سعيد مالكي در يادداشتي در روزنامه صداي زنجان نوشت: امروزه روز، روابط عمومي به اندازه اي نهادينه و گسترده شده است كه حتي شهروندان عادي نيز مي توانند تعريفي از آن ارائه كنند. اين به معني صحيح بودن تعريف آنان نيست. اما مي تواند دليل خوشبيني اندكي از گستره نفوذ اين علم در ميان مردم باشد با اين حال هنوز تا رسيدن به نقطه ي مطلوب راهي نه بعيد كه چشم اندازي نااميد كننده وجود دارد.
اگر از جمله وظايف ذاتي روابط عمومي ها را علم مديريت ارتباط ارگان و سازمان با ذينفعان و مشتري ها بدانيم، نگاهي به مجموعه ي كاري اين نهاد در سازمان هاي دولتي آن بدبيني را تاييد مي كند. اينجا صحبت از استثناها نيست. درباره ي پاشنه ي آشيلي سخن مي گوييم به نام مديريت ها!
بدون شك روابط عمومي زماني مي تواند در مجموعه ي كاري خود موفق ارزيابي شود كه بتواند مديريت آن سازمان را با كاركردهاي درست و علمي خود همراه كند وگرنه متخصص ترين آنها نيز با مديري فاقد نگرشي علمي و درست به اين نهاد، به قطع يقين در خوشبينانه ترين حالت عملكردي خنثي خواهند داشت.
وقتي از نگرش صحيح مدير سازمان به روابط عمومي سخن مي گوييم به معناي صحيح يعني آگاهي به روز شده از نيازهاي سخت افزاري و نرم افزاري روابط عمومي به علاوه ي شناخت عميق از وظايف آن. به عبارت ديگر مديري كه نداند كاركرد روابط عمومي نه نصب بنر و عكاسي و برگزاري مجالس كه مديريت اين وظايف همراه با ساماندهي آن در راستاي ارتباطي مناسب در چارچوب هاي منافع سازماني ست، به حتم توان به عنوان مثال درك نيازهايي چون ارائه مشاوره هاي آنلاين از سوي آن ها را نخواهد داشت. بر همين اساس انتخاب مديران روابط عمومي نيز در دايره چنين نگاه هاي نادرستي خواهد بود كه ناگفته روشن است خروجي هاي آن چه خواهد بود.
از ديگر تهديدهاي موجود در روابط عمومي ها مي توان از انتخاب هاي سليقه اي بر مبناي نگاه مدير مجموعه را نام برد. به گونه اي كه مدير جديد بدون توجه به تخصص و سابقه و تجربه و تنها با عنايت با سلايق شخصي و نگاه خاص خود به روابط عمومي، كارشناس و مديرش را انتخاب مي كند و تا زماني كه او را همراه آن نگرش خاص مي بيند حفظ و در غير اين صورت به راحتي نفر ديگري را با همان روش جايگزين مي كند. بدون آنكه خود را ملزم به پاسخگويي چرايي اتخاذ چنين تصميمي بداند! شايد اگر مديران روابط عمومي نيز چون مسئولان حراست سازمان ها با مشاوره و دخالت مستقيم ارگاني مرتبط و متخصص انتخاب و حمايت شود، شاهد اين اعمال نظرهاي مخرب نخواهيم بود. اين به معني كنار گذاشتن مديران از چرخه ي انتخاب نيست و تنها به روشي اشاره دارد كه تا حدود بسيار زيادي حامي تخصص و نيز امنيت شغلي نيروهاي كارآمد و آموزش ديده و امتحان پس داده است تا قرباني سلايق رنگارنگ و گاه شخصي برخي مديران نشوند.
اما از آموزش سخن گفتيم. حلقه مفقوده اي كه در سال هاي اخير براي مسئولان روابط عمومي ها تا حدودي رفع شده اما براي مديران نه. لزوم آشنايي مديريت ها با علم روابط عمومي نه يك پيشنهاد كه پيش نيازي ست الزام آور براي درك صحيح تر آنان با وظايف واقعي و كارآمد روابط عمومي ها. تجربه ثابت كرده در هر مجموعه اي كه ارتباطاتي مستحكم با مشتريان داشته و روابط عمومي هايي به روز و موفق دارند، بدون شك رد پاي مديري آگاه و آشنا با آن وظايف نيز وجود داشته است و اين اصلي ست خدشه ناپذير در مسير موفقيت. بنابراين آموزش و به روز كردن اطلاعات مديران درباره ي علم روابط عمومي و نيازهاي زير ساختي آن بايد به اصلي غيرقابل تغيير تبديل و استمرار آن يك قانون تثبيت شده باشد. در اين صورت مي توان اميدوار بود كه در اين صورت رابطه اي منطقي ميان انتظارها و كاركردها به وجود آيد. از سوي ديگر تغيير در روابط عمومي ها بايد بر مبنايي راي كارشناسانه و نه سليقه محور و با نظارت و مشاوره ي نهادي بالادست باشد تا راه هر گونه اعمال نظر و سليقه در انتصاب و انتخاب اين بخش گرفته شود. بايدهايي از جنس نيازي واقعي تا شاهد بهره وري متناسب و درست در روابط عمومي ها باشيم. جز اين اگر باشد و در بر همان پاشنه ي شعار و توجه به پوسته هاي توخالي بچرخد، شاهد هيچ اتفاق قابل توجهي در اين حوزه نخواهيم بود.
* رزونامه صداي زنجان، 1397،7،28.
3088/6085
بدون شك روابط عمومي زماني مي تواند در مجموعه ي كاري خود موفق ارزيابي شود كه بتواند مديريت آن سازمان را با كاركردهاي درست و علمي خود همراه كند وگرنه متخصص ترين آنها نيز با مديري فاقد نگرشي علمي و درست به اين نهاد، به قطع يقين در خوشبينانه ترين حالت عملكردي خنثي خواهند داشت.