به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، راهاندازی انجمن صنفی «مترجمان تهران» به مناسبت روز جهانی مترجم (30 سپتامبر / 8 مهرماه) از آن دست اتفاقات خوشایندی بود كه به سالها مطالبه مترجمان برای داشتن یك نهاد صنفی در راستای تخصصشان پاسخ داد.
همزمان با راهاندازی این نهاد صنفی و در همین بازه زمانی كوتاه، شاهد راهاندازی انجمنهای صنفی مترجمان چند استان دیگر كشور از جمله اصفهان، فارس و خراسان رضوی بودیم كه روزهای خوب برای جامعه مترجمان كشور را نوید میدهد.
به همین مناسبت و با تاكید بر جایگاه ترجمه در ایران و جایگاه ایران در جهان در این حرفه با استاد غلامرضا امامی با سابقه نیم قرن فعالیت مستمر در حوزه ترجمه گفتوگو كردیم.
امامی بسیاری از نویسندگان سرشناس جهان را با آثار ترجمه خود به مخاطبان ایرانی معرفی كرده است. یكی از درخشانترین آثار امامی ترجمه «پینوكیو» از زبان ایتالیایی به زبان فارسی است.
امامی تا امروز بیش از 70 اثر را به فارسی برگردانده است. او در زبان ایتالیایی و زبان عربی از سرآمدان مترجمان كشور به شمار میرود و با كوله باری از تجربه، گفته های فراوانی درباره جهان ترجمه و جایگاه ترجمه در ایران دارد.
به مناسبت راهاندازی انجمن صنفی مترجمان تهران و برای مرور و رصد جایگاه ترجمه در ادبیات ایران به سراغ او رفتیم:
- ایرنا : راهاندازی انجمن مترجمان تهران به مناسبت روز جهانی ترجمه از آن دست اتفاقاتی بود كه با استقبال جامعه مترجمان كشورمان مواجه شد. به عنوان سوال نخست وقوع این اتفاق را تا چه حد برای همكارانتان ضروری میدانید و وجود این نهاد صنفی چه كمكی به ارتقای سطح ترجمه و مطالبات مترجمان كشورمان خواهد داشت؟
- امامی : قرار گرفتن روزی به نام ترجمه و مترجم در تقویم ادبی جهانی یا راهاندازی انجمن صنفی مترجمان تهران به مناسبت این رخداد، اتفاقی بسیار مفید است. مهمترین ویژگی آن دیده شدن نقش مترجمان در انتقال دانش جهانی به عموم مخاطبان است؛ نقشی كه گاه فراموش میشود و ما شاهدیم كه گاه غبار فراموشی بر چهره بسیاری از آنها مینشیند.
چندی پیش در حال خواندن تاریخ فرهنگ اسلامی بودم و وقتی به روز جهانی ترجمه فكر میكردم یاد این مساله افتادم كه به عنوان مثال آثار فیلسوف بزرگی مانند ارسطو از راه ترجمه پدران و نیاكان ما در شرق به عنوان مهد علم و هنر در دوران گذشته به غرب راه پیدا كرد. یعنی آثار ارسطو پیش از ترجمه به زبانهای غیرلاتین در اروپا، ابتدا به عربی و فارسی ترجمه شده و بعد به زبانهای مقصد دیگری مانند انگلیسی یا فرانسوی ترجمه شده است.
آنچه به عنوان دوران مدرن ترجمه در جهان شناخته میشود، در ایران راه خود را بعد از دوران مشروطه آغاز كرد و گسترش یافت. امروز ترجمه در ایران به واسطه مترجمان دلسوز و فداكارش به جایگاهی رسیده كه اگر بنا بر بخشیدن خلعتی بر قامت هنر ترجمه باشد باید آن خلعت را به تمام مترجمان و افرادی ببخشیم كه مردم سرزمین و میهن ما یعنی ایران را با فرهنگ دیگر مردم آشنا كرد. در این مسیر اگر شاهد توسعه فرهنگی و در نگاه كلانتر توسعه اجتماعی در بعد مدرن آن بودیم سهمی از آن را باید به نام مترجمانی گذاشت كه به واسطه قلم و دانش آنها با فرهنگها، نگرشها و جهانبینیهای مختف و جاری در دنیا آشنا شدیم. امروزه اهمیت و جایگاه ترجمه به حدی است كه هر اتفاقی كه در گوشه گوشه جهان میافتد به واسطه مترجمان است كه به گوش ما میرسد.
«ژوره ساراماگو» نویسنده بزرگ، شهیر و افسانهای پرتغالی كه بسیاری او را فارغ از یك نویسنده به عنوان صدای بیپناهان و از مدافعان بزرگ مردم فلسطین میشناسند و با آرای او در زمینه دیدگاه ضد جنگش بسیاری آشنا هستند جمله جالب و پرمعنی درباره مترجمان دارد كه میگوید: «مترجمان صداهای بومی را به جهانی تبدیل میكنند.»
درست بر همین اساس است كه اعتقاد دارم برگزاری جشنی ویژه ارج نهادن به مقام مترجمان كه چند سالی است در كشور ما برگزار میشود اتفاق مباركی است. من هم به عنوان یك مترجم كوچك در برابر تمام خدمات و اتفاقاتی كه به واسطه حضور مترجمان در ایران انجام شده در برابر آنها سر تعظیم فرود میآورم؛ اما در مقابل انتظار دارم در كنار برگزاری این چنین جشنهایی برای پاسداشت مقام مترجمان به مشكلات آنها به ویژه مترجمان پیشكسوت رسیدگی شود.
- ایرنا : شكی وجود ندارد كه تمامی فعالان و دستاندركارن حوزه فرهنگ و هنر ما مانند دیگر بخشها با مشكلاتی مواجه هستند، اما از زبان شما شنیدن مشكلات مترجمان و اعضای این نهاد صنفی به عنوان فردی كه سابقه پنجاه ساله در این حوزه دارید شنیدنیتر است... برای ما از مشكلات مترجمان در جامعه ایران بیشتر میگویید؟
- امامی : ببینید مهمترین مساله در مسیر فعالیت مترجمان به عنوان یك صنف و فعالیت صنفی آنها برای راهاندازی انجمن مترجمان تهران مشكلات اداری بود كه با آنها دست و پنجه نرم میكردند. من با بسیاری از دوستان مترجمم در این باره صحبت كردم و همه آنها متفقالقول، مهمترین مشكل را مساله قوانین اداری و بوروكراسی وزارت كار برای راهاندازی همین انجمن صنفی دانستند.
مساله دوم راهاندازی انجمنی صنفی به نام مترجمان تهران است... شما زندگی و معیشت اقتصادی را در نظر بگیرید و زیست افراد و از جمله مترجمان در استانها و شهرستانهای خودشان را، چطور می شود ما شاهد راهاندازی انجمن صنفی مترجمان تهران هستیم... آیا فقط در تهران ما مترجم داریم؟!؛ مسلم است كه پاسخ این سوال یك خیر قاطع است!...
ممكن است مترجمی به دلیل شرایط اقتصادی، حتی مساله آب و هوا، زیست در كنار مردم شهر و روستایی كه در آنجا متولد شده و هزاران دلیل دیگر بخواهد در استانها و شهرستانها ساكن باشد، آیا فقط به این خاطر نباید از فواید و داشتههای انجمن صنفی كه به نام تخصص او راهاندازی شده استفاده كند چون فقط در تهران زندگی نمیكند و نام انجمن، انجمن صنفی مترجمان تهران است!
هیچكدام از این حرفهایم زیر سوال بردن فعالیت همكارانم در راهاندازی این انجمن صنفی كه سالها جزء مطالبات اصلی آنها بود، نیست! اما امیدوارم راهاندازی این انجمن در تهران سنگ بنایی برای قرار گرفتن سنگهای دیگر استانها و رسیدن به انجمن صنفی مترجمان ایران باشیم.
- ایرنا : جناب امامی، شما به دلیل مشغلههای كاری و دانشگاهی، نیمی از سال را در ایران و نیم دیگر را در ایتالیا حضور دارید. از طرفی دیگر شما در زمینه ترجمه با دو زبان عربی و ایتالیایی به شكل تخصصی آشنایی دارید و كارنامه كاری شما طی نیم قرن نشاندهنده توفیقتان در این حوزه و البته اقبال مخاطبان به دانش و تخصص شماست. با این تجربیات میتوانید ارزیابی از مترجمان ایران در قیاس با همكارانشان در جهان ارائه دهید؟ در حقیقت وضعیت و كیفیت ترجمه و مترجمان در ایران با نگاه استانداردهای جهانی در چه شرایطی است؟ آیا مترجمان ایرانی در جهان نمره قبولی میگیرند؟
- امامی : بدون هیچ شكی و تردیدی مترجمان ایرانی در جهان بسیار شناخته شده و آثارشان قابل اعتناست. افتخار دارم كه به عنوان یك ایرانی و یك خدمتگزار صنعت ترجمه بگویم كه ما در ترجمه و داشتن مترجمان حرفهای در جهان رتبه بسیار بالایی داریم. اتفاقا از عجایب روزگار است كه در كشور ما گاه شاهدیم كه مترجمان از نویسندگان آثاری كه ترجمه میكنند، افراد شناختهشدهتری میان مردم و اهالی كتاب هستند. به عنوان مثال میتوانم به نامهایی مانند استاد محمد قاضی یا استاد نجف دریابندری اشاره كنم.
مایل هستم به این نكته اشاره كنم كه رسیدن و قرار گرفتن جایگاه ترجمه و مترجمان ایران در سكوهای بالای جهانی به دلیل رنجهای فراوانی است كه در طول زندگی حرفهایشان بردهاند. مترجمان ایرانی برای انتقال پیام زبان مبدا به زبان مقصد (ایرانی) با قلب و روحشان به ترجمه میپردازند و تمام تلاششان را میكنند تا پیامهای انسانی مستتر در آثار ادبی دنیا را به نوعی به مخاطبان فارسی زبان خود انتقال دهند كه گویی خود آنها این فضا را درك كرده و در آن زندگی میكنند. اما متاسفانه در زمینه امكانات و یا درك قدر و منزلتشان آنطور كه شایسته آنهاست با آنها برخورد نمیشود.
اجازه بدهید باز هم مثالی بزنم؛ در كشور سوییس یكی از ناشران بزرگ و شناختهشده، به عنوان بخش خصوصی مركز بسیار بزرگی را با تمامی امكانات وقف مترجمان كرده تا آنها با حضور در آن مركز بدون دغدغه و با فراغ بال تنها به كار ترجمه مشغول باشند و ذهنشان در گیر مسائل دیگری نباشد.
این در شرایطی است كه در كشوری مانند سوییس اصلا ترجمه معنایی ندارد! چرا كه در این كشور مردم به چهار زبان آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و زبان محلی سوییسی آشنایی دارند و در حقیقت ترجمه از زبانهای اروپایی دیگر برای مردمان این كشور به ندرت اتفاق میافتد مگر آنكه كتاب متعلق به شرق و زبانهای آن منطقه باشد.
- ایرنا : در طی یك دهه اخیر ما با افزایش قابل ملاحظه مترجمان و ورود نسل جوان به حوزه ترجمه مواجه هستیم كه این مساله باعث شده میان كارشناسان حوزه كتاب از یك سو و از سوی دگر میان اهالی یار مهربان این نكته به عنوان آسیب مطرح شود كه با وجود این هجمه از مترجمان، به زودی شاهد افت كیفیت آثار ترجمهای در بازار كتاب خواهیم بود. شما با این مساله موافق هستید؟
- امامی : اجازه بدهید پیش از پاسخ به پرسش شما اول تاكید كنم كه مردم بزرگترین و بهترین قاضی برای سنجش كیفیت آثار هستند و این را تاریخ ثابت كرده كه اگر جنس اصل و با كیفیت نباشه به همان سرعتی كه فراگیر میشود با همان سرعت هم از بین میرود. در ترجمه هم همینگونه است، مردم میتوانند ترجمه خوب را از بد تمییز دهند و با مواجهه با چنین مترجمهایی دیگر به سراغ آثار آنها نمیروند و در بین دوستان خود نیز تبلیغ میكنند كه كار فلان مترجم، خوب و كار فلان مترجم، ضعیف است.
اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم كه من با ورود ناگهانی هر فردی به حوزههای تخصصی مخالفم. خواندن درس دانشگاهی زبانی خارجی به معنای تربیت مترجم نیست. یك مترجم ادبیات در كنار آنكه باید زبان فارسی خود را بشناسد باید با ادبیات این زبان و ادبیات زبانی كه قصد ترجمه به فارسی را دارد آشنا باشد. پس در واقع مترجم علاوه بر تخصص در حرفه خود باید در رشتهای كه دست به ترجمه میزند در آنِ واحد كارشناس باشد.
من در روز جهانی ترجمه، سری به كتابخانه ملی ایران زدم و در آنجا دیدم نام یك دختر نوجوان 16 ساله وجود دارد كه بیش از 50 كتاب ترجمه كرده است! باور كنید این در تمام جهان بیشتر به یك طنز شبیه است. حتی میخواهم صریحتر باشم و بگویم كه این مساله یك خیانت به ترجمه است! چطور میتوان پذیرفت كه یك مترجم 16 ساله بیش از 50 كتاب در حوزههای مختلف از ادبیات تا پزشكی را ترجمه كرده باشد... اینجاست كه ما با ضعف نظارت هم به عنوان آسیبی دیگر در حوزه ترجمه مواجه میشویم.
من به سراغ یكی از ترجمههای این فرد 16 ساله از یكی از نویسندگان ایتالیایی رفتم و با نهایت تاسف دیدم كه ترجمه او بر اساس نرمافزار ترجمه در مرورگر گوگل (google translate) از زبان ایتالیایی صورت گرفته كه این جای تاسف دارد.
- ایرنا : در پایان این گفتوگو چشمانداز شما برای ترجمه در ایران بر چه مساله یا مسائلی استوار است؟
- امامی : ببینید من هیچگاه و در هیچ گفتوگویی نگفتهام كه باید فقط از دولت انتظار داشت تا همه مشكلات را در حوزه فرهنگ، ادبیات و ترجمه حل كند و تنها بر این مساله تاكید كردم كه انتظار جامعه مترجمان ایران از مسئولان در این سه نكته خلاصه شده است: «حمایت، حمایت، حمایت»... منظور من از حمایت هم به هیچ وجه مساله مادی نیست بلكه حمایت به معنای تام و تمام آن.
از سوی دیگر اعضای صنف مترجمان نیز باید بیش از پیش در كنار یكدیگر باشند و برای جلوگیری از حركت ترجمه به سمت بیراهه با تربیت شاگران به انتقال تخصصهایشان بپردازند تا شاهد شكوه و جلال هر چه بیشتر ترجمه در ایران در آینده باشیم.
گفتوگو از امین خرمی
فراهنگ**9266**1055
تهران- ایرنا- پیشكسوت شناخته شده ترجمه كشورمان، مترجمان ایرانی را متخصصانی میداند كه كار حرفهای را با قلب و روحشان انجام میدهند و ایران با داشتن مترجمان حرفهای در جهان رتبه بسیار بالایی دارد.