بخش دوم میزگرد سعید رضوی فقیه و علی تاجرنیا، از اعضای سابق دفتر تحكیم وحدت در پی میآید.
**حزب مشاركت برنامهای برای فردای خود نداشت
ایرناپلاس: هر دومیهمان نسبت به دموكراتیك نبودن فرآیندهای درونی جریان اصلاحات اذعان داشتید. به نظر شما جریانی كه نمیتواند فرآیندهای درونی خود را دموكراتیك كند، چگونه میتواند عزم این را داشته باشد كه جامعه را به سمت دموكراسی سوق دهد؟
رضوی فقیه: در ابتدا دو نكته را عرض میكنم؛ اول اینكه این انتقادات درونی است. دوم اینكه جبهه مشاركت بدون مبالغه یكی از احزاب پیشروی جامعه ما بوده است و كارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشته است. هر چند واقعیت این است كه مطلوب مطلق هم نبوده و مكانیسم تصمیمگیری در آن صددرصد دموكراتیك نبود. همچنین مكانیسم ارتقا در حزب نیز صددرصد دموكراتیك نبوده است. اما این دو نقطه ضعف در مقایسه با احزاب دیگر كشور كمرنگتر بود. با این وجود، حزب مشاركت برنامهای برای فردای خود نداشت. یعنی آن لایه میانی كه باید بین بدنه حزب با رأس آن واسطه باشد و باید پرورش مییافت، مورد توجه نبود. به باور من جبهه مشاركت یك سر بزرگ داشت، با یك بدن نحیف. باید مشخص میشد چه كسانی میخواهند جایگزین امثال حجاریان و عبدی در حوزه سیاست شوند. جبهه مشاركت این نقاط ضعف را داشت. بنابراین ما برنامه و راهبردی كه خارج از شركت در انتخابات باشد، نداشتیم. در مقایسه جنبش اصلاحات در ایران با جنبش اصلاحات در تركیه، باید بگویم كه درواقع، پیروزی در تركیه با پیروزی ما در خرداد 76 مقارن بود. در همان عرصه بود كه اردوغان با تشكیل حزب عدالت و توسعه وارد شد و امروز بعد از 20 سال به نقاط برگشتناپذیری رسیده است و توانسته قانون اساسی را بهنفع خودش تغییر دهد و قدرت نیروهای نظامی را محدود كرده و ساختار ارتش و پلیس را بهنفع خود تغییر دهد. آنها چون برنامه منسجم و مداوم داشتند، موفقتر بودند. ولی ما نهتنها نتوانستیم از این دستاوردهایی كه از آن برخوردار بودیم حفاظت كنیم، بلكه بسیاری از نمادهای رسمی اصلاحات امروز از دست رفتهاند.
**حركت به سمت فراكسیونیسم
تاجرنیا: اگر مجموعه جریانهای سیاسی داخل كشور را با فرآیندهای آن در نظر بگیریم، این انتقادات چندان وارد نیستند. چون ما بهخاطر فرآیندهای غیرصحیحی كه داریم این مسائل پیش آمده است. واقعیت این است كه من طرفدار ساختار هستم و معتقدم باید حزب فراگیر اصلاحطلبان با بهرسمیت شناختن فراكسیونیسم، تشكیل شود، بهشكلی كه دیكتاتوری اكثریت نباشد. یك بخش از ناكارآمدیهای امروز، مربوط به فرآیندهای بیرون اصلاحات هستند كه میخواهند آن ساختار شكل نگیرد، اما واقعیت این است كه مسئله اصلی این جریان سیاسی، ماهیت گفتمانی است كه آن را مطرح میكند. اینكه چقدر گفتمان ما مورد پذیرش باشد و تا چه حد با آرمانهای مردم و با واقعیتهای موجود پیش میرود، اهمیت دارد. درنتیجه، ما یكی از آرامترین و بهترین شرایط حكومتداری را در دوره هشت ساله اصلاحات را داشتیم كه اقتصادی قابل پیشبینی داشت و در مسائل سیاسی فضای تنفس وجود داشت و از حقوق مردم دفاع میشد. در این فرآیند اتفاقات خوبی رقم خورد.
**دموكراسی بدون احزاب امكانپذیر نیست
ایرناپلاس: در دوره اصلاحات طرح عبور از خاتمی هم از سوی جریانی مطرح شد كه بهنوعی پشتوانه گفتمانی و استراتژیك جریانی است كه امروز طرح نامه صدنفره به خاتمی و اصلاح اصلاحات را مطرح میكنند. به نظر شما این دو جریان چه تمایزاتی با یكدیگر دارند؟
تاجرنیا: اولاً جایگاه آقای خاتمی دو وجه دارد: یكی بهعنوان رئیسجمهور و دیگری بهعنوان رهبر جریان اصلاحات. جریانی كه «عبور از خاتمی» را مطرح كرد، بعد از وقایع سال 88 به این باور رسیدند كه این طرح سبب تضعیف جریان اصلاحات و موجب عدم انسجام اصلاحطلبان شد. امروز هم باید با تكیهبر احزاب سیاسی، فرآیند اصلاحات صورت گیرد. چراكه دموكراسی بدون احزاب امكانپذیر نیست. پیشنهاد بنده این است كه آقای خاتمی پیشقدم شوند و موجب اعتباربخشی به احزاب شوند تا شورای عالی و پارلمان اصلاحات، اعضایشان از اشخاص حقوقی باشد.
نكته دوم این است كه لزومی ندارد همه احزابی كه وارد جبهه اصلاحات میشوند، درون یك جبهه قرار گیرند. چون ممكن است نقاط مشتركی نباشد. بنابراین احزابی كه میتوانند با یكدیگر همكاری كنند درون یك جبهه قرار میگیرند.
ریاست دكتر عارف نه به نفع خودشان بود، نه به نفع اصلاحطلبان
ایرناپلاس: ارزیابی شما از ریاست دكتر عارف در شورای عالی و تأثیر ریاست ایشان بر آینده تصمیمات مجموعه اصلاحطلبان چیست؟
رضوی فقیه: به نظر من مدیریت آقای دكتر عارف نه به نفع اصلاحات بود، نه بهنفع خودشان. درواقع ایشان ظرفیتهایی داشتند كه اگر روی همان ظرفیتها سرمایهگذاری میكردند، هم جریان اصلاحطلبی، هم جامعه و هم خودشان شكوفا میشدند. اما ایشان وارد عرصههایی شدند كه مزیت نسبی خاصی نداشتند كه هم به وجهه خودشان و هم جبهه اصلاحات لطمههایی خورد.
تاجرنیا: انصافاً آقای دكتر عارف را یك فرد اجرایی قوی میدانم كه در حوزه درونی دولت، بار مسئول بر دوش ایشان بود. ولی هر كسی را بهر كاری ساختند. در مجلس، اداره كردن فراكسیون، كار فردی است كه در طول سالیان كار تشكیلاتی كرده باشد. درواقع كار حرفهای سیاسی است. مانند آقای مهندس نبوی فردی است كه كاملاً در مجلس ششم نقش استراتژیك داشتند. ولی در كنار این موضوع، قابلیتهای آقای عارف را نباید فراموش كنیم. ولی این كارها در تخصص ایشان نبود و افرادی كه در لیست امید بودند، آنها هم در حوزه خودشان نبودند. بنابراین ناكارآمدی را صرفاً نباید در شخص عارف بدانیم. همانطور كه نظام و نهادهای نظامی آقای روحانی را پذیرفتند، به همان شكل هم آقای عارف را پذیرفتند و اشخاصی را نپذیرفتند. اما ایشان اگر میخواهد كار سیاسی كند، با بنیاد امید نمیشود. فعالیت سیاسی در كشور مانند راهرفتن در میدان مین است. پس خوب است این ناكارآمدیها را ببینیم. ضعف فرآیند است كه باعث میشود نقش اشخاص پر رنگ شود و فرآیند تصمیمگیری را از حد احزاب خارج میكند و رفتار غیرحزبی را تبلیغ میكند.
**نسل اول جوانان اصلاحطلب سوختند
ایرناپلاس: به نظر میرسد امروز میراث جریان اصلاحات از معبری غیر از ساختار منتقل میشود. مسائلی همچون جوانگرایی هم مكانیسم مشخصی ندارند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
رضوی فقیه: انتظار این بود كه جنبش اصلاحطلبی بهمثابه یك جنبش اجتماعی و سیاسی نهادمند شود، حتی اگر به قدرت نرسد. دوم اینكه نهادی دموكراتیك باشد و همه به آن پایبند باشیم. چون این اراده مبتنی بر عقل است و فایده بیشتر و خطای كمتری دارد. ما باید در نهادهایی كه برای جنبشهای سیاسی و اجتماعی تعریف میكنیم، این اصول را رعایت كنم ولی این كار را نكردیم. حال اگر چنین نهادهای دموكراتیكی داشته باشیم، دیگر دغدغه جوانگرایی نخواهیم داشت. خیلی مهم نیست كه بگوییم جوانها جای مسنها را بگیرند، بلكه باید رقابتها دموكراتیك باشد.
تاجرنیا: من فكر میكنم در نسل اول انقلاب یك نوع نگاه ایدئولوژیك و مبتنیبر تكلیف در آرمانهایشان وجود دارد مبتنیبر اینكه ما انقلاب كردیم و پیشبردن انقلاب هم برعهده ماست.علت عمده شدن موضوع ژن خوب هم این است كه كار حزبی و تشكیلاتی ارزش نیست. ما از این كه بهصورت شفاف از قدرت صحبت كنیم، ابا داریم. وقتی این مناسبات خوب شكل نمیگیرد، جوانگرایی بدل به ضد خود میشود. چون فرآیندها درست شكل نگرفته است. یك نسلی در سنین 40 سالگی هستند كه سوختند، درحالیكه اینها افرادی بودند كه بهشدت فعال بودند، ولی در این فرآیندها كنار گذاشته شدند.
گفتوگو از سیدعمادالدین محمودی
**اداره كل اخبار چندرسانهای**ایرناپلاس**
در میزگرد اصلاح اصلاحات مطرح شد- بخش دوم
ژن خوب محصول عدم كاركرد احزاب است
۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۹:۵۷
کد خبر:
83088122
تهران-ایرناپلاس-رضوی فقیه و علی تاجرنیا دو فعال سیاسی اصلاحطلب در میزگرد اصلاح اصلاحات كه در ایرناپلاس برگزار شد یكی از راههای اصلاحات در كشور را تلاش برای شكلگیری احزاب قوی و فراگیر دانستند و تأكید كردند: ژن خوب محصول عدم كاركرد احزاب است.