به گزارش ایرنا، پندار و پنجه طلا شاید واژه ای ارزنده برای توصیفش باشد؛ او كه شگفتی می آفریند، بر زشتی ها می تازد و بنیاد پلشتی ها را سست می كند و می خنداند.
خنده ای كه پررنگ نشده روی لبانت محو شده و دغدغه ات می شود تا چشمانت را ریز كنی برای كشف موجودات شگفت انگیزی كه یك دنیا حرف برای گفتن دارند.
گفتنی هایی كه دهن كجی به كم و كاستی های دور و اطرافمان است و به خوبی می توان از آن به پهنا و ژرفای ذهن آفریننده اش پی برد. آفریننده هایی كه به نام كارتونیست می شناسیم و آفریده هاییشان را كاریكاتور.
همدان از داشتن این آفرینندهای پندار و پنجه طلاها بی بهره كه نیست، حتی بهترین ها را دارد. محمود نظری، علی پاك نهاد، طاهر شعبانی و اكبر تراب پور تیم كارتونیست های موفق همدان هستند كه هر كدام برندهٔ چندین جایزه بزرگ معتبر جهانی و ملی شده اند و تاكنون نمایشگاه مستقل از آثارشان در كشورهای مختلف جهان بسیار برگزار شده است؛ هنرمندانی كه به اعتقاد بسیاری یك برند معتبر برای همدان هنرپرور هستند.
اما آثار این تیم هنرمندان را كمتر در همدان می بینیم و تنها خبرهای خوش درخشیدن آنها در جشنواره های خارجی و مسابقه های داخلی می شنویم و حالمان خوب می شود. چراهای بسیار از سهم اندك همدان از این خوبها در ذهنم شكل می گیرد و نمایشگاه «زورخند» فرصت غنیمتی می شود كه این پنجه و پندار طلاها را در كنار آفرینش های طلایی شان یكجا ببینیم و گفت و شنودی از سر گلایه و شكوه آغاز كنیم.
كم می گویند و باید با ضرب و زور كلمات، پاسخی از آنها بشنوم؛ اما همان كم و گزیده ها كه شنیدم و نوشتم خواندنی و شنیدنی است.
** فقط در همدان نفس می كشیم
«ما فقط در همدان نفس می كشیم» جمله كوتاهی كه محمود نظری می گوید و آب پاكی را روی دستمان می ریزد.
وی ادامه می دهد: چند سالی از برپایی آخرین نمایشگاهمان در همدان می گذرد، این فاصله طولانی محصول بی میلی همدان ها به این ژانر به شدت هنری است. همدانی ها كه می گویم منظورم بیشتر با مسئولان است كه نه كاریكاتور را می شناسند و نه می خواهند بشناسند؛ اگرچه كاریكاتور هنری خاص و مخاطبانی خاصتر می طلبد اما دیوار انتظارمان از متولیان فرهنگ و هنر بسیار بلندتر از مردم عادی است.
نظری اضافه می كند: همین انتظارها و خواستن های برآورده نشده دیوار جدایی مان را اوج داده تا جایی كه به نقطه هیچ رسیده ایم؛ من و دوستانم هیچ توقعی از هیچ كسی نداریم.
وی می گوید: تمام فعالیت و درآمدمان خارج از همدان و حتی كشور است و ما صرفا از آب و هوای زادگاهمان بهره می بریم و بس.
این كارتونیست همدانی ادامه می دهد: نمایشگاه «زورخند» را هم بنابر درخواست عده ای هنردوست در گالری خصوصی آرمان برگزار كردیم تا به زور هم كه شده مردم را بخندانیم؛ اصلا هر زمان كه مردم ما را بخواهند، با اشتیاق به آنها سلام می گوییم.
نظری می گوید: بیشتر سوژه هایی كه از ذهن ما عبور می كند، برآمده از درد و دل های همین مردم است و به گفته او هرچقدر مردم برای پذیرش كاریكاتور آمادگی ذهنی و روانی داشته باشند ما هم سر ذوق آمده و آثاری پدید می آوریم كه اندكی دردهایشان را التیام دهد.
**بیگانگی فرهنگسازی با كاریكاتور
كاریكاتور به لحاظ جاذبه، گویایی و رسانش قوی كه دارد می تواند به اثر بخشی بسیاری از برنامه های فرهنگی كمك كند، قابلیتی كه كمتر از آن بهره برده ایم؛ این نظر علی پاكنهاد دیگر هنرمند كارتونیست همدانی است كه در حاشیه «زورخند» به سوالم پاسخ می دهد وقتی كه از بیم و امیدهای آینده كارتونیست ها می پرسم.
او می گوید: كاریكاتور گاه از قانون هم مؤثرتر است؛ مفاهیمی كه پذیرفتنش برای مردم در قالب قانون و مقررات سخت است و بازخورد چندانی هم ندارد، اگر در قالب هنرهای تصویری ارائه شود بیشترین اثر بخشی را دارد.
پاكنهاد به مدیران و روسای اداره ها و نهادها اطمینان خاطر می دهد كه هنر كاریكاتور با چاشنی طنز بهترین گزینه برای فرهنگسازی است، هنری كه به ندرت سراغ آن آمده اند.
وی به رونق كاریكاتور در فضای مجازی اشاره می كند و می گوید: هنر ما در دنیای مجازی طرفداران بسیاری دارد؛ این نشانه ای است تا در دنیای واقعی هم مورد استقبال قرار گیرد. امیدوار است كه دنیای واقعی خیلی زود با كاریكاتور آشتی كند.
** كاریكاتور را به خانه ببرید
اكبر تراب پور عضو پنجه طلایی دیگر این تیم چهار نفره است كه از باید و نبایدهای هنری برایمان نقل می كند كه حد و مرز ندارد.
به گفته او تا آنجا كه خلاق، نكته سنج و ظریف باشی در این هنر رشد میكنی، قوی می شوی و حیرانی و شگفتی می آفرینی.
تراب پور می گوید: دوست ندارم كارهایم در كشوی میزم یا اتاق كارم بماند و دلم می خواهد در خانه هر علاقمندی یك اثرم باشد؛ زیرا كاریكاتور فقط یك كاریكاتور نیست، یك اثر هنری است، روی میز كار، در خانه، آشپزخانه و بستگی به سلیقه مردم كاركردهای مختلفی دارد و می تواند در چیدمان خانه جا بگیرد.
وی اضافه می كند: هرچند در روزگاری كه مردم دغدغه جفت و جور كردن رخت و لباس و خورد و خوراك و سرپناه دارند، خرید روزنامه، كتاب و مجله جایش را به این نیازهای نخستین داده و توقع جا گرفتن كاریكاتور در سبد خانواده شاید توقع نابجایی باشد.
تراب پور از انجمن كاریكاتور همدان كه 10 سال پیش با دوستانش راه اندازی كرده اند، یادی می كند و هنگامی كه از استقبال كم نظیر هنرجوها و دوستداران این هنر تعریف می كند، دلش قنج می رود.
به گفته وی آنها به نیمه راه نرسیده سنگ و كلوخ های بسیاری راهشان را سد می كند و این انجمن و برنامه خوب و پرطرفدارش تعطیل می شود.
** ركود كاریكاتور در رسانه
طاهر شعبانی دیگر كارتونیست همدانی نیز با درد و دل های دوستانش هم رای و عقیده است اما از همه كم گوتر؛ از ارتباطش با مطبوعات كه می پرسم گویی داغ دلش تازه می شود و از روزگاری یاد می كند كه كاریكاتور نقش اصلی در مطبوعات داشت و حالا این نقش و جایگاه روبه محو شدن می رود.
او تاكید می كند كه جای كاریكاتور بیشتر در رسانه است تا جشنواره، مسابقه و گالری و یكی از علت های فاصله افتادن بین رسانه و كاریكاتور را كمبود بودجه فرهنگی می داند.
شعبانی می گوید: اگر اعتبار به اندازه كافی تامین و تزریق شود بی تردید دست ناشر و نشریات برای سفارش كار به كارتونیست ها نیز بازتر می شود.
به اعتقاد وی هرچند همین سفارشی شدن نیز آفت كاریكاتور است و آزادی را از كارتونیست ها می گیرد و این حرفه را به سمت جناحی و سیاسی شدن سوق می دهد تا جایی كه حكایت كاریكاتور شبیه همان شیر بی یال و دم شده است.
شعبانی می گوید: برداشت های متفاوت و گاه سوء برداشت از كارهایمان دردسر ساز می شود به طوریكه حتی هیچ خط قرمزی را هم رد نكرده باشی باز هم بهانه برای مقابله با همكاران ما پیدا می شود.
وی اضافه می كند: البته كمی كه تجربه بالاتر میرود، میتوان با شگردهای حرفهای و استفاده از زبان استعاره حرف بزنیم تا كمتر در مقابل موضعگیریهای دیگران قرار بگیریم.
** از اقتصاد هنرمندان غافلیم
علیرضا سهرابی مدیر موسسه فرهنگی و هنری «آرمان هنر هگمتانه» از مجموعه داران موفق همدانی است كه هنرمندان را بسیار دوست می دارد و آثار هنری را بیشتر؛ او در چهار ماه گذشته 22 نمایشگاه در گالری هایش برگزار كرده و كارتونیست های پنجه طلایی جزو بهترین ها بوده اند.
وی مشتاقانه مردم را به دیدن هنر دعوت می كند و به شدت مدافع اقتصاد هنرمندان است. شاید او به این باور رسیده كه هنرمند هم باید چرخ زندگی اش بچرخد و او با كار نیكش هم دل هنرمندان را به دست آورده و هم زیبایی را به مردم هدیه می كند.
ما هم باید باور كنیم هنرمندان پندار و پنجه طلایی مان را؛ آنها كه در خاك همدان قد كشیده و هنرمند شده اند را به هنرنمایی در زادگاهشان دلگرم كنیم؛ ای كاش از همین امروز برای بازگشت هنرمندان دل شكسته شهرمان به خانه و كاشانه اشان كاری كنیم پیش از آنكه دیر بشود.
گزارش از: زهرا زارعی
7527**2090
همدان- ایرنا- همدان از داشتن كارتونیست های پندار و پنجه طلا بی بهره كه نیست، حتی بهترین ها را دارد؛ بهترین هایی كه تبدیل به برندی معتبر شده و آوازه هنرنمایی شان در گوش ایران و جهان می پیچد اما مردمان این دیار از هنر بی بدیلشان بی نصیب مانده اند.