغل علاقه داريم، خيلي كماند.»
ليلا، اينها را ميگويد و به پيرزن نگاه ميكند كه زل زده به چشمهايش. پيرزن ميگويد: «شما خونهتون همين نزديكه؟» بارها اين را با شادي و خنده و ناراحتي ميپرسد و درآخر، قهر ميكند و رويش را ميكند به ديوار مقابل تختش.
از بيكاري پرستار خانگي شدم
سميه، درسش را در دانشگاه نيمهكاره رها كرده و مدتي در يك آرايشگاه زنانه مشغول بوده. ميخواسته براي خودش يك آرايشگاه مستقل راه بيندازد كه از تامين هزينههايش برنيامده. مدتي كار كرده و بعد از پلمب آرايشگاهش، آمده تا پرستار شود.
او تمام روزهاي هفته، براي مراقبت از پيرمردي كه خانهاش در خيابان ستارخان است، به آنجا ميرود. يكروز زودتر و يكروز ديرتر. حقوقش يكميليون و پانصدهزارتومان است كه هرماه، نيمي از آن را به مادرش ميدهد و نيمي ديگر را خودش خرج ميكند.
ميگويد: «مردم خيليكم به پرستارهاي خانگي اعتماد ميكنند. من اول به استخدام يك شركت درآمدم كه كارش اين بود كه براي بيماران، معلولان و سالمندان، پرستار ميفرستاد. يك سفته پنج ميليوني دادم و 2 نفر هم معرفم شدند. تقريبا همه زنها و مردهايي كه براي پرستاري ميآيند، اين مدارك را ميدهند. اما من آدمهايي را ميشناسم كه به اسم پرستار يك هفته در يك خانه بالاي شهر ماندهاند و اموال صاحب خانه را برداشتهاند و بردهاند. يا اينكه معلولان را اذيت كردهاند. البته اين ربطي به ما ندارد. بالاخره همهجا، خوب و بد پيدا ميشود. حقوق من، ماهي يكميليون و پانصدهزارتومان است كه كرايه رفت و برگشتم هم نميشود. شبها اگر بخواهم ديروقت به خانه بروم، بايد آژانس بگيرم كه برايم اصلا بهصرفه نيست اما چارهاي هم ندارم.»
سميه هم افسرده است. او در كنار يك زن معلول 50 ساله، صبح را شب ميكند. اما در كنارش، هم بافتني ميبافد و هم قلاببافي ميكند. حالا كه دارد زمستان ميآيد، مشتريهايش هم زياد شدهاند. ميگويد: «وقتي ميبافم، به چيزي فكر نميكنم.» رگ دستهايش، بيرون زده و از دردپا شكايت دارد. ميگويد: «وزن خانمي كه از او پرستاري ميكنم، زياد است و هرروز بايد چندبار جابهجايش كنم. اين باعث ميشود كه دستهايم درد بگيرند.»
سميه، از شركتهايي كه در قالب شركتهاي ارائه خدمات پرستاري فعاليت ميكنند هم ناراضي است و ميگويد: «آنها فقط به فكر گرفتن پورسانت خودشان هستند و دلشان براي پرستار نميسوزد. اغلب آنها مجوز ندارند؛ چون براي گرفتن مجوز، بايد دوندگي زيادي انجام دهند.
كسي كه تا فوقديپلم درس خوانده و حالا بهخاطر بيكاري، ميرود آسانترين كار را انتخاب ميكند و پرستار خانگي ميشود، هيچوقت حاضر نيست چندماه در اين اداره و آن اداره بدود تا مجوزهاي لازم براي كارش را بگيرد. يا اصلا دورههايي براي اين كار ببيند تا بتواند راحتتر در شغلش ظاهر شود».
80 درصد خدمات پرستاري درمنزل بر عهده غيرمتخصصان
حرفهاي اين 2 پرستار خانگي در حالي مطرح ميشود كه هيچ كدامشان هيچ دوره اي را براي آموزش مهارتهاي پرستاري در منزل را نديدهاند و تنها از روي تجربهاي كه دارند كار مراقبت از بيماران را انجام ميدهند.
اين روزها، فضاي مجازي و صفحات آگهيهاي رايگان در شبكههاي اجتماعي، مملو از آگهيهاي پرستار خانگي، نگهداري سالمندان و كودكان در منزل و ... است كه عمده افرادي كه اين آگهيها را ميدهند، تخصصي در حرفه خود ندارند.
اين افراد كه عمدتا از فشار اقتصادي اين روزهاي جامعه به ستوه آمده و در جستوجوي شغلي آبرومند بر آمدهاند، با تصوراين كه نگهداري از سالمندان و كودكان در حد تر و خشك كردن آنهاست، به دنبال پرستاري در منزل هستند. هزينههايي هم كه اين گروه از افراد دريافت ميكنند، كفاف سپري شدن بخشي از روزهاي زندگي را مي دهد بي آنكه تخصصي در كار خود داشته باشند.
دكتر اصغر دالوندي، رئيس سازمان نظام پرستاري كشور در گفت و گو با «قانون» با اشاره به اينكه تعداد مراكز خدمات مراقبت در منزل و ميزان حمايتهاي وزارت بهداشت از اين مراكز و ميزان استقبال بيماران از آن گفت: «حدود 1200 تا 1700 مركز خدمات مراقبت پرستاري در منزل مجوز دريافت كردهاند اما اكنون آمار دقيقي نداريم كه چند تا از اين مراكز فعال هستند چون نظارت خوبي بر اين مراكز نميشود».
او همچنين درباره تعرفههاي خدمات مراقبت پرستاري در منزل گفت: «در حال حاضر چيزي به نام تعرفهها نميتواند وجود خارجي داشته باشد و نقد ما اين است كه 80 درصد اين مراكز توسط نيروهاي غيرحرفهاي و نيروهايي كه پرستار نيستند، اداره مي شود.
پرستار در شهري مانند تهران نميتواند با تعرفه تزريق آمپول كه هشت هزارتومان اعلام شده در اين مراكز فعاليت كند و اين كار عاقلانه نيست». اما نكته مهم اين است كه وظيفه نظارت بر خدمات پرستاري در منزل بر عهده وزارت بهداشت است. دالوندي درباره اين موضوع نيز مي گويد:« نظارت بر اين مراكز فعلا بر عهده وزارت بهداشت است، ظاهرا در قانون سازمان نظام پرستاري نيز موضوع نظارت بر اين مراكز آمده است».
رئيس سازمان نظام پرستاري كشور درباره بيمه پرستاران داخل منزل با بيان اينكه تا وقتي پوشش بيمهاي براي اين خدمات برقرار نشود، خدمات مراكز مراقبت در منزل نهادينه نخواهد شد نيز گفت:« بايد بيمهها در اين زمينه ورود كنند تا پولي كه الان در بيمارستانها هزينه مي شود براي خدمت پرستاري در منازل هزينه شود، زيرا هزينه خدمات پرستاري در بيمارستانها بسيار گران است بهطوريكه هزينه نگهداري يك تخت بيمارستاني يك ميليارد تومان است».
رئيس كل نظام پرستاري كشور درباره فعاليت دختران و زناني كه جذب اين كار ميشوند بدون اينكه تخصصي داشته باشند، مي گويد:«هم اكنون 80 درصد خدمات پرستاري در منزل توسط غير پرستار صورت ميپذيرد و خدمات پرستاري در منزل توسط باجي - آباجي انجام ميشود و بايد مردم بدانند كه خدمات پرستاري در منزل هم اكنون در كنترل پرستارها نيست.
در حال حاضر تعرفه پرستاري در منازل آن قدر پايين است كه پرستاران ميتوانند از كار و شيفت خود بزنند و به اين خدمات بپردازند. مثلا هزينه يك تزريق در منزل هشت هزار تومان تعيين شده است و مسلما پرستار نميتواند براي هشت هزار تومان جدا از هزينه كرايه از اين سوي شهر به آن سوي شهر برود.»
تمام خدماتي كه در بيمارستان است در منزل هم قابل اجراست
نزديك به 60 سال از آغاز طرح پرستاري در جهان ميگذرد و دنياي امروز هر چه بيشتر به سمت مراقبت از بيمار در منزل به جاي بيمارستان ميرود اما هنوز در ايران اقدامات لازم براي اين كار فراهم نشده است.
محمد شريفي مقدم، قائم مقام سازمان نظام پرستاري كشور در گفت و گو با قانون دراين باره گفت: «به علت نياز مردم به مراقبت در منزل، از دهه 70 اين كار آغاز شد.
حاكميت اگر براي نياز مردم راهكار قانوني ارائه نكند، مسير غيرقانوني شكل ميگيرد.
در سال 78 آيين نامه مراكز مشاوره و ارائه خدمات پرستاري در منزل به تمام دانشگاههاي علوم پزشكي ابلاغ شد و حدود هزار مركز براي اخذ مجوز اقدام كردند. در همان سال تعرفهاي نيز براي اين كار در نظر گرفته شد تا 2 سال پيش كه دوباره اين موضوع مطرح شد».
دبيركل خانه پرستار در ادامه افزود:« مهمترين بحث اين است كه خدمات اين مراكز در گذشته تحت پوشش بيمه نبود.
در سال 95 به علت نياز مردم و فشار افكار عمومي، معاونت درمان تعرفههايي را در نظر گرفت كه واقعا غيرواقعي است. به طور مثال تزريق در منزل مبلغ هشت هزار تومان و يك ساعت مراقبت در منزل 18 هزار تومان است. در حاليكه در همان سال هزينه يك ساعت كار پرستار براي دولت در بيمارستانها 45 هزار تومان بود».
او در ادامه با بيان اينكه تعرفههاي خدمات پرستاري در منزل غيرواقعي است، اظهار كرد: «تعرفه پيشنهادي سازمان نظام پرستاري در همان سال 95 در شوراي عالي بيمه طرح شد، اما تصويب نشد.
همچنين تمام خدماتي كه در بخش ويژه بيمارستاني ارائه ميشود، در منزل نيز ميتواند انجام شود.
هدف اين است كه مردم خدمات ايمن از مراكز مجاز دريافت كنند. مراكزي كه بتوان بر آنها نظارت كرد و خدمات آنها قابل پيگيري باشد.
در حال حاضر 90 درصد خدمات مراقبت در منزل در تهران توسط افراد غيرمجاز ارائه ميشود.
روزنامه قانون
1735
تهران- روزنامه قانون امروز- چهارشنبه- با درج مطلبي با عنوان رويش شبانه «پرستارهاي خانگي»!به موضوع رونق بازار كار نگهداري سالمندان و كودكان در خانه مي پردازد.