به گزارش گروه تحليل، تفسير و پژوهش هاي خبري ايرنا، مسئله فرار مغزها از جمله اموري است كه تصور مي رود آمار و ارقام آن و مخصوصا اطلاعات به روز شده آن در هر كشوري موجود باشد، اما متاسفانه بر اساس مطالعات و بررسي هايي كه در خصوص وضعيت مهاجرت نخبگان ايراني صورت گرفت، هيچ آمار جديد و به روز شده اي يافت نشده و اكثر آمار و ارقامي كه در اين خصوص بدست آماده از سوي صندوق بين المللي پول، موسسه بروكينگز و موسساتي از اين قبيل و در طي سال هاي 2006 يا 2009 و اخرين انها 2014 و 2015 بود.
گفت و گويي كه سال گذشته خبرنگار ايرنا با پرويز كرمي مشاور معاون علمي و فناوري انجام داد مويد اين نكته است. وي عنوان كرده بود تا كنون بحث ها، اظهارات و مطالب فراواني در زمينه مهاجرت نخبگان مطرح و منتشر شده است، اما وي به ضد و نقيض بودن آمار و ارقام در اين خصوص اشاره و عنوان كرده بود عده اي از آمارهاي بالاي مهاجرت نخبگان ايراني از كشور خبر مي دهند و اين امار بدون سنديت است. وي بسياري از ادعاها و اظهار نظرها را در اين خصوص رد مي كند.
كرمي آماري كه ازسوي صندوق بين المللي پول در سال 2009 منتشر شده را اشتباه و كذب محض دانسته بود و مطرح كرد بسياري از امارها به روز و معتبر نيستند يا اساس آنها بر برداشت هاي شخصي و تجربيات محدود افرادي مبتني است كه ممكن است انطباق كافي با واقعيات نداشته باشند. وي عنوان كرده بود كه در بيشتر آمارها جنبه سياسي لحاظ شده است تا واقعيت هاي موجود.
او در گفت و گو با خبرنگار ايرنا كه از وي اعداد و ارقام مشخص خواسته بود بيان كرد بر اساس گزارش سازمان همكاري اقتصادي و توسعه در سال 2015 ايران جزء 30 كشور اول مهاجر فرست نبود و در گزارش بانك جهاني در سال 2016 جزء 30 كشور اول ارسال كننده مهاجر قرار ندارد.
آنچنان كه واضح است آمارهايي كه خود پرويز كرمي نيز براي پاسخگويي به اين سوال ها به انها استناد كرده قديمي و مربوط به سال هاي 2013 مي باشد. كسي كه ادعاي دروغ بودن بسياري از منابع واخبار مربوط به مهاجرت نخبگان را مطرح مي كند در هر دو سوال كه از وي آمار و ارقام دقيق خواسته شده بود به امار سال هاي 2013 استناد كرده بود.
سورنا ستاري نيز اين خبر كه ايران به گزارش از صندوق بين لمللي پول در سال 2009 در بين 92 كشور، اولين كشور از نظر خروج مغزهاست را كذب محض اعلام كرده بود. وي در اين خصوص اشاره كرده بود متاسفانه عددهايي كه گفته شده بدون منبع است. بعضي موارد هم در منابع، دروغ ذكر شده است.
همچنين وي اشاره كرده بود كه نسبت به حرفهاي ژورناليستي كه در خصوص مهاجرت ژنها و نظاير آن گفته ميشود بايد حساس بود و مي بايست اعداد صحيحي عنوان شود.
گرچه پرويز كرمي و سورنا ستاري هر دو به دروغ بودن امار و ارقام مربوط به مهاجرت نخبگان اشاره مي كنند، اما خود امار دقيق و به روز شده اي از وضعيت كنوني نخبگان ارائه نمي دهند تا مبنايي براي ارزيابي و تحليل روند مهاجرت نخبگان به كشورهاي ديگر باشد. حتي گزارش هاي بنياد ملي نخبگان كه انتظار مي رود اطلاعات دقيق و به روزي درباره اين موضوع داشته باشند نيز به روز نيست و همه آنها مربوط به آمارهاي 2013 و يا 2014 است
فرار مغزها فرار سرمايه هاي انساني است. سرمايه هايي كه با صرف هزينه گزاف بدست مي آيد و عبارتند از علم، تخصص، توان، سلامتي، قابليت ها و در نهايت انضباط كه به وسيله آموزش و بهداشت در نيروي كار ذخيره مي شود و موجب افزايش بهره وري آن در توليد مي شود. بنابراين منابع انساني مانند دانشمندان، مهندسان، متخصصان، نيروي كارا و منابع سازماني و نهادي به عنوان سرمايه اي انساني تلقي مي شوند و فرار اين نيروها به آن معناست كه جامعه از علم، تخصص و مهارت هاي فني آنان محروم مي ماند. در واقع نيروي انساني گران قيمتي كه هزينه زيادي صرف توانمندي آن شده به صورت رايگان به خارج از كشور صادر مي شود.
برخي معتقدند عواملي نظير نبود امنيت اقتصادي و سياسي ، بحران اشتغال و جواني جمعيت كشور، مشكلات فرهنگي و عدم توجه به مطالبات فرهنگي توسط دولت و مجذوبيت هاي فرهنگ غربي، عدم توجه جدي در حفظ نخبگان و عدم خوش بيني نسبت به تحولات كنوني از جمله عواملي است كه روند مهاجرت مغزهاي ايران را شتاب مي دهد.
از طرف ديگر مي توان به عواملي نظير نبود شايسته سالاري و نبود اميد به آينده نيز اشاره كرد. عدم شايسته سالاري يعني واگذاري بسياري از مشاغل به افراد فاقد صلاحيت يا كم صلاحيت، واگذاري مشاغل بر اساس رابطه، عدم تطابق شغل با تخصص در رشته افراد، بوروكراسي دولتي و انحصاري شدن شغل را مي توان از ديگر عواملي دانست كه به مهاجرت نخبگان از كشور كمك كرده است.
هر چه اميد به اينده بيشتر باشد ميزان مهاجرت كمتر مي شود. اميد به اينده جوانان در رابطه با شغل آينده شان، ميزان درآمد آنها و توانايي تشكيل زندگي، ازدواج، خريد مسكن و... تاثير گذارند. جواناني كه شغل مناسب خود را نمي يابند و يا اگر شغلي مي يابند حقوقش و نوع قراردادي كه بر اساس آن تنظيم مي شود مطابق با سطح انتظارات و توقعاتشان نيست، سرخورده شده و به كشورهاي ديگر پناه مي برند. لذا اميد به آينده اطمينان بيشتري به همراه مي آورد و نا اميدي، سرخوردگي، افسردگي و چاره جويي براي فرار از اين شرايط را به همراه مي آورد.
پژوهشم**
تهران -ايرنا- با توجه به اينكه نخبگان ارزشمندترين سرمايه هاي انساني شناخته مي شوند و مي بايست زمينه هاي پيشرفت و توسعه آنها فراهم شود، نبود امكانات و زير ساخت هاي لازم زمينه مهاجرت آنها را بيش از گذشته به همراه آورده است. اين در حاليست كه آمار و ارقام دقيقي نيز در اين خصوص از سوي مسوولين و سازمان هاي مربوط گزارش نشده است