به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، حضور ناشران ايراني در نمايشگاههاي بين المللي كتاب از چند منظر قابل اعتناست؛ نخست اينكه ناشران ايراني با واسطه نهادي دولتي و وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، يعني موسسه نمايشگاه هاي فرهنگي ايران، به خارج از كشور مي روند و در نمايشگاه هاي بين المللي حاضر مي شوند و از اين نظر حضورشان با مقوله ديپلماسي فرهنگي گره مي خورد.
دو ديگر آنكه ناشران فرصتي مي يابند تا در جريان نشر جهاني قرار گيرند كه در اين منظر با مقوله كپي رايت جهاني و پيوستن به «كنوانسيون برن» - قانون جهاني رعايت حق مالكيت معنوي - مواجه مي شويم كه يكي از مهم ترين مسايل پيش روي نشر ايران در اين چند دهه اخير بوده است.
** دولت ايران يا ناشران ايراني؟
پرسش اساسي اين است كه حضور در نمايشگاه هاي بين المللي كتاب براي ناشران ايراني سود دارد يا تنها موقعيتي براي نهادهاي دولتي براي اعلام حضور در رخدادهاي فرهنگي است؟
احمد خالصي پژوهشگر و منتقد ادبي در گفتوگو با ايرنا با تاكيد بر آنكه بي شك تعامل و رفتارهاي فرهنگي هر كشوري در شخصيت و وجهه جهاني آن كشور نقش مهمي دارد مي گويد: نمايشگاه هاي كتاب نيز فرصتي مناسب است. اما به نظر مي رسد كه دولت ها به طور مستقيم وارد اين مقوله نمي شوند و به واسطه ناشران و كارگزاران فرهنگي است كه صاحب اين شخصيت فرهنگي مي شوند. اينگونه به مقوله دموكراسي فرهنگي هم اعتنا مي كنند و در بيان ديپلماسي فرهنگي خود قائل به حضور بخش خصوصي و اهميت اين بخش در ارتباط با مخاطب هستند. از آنجا كه نمايشگاه هاي بين المللي مثل فرانكفورت محل عرضه و تبادل كتاب در سطح كلان و امضاي قراردادهاي كپي رايت و اعطاي امتياز نشر كتاب در كشوري ديگر است، فرصتي فراهم مي شود كه ناشران در عرصه بين المللي حاضر شوند و ازين رهگذر سود مالي هم ببرند.
آنچنان كه مي دانيم معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با تاسيس موسسه نمايشگاه هاي فرهنگي ايران، مساله برگزاري و حضور در نمايشگاه هاي بين المللي را به اين نهاد واگذار كرده است. موسسه فراخواندن ناشران قرار است موقعيتي واسطه اي ايجاد كند و تسهيلگر حضور ناشران در نمايشگاهها باشد.
امير مسعود شهرام نيا مدير عامل پيشين اين موسسه در اينباره معتقد است: ما دو امكان را براي ناشران فراهم مي كنيم. نخست ناشراني كه ميخواهند مستقيم در نمايشگاه حاضر باشند و دوم ناشراني كه ميخواهند آثارشان را به نمايشگاه بفرستند. كه در اين مورد تشكل هاي نشر و آژانس هاي ادبي مي توانند واسطه ميان ناشر، ما و نمايشگاه باشند.
** لزوم پيوستن به قوانين جهاني كپي رايت
آژانس هاي ادبي در چند سال اخير نقش مهمي در حضور ناشران و عقد قرارداد با ناشران خارجي براي فروش امتياز آثار ايراني ايفا كرده اند. هر چند آژانس هاي ادبي، محيط هاي فرهنگي تازه اي در ايران است اما سابقه اي طولاني در جهان دارد.
درباره اين موضوع مجيد جعفري اقدم مدير آژانس ادبي «پُل» در گفتوگو با ايرنا درباره نمايشگاه هاي بين المللي كتاب به ويژه نمايشگاه فرانكفورت ميگويد: آژانس هاي ادبي براي حضور هدفمند و موفق در اين رويدادهاي فرهنگي مهم بين المللي بايد تدارك وسيعي ببينند. برنامه هاي ديدار و مذاكرات با ناشران معتبر جهان كه علاقمند به آثار ايراني اند و معرفي آثار نويسندگان ايراني و حتي حضور آنها براي آژانس هاي ادبي اهميت بسياري دارد و مي تواند در امضاي قراردادهاي كپي رايت تاثير گذار باشد. هر چند آنچه براي ما و ساز و كار نشر ما چه در عرصه داخلي و چه در عرصه بين الملل مهم است مساله پيوستن به كنوانسيون برن است.
از سوي ديگر ناشران نيز درباره بودن يا نبودن در فرانكفورت و ديگر نمايشگاه هاي بين المللي صحبت هاي بسياري دارند.
صادق رحماني مدير «نشر همسايه» در گفتوگو با ايرنا درباره حضور در نمايشگاه فرانكفورت مي گويد: رفتن به فرانكفورت براي همه ناشران ايراني سودبخش نيست. همانطور كه آمدن بسياري از ناشران خارجي به نمايشگاه كتاب تهران نه براي آنها مفيد است و نه براي ما به عنوان مخاطب كتاب. به نظر مي رسد نمايشگاه فرانكفورت و ديگر نمايشگاه هاي بين المللي براي دو دسته از ناشران اهميت دارد. نخست آنها كه رابطه خوبي با نهادهاي دولتي دارند و حضور در نمايشگاه هاي بين المللي مي تواند در استمرار و آينده نشرشان مهم باشد. اين دسته از ناشران با انتشار كتابهاي گوناگون و ارسال كتابهاي مطابق شرايط خاص حضور در نمايشگاه، نوعي ديپلماسي طراحي ميكنند. دسته دوم ناشران دولتي هستند كه آثار آنها مطابق با نوع تبليغات فرهنگي نهادهاي دولتي است و حضور در نمايشگاه هاي خارجي فرصت تبليغات دولتي را برايشان فراهم مي كنند.
همانگونه كه گفته شد در حضور ناشران ايراني در نمايشگاه هاي خارجي دو مقوله اهميت دارد. اول ديپلماسي كلان فرهنگي كشور و دوم، دست يابي به سود اقتصادي مناسب و معقول با عقد قراردادهايي مشمول قانون كپي رايت.
خالصي در اينباره ميگويد: شگفتي من از اين است كه با توجه به سياستهاي كلان دولت در حوزه مسايل فرهنگي و اصرار بر ترجمه آثار ادبي ايراني به ويژه آنهايي كه نويسندگان جوان و مذهبي نگاشته اند، چرا دولت در زمينه پيوستن به كنوانسيون برن كم توجهي مي كند.
وي يادآور مي شود: پيوستن به كنوانسيون برن و پذيرفتن حقوق مولف در سطح جهاني، باعث مي شود ما به راحتي گام اول را در رسيدن به نشر جهاني برداريم. ما حتي در ميان كشورهاي فارسي زبان هم نتوانسته ايم بازاريابي مناسبي انجام دهيم.
** عرصه بين الملل مفري براي برون رفت از بن بست نشر
آنچه براي ناشران ايراني در نمايشگاههاي بين المللي اهميت بسيار دارد برنامه ريزي براي حضور در نمايشگاه است. حال در غيبت كپي رايت بايد از راه هاي ديگر به جذب مخاطب انديشيد. اما همچنان در مرحله آخر اين مساله مشكل ساز مي شود.
امير مسعود شهرام نيا كه مدير غرفه ملي ايران در نمايشگاه كتاب فرانكفورت2017 بود پيشتر در اينباره گفته بود: طي چند سال گذشته مسير درستي را در اين زمينه آغاز كردهايم، در مورد مباحث محتوايي و كيفيت حضور و خصوصاً تعاملات گستردهتر منجر به نتيجه، نيازمند برنامهريزي بيشتري هستيم كه از همين حالا اين كار را شروع كردهايم؛ امسال آژانسهاي ادبي كشورمان حضور پررنگتر و جديتري در نمايشگاه دارند. همچنين در حالي كه هميشه تنظيم قرارهاي خارجي ما به هفتههاي منتهي به نمايشگاه موكول ميشد، اما اين اتفاق طي يكي دو سال اخير بسيار كمرنگ تر شده است. البته ما هنوز تا نقطهاي كه برآيند اقتصادي حضور ما در چنين نمايشگاههايي سودمند باشد، فاصله داريم اما پارهاي مسائل خارج از سطح تصميم گيري ماست؛ مواردي مانند بحث كپي رايت، ترجمه، كم بودن ترجمه آثار و غيره.
نكته مهمي كه در ادبيات ما از منظر كيفي بايد به آن اشاره كرد به بخشي از صحبت هاي شهرام نيا باز مي گردد. اينكه آيا اصولا آنچه ما مي نويسيم براي مخاطبان غير ايراني جذاب است؟ اين مساله را بايد در شعر و داستان به طور مجزا بررسي كرد. اگر از برخي فعاليت هاي شخصي و ترجمه هايي كه از داستان ها و اشعار امروز انجام شده و در آن سوي مرزها منتشر شده بگذريم، جريان منظم و مستمري در اين حوزه وجود نداشته است.
رحماني مدير «نشر همسايه» با تاكيد بر آنكه همه آنچه به نام ادبيات در ايران توليد مي شود به درد مخاطب غير ايراني نمي خورد تصريح مي كند: ما حتي نتوانسته ايم به طور جدي مخاطبان فارسي زبان منطقه را درگير ادبيات معاصر كنيم. جز چند نام شناخته شده كه در ايران هم همان ها هنوز بيشترين فروش را دارند، غير ايراني ها بيشتر جذب ادبيات كلاسيك ما شده اند و هنوز آثار مولانا و خيام در غرب و شرق منتشر و فروخته مي شود. اين نشان از ضعف مديريت فرهنگي ما دارد.
ما در حيطه شناخت مخاطب غير ايراني بسيار ضعيف عمل كرده ايم و اين آسيب نه فقط به عهده وزارت فرهنگ كه بر گردن رايزن هاي فرهنگي ما نيز هست. ادبيات امروز ما قابليت زيادي دارد. همانطور كه ما بسياري از آثار دست چندم ادبيات غرب و شرق را با ذوق زدگي ترجمه مي كنيم و برايش «بَه بَه» و «چَه چَه» هم سر مي دهيم، مطمئنم كه ادبيات امروز ما در دو حوزه شعر و داستان براي مخاطبان غير ايراني جذابيت دارد. بنابراين نمايشگاه هاي بين المللي و نمايش كتاب هاي ناشران بدون توجه به رابطه و نسبت آنها با دولت و برداشتن موانع حقوقي و برنامه ريزي درست در حضور در نمايشگاه ها مي تواند راهي براي فرار از بن بست نشر امروز ما باشد.
** ما بيمار اين كاريم!
دراين ميان به نظر مي رسد بخشي از مشكلات به دست آژانس هاي ادبي حل مي شود. يعني آژانس ها به مثابه واسطه ميان نويسنده و ناشر و مشتري، مي توانند عمل كنند. قطعا ما نمي توانيم با 200 ناشر در نمايشگاه هاي بين المللي حاضر شويم اما مي توانيم با چند آژانس ادبي آثار هزار ناشر را به جهان معرفي كنيم.
جعفري اقدم مدير آژانس ادبي «پُل» مي گويد: آژانس ادبي در حوزه نشر داخلي و بينالملل بر اساس نياز واقعي شكل گرفته است. نويسنده به طور معمول كارش نوشتن است و هدايت اين نوشته براي انتشار و توزيع در دنيا بر عهده آژانس ادبي است. در ايران از آغاز هزاره جديد و قرن بيست و يكم نياز به شكلگيري آژانسهاي ادبي ديده شد. جلسات متعددي در وزارت ارشاد برگزار شد و حاصلش نيز حمايت ارشاد از چهار بنگاه ادبي ايراني براي حضور به عنوان آژانس ادبي در نمايشگاه كتاب فرانكفورت بود.
وي ميافزايد: اين اتفاق كاملا با هزينه دولت شكل گرفت. از ابتداي اين راه دوستان ناشر دوست نداشتند و هنوز همم ندارند كه كسي در رابطه كاري ميان آنها و نويسنده و تصويرگر وارد شود و دخالتي كند. وقتي اسم آژانس ميآمد و ميآيد ناراحت ميشدند. تمام تلاششان را كردند كه اين اتفاق شكل نگيرد. من سوگند ميخورم كه ما به عنوان آژانس ادبي از اين كار هيچ سود مادي نبردهايم اما ما بيمار اين كاريم. من در جايي گفتم اگر آژانسهاي ادبي در ايران هيچ كاري هم نكرده باشند، سالانه 50 عنوان كتاب از نشر ايران در دنيا معرفي كردهاند و براي اينكار هم از كسي پولي نگرفتهاند.
** آسيب ها تنها متوجه دولت نيست
با عنايت به آنچه گفته شد، هنوز مهمترين مساله در زمينه حضور ايران در نمايشگاههاي بين المللي پيوستن به كنوانسيون برن است.
محمد علي جعفريه مدير نشر «ثالث» درباره اين موضوع با تاكيد بر آنكه پيوستن به كپي رايت خواست ناشراني است كه به شكل واقعي و اقتصادي در ايران كتاب منتشر ميكنند، يادآور مي شود: در اين زمينه بايد وزارت ارشاد آئيننامهاي تصويب كند كه از منافع ناشران خريدار و فروشنده رايت كتاب حمايت كند. امروز هم ميدانيم كه فضاي سالم نشر با پيوستن به كپي رايت در كشور خلق ميشود. ما ميدانيم كه اين بحث به نفع ما نيست اما دوست داريم تجربهاش كنيم و با آن جهاني شويم.
محمود آموزگار رييس اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران هم در گفتوگو با ايرنا مي گويد: خواست همكاران ناشر در بحث كپيرايت اين است كه قانوني ايجاد شود كه اعتماد آنها را جلب كند. واقعيت اين است كه نشر ايران و حتي خود اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران توجه دقيقي به موضوعات جهاني نشر نداشته و بخشي دائمي در اين زمينه فراهم نكرده است. ما سعي داريم با استفاده از فرصت فعلي براي ايجاد قانون كپي رايت از فرصتهاي تازه براي درآمد زايي بهره ببريم.
در نهايت آنچه ماحصل اين نوشتار است در چند خط خلاصه مي شود.
نخست آنكه نمايشگاه هاي بين المللي فرصت مناسبي براي نشر كشورمان است ولي به شرطي كه فروش امتياز كتاب ايراني به ناشر خارجي با تمامي مختصات حقوقي و قانوني انجام گيرد حال آن كه ما هنوز درگير مسايل ابتدايي آنيم. دو ديگر آنكه هنوز بعد از چندين دوره تجربه حضور در نمايشگاه هاي بين المللي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از تنها با نگاه آماري اين ماجرا را دنبال ميكند و در اين ميان ناشران نيز شايد به گونه اي ناخواسته در اين مسير همراه وزارت فرهنگ ميشوند. و سخن پاياني آنكه براي حضور در عرصه جهاني نشر افزون بر رسيدن به مباني حقوقي، نويسندگان ما نيز بايد چيزي بنويسند كه قابليت جهاني داشته باشد.
گزارش از امين خرمي
فراهنگ**9266** 9053
تهران - ايرنا - حضور ناشران در رويدادهاي نمايشگاهي جهان نه تنها مي تواند رشد نشر كشور را در بُعد بين المللي همراه داشته باشد كه به پيوستن ايران به قوانين جهاني نشر نيز كمك شاياني خواهد كرد؛ اما به نظر ميرسد در مسير تحقق ايده آل اين مسير با اما و اگرهاي متعددي مواجه هستيم.