به گزارش روز یکشنبه گروه فرهنگی ایرنا، یکی از پدیده ها و پرسشهای مطرح در جهان مدرن، متمایز و متفاوت از جهان پیشامدرن پرسش از «معنای زندگی»ست. فارغ از آنکه اذهان گوناگون از این عنوان چه برداشت میکنند و فیلسوفان تحلیلی و زبانیِ سختگیر در معناداری یا عدم معناداری این ترکیب چه سخنهایی میگویند، این پرسش به صورت عام محل توجه طیفی کثیری از عامه مردم تا نخبگان دانشگاهی و فرهیختگان غیردانشگاهی است. با توجه به خصلت جهان مدرن در تنوع و استقلال منابع معرفت، هر کتابی و هر عالِمی از منظر خود به این سوال خطیر می پردازد. پرداختن های متنوعی که هر کدام در نگاه و رویکرد متفاوت، دردمندان و پرسشگران را به گونه و بیانِ خود به مسأله توجه می دهند.
کتاب جامع، غنی و پُر مایه «فلسفه قارهای و معنای زندگی» جولیان یانگ از این قاعده مستثنی نیست. پیشتر بخش هایی از این اثر در کتاب «فلسفه و معنای زندگی» ترجمه و برگردان محمد آزاده از سوی نشر نگاه معاصر منتشر شده بود و اکنون حدود یکسالیست که کل کتاب با ترجمه خوشخوان بهنام خداپناه از سوی انتشارات حکمت منتشر شده است.
یانگ مطلع است که پرسش معنای زندگی آن هم با صورت بندی امروزین، اساسا خاستگاهی مدرن دارد و معطوف به «بحران معنا و ملال» انسان معاصر است. اما او پاسخ این پرسش را تنها در آثار فیلسوفان مدرن و پسامدرن نمیخواهد و نمیجوید. بلکه ردّ این پرسش بنیادین را از آثار افلاطون تا دریدا و فوکو پی میگیرد. دستهبندی کلی او در این کتاب، دو دسته فیلسوفان قارهای محافظه کار و رادیکال است. آگاهان مطلعاند که سنت فلسفه قارهای در نقطه مقابل سنت فلسفه تحلیلی تعریف میشود. البته هر کدام از دو سنت فلسفه تحلیلی و قارهای تعاریف مرزدار و آنچنان جزئیای ندارند و تنها در محدوده طیفی میتوان از شباهت خانوادگی و رویکردهای کلی واحد میان فیلسوفان هر دسته سراغ گرفت.
یانگ اما تعریف خاصتری از فلسفه قارهای میدهد؛ رویکردی که روش کلی پرداخت موضوع از سوی یانگ به بحث معنای زندگی و یکی از دو جزء عنوان کتاب است. از نظر یانگ فلسفه قارهای «فلسفهایست که وظیفه اولیه آن عبارت است از جستجوی پاسخ برای این پرسش که در پرتو مرگ خدایِ مسیحت سنتی، درباره معنای زندگی چه میتوان گفت». برجسته کردن اصطلاح مشهور «مرگ خدا»ی نیچه در کتاب حکمت شادان یا مرگ ایده «جهان حقیقی» (1) به این علت است که از نظر یانگ پیچ تاریخی این پرسش پس از همین اعلام مرگ خدای نیچه مسیر متفاوتی گرفت. یعنی او اولین کسی است که با چنین اعلامی جویای این مطلب می شود که پس از مرگ خدا یا هر گونه جهان های حقیقی دیگر (سایه های خدا) ما با پرسش معنای زندگی چه باید بکنیم؟ این پرسش از نظر جولیان یانگ سرآغاز فلسفه قارهای «رادیکال» در پاسخ به پرسش معنای زندگی است. رادیکال از این نظر که مبنایش مرگ متافیزیک در ذهن انسان مدرن است. البته اگرچه یانگ خود اذعان میکند که در تحلیلش ترتیب تاریخی را لحاظ نکرده است، اما آن کسانی را که او در بررسی پاسخ به پرسش معنای زندگی در ذیل دسته رادیکال ها قرار می دهد همگی از نظر تاریخی هم پس از نیچه اند. در دسته بندی یانگ در کتاب، افلاطون، کانت، کییرکگارد، شوپنهاور، فروید، نیچۀ متقدم، هگل و مارکس فیلسوفان قارهای محافظه کارند و نیچۀ متأخر، نیچۀ پس از مرگ، هایدگر متقدم و متأخر، سارتر، کامو، فوکو، دریدا نیز جزو فصل فیلسوفان قارهای رادیکال محسوب می شوند. در این تقسیم بندی و از نظر یانگ فیلسوفان قارهای محافظه کار همچنان به نحوی از انحاء در قبول ساختار سنتیِ جهان حقیقی به پرسش معنای زندگی پرداخته اند و به همین علت «محافظه کار» خوانده می شوند. چیزی که رادیکال ها از انواع و اقسام آن عبور کرده اند و تمام تلاششان هم همین است که بتوانند معنای زندگی را پس از مرگ یکچنین جهانهایی تبیین کنند.
نسخه فارسی این کتاب را انتشارات حکمت در 467 صفحه با ترجمه بهنام خداپناه منتشر کرده است؛ ترجمهای به غایت خوشخوان و روان که مباحث سخت و بعضاً تخصصی فلسفی را به شیرین ترین و روان ترین زبان و قابل فهم ترین برگردان ها به آستانه فهم خواننده عامه میرساند.
یانگ در هر کدام از بخش ها به یک فیلسوف خاص میپردازد. ابتدا شرح فشردهای از زندگی نامه او میدهد. سپس در فشرده و خلاصهترین وجه بنیادهای اندیشه آن متفکر را بیان میکند و بعد به بخش اصلی یعنی تببین و پاسخ او به مساله معنای زندگی می پردازد. قسمت پایانی برای هر متفکر نیز بخش قابل توجهِ نقد و بررسی است.
یکی از نکات قوت هر بخش همین باریک بینیهای انتقادی جولیان یانگ به همه ایدههاست. تقریبا هیچ فیلسوفی از گزند تیغ بُرّای نقد او برکنار نمیماند. این نکته به تمرین تفکر انتقادی و حتی فهم بهتر ایدههای آن اندیشمند برای خواننده میانجامد. دیگر نکته قوت درخشان کتاب این است که خواننده ضمن پرداختن به مساله و پرسش معنای زندگی با عصاره و اساس مبانیِ اندیشه یکایکِ این فیلسوفان قارهای مطرح عالم معرفت از افلاطون و کانت گرفته تا دریدا و کامو آشنا میشود. تو گویی به جای مرور چندین جلد کتاب اختصاصی و تفضیلی هر کدام از این پهلوانان عرصه اندیشه و فلسفه، خواننده عادی با یک کتاب نزدیک پانصد صفحه ای نسبتاً غیرتخصصی با اهم مبانی اندیشه یکایک آنان آشنا می شود. این نکته از اصلیترین و جذابترین وجوه توصیه این کتاب برای مخاطبان کم وقت و گزیده جوست.
اما از نکات انتقادی میتوان به بعضاً گم شدن پرسش اصلی کتاب در ضمن هر فصل اشاره کرد. یعنی در برخی از بخش ها پیش میآید که نویسنده آنقدر درگیر زیر و بم شرح اندیشههای یک فیلسوف میشود که پرسش اصلی کتاب را از خاطر میبرد و خواننده گیج میشود که بالاخره تکلیف مبحث محوری معنای زندگی چه شد. این می تواند ناشی از عدم پرداختِ صریح آن فیلسوف به پرسش معنای زندگی باشد یا نیز می تواند از عدم تبیین روشن تر جولیان یانگ در ربط دادن مقدمات بحث به نتایج مربوط به موضوع معنای زندگی باشد. چنین موضوعی باعث می شود که در اندک مواردی مثل بخش «دریدا» و «کانت» هر چند خواننده با سیر مهم و خواندنی ای از اندیشه های یک فیلسوف برجسته آشنا میشود، اما در نهایت در نسبت با پرسش محوری کتاب چیزی در چنته اش نمانده باشد یا نیاز باشد که چندباره در ذهن مقدمات و نتایج را حلّاجی کند تا به پاسخ مشخصی برسد. این موضوع تا حدودی باعث دوری و نزدیکی مدام خواننده به بحث محوری و سوال اصلی کتاب می شود.
در کل، کتاب «فلسفه قارهای و معنای زندگی» کتابی منحصر به یک قشر نیست. اثر جولیان یانگ برای عموم کسانی که دغدغهمند مسأله معنای زندگی هستند یا کسانی که فارغ از این مسأله به دنبال مرور چکیده واری بر مبانی اندیشه فیلسوفان بزرگ مطرح شده در کمترین صفحه و سطر هستند، بسیار توصیه کردنی است. تنوع پاسخها و تحلیلها در پرداختن به پرسش سهمگین معنای زندگی ذهن خواننده را در قبال موضوع چالاک و همه جانبه میکند. ترجمه روان، کتاب را برای عامه خواندنی و دل انگیز می کند و باریک بینی های مؤلف در شرح و نقد آراء مطرح شده برای خواص حامِل برداشت های نو و دریچه های تازه به آراء است.
------
1) اصطلاح جهان حقیقی که تا حدودی معادل مفهوم خداست، قدری به طعنه ابداع نیچه ست. منظور او اشاره به جهان فراطبیعی یا آرمانشهری ست که در دیالوگهای دوران پختگی افلاطون یا در ادبیات دینی تصویر می شود. از نظر اینان واقعیت به دو جهان تقسیم می گردد. جهان طبیعی یا حسی که اشیاء ش موضوع علم تجربی اند و در این نگاه صرفاً یک نمود یا سایه یا نسخه بَدَلی است و به همین علت غیر حقیقی خوانده میشود. جهان دوم جهان حقیقی، جهان فراحسی یا جهان مُثُل ست که نسخه های اصلی و منشأ سایه های این عالمِ غیرحقیقی و هر چه در اینجا می بینیم و حس می کنیم آنجاست.
نقد و بررسی از علی سلطانی
فراهنگ** 9053
تهران- ایرنا- دردمندان پرسش سهمگین معنای زندگی و کنجکاوان سر در آوردن از فلسفه قارهای اگر میخواهند هر دو درد و کنجکاوی را در یک کتاب به موازات هم دنبال کنند، اثر جولیان یانگ یکی از بهترین پیشنهادهاست.