۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳
کد خبر: 83130560
T T
۰ نفر
همسرانی از وحشت مرگ، فریاد می كشند

تهران- ایرنا- شاید دیگر صدای جیغ زنان و فریادهای مردان، ترسیده از مرگ در خانه تكراری یا عادی شده است. خشونت هست حتی اگر كم باشد. هستند مردان و زنانی كه در رویایشان همسرانی را به تصویر می كشند كه از وحشت مرگ، فریاد می زنند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، هر روز در رسانه ها، در كوچه یا خیابان، نمونه های از خشونت ها را آشكارا می بینیم.، صدای فریاد در همه جا شنیده می شود، گاهی زنان و گاهی مردان، كسانی كه از كتك و كتك كاری خسته می شوند و در آخرین خانه، كار به قتل می كشد.
چه زنان و مردانی كه به دلیل خشونت های فیزیكی و شاید در چند ثانیه جنون آنی، مرگ را برای دیگری رقم می زنند، مرگ هایی كه خودشان هم باور ندارند و هزاران آه پشت آن است كه چرا یك لحظه غفلت كردم و مرگ همسرم را موجب شدم. اگر آن چند لحظه آرام بودم...
هر روز می بینیم و می شنویم كه زنان یا مردانی به خاطر خشونت همسرانشان جان خود را از دست دادند، این خشونت ها ممكن است مرد را گرفتار كند یا اینكه زنان را شامل شود. یك مورد از آن به وسیله تكه تكه كردن اعضای بدن همسرش، دیگری با سوزاندن جسم زن و هزاران دلیل كه هر روز در جامعه مشاهده می شود.
اخیرا براساس اعلام دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد گزارشی تهیه شده است، كه بر اساس آن، سال گذشته 87 هزار زن در سراسر جهان كشته شدند. از این رقم، حدود 50 هزار نفر به دست همسر، شریك زندگی یا اعضای خانواده‌شان به قتل رسیده‌اند.
شاید قتل برای همه كاری رنج آور باشد، اما اینكه زنانی به دست همسران یا اعضای خانواده خود به قتل برسند، دردی بسیار سنگین تر و زجرآورتر است.
در ایران هیچ آماری در زمینه قتل همسر و قتل در خانه وجود ندارد. همچنین بر اساس اعلام سازمان پزشكی قانونی، هیچ آمار تفكیكی از مرگ زنان به دست همسرانشان به دلیل نزاع های خانوادگی در دست نیست.
اگر چه آماری از زنانی كه به دست همسرانشان بر اثر نزاع یا خشونت های خانگی جان خود را از دست می دهند وجود ندارد اما احمد شجاعی، رئیس سازمان پزشكی قانونی كشور پیشتر در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اعلام افزایش 5.8 درصدی مراجعات نزاع همسرآزاری در سال 96 نسبت به سال 95، گفته بود كه 90 درصد مدعیان همسرآزاری را زنان و 10درصد باقیمانده را مردان تشكیل می دهند.
در سال 1395 آمار مراجعان همسرآزاری 77 هزار و 280 نفر بود (74 هزار و 180 زن و سه هزار و 100 مرد) و در سال 1396 این آمار به 81 هزار و 729 نفر رسید (77 هزار و 59 زن و چهار هزار و 670 زن) بودند.
عباس مینویی، مدیركل معاینات بالینی سازمان پزشكی قانونی كشور درباره میزان همسرآزاری در تهران می گوید: در سال 1396 استان تهران در بین استان های كشور با 16 هزار و 152 نفر مراجعه همسرآزاری به پزشكی قانونی دارای بیشترین میزان همسرآزاری بود.
به گفته وی، بعد از استان تهران، استان های خراسان رضویی با هشت هزار و 541 مورد و استان اصفهان با هفت هزار و 124 مورد همسرآزاری ارجاع شده به پزشكی قانونی در رتبه های بعدی قرار دارند.

* خانه خطرناكترین مكان، برای زنان
سازمان ملل اعلام كرده است كه «خانه» خطرناكترین و ناامن‌ ترین محل برای زنان است چرا كه اغلب خشونت‌ های كلامی، جسمی و جنسی و همچنین قتل‌ زنان در خانه‌های خود آنها یا بستگانشان رخ می‌ دهد. اما این خلاف عقیده برخی كارشناسان اجتماعی و حقوقی ایران است، آنان می گویند، این قاعده فراگیر نیست و شامل همه خانه ها نمی شود، چرا كه آنها برخی خانه ها را به دلیل وجود مردان یا زنانی كه از مشكل روانی رنج می برند، نا امن می دانند و از نظر آنها دیگر خانه ها امن است.

* خانه امن است
اشرف گرامی زادگان، مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: خشونت رفتاری است كه به انواع گوناگون در خانه و اجتماع مشاهده می شود موضوع خشونت رفتاری در تمام جهان وجود دارد. در ایران نیز بر اساس تحقیق میدانی وزارت كشور كه با همكاری مركز امور مشاركت زنان در سال های گذشته انجام شد، اطلاعاتی از استان های مختلف جمع آوری شد و مطرح شد خشونت در موضوع پنهان و آشكار نمود بیشتری پیدا كرده است. نتایج این تحقیق برای استان ها چاپ شد ولی كتاب آن در دسترس عموم قرار نگرفت.
به گفته او، این تحقیقات نشان داد كه در كشور ما انواع و اقسام خشونت در خانه و در جامعه مشاهده می شود. اما تاكنون این گونه مسائل درباره خشونت پنهان بوده است و حالا كه از طریق رسانه ها و طرح موضوع زیاد آن در اجتماع به صورت یك معضل اجتماعی آشكار درآمده است، باید با پیشگیری از بروز آن جلوگیری كرد تا خشونت ها كاهش یابد.
گرامی زادگان می گوید: بر اساس مشاوره هایی كه در زمینه حقوقی و خانوادگی انجام داده ام، احساس كردم در خانواده دو عامل «فقر و بیكاری» به خشونت منجر می شود. این دو عامل در افزایش خشونت تاثیر زیادی داشته باشد، پس وظیفه دولت ایجاد اشتغال و كاهش فقر است كه متاسفانه برنامه ریزی درستی در این زمینه انجام نشده است.
وی نبود تفاهم در خانواده ها را یكی دیگر از دلایل خشونت در خانواده ها می داند و تصریح می كند: مشاوره و آموزش می تواند در ایجاد تفاهم در زوجین موثر باشد. البته هنوز تا حدودی بسیاری از مردان و زنان مشاوره را قبول ندارند و معتقدند وقتی می گویند به مشاور مراجعه كن، آنگار كه می گویند، فرد دیوانه است اما در دنیا این ثابت شده كه هر فردی ممكن است دچار مشكلات روحی و روانی از درجه ضعیف یا بالاتر باشد و نیاز به مشاوره دارد.
به گفته وی، همه باید از متخصصان، روانشناسان، كارشناسان و مشاوران خانوادگی بهره ببریم. این فرهنگ سازی می تواند به خانواده ها كمك كند. اگر چه مجلس شورای اسلامی، برای اجباری شدن مشاوره قبل از ازدواج اقداماتی انجام داده است اما این اقدام هنوز فراگیر نیست.
مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری می گوید: برای پیشگیری و آموزش همگانی باید سازمان های غیردولتی را افزایش داد، از مراكز روانشناسی كه نظام مند شده و از دانشگاه ها و كلینیك ها در آموزش نحوه رفتار و مهارت های ارتباطی بر زوجین كمك گرفت. اگر این رفتارها اصلاح و مشاوره ها جدی گرفته شود امكان اصلاح قوانین هم وجود دارد.
وی با بیان اینكه همه برای كاهش میزان خشونت در جامعه به ویژه علیه زنان منتظر تصویب لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت هستیم، اظهار می كند: با توجه به پیگیری های انجام شده، لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت، راهكار خوبی برای پیشگیری از خشونت علیه زنان است، این لایحه دو تا سه پارامتر قوی دارد كه دستگاه های اجرایی بخشی از تامین امنیت را به عهده بگیرند. اقدامات در زمینه ای است كه اعضای شورای هماهنگی اجرای این لایحه، همه با هم منسجم هستند و جزیره ای و غیركارشناسی عمل نمی شود.
گرامی زادگان ادامه می دهد: حدود 10 ماه است منتظر تصویب این لایحه هستیم، اگر اجرای درستی داشته باشد و شورای هماهنگی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت نیز ناظری بر اجرای دقیق آن باشد، شاهد كاهش خشونت در خانواده ها خواهیم بود. امیدواریم قوه قضاییه زودتر این لایحه را عملیاتی كند تا در طول اجرای آن كاستی ها شناسایی شود و جاهایی كه نیاز به تقویت دارد، به آن پر و بال داده شود تا موثرتر شود.
مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری اخلاقمداری را یك اصل مهم در خانواده می داند و می گوید: اكنون استقامت خانواده ها در برابر مشكلات و مصائب كاهش پیدا كرده است. فكر می كنم هم افزایی برای كاهش خشونت در كشور یك نیاز اساسی است چرا كه هنوز آمار دقیقی از میزان خشونت ها و اینكه چه تعداد منجر به مرگ زنان می شود، مشخص نیست.
وی خاطرنشان می كند: به جز پیمایش ملی كه وزارت كشور انجام داد، برخی اساتید دانشگاه و جامعه شناسان هم تحقیقاتی انجام داده اند اما اینكه آمارها تا چه میزان دقیق است، هنوز مشخص نیست، معتقدیم این موضوع نیاز به یك كار میدانی دارد. مركز آمار ایران باید در این زمینه آماری را ارائه دهد، هنوز تحقیق كاملی در این زمینه وجود ندارد.
وی برخلاف سازمان ملل كه خانه را برای زنان خطرناك و ناامن می داند، گرامی زادگان معتقد است: خانه امن هست و ناامنی فقط برای بخشی از خانواده ها است كه دارای همسران بااختلال روانی و مشكلات دیگر و غیرقابل كنترل هستند. خانه های ما امن است مگر در مواردی كه قابل مهار و كنترل نبوده است و یا اینكه نتوانستیم خانه های امن را ایجاد كنیم و علاج كار را درست برنامه ریزی نكرده باشیم كه خانه ناامن باشد.
گرامی زادگان می افزاید: ما باید زخم كهنه زنان را التیام ببخشیم نه اینكه بر زخم ها بیفزاییم و ابزار لازم برای خانواده ها را برای كاهش خشونت فراهم نكنیم. ممكن است برخی خانه ها خطرناك باشد اما در سطحی كه سازمان ملل می گوید گسترده نیست در كشور ما تغییرات زیادی به خاطر فضای مجازی داشته ایم و این باعث شده كه انتظارات زوجین از همدیگر بیشتر باشد، البته این موضوع برای هر خانواده و هر پرونده خشونتی ممكن است عوامل خاص خود را داشته باشد.
وی فقر، بیكاری و مسائل اقتصادی را مهمترین موضوع تاثیرگذار روی خانواده ها می داند و می گوید: باید شرایط را جوری تامین كرد كه زندگی مردم بهبود یابد، چون اكنون برخی از خانواده ها از حداقل های معیشتی هم محروم هستند.

* جای خالی آموزش به خانواده ها
مجید ابهری، كارشناس رفتارشناسی می گوید: ما آمار درستی از میزان خشونت های منجر به قتل زنان نداریم البته معتقدیم در هیچ زمینه ای از آسیب های اجتماعی آمار درستی نداریم اما اكنون خشونت های خانگی نسبت به مردان هم بیشتر شده است و مردانی كه به پزشكی قانونی مراجعه كرده اند نسبت به سال های گذشته افزایش یافته است.
وی اظهار می كند: خشونت یكی از فرایندهای اساسی برگرفته از خشم و پرخاشگری است. در مورد خشونت های خانگی توجه و حساسیت بیشتری وجود دارد، خشونت های خانگی در مورد كودكان مانند تنبیه آنها، محرومیت های عاطفی، تحصیلی و تفریحی آنها هم هست اما مهمترین بخش از خشونت های خانگی درگیری های بین زن و شوهر است كه از تقابل كلامی درگیری های فیزیكی تا ضرب و جرح و حتی قتل نیز مشاهده می شود.
وی ادامه می دهد: مشكلات مادی مانند گرانی، تورم، فقر و پایین بودن سطح درآمد در افزایش خشونت های خانگی موثر است اما نمی توان از نگاه رفتارشناسی تمام خشونت های خانگی را به فقر ارتباط داد. چه بسیار خانواده های فقیری هستند كه رفتاری نیكو با یكدیگر دارند. ب راساس 30 سال تجربه ام در آسیب شناسی اجتماعی و مشاوره خانواده، به این نتیجه رسیده ام كه فاصله گرفتن از ارزش های اخلاقی و دور شدن از باورهای دینی عوامل تشدید كننده آثار فقر در خشونت است.
این كارشناس آسیب شناسی ادامه می دهد: در یك بررسی میدانی به این نتیجه رسیدیم كه در خانواده های مذهبی چهار برابر كمتر از دیگر خانواده ها مشكلات رفتاری بین زن و شوهر وجود دارد، كشور ما علی رغم آماری كه از سوی مراجع مرتبط اعلام می شود در مقایسه با كشورهای پیشرفته چندان آمار قابل توجهی در خشونت خانوادگی ندارد اما همین قدر نیز قابل قبول نیست.
وی ادامه می دهد: متاسفانه اخیرا مردان كتك خورده و خشونت دیده نسبت به دوره های قبل 2،5 برابر افزایش یافته است به طور كلی می توان گفت عوامل محیطی و ازدواج های نسنجیده، بسترهای آشكارساز عوارض مشكلات مادی در خانواده است. در كاهش خشونت های خانگی اطلاع رسانی و آگاه سازی همراه با آموزش مهارت های زندگی قبل و بعد از ازدواج مانند مدیریت هیجان های رفتاری، كنترل خشم ایجاد نشاط اجتماعی محورهای پیشگیرانه و كنترل كننده خشونت های خانگی است.
وی تصریح می كند: در جامعه متاسفانه جای خالی آموزش مهارت های زندگی را از انتخاب همسر و همسان گزینی تا مدیریت برقراری تفاهم در خانه در رسانه ها و مراكز آموزشی خالی می دانیم كه باید دولت و نهادهای آموزشی در این زمینه گام های سریع بردارند.

* نقص قانون علت عمده خشونت ها
شهناز سجادی، مشاور حقوق شهروندی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز می گوید: چنین اتفاقات و خشونت هایی در جامعه ایران وجود دارد و نمی شود كتمان كرد. به هر حال خشونت در خانواده ها بیشتر بین زوجین است و این یك امر واقعی است كه به دادگستری ها مراجعه شود در دادسراها و دادگاه های خانواده قسمتی از مراجعات به عنوان شاكی یا خواهان همین بحث آزار جسمی یا خشونت و كتك كاری است.
وی تصریح می كند: چرا این اتفاقات می افتد، اینها عوامل مختلفی دارد ولی به عنوان كسی كه سال ها در این حوزه كار كرده ام عامل اصلی را «نقص قانون» می دانم، وقتی یك مرد زنش را كتك بزند، اگر زن اثبات كند از طریق شهود یا گواهی پزشكی قانونی و تازه اگر پزشكی قانونی تایید كند كه مورد ضرب قرار گرفته است باید شاهد داشته باشد و این اولین مشكل اثبات آن است.
سجادی ادامه می دهد: وقتی در یك خانه در بسته زن كتك بخورد كسی نمی تواند آن را تایید كند، شهود عینی برای این قضیه وجود ندارد. بسیاری از زنان كه كتك می خورند به دلیل ارائه ندادن شاهد شكایت آنها رد می شود در حالی كه گواهی پزشكی قانونی دست آنهاست و ثابت شده كه كتك خورده ولی چون دادسرا از او شاهد می خواهد و كسی این خشونت را ندیده است، نمی تواند برای قضای اثبات كند. از سوی دیگر حتی اگر همسایه ها بینند بسیاری از آنها تمایل ندارند كه شهادت بدهند در اكثر موارد به دلیل فقدان دلیل منتفی می شود.
سجادی ادامه می دهد: دومین مشكل قانونی این است كه اگر زنی ثابت كند و شهودی هم داشته باشد برای واقعه كتك، مرد در نهایت به پرداخت خسارت یا دیه محكوم می شود كه این دیه هم آخرش تقسیط می شود پس اتفاق خاصی برای این مرد نیفتاده است، همین موضوع باعث شده است كه بسیاری از مردان می گویند می زنیم و می كشیم و دیه آن را می دهیم و این فرهنگ دیده شده است.
وی می گوید: به نظر من قانون بازدارنده و پیشگیرانه نیست كه باعث شود مرد از قانون بترسد تا وقتی عصبانی شد دست روی زن بلند نكند، از سوی دیگر هم می داند كه در نهایت این ماجرا فقط پرداخت دیه است و پس از كلی روند طولانی قضایی كه باید طی شود. از طرف دیگر یك آثاری هم دارد كه شاید به درد زن بخورد كه اگر كتك كاری و ضرب ادامه پیدا كند زن می تواند طلاق بگیرد.
مشاور حقوق شهروندی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری می گوید: اگر برای قاضی محكمه دادگاه خانواده مسجل شود كه مرد خشونت داشته است، دادگاه به عنوان عسر و حرج حكم طلاق را صادر می كند و این تنها در این زمینه به نفع خانواده است. اما مشكلی دیگری كه وجود دارد این است كه یك بار دو بار كتك كاری دلیل بر ناسازگاری مرد و سوء رفتار وی نیست و در برخی مواقع رأی طلاق داده نمی شود.
وی اضافه می كند: در این زمینه در برخی مواقع، گرفتار رویكرد قاضی می شویم كه معتقدند هیچ اشكالی برای كتك زدن زن از سوی مرد را نمی بینند، اما اگر رویكرد قاضی عدالت محور باشد با همان یك حكم ثابت می كند كه مرد دست بزن دارد. حال باید دید كه ما این گرفتاری ها را داریم و منشا آن ضعف قانون و خلاء قانونی است و منشا آن ناكارآمدی قوانین فعلی جزایی و مدنی است.
سجادی اظهار می كند: البته یكی دیگر از مواردی كه وجود دارد این است كه در شهرهای دورافتاده و روستاها كتك خوردن را بد نمی دانند و برخورد عادی با آن دارند، حتی این موضوع برای برخی زنان هم پذیرفته شده است.
وی خاطرنشان می كند: مساله دیگر حمایت های بی قید و شرط در حوزه طلاق، ارث و برخورد با انواع خشونت است كه اغلب از مرد حمایت ویژه می شود، در قانون داریم اگر پدری، فرزندش را بكشد قصاص نمی شود، اما مادر در صورت قتل فرزند، قصاص می شود و این حمایت در حالی است كه فرزندكشی گناه كبیره، جرم و جنایت است اما پدر خانواده را از قتل مبرا می كنند. اگر مردی زنش را بكشد باز قانون از شوهر حمایت می كند اگر خانواده زن و اولیای دم زن مقتول شكایت كنند و قصاص شوهر را بخواهند قانون از شوهر حمایت می كند و خانواده مقتول باید نصف دیده یا خون بها را به خاطر تفاوت دیه میان زن و مرد بپردازد تا قصاص را اجرا كنند.
سجادی ادامه می دهد: ما در هر حوزه ای كه به خشونت نگاه می كنیم به نواقص قانونی می رسیم كه از مرد حمایت می شود، قوانینی كه در گام اول برای كاهش خشونت باید اصلاح شوند.
گزارش از مهناز بیرانوند
اجتمام * 3063* 7268