۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۴۷
کد خبر: 83189297
T T
۰ نفر
دهه دوم؛ غلبه هنرمندان حوزه هنری در عرصه انقلاب و دفاع مقدس

تهران- ایرنا- دومین دهه از سیر تحول و تطور هنرهای تجسمی در تاریخ چهل ساله انقلاب در حقیقت بازتاب‌دهنده حضور پرقدرت هنرمندان حوزه هنری در عرصه نقاشی و گرافیك برای جاودان ساختن هنر متعهد انقلاب در كنار مفاهیم متعالی دفاع مقدس استوار بود.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، همزمان با ورود به ماه بهمن و پشت سر گذاشتن دهه نخست آن، شور و حال فعالیت‌های فرهنگی در تب و تاب جشنواره‌های هنری فجر بیشترین بروز و ظهور را پیدا می‌كند. امسال (1397) نیز همزمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین جشنواره از سلسله جشنواره‌های هنری فجر به نام جشنواره هنرهای تجسمی رقم خورده است.
بر همین اساس و به مناسبت قرار گرفتن بر قله چهل سالگی انقلاب شكوهمند اسلامی بر آن شدیم تا در آستانه برگزاری هر یك از جشنواره‌ها، مرور، رصد و مداقه‌ای بر سیر فراز و فرود تحولات و تطورات رویدادهای فرهنگی هنری كشور داشته باشیم. نخستین بخش از فعالیت‌های فرهنگی كه در تاریخ چهار دهه انقلاب شكوهمند اسلامی، آن را مورد بازخوانی قرار می‌دهیم به شاخه هنرهای تجسمی باز می‌گردد.
در سلسله گزارش‌های مرور تاریخ فراز و فرود هنرهای تجسمی در چهار دهه از انقلاب شكوهمند اسلامی تلاش می‌كنیم تا با اتكا بر مفهوم جریان فرهنگی غالب در عرصه هنرهای تجسمی، شاخه‌های مختلف این هنر را مورد توجه قرار دهیم. در قسمت نخست این گزارش كه از خاطرتان می‌گذرد، سال‌های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ تحمیلی را مورد مداقه قرار می‌دهیم. سال‌هایی كه در حقیقت به شكل‌گیری بنیان گفتمانی به نام «هنر متعهد» و شكل‌گیری جریان «هنر برای مردم» از مهم‌ترین میوه‌های آن به شمار می‌رود.
در گزارش نخست از سلسله گزارش‌های مرور هنرهای تجسمی در طی چهار دهه تاریخ انقلاب اسلامی، آنچنانكه ذكرش رفت نخستین دهه از سیر تحول و تطور هنرهای تجسمی در تاریخ چهل ساله انقلاب بازتاب‌دهنده بستر و زمینه ساز شكل‌گیری گفتمان هنر متعهد با تاكید بر رجعت به سنت‌های فرهنگ ایرانی و تلاش برای احیای هنر مردمی و فراگیری آن بود.

** تشكیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری
پیش از ورود به مرور، رصد و مداقه هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی در دهه دوم انقلاب (1367 تا 1377) ذكر این نكته الزامی است كه در سال‌های نخستین شكل‌گیری انقلاب شكوهمند اسلامی، شاهد بنیانگذاری دو نهاد فرهنگی كه وظیفه سیاستگذاری، اجرا و تبیین فعالیت‌های فرهنگی و هنری كشور را در شكل قانونمند و همسو با مبانی و بنیان‌های انقلاب اسلامی عهده داشتند بودیم كه این نهادها در شكل‌گیری رفتارها و جریان‌های فرهنگی به ویژه در دهه دوم انقلاب نقش بسزایی داشتند. نهادهایی كه از بدو پیدایش تا به امروز به فعالیت خود در حوزه توسعه اجرایی و حمایتی فرهنگ و هنر ایران ادامه داده‌اند.
نخستین نهاد به شكل‌گیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بازمی‌گشت، این وزارتخانه در ادغام و تلفیق دو وزارتخانه كه در دوران رژیم پهلوی با رویكرد و نگرش‌های فرهنگی به تبیین مقررات رژیم پهلوی در عرصه فرهنگ و هنر همت داشتند شكل گرفت؛ وزارت فرهنگ و هنر و وزارت اطلاعات و جهانگردی كه با ادغام این دو وزارتخانه شاهد شكل‌گیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان بازوی فعالیت فرهنگی و هنری دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران بودیم.
از سوی دیگر آنچنان كه پیشتر و در شماره نخست از سلسله گزارش‌های سیر تطور و تحول هنرهای تجسمی در چهار دهه انقلاب اسلامی به آن اشاره شد به شكل‌گیری جریان هنر متعهد، هنر آرمان‌گرا و هنر انقلابی پرداخت كه سرآمدان آن، هنرمندان جوانان و پر شور انقلابی بودند كه به شكل خودجوش به بنیانگذاری مركزی پرداختند كه از آن به عنوان بخش تجسمی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی یاد می‌شود. بخش تجسمی حوزه هنری كارنامه پرشور هنرهای تجسمی به ویژه در دهه دوم انقلاب اسلامی را به نام خود رقم زد در سال 1360 توسط هنرمندان پرشور انقلابی مانند كاظم چلیپا، حسین خسروجردی، حبیب‌الله صادقی، ناصر پلنگی، ایرج اسكندری، مصطفی گودرزی، علی وزیریان، عبدالمجید حسینی‌راد، احمد آقاقلی زاده، ابوالفضل عالی، عبدالحمید قدیریان و مرتضی اسدی بنیان گذاشته شد.

** پیشتازی هنرمندان حوزه هنری در دوران دفاع مقدس
اگر سال‌های نخستین فعالیت‌های هنرمندان در شكل‌گیری و تبیین منویات فرهنگی و هنری نظام جمهوری اسلامی ایران را در گرو بازتاب آرمان‌های انقلاب در نظر بگیریم، دهه دوم را بدون هیچ شكی به سبب فراگیری جنگ تحمیلی و شكل‌گیری حماسه هشت ساله دفاع مقدس و صرف فعل ایثار، مقاومت، پایمردی و شهادت می‌توانیم به نام هنر دفاع مقدس در عرصه هنرهای تجسمی نامگذاری كنیم.
مردم ایران كه رفتار انقلابی و اعتراضی خود را نسبت به سیاست‌های ظالمانه رژیم ستم‌شاهی از خرداد 42 با هدایت و راهنمایی معمار كبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمة الله آغاز كردند و در بهمن 57 نهال حركت انقلابی خود را در سرزمینی به وسعت ایران در خاك همیشه حاصلخیز آن غرس كردند؛ در حالی كه هنوز در شور و شعف پیروزی انقلاب بودند در شهریور 1359 با واقعه تراژیك دیگری هم داستان شدند. یورش رژیم بعثی به مرزهای كشورمان و آغاز حماسه هشت سال دفاع مقدس.
همزمان با جنگ تحمیلی ایران و عراق مطابق معمول، هنرمندان و خاصه فعالان عرصه تجسمی كه هم داستان با روزهای پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی پرچمدار فعالیت‌های فرهنگی هنری با رویكردهای انقلابی بودند، این بار با حضور در واحدهای شبه‌نظامی مانند بنیاد شهید، بنیاد امور جانبازان و ایثارگران و همچنین ستاد تبلیغات جنگ، عرصه دیگری مانند میدان‌های جنگ تحمیلی را برای فعالیت‌های خود انتخاب كردند. در این ایام همسو با فعالیت‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قوی‌ترین جریان حاضر در فعالیت‌های هنری به ویژه با آغاز جنگ تحمیلی به حضور پر قدرت هنرمندان سازمان تبلیغات اسلامی و هنرمندان حوزه هنری بازمی‌گردد.
شهید سیدمرتضی آوینی درباره ظهور جریان هنرمندان و به ویژه نقاشان انقلاب اسلامی در سال‌های پس از انقلاب و به ویژه در حماسه‌سازی هشت سال دفاع مقدس نوشته است: «در جنگ نیز تنها همینانند كه همپای رزم آوران حضور داشته‌اند و از غیر ایشان نیز توقعی نیست، چرا كه هنر سفارشی، عین بی هنری است. نقاش جنگ پیش از آنكه نقاش باشد، اهل جهاد و مبارزه است و به جنگ همان سان می‌نگرد كه حضرت امام (ره)، آن سان كه بسیجیان نقاش جنگ باید انسانی باشد كه جهاد فی سبیل را عرصه بی همتای وصول به حق بداند، جبهه را كربلا، نماز مجاهد بسیجی را براقی كه او را به معراج می‌برد، مرگ در جبهه را شهادت و شهید را شمع تاری نقاشانی كه برای جنگ كار كرده‌اند.»
بدون اغراق باید گفت امروز نیز وقتی به آثار حوزه نقاشی در دهه دوم انقلاب شكوهمند اسلامی می‌نگریم، هنوز هم قوی‌ترین، جریان‌سازترین، اثربخش‌ترین و ماندگارترین آثار این حوزه از فعالیت‌های تجسمی وام‌دار حضور نقاشان همسو با رزمندگان در جبهه‌های حق علیه باطل است. هرچند تعداد آن آثار از نظر كمّی بسیار كمتر نسبت به آثاری است كه در دهه سوم و چهارم خلق شده است؛ اما امروز چه از نظر محتوایی و چه از منظر شكل‌گیری جریان‌های بنیان‌ساز تفكر هنر انقلاب، آثار هنرمندان نقاش در دهه دوم انقلاب به ویژه در سال‌های حماسه‌سازی هشت سال دفاع مقدس، به عنوان مهم‌ترین آثار نقاشی عرصه هنر انقلاب به شمار می‌رود.
مگر می‌توان درباره جایگاه و قدرت هنر نقاشی در دهه دوم انقلاب به عنوان یكی از برجسته‌ترین وجوه فعالیت‌های هنرمندان تجسمی در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره كرد و از كنار نقاشی‌های دیوار مسجد خرمشهر با قلم شگرف ناصر پلنگی به سادگی رد شد؟ یا مگر می‌توان به صف‌های انقلابیون در سال‌های پیش از بهمن 57 و در ادامه جریان شكل‌گیری هنر متعهد انقلابی و آرمانی كشورمان اشاره كرد و از قلم نقاشان توانگری چون حبیب‌الله صادقی، غلامعلی طاهری و كیخسرو خروش در ترسیم پرتره‌های امام خمینی رحمة الله به سادگی عبور كرد؟ پرتره‌هایی كه به سرعت چاپ و تكثیر می‌شد و در دست انقلابیون و یا بر سینه رزمندگان و یا در عرصه بزرگتر بر در و دیوار شهرهای ایران انقلابی و گرفتار در جنگ تحمیلی می نشست. این دست از آثار بودند كه بازتاب‌دهنده هنر آرمانی و هنر متعهد ایران اسلامی در دهه دوم انقلاب اسلامی به شمار می‌رفتند.

** ایستادگی در برابر نگرش‌های هنر مدرن غربی
آنچنانكه كه در ابتدای این گزارش ذكرش رفت، همسو با شكل‌گیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حركت خودجوش هنرمندان انقلابی در حوزه تجسمی كه نخستین فعالیت‌های خود را از سال 1355 در قالب فعالیت‌های دانشجویان مسلمان در دانشگاه تهران آغاز كرده بودند، بعد از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی تمركز خود را در حسینیه ارشاد با برگزاری نمایشگاه‌های متعدد نقاشان مسلمان متمركز كردند و در ادامه در سال 1360 با تأسیس حوزه اندیشه و هنر اسلامی شاخه هنرهای تجسمی حوزه هنری را بنیانگذاری كردند.
این هنرمندان تلاش داشتند با الگوسازی بر مبنا و موضوعات هنری متكی بر مبانی و شعائر اسلامی نگرشی جدید را در مواجهه با هنر وام‌دار و ارادتمند به فرهنگ غربی بدون اتكا به بنیان‌های هویت‌بخش فرهنگ ایرانی و مردمان مسلمانان شكل دهند. آن هنرمندانی كه امروز نیز به عنوان هنرمندان شاخص كشورمان شناخته می‌شوند تمركز خود را در سازمان تبلیغات اسلامی و شاخه هنرهای تجسمی حوزه هنری تلاش می‌كردند تا هم‌شأن با روح و آرمان‌های انقلاب اسلامی در تلاش بی‌وقفه همراه با انقلابیون و در ادامه رزمندگان جبهه‌های حق علیه باطل، بازتاب‌دهنده نگرش‌های فرهنگی و هنری باشند كه بدون هیچ شكی برخاسته از متن مردم و وام‌دار به آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی بدون وابستگی به جریان‌های هنر مدرن غربی باشد.

** بلوغ هنرهای تجسمی در دهه دوم به واسطه حضور نقاشان در جنگ تحمیلی
در شكل‌گیری جریان هنر نقاشی در دهه دوم انقلاب اسلامی آنچنان كه ذكرش رفت بدون هیچ شكی گوی سبقت را هنرمندان حوزه هنری از دیگر همتایان خود ربودند. هنرمندانی كه سعی كردند هم‌داستان با آرمان‌های انقلاب اسلامی از یك سو و از سوی دیگر هم‌ردیف با رزمندگان اسلام كه به صرف فعل ایثار، مقاومت، پایمردی و شهادت در جبهه‌های حق علیه باطل می‌پرداختند، بازتاب‌دهنده آنهایی باشند كه بعد از نهال انقلاب اسلامی نخستین میوه‌های خود را در جبهه‌های حق علیه باطل جستجو می‌كردند.
هر چند هنرهای تجسمی حوزه هنری در تمامی بخش‌ها به فعالیت می‌پرداخت اما بدون هیچ شكی دهه دوم انقلاب اسلامی را می‌توان وام‌دار فعالیت هنرمندان نقاش این عصر و این دوره دانست. هنرمندان نقاشی كه تلاش می‌كردند تا افق‌های جدیدی را برای بازتاب فرهنگ و هنر متعهد انقلاب به آرمان‌های اسلامی به مخاطبان ارائه دهد. هنرمندانی كه چه در عرصه انقلاب و چه همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در خطوط نخست مبارزه و ایستادگی در برابر یورش رژیم بعث و كشورهای حامی آن، با تمام توان برای بازتاب آرمان‌های انقلاب و شاخص‌های هویت‌بخش اسلامی آن تلاش می‌‌كرد.
هنرمندان نقاش حوزه هنری در دهه دوم انقلاب اسلامی و به ویژه در سال‌های حماسه‌سازی هشت سال دفاع مقدس تلاش كردند با بهره‌مندی از نیروی جوانی و نگاه خلاقانه خود این بار بعد از پشت سر گذاشتن دهه نخست انقلاب اسلامی و مستحكم شدن پایه‌های شكل‌گیری هنر انقلابی، هنر آرمانی و هنر اسلامی، این بار بلوغ را نیز چاشنی رشد اندیشه‌های هنرمندانه خود كنند تا به واسطه آن آینده‌ای پر ثمر را در عرصه هنرهای تجسمی كشورمان به ثبت برسانند.
در حقیقت هنرهای تجسمی در دهه دوم انقلاب اسلامی با پرچم‌داری هنرمندان حوزه هنری مسیر سختی را هموار ساختند تا این بار به واسطه فعالیت آن هنرمندان به ویژه در شاخه نقاشی و گرافیك بتوانند افق‌های روشن، امیدبخش و جریان‌سازی را در راستای منویات هنر انقلاب اسلامی به منصه ظهور رسانند.

** غلبه محتوا بر فرم، شاخصه هنر دوم انقلاب در عرصه تجسمی
آثار خلق شده توسط هنرمندان حوزه هنری به ویژه نقاشان در دهه دوم انقلاب، دو هدف مهم را دنبال می‌كرد. آنها از یك سو تلاش می‌كردند به واسطه آثار خلاقه و نقاشی خود كه وام گرفته از آرمان‌های انقلاب و مبانی بازتاب داده شده از دفاع مقدس بود، به شكل محتوایی به نگاه زیبایی‌شناسانه و خلاقه هنرمندان بپردازند به گونه‌ای كه در اجرای آثار خود بیشترین بهره را از زمین حاصلخیز انقلاب و رفتارهای رزمندگان و مردم در جبهه‌های حق علیه باطل برده باشند و از سوی دیگر با خط بطلان كشیدن بر نگاه هنر فرم‌گرای سال‌های قبل از انقلاب، مقوله‌ای به نام غلبه محتوا در موضوع هنرهای تجسمی را بر هنر فرمالیست غربی برای فراگیری معنای هنر به ویژه در مواجهه با عموم مردم بنیانگذاری كنند.
«حبیب‌الله صادقی» از هنرمندان بزرگ و شناخته‌شده عرصه هنرهای تجسمی انقلاب و یكی از بنیانگذاران بخش هنرهای تجسمی حوزه هنری در شكل‌گیری فعالیت‌ها و پیشانی نوشت محصولات هنری هنرمندان حوزه تجسمی سازمان فرهنگ و تبلیغات اسلامی حوزه هنری معتقد است: «هم‌زمان با شروع انقلاب، مسئولیت نقاش‌ها هم برای به تصویر كشاندن حماسه‌های پی در پی بیشتر شد و در شرایطی كه جنگ و انقلاب عواطف و احساسات را به دنبال خود می‌كشد، هنرمندان نیز به عنوان افرادی متعهد و با احساس، درگیر این فضا شدند. بسیاری از آثار تاثیرگذار در زمینه هنرهای تجسمی كشور در دوره معاصر، آثار مربوط به دهه دوم انقلاب هستند كه با گذشت سالیان دراز و دور شدن از آن فضا، آنها هنوز باقی و شور و حال آنها هنوز پابرجاست.»

** نگاه روایی و فضای شاعرانه، شاخصه هنر نقاشی دهه دوم انقلاب
در تبیین فعالیت هنرمندان نقاش در دهه دوم انقلاب اسلامی می‌توان به تقسیم‌بندی دوگانه‌ای در نگاهی كلان رسید؛ دسته نخست آثار نقاشی در این دهه متاثر از نگاه‌های «واقع‌گرایی» (رئالیسم) با تركیب‌های جدید از صحنه‌های نبرد مقاومت رزمندگان و همچنین فداكاری نیروهای مردمی در حمایت از جوانان رزمنده خود بود و دسته دوم به نگاه‌هایی باز می‌گشت كه بیشتر با اتكا بر تفكر «سمبولیسم» (نماد گرایی) تلاش می‌كردند تا بازتاب‌دهنده عمق بنیادین آرمان‌های انقلاب باشند كه از مقوله وحدت، یكپارچگی، ایستادگی و مقاومت، متاثر بود.
به عنوان مثال در این میان هنرمندانی مانند كاظم چلیپا با توجه به آنكه در مكتب پدر خود كه یكی از بزرگترین نقاشان مطرح قهوه‌خانه ایران بود، این بار همسو با سایر همتایان خود به عنوان هنرمندان شكل‌دهنده جریان هنرهای تجسمی در حوزه هنری تلاش كرد تا مضمون نقاشی‌های خود را با محتوای دینی و مذهبی با اتكا بر تركیب‌های روایی و استفاده از عناصر نمادین در شكل‌گیری مفاهیم انقلاب استوار كند. یا دیگر همكاران او مانند حبیب‌الله صادقی با عبور از نگاه كنایه‌آمیز خود در آثار نقاشی كه همواره به نقد و تقبیح هنر غرب‌گرای شاهنشاهی می‌پرداخت، این بار با الگو گرفتن از آرمان‌های انقلابی و مبانی برخاسته از دفاع مقدس به سمت خلق فضای شاعرانه در آثار نقاشی حركت كرد.
فعالیت این هنرمندان غلبه سنگین الگوهای سنتی در آثار دهه دوم هنر نقاشی و هنرمندان حوزه هنری را به شدت به رخ می‌كشید. هنرمندانی كه سعی می‌كردند با توجه به الگوهای سنتی فراگیر و آشنا برای عموم مخاطبان، رگه‌هایی از تفكر اسلامی با چاشنی زندگی مدرن را بر اساس مبانی اسلامی و ویژگی‌های آرمان‌خواهانه برخاسته و وام‌دار در دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی در فعالیت‌های هنری به عنوان اصلی ضروری در بازتاب فعالیت‌های فرهنگی و مخاطبان ارائه دهند.

** نقدی كوچگ بر نگاه آمیخته با تعصب
شاید اگر بخواهیم به نقدی منصفانه به فعالیت دهه دوم هنرمندان تجسمی در تاریخ 40 ساله انقلاب اشاره كنیم می‌توانیم به این نكته توجه كنیم كه در پاره‌ای از موارد، شیفتگی بیش از حد هنرمندان نقاش در دهه دوم انقلاب اسلامی بر مقوله بازتاب سنت، باعث شكل‌گیری نوعی نگاه تعصب‌گرایانه به بازتاب مفاهیم مدرن و همچنین حركت كردن به سمت الگوهای كلیشه شده منتج شد كه در دهه نخست به عنوان الگوهای بارز، برتر و خلاقانه به شمار می‌رفت.
هرچند قدرت و شكوه فعالیت هنرمندان تجسمی در دهه دوم انقلاب اسلامی به ویژه در شاخه نقاشی و گرافیك چنان تأثیرگذار در بطن جریان‌سازی فعالیت‌های هنرمندان تجسمی انقلاب به شمار می‌رود كه می‌توان از آن نگاه تعصب‌گرایانه نسبت به بازتاب سنت‌ها به عنوان آسیبی كوچك یاد كرد.

** جلوه گرافیك از میدان‌ها و خیابان‌ها تا عرصه مطبوعات
آنچنانكه پیشتر ذكر شد همسو با شكل‌گیری بخش هنرهای تجسمی حوزه هنری به ویژه در دهه دوم انقلاب اسلامی كه بیشترین حوزه فعالیت حرفه‌ای تجسمی توسط هنرمندان حوزه هنری صورت می‌گرفت، در كنار هنر نقاشی، گرافیست‌ها نیز برای ادای دین به آرمان‌های انقلاب و تعهد به جریان‌های انقلاب شكوهمند اسلامی و در ادامه دفاع مقدس تلاش می‌كردند تا این بار هویت از دست رفته گرافیك ایران به ویژه در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 كه این رشته هنری كوچكترین قرابتی با فرهنگ ایرانی نداشت را در دهه نخست و به ویژه در دهه دوم انقلاب بار دیگر به آن بازگردانند.
هنرمندان گرافیست كه در دهه دوم انقلاب فعالیت مستمر و حرفه‌ای خود را آغاز كردند سعی داشتند این بار با خلق تصاویری جدید و اثرگذار، نه تنها به اعتلای ارزش‌های انقلابی در این ساحت هنری بپردازند كه تلاش كنند تا آثاری را هم شان مخاطبان در مواجهه با انگاره‌ها و نیازهای جامعه به واسطه آثار گرافیكی كه بیشتر این دست از آثار را در محیط‌های شهری می‌دیدند پاسخگو باشند.
هنرمندان گرافیست در دهه دوم انقلاب اسلامی تلاش كردند تا در برابر بحران‌ها و مشكلات روز جامعه كه بیشترین آن به واسطه چتر تراژیك جنگ بر ایران پهناور انقلابی اسلامی سایه افكنده بود با حضور در عرصه تبلیغات، امید را به عنوان اصلی‌ترین انگاره هنری برای ادامه جریان انقلاب و همچنین تمركز بر فرمایشات بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی كه همواره بر وحدت و همدلی و اتحاد تاكید داشتند به عنوان اصل اساسی معناسازی آثار گرافیك خود استوار كنند.
هرچند با شكل‌گیری جریان تولید آثار گرافیكی در ایران به ویژه در دهه دوم انقلاب اسلامی می‌توان مفاهیمی مانند فداكاری و ایثار و تلاش برای حفظ آرمان‌های انقلاب اسلامی را كه متاثر از بازتاب رفتار هنرمندان گرافیست در جبهه‌های جنگ تحمیلی بود و این بار در میادین و محیط های شهری بازتاب یافته بود را رصد كرد. مواردی كه در حقیقت بیشترین بروز و ظهور را بعد از انتشار در فضای شهری در مطبوعات نمود پیدا كرده بود. در حقیقت هنرمندان گرافیست تلاش كردند تا همسو با هنرمندان نقاش پاسخگوی تلاش ایثارگران و شهدای انقلاب و دفاع مقدس باشند كه به واسطه هویت واسطه‌گون آنها انقلاب شكوهمند اسلامی آرام آرام به بیست سالگی خود می‌رسید و در این مدت توسعه هنر چه در زمینه طرح‌ها و ایده‌های نو گرایانه اسلامی و مبتنی بر سنت‌های ایرانی بدون هیچ شكی محقق نمی‌شد مگر با خواست و مطالبه مردم و حفظ روحیه اتحاد و همبستگی آنها در سال‌های نخستین انقلاب اسلامی و در ادامه همسو با سال‌های حماسه‌سازی هشت سال دفاع مقدس.
شاید خالی از لطف نباشد كه اینجا از هنرمندان بزرگی مانند ابوالفضل عالی، حمیدرضا قدیریان، حسین خسروجردی و مصطفی گودرزی دیباج به عنوان هنرمندان پر شور و تلاشگر در كنار حبیب‌الله صادقی، كاظم چلیپا و ناصر پلنگی به عنوان هنرمندان فعال در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برای قدرت یافتن و فراگیر كردن هنر نقاشی و گرافیك دهه دوم انقلاب اسلامی و بازتاب بركت ایمان، عشق و عطر شهادت به واسطه آثار هنری ذكر كرد.
ریسمانی كه هنرمندان گرافیست را در دهه دوم انقلاب جمع می‌كرد تا به واسطه اتحاد و قلم هنرمندانه‌شان بازتاب مفاهیم و آرمان‌های انقلابی و دفاع مقدس را در محیطهای شهری و در مواجهه با مردم اجرایی و عملیاتی كنند را می‌توان در قلم مصطفی گودرزی دیباج رصد كرد جایی كه در بازتاب فعالیت گرافیست‌ها در دهه دوم انقلاب اسلامی نوشته: «چگونه می‌توان با شكل، خط و طرح، سفری مشكل و پرخطر را آغاز كرد؟ چگونه می‌توان طلوع یك آفتاب را به اطّلاع مردم رساند. هر چند مُحال است، آنجا كه عشق فرمان دهد، مُحال، سَرِ تسلیم فرود می‌آورد. ما به فرمان عشق چنین كردیم، باشد تا قلم‌های ما از خدا، رنگ و از بركت ایمان، حركت بگیرد. این گونه ما شاهد فعّالیّت این گروه از گرافیست‌های متعهّد هستیم كه هدف اصلی آنها به تصویر درآوردن ارزش‌های واقعی ملّی و اعتقادی بوده است تا گامی در جهت اعتلای ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت برداشته شود.»

** زبان رنگ‌ها در نقاشی و گرافیك در هنر دهه دوم انقلاب
اما در گزینش رنگ‌ها، هنرمندان نسل انقلاب در آثار پوستر و تصویرگری به جلوه‌های ویژه‌ای مكررا اشاره داشته‌اند از جمله استفاده از انواع رنگ سبز (نماد خرّمی و رنگ برگزیده مكتب اسلام)، رنگ زرد خالص كه نشانه هشیاری و به عبارتی می‌توان گفت این رنگ انرژی فراوانی در انتقال پیام‌های بصری دارد چرا كه به قول ایتن «روشن‌ترین رنگ‌هاست و از لحاظ سمبلیك با فهم و دانایی ارتباط دارد و نشان دانش و معرفت است.» و حضور آن در آثار هنری اغلب منشاء روشنایی و فعّالیّت است.
از دیگر رنگ‌های به كار رفته در پوسترهای تصویری جهت انعكاس تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار، بهره‌گیری از رنگ آبی است كه نماد آرامش همراه با درون‌گرایی است و بیننده با مشاهده آن به عمق و محتوای درونی موضوع سوق می‌یابد و در عین حال نشانه اعتدال وجود و تقویت‌كننده بینایی است.
استفاده از رنگ سرخ كه از دیگر شاخصه‌های تصاویر گرافیكی این دوران است تجسّمی از عروج انسان و نقطه اوج كمال؛ یعنی شهادت است و نماد رشد و نیل معنوی و عرفانی شهیدان است كه در كنار رنگ‌های سبز، زرد، آبی و فیروزه‌ای جلوه‌گر می‌شود و این موارد، اغلب در آثار گرافیكی هنرمندان قابل رؤیت بوده تا مفاهیم واقعی و ارزش‌های درونی را به نمایش گذارند.

** تولد نگارگری در سایه مهجوریت مجسمه‌سازی
فعالیت هنرمندان نگارگر در دهه دوم انقلاب شكوهمند اسلامی مانند هنرمندان كاریكاتوریست و مجسمه‌ساز در ذیل فعالیت نقاشان و گرافیست‌ها حوزه هنرهای تجسمی در دهه نخست و دوم انقلاب قرار می‌گیرد؛ چرا كه به واسطه فعالیت تهییجی، تبلیغی و همچنین در همچنین سهولت در دسترس قرار گرفتن آثار نقاشی و گرافیك به نسبت آثار نگارگری، كاریكاتور و مجسمه كمتر شاهد بروز و ظهور فعالیت نگارگران، مجسمه‌سازان و بالاخص كاریكاتوریست‌ها هستیم.
هرچند اگر بخواهیم مرور و رصدی بر فعالیت این گروه از هنرمندان در دهه دوم داشته باشیم بار دیگر می‌توانیم بر جریان غالب هنرمندان حوزه هنری نسبت به دیگر هنرمندان محیط‌های آكادمیك و هنرمندان فعال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره كنیم. نگارگران در دهه دوم بیشترین تلاش خود و بیشترین بهره را از هنر نقاشی به عنوان اصلی‌ترین پشتوانه فرهنگ تصویری سنتی ایران بردند و تلاش كردند در این میان با قلم هنرمندانه خود بر حفظ و اشاعه نگارگری به عنوان یكی از سنتی‌ترین رسالت‌های فرهنگی ایران داشته باشند.
البته در این میان تلفیق حماسه‌های دینی مانند حادثه عاشورا با حماسه دفاع مقدس به عنوان اصلی‌ترین بستر فعالیت هنرمندان نگارگر برای پاسخگویی به نیازهای مخاطبان خود در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد به عنوان دهه دوم انقلاب شكوهمند اسلامی استوار بود. فعالیت هنرمندان نگارگر در دهه دوم بیشترین بروز و ظهور را بر پایه رفتار كلاسیك و قدم گذاشتن در هنر كلاسیك نگارگری ایران بازتاب می‌داد هنری كه تلاش می‌كرد به غنی ساختن و حفظ هنرهای سنتی در جامعه ایران كمك كند.
اما شاید مهجورترین هنر در بین فعالیت‌های شاخه هنرهای تجسمی در دهه دوم انقلاب اسلامی را به عرصه مجسمه‌سازی مرتبط دانست. هنری كه از آن به ویژه در طی دهه دوم انقلاب اسلامی به عنوان دوران «سكوت مجسمه‌سازی» یاد می‌شود. هرچند بعد از فعالیت محیط‌های آكادمیك و دانشگاهی به ویژه در دهه دوم انقلاب شكوهمند اسلامی و پایان جنگ تحمیلی آرام آرام شاهد فعالیت و بروز و ظهور مجسمه‌سازان در عرصه فعالیت‌های تجسمی بودیم به گونه‌ای كه طی سال های 1370 و 1372 با برگزاری دو دوره از نمایشگاه‌های مجسمه، هنرمندان مجسمه‌ساز تولدی مجدد را در عرصه هنرهای تجسمی تجربه كردند.
تولدی كه تلاش آنها برای جبران سال‌ها مهجوریت و فعالیت‌شان به ویژه در دهه نخست و دوم انقلاب اسلامی را با خود به همراه داشت. تلاشی كه باعث شد در دهه‌های سوم و چهارم یكی از اصلی‌ترین و موفق‌ترین شاخه‌های تجسمی به هنر مجسمه‌سازی اختصاص داشته باشد.
گزارش از امین خرمی
فراهنگ**9266** 1055
۰ نفر