۱۴ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۹
کد خبر: 83055557
T T
۰ نفر

فاتحه ای بر مزار شورای همكاری خلیج فارس

۱۴ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۹
کد خبر: 83055557
فاتحه ای بر مزار شورای همكاری خلیج فارس

تهران- ایرنا- شورای همكاری خلیج فارس به عنوان الگویی از تشكیلاتی عربی میان كشورهای حاشیه خلیج فارس برای مقابله با نفوذ ایران، در نتیجه اختلافات بنیان برانداز به كالبد بی جانی تبدیل شده كه تلاش ها برای احیای آن بی ثمر است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، اظهارات اخیر « شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر در هفتاد و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر اینكه «اختلافات، شورای همكاری خلیج فارس را فلج كرده است»، تصویری واقعی از وضعیت كنونی تشكیلاتی ارایه داد كه سی و هفت سال پیش با هدف مقابله با نفوذ انقلاب ایران و همگام سازی سیاست های كلان پایتخت های عربی حاشیه خلیج فارس سازمان یافت؛ تشكیلاتی كه طی سه دهه گذشته به خاطر وجود اختلاف و افتراق میان اعضا، هرگز به اهداف تعیین شده اولیه دست نیافت و یك سالی است كه با بروز شكاف های جدی و دودستگی به مرزهای نابودی نزدیك شده است.
سی و هشتمین نشست شورای همكاری خلیج فارس در آذرماه سال 1396، به صحنه ای برای نمایش دودستگی و شكاف میان اعضا در این تشكیلات عربی بدل شد؛ جایی كه جز امیر قطر و پادشاه كویت، دیگر كشورها در سطح وزیران خارجه یا معاونان شركت كردند و شورا به دلیل مشاركت سطح پایین مقام های كشورهای عضو، یك روز زودتر از موعد مقرر با صدور بیانیه ای به كار خود پایان داد.
پس از این اختتامیه زودهنگام بود كه رسانه های عربی گمانه زنی های بسیاری را در مورد امكان و احتمال تعلیق عضویت قطر یا حتی انحلال شورای همكاری خلیج فارس مطرح كردند، چرا كه سنگینی سایه اختلافات عربستان و همپیمانانش با قطر بر سر این نهاد جمعی، كارآمدی آن را بیش از پیش زیر تاثیر قرار داده بود.

**ایران؛ محور شكاف در شورای همكاری خلیج فارس
اختلافات میان اعضا در شورای همكاری خلیج فارس اگرچه مسبوق به سابقه و ریشه دار است، ولی مهمترین مساله ای كه شكاف و دودستگی میان اعضا را برجسته كرد، مساله ارتباط با ایران بود.
شورایی كه به رهبری عربستان افزون بر اتحاد رویه در سیاست‌ خارجی، اقتصاد، مسایل دفاعی میان كشورهای عضو، یكی از اهداف نخست شكل گیری خود را مقابله با انقلاب ایران و نفوذ تهران در منطقه تعریف كرده بود، سرانجام نتوانست رابطه قطر به عنوان یكی از اعضای مهم خود با ایران را تحمل كند.
اظهار نظر امیر قطر در مورد «نبود عقلانیت در تداوم خصومت ورزی با ایران» و اتهام زنی ریاض به دوحه در مورد آنچه حمایت این كشور از تروریسم خوانده شد، بهانه های لازم برای قطع ارتباط دیپلماتیك با این كشور مهم حاشیه خلیج فارس را به وجود آورد.
اواسط خرداد 1396 بود كه امارات و بحرین و مصر به تاسی از عربستان، به دلیل «همسو نبودن دوحه با جریان عربی»، روابط دیپلماتیك خود با قطر را قطع و مرزهای زمینی، دریایی و هوایی خود به روی این كشور بستند.
پس از آن پاسخ منفی قطر به شروط عربستان برای از سرگیری روابط شامل قطع روابط دیپلماتیك این كشور با ایران و حزب‌الله، تعطیلی كامل شبكه الجزیره، برچیدن پایگاه نظامی تركیه در خاك قطر و ... به قطع روابط سیاسی و تجاری و تحریم های گسترده كشورهای عربی علیه دوحه انجامید؛ تحریمی كه هنوز هم ادامه دارد و دوحه را بیش از پیش به فكر جبران آسیب های ناشی از آن از طریق گسترش همكاری با ایران سوق داده است.
آخرین نشست شورای همكاری خلیج فارس در آذر سال گذشته هم در سایه این اختلافات به نشستی بی رمق بدل شد. روابط سرد كشورهای حاشیه خلیج فارس تا جایی گسترش پیدا كرده كه تحلیلگران از در خطر بودن موجودیت این تشكیلات عربی سخن می گویند؛ به ویژه آنكه تلاش های آمریكا و كویت برای رفع اختلاف میان اعضا موثر نیفتاده و تلاش هایی برای ایجاد تشكیلاتی جایگزین میان دیگر كشورهای عربی در جریان است.

** ایجاد تشكیلاتی مجزا از شورا
بی اثر شدن شورای همكاری خلیج فارس، عربستان را به فكر ایجاد تشكیلاتی جایگزین یا اتحادهای دوگانه برای پیشبرد اهدافش در منطقه مشغول كرده است؛ ایده هایی كه برخی از آنها در حد نظر باقی ماند و برخی دیگر گام هایی در جهت عملیاتی شدنشان برداشته شد.
به همین منظور شورای دوجانبه هماهنگی عربستان و امارات با هدف ایجاد مكانیسم اقدام مشترك عربی در حوزه های سیاسی و اقتصادی، نظامی و ... در خرداد ماه سال جاری در جده برگزار شد. بر اساس توافقات صورت گرفته در این شورا، مقرر شد 44 طرح راهبردی اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی به مدت 60 ماه میان دو طرف اجرایی شود. از دید كارشناسان این همگرایی با هدف تشكیل جبهه ای نظامی علیه قطر به راه افتاده است.
با این حال به نظر می رسد اختلافات موجود میان عربستان و امارات بر سر مسایل ارضی و جزییات جنگ یمن، مانع از همگرایی كامل آنها در حوزه های سیاسی، امنیتی و نظامی شود.
ناظران بر این باورند كه دوران رفتارهای قیم مآبانه و سلطه جویانه عربستان در برابر دیگر كشورهای عربی به سر آمده و اكنون كشورهای مستقل تر، رهبری ادعایی عربستان بر جهان عرب و رفتارهای دیكتاتورمآبانه ریاض در اتحادهای دو یا چندجانبه را بر نمی تابند. این مساله هرگونه اتحاد، همگرایی و همسویی جامع و كارآمد میان كشورهای عربی علیه ایران و حمایت از تروریسم را به اقدامی عقیم بدل می كند.

**چه باید كرد؟
در شرایطی كه تاریخ مصرف ایفای نقش عربستان در قامت «برادر بزرگتر» برای كشورهای عربی حوزه خلیج فارس سرآمده و برخی كشورهای عربی سلطه جویی و رهبری عربستان در سودهی به مناسبات منطقه ای را بر نمی تابند، جمهوری اسلامی ایران كه كنشگری خود را در قالب اصول و قواعد بین الملل تنظیم می كند، می تواند خود را به عنوان الگویی موثر از بازیگری در چارچوب عقلانیت و تعامل جویی در سطح منطقه و جهانی معرفی كند، به ویژه در شرایطی كه رهبران نسل نوی عربستان در مناسبات خود با دنیا، عنصر عقلانیت و تدبیر را فدای منفعت محوری صرف، سرسپردگی به آمریكا و همپیمانان منطقه ای و دشمنی با ایران كرده اند.
پژوهشم**9275**1552
۰ نفر