دور دوم تحريمهاي آمريكا عليه ايران(تحريمهاي ثانويه) قرار است از چهار روز آينده يعني 13 آبان با تمركز بر بخش انرژي كشورمان اجرايي شود، اما براي اجراي سفت و سخت اين تحريمها نياز به اطلاعات كافي درباره ميزان فروش نفت ايران است.
آمريكا و متحدان نفتخيز منطقهاي او نميدانند ايران در دوران پساتحريم چه ميزان نفت صادر خواهد كرد و نياز واقعي بازار به چه ميزان است تا بتوانند براي جايگزيني نفت ايران برنامهريزي كنند. اين دقيقا همان سياهچالهاي است كه ايران پيش پاي آمريكا و عربستان سعودي قرار داده است. تهران حاضر نيست ميزان صادرات نفتياش را به صورت واضح اعلام كند و همين مساله ابهام درباره اعمال سرسختانه تحريمها را قوت بخشيده است. اگر ايران نفت خود را در دوران پساتحريم به فروش برساند، توليد مازاد بر ظرفيت از سوي عربستان و برخي ديگر از كشورها، باعث كاهش قيمت جهاني نفت خواهد شد و اين به معناي توليد بيشتر و درآمد كمتر خواهد شد.
بهطور حتم نه سعوديها و نه هيچ كشور ديگري حاضر به چنين ريسك پرخطري نخواهد بود. اگر هم ايران نتواند تمام مشتريهاي نفتياش را حفظ كند، كمبود نفت در بازار انرژي به رشد بيرويه قيمت نفت- حداقل در كوتاهمدت- منجر خواهد شد و اين به معناي افزايش قيمت سوخت در آمريكا و بسياري ديگر از كشورها خواهد شد. طبق مصوبات كنگره آمريكا، رئيسجمهور اين كشور در تحريم نفتي كشورهاي ديگر بايد اطمينان حاصل كند كه بهاي نفت افزايش غيرمتعارف نخواهد داشت. اگر اين تحريمها منجر به افزايش قيمت سوخت شود، بلافاصله تاثير خود را در انتخابات ميان دورهاي آمريكا كه قرار است 6 نوامبر (15 آبان ماه) برگزار شود، نشان خواهد داد. اين بار برخلاف دفعات قبل، اين ايران است كه ميتواند نقشي تعيينكننده در زمينه تحريمهاي آمريكا ايفا كند.
در كنار اين سردرگمي درباره ميزان فروش نفت ايران، ايستادگي عمده خريداران نفت ايران نيز در بياثر كردن تحريمهاي آمريكا بيثمر نيست. چين اصليترين خريدار نفت ايران كه روزانه بيش از 620 هزار بشكه نفت از ايران خريداري ميكند، حاضر به همراهي با تحريمهاي ثانويه آمريكا نشده است. هند دومين خريدار نفت ايران با خريد روزانه 471هزار بشكه نفت نيز خريد نفت از ايران را ادامه داده است. تركيه هم حاضر به همراهي با اين تحريمها نشده است. كره جنوبي نيز كه در هفتههاي اخير خريد نفت از ايران را تقريبا به صفر رسانده بود، به دنبال كسب معافيت براي تداوم خريد نفت از بازار ايران است.
بر اساس آمار سال 2017 تنها اين چهار كشور روزانه حدود يك ميليون و 700 هزار بشكه نفت از ايران خريداري ميكنند. آنگونه كه منابع خبري غربي ميگويند آمريكا به شرطي به كشورهاي خريدار نفت ايران معافيت خواهد داد كه ميزان خريد نفت از ايران را بيش از دور قبلي تحريمها (2011) كاهش دهند. در آن دوران كشورهاي خريدار نفت ايران مجبور به كاهش 20 درصدي خريد نفت شده بودند.
با فرض اينكه در دوران پساتحريم ساير خريداران نفت ايران يعني تايوان، ايتاليا، فرانسه، يونان، آلمان و... از ايران خريد نكنند، در صورت كاهش 30 درصدي ميزان صادرات نفت، ايران ميتواند روزانه حدود 1.2 ميليون بشكه نفت صادر كند. اما بر اساس آخرين گزارشها در حال حاضر صادرات نفت ايران بهعنوان مهمترين منبع ارزآوري كشور حدود 2.5 ميليون بشكه در روز است كه با وضع تحريمهاي جديد و با خروج كشورهاي كرهجنوبي، ژاپن، هند و تايوان و ساير محدوديتها، در بدترين حالت حدود يك ميليون بشكه از صادرات نفت ايران كاسته خواهد شد و ايران ميتواند روزانه 1.5 ميليون بشكه نفت صادر كند.
البته برخي منابع ديگر همچون ساكسو بانك كه يك بانك سرمايهگذاري دانماركي است اين رقم را در حدود 300 تا 500 هزار بشكه در روز كاهش ارزيابي كرده است. كاهش صادرات نفت ايران هر چند درآمدهاي ارزي كشور را كاهش خواهد داد اما به تبع آن، قيمت جهاني نفت نيز دستخوش تغيير خواهد شد و بخشي از اين كاهش صادرات با افزايش قيمت نفت جبران خواهد شد. در حال حاضر و به دليل سياستهاي تهاجمي دونالد ترامپ عليه ايران، نفت در بالاترين قيمت خود از سال 2014 يعني حدود 78 دلار قرار دارد و اين افزايش قيمت باعث افزايش 60 درصدي قيمت بنزين در آمريكا شده است.
بر همين اساس ترامپ از اوپك و كشورهاي توليدكننده نفت همچون عربستان كه به گفته او آمريكا امنيتشان را تامين ميكند، خواسته تا قيمت نفت را پايين بياورند اما مساله اينجاست كه آنان نميدانند ايران ميتواند چه ميزان از نفت بازار را تامين كند تا كمبودهاي احتمالي را جبران كنند.
**معماي نفتي تهران
ايران اما يك معماي پيچيده پيشروي آمريكا و متحدانش قرار داده است و آمار صادرات خود را كه براي بازار نفت اهميت زيادي دارد، با غيرفعال كردن سيستمهاي ردگيري نفتكشها تقريبا غيرممكن كرده است. آنگونه كه منابع صنعتي ميگويند رهگيري صادرات نفت ايران با غيرفعال شدن سيستمهاي ردگيري نفتكشها دشوارتر شده و به ابهامات درباره اينكه تحريمهاي آمريكا تا چه حد خريداران را دچار وحشت خواهد كرد، افزوده است. چشمانداز ذخيرهسازي نفت از سوي ايران نيز ممكن است برآورد آمارها را دشوارتر كند.
در بحبوحه فشار دونالد ترامپ، رئيسجمهور آمريكا براي پايين بردن قيمت نفت، عدم وجود شفافيت درباره ميزان صادرات ايران، به چالش ساير اعضاي اوپك بهخصوص عربستان سعودي براي عرضه بيشتر نفت به بازار افزوده است. خالد الفالح، وزير انرژي عربستان سعودي در مصاحبه با خبرگزاري «تاس» روسيه كه 22 اكتبر منتشر شد، به اين چالش پرداخت و اظهار كرد: «هيچكس نميداند صادرات نفت ايران چه ميزان خواهد بود.»
قيمتهاي نفت با اين انتظار كه تحريمهاي ضدايراني، توانايي اوپك و ساير توليدكنندگان براي تامين بازار را به چالش خواهد كشيد، روند صعودي پيدا كردند و نفت برنت در سوم اكتبر به مرز 74/86 دلار در هر بشكه صعود كرد كه بالاترين قيمت از سال 2014 بود با اين حال از آن زمان به 77 دلار كاهش پيدا كرده است. به گزارش «ايسنا»، اگرچه وزير انرژي عربستان سعودي در مصاحبه با «تاس»، به آنچه كه پس از تحريمها اتفاق خواهد افتاد، اشاره كرده بود اما در حال حاضر نيز برآوردهاي مختلفي درباره ميزان صادرات نفت ايران وجود دارد.
طبق آمار شركت كپلر، برآوردها درباره ميزان صادرات نفت ايران در نيمه اول اكتبر از يك ميليون بشكه در روز تا 2.2 ميليون بشكه در روز متغير است كه اختلاف قابل توجهي است. كپلر ميزان صادرات نفت ايران در 24 روز نخست اكتبر (9 مهر) را 1.85 ميليون بشكه در روز برآورد كرده است. يك منبع صنعتي كه صادرات را رهگيري ميكند نيز حجم مشابه 1.8 ميليون بشكه در روز در نيمه اول اكتبر را برآورد كرده است.
**صادرات بدون سيگنال
تغيير برنامه نفتكشها، برآورد ميزان صادرات را دشوارتر ميكند. اگرچه رهگيري كشتيها به دليل اطلاعات ماهوارهاي، نسبت به گذشته راحتتر شده اما رهگيري علم و هنر را ميطلبد.
به گفته منابع صنعتي، يك مساله ديگر نيز اين كار را دشوارتر ميكند. نفتكشهاي حامل نفت ايران گاهي سيگنال AIS خود را خاموش و آن را زماني روشن ميكنند كه در مرحله ديگري از سفرشان هستند.
اين امر تلاش براي تعيين زمان دقيق يا حتي ساعت دقيقي كه نفتكش محموله نفت را بارگيري كرده است براي خدمات رهگيري كشتي دشوار ميكند.
منبع: روزنامه فرهيختگان؛ 1397،8،9
گروه اطلاع رساني**2059**2002
آمريكا و متحدان نفتخيز منطقهاي او نميدانند ايران در دوران پساتحريم چه ميزان نفت صادر خواهد كرد و نياز واقعي بازار به چه ميزان است تا بتوانند براي جايگزيني نفت ايران برنامهريزي كنند. اين دقيقا همان سياهچالهاي است كه ايران پيش پاي آمريكا و عربستان سعودي قرار داده است.