در چنين فرآيندي است كه بازار بايدها و نبايد، چنين ميكنمها و چنان انجام مي دهمها؛ بيش از گذشته گرم شده و همه تلاش ميكنند تا در اين آشفته بازار بيشترين سهم را از سبد راي خود و حتي رقباي سياسي شان كسب كنند. اين روزها هم به نظر ميرسد هنوز پيش از آغاز رسمي و اسمي تبليغات انتخاباتي، زمينه براي اين نطق هاي آتشين آماده شده و گروه هاي سياسي در تلاشاند تا در اين رهگذر سهم بيشتري از آراي سال آينده داشته باشند.
با اين وصف، به نظر ميرسد شرايط اجتماعي و به خصوص وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم طي اين سال هاي اخير به سمت و سويي رفته است، كه ديگر اميد چنداني به موفقيت اين رفتارهاي عوام فريبانه وجود ندارد. راي دهندگان به نسبت باوفاي ايراني ديگر تمايلي به شنيدن سخناني از اين جنس ندارند و بيشتر ترجيح ميدهند تا زمينه بر ارائه برنامه هاي مدون، كارآمد و واقعي فراهم آيد.
** چه چيزي پيش رو قرار دارد؟
انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي در اواخر سال 98 اولين انتخابات پيش رو خواهد بود و پس از آن انتخابات رياست جمهوري در سال 1400 برگزار ميشود. حال كه چيزي نزديك به يك سال تا برگزاري نخستين انتخابات دوره آتي باقي مانده است، اظهار نظرهاي انتخاباتي جريان هاي سياسي آغاز شده است.
** موتلفه پيشگام در آغاز رقابت انتخاباتي
اولين چراغ رقابت هاي انتخاباتي سال 1398 را حزب كهنهكار و البته اين روزها كمرمق هيئتهاي موتلفه اسلامي روشن كرد. حزب موتلفه اسلامي اولين حزبي بود كه موضوع انتخابات 98 را مطرح كرد. در تاريخ 21مردادماه سال 1396، موضع گيري اين حزب توسط روابط عمومي موتلفه اعلام شد. حبيبي دبيركل وقت موتلفه در اجلاس دبيران استاني اين حزب گفت: «اگر موتلفه اسلامي ميخواهد براي انتخابات سال 1398 تاثيرگذار باشد، بايد به تعداد كل نمايندگان مجلس كانديداي شناخته شده معرفي كند.
در نزديكي هاي انتخابات هم ميتوانيم در مورد اينكه آيا روحانيت وارد ميدان انتخابات ميشود يا نميشود يا اينكه آيا اصولگرايان وحدت و ائتلاف دارند يا ندارند وارد بحث شويم اما آنچه امروز ضروري به نظر ميرسد، اين است كه ما بايد كار مستقل خودمان را انجام دهيم تا اگر قرار شد با گروههاي همفكرمان وارد مذاكره شويم، دستمان پر باشد.»
شايد اين تصميم موتلفه به دليل شكست هاي اخير اين حزب و جريان سياسي اصولگرايي در انتخابات اخير باشد؛ زيرا اقدام ديرهنگام براي رسيدن به اجماع يكي از دلايل شكست اصولگرايان در انتخابات بوده است. البته حبيبي در جاي ديگري گفته بود كه «ما مباحث مربوط به انتخابات پيش رو را در داخل موتلفه آغاز كرديم. معمولا موتلفه دو سال قبل هر انتخابات، بحثهاي خود را شروع ميكند. اين بار هم همين گونه است ولي ما هنوز به هيچ تصميم مشخص قابل بياني نرسيدهايم.»
البته نبايد فراموش كرد كه موتلفه از انتخابات 96 تا اسفند ماه 97 دستخوش اتفاقات مختلفي هم شده است. مهمترين رويداد براي موتلفه را ميتوان از دست دادن دبيركل آن دانست. موتلفه ايها در بهمن ماه سال جاري محمدنبي حبيبي را از دست دادند و حالا سكان هدايت اين حزب در دستان اسدالله بادامچيان و حميدرضا ترقي است. بايد ديد آيا اين دو هم مانند اسلاف خود علاقهاي به فعاليتهاي پرشور انتخاباتي دارند يا خير؟
** اصلاح طلبان و محمدرضا عارف
محمدرضا عارف رئيس شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان و رئيس فراكسيون اميد نيز در گفت وگويي كه در اواخر شهريور ماه سال 1396 منتشر شد، اعلام كرد كه اصلاح طلبان براي انتخابات پيش رو ائتلاف نميكنند. وي درباره انتخابات سال 98 مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد كه «در انتخابات با پرچم اصلاح طلبانه وارد ميشويم و ائتلاف نميكنيم.»
البته اين اظهارنظر عارف با واكنش اصلاحطلبان مواجه شد و آنها اين موضعگيري را نظر شخصي عارف و نه تصميم شوراي سياستگذاري دانستند. عارف از سال 92 و در غيبت اصلاح طلبان كليدي، ميداندار شد و علم اصلاحات را بر دوش گرفت و نامزد انتخابات رياست جمهوري 92 شد اما در نهايت گوش به فرمان بزرگان اصلاحات از انتخابات به نفع روحاني كنار رفت. وي در انتخابات 94 رئيس شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان شد. ليست اصلاح طلبان كه به دليل عدم تاييد صلاحيت بسياري از اصلاح طلبان توسط شوراي نگهبان، شامل برخي اصولگرايان معتدل هم شد، در تهران موفقيت كامل به دست آورد و در مجموع ليست اميد توانست بيش از 130 نماينده به مجلس دهم بفرستد. هر چند ائتلاف كار دست اصلاح طلبان داد و ليست اميد ريزش داشت و آنهايي كه با اين ليست وارد مجلس شدند، به آن پشت كردند و راه ديگري رفتند و در نهايت هم به خاطر همين فرصت طلبي برخي نمايندگان كه با ليست اميد به مجلس رفته بودند، عارف در رقابت با لاريجاني نتوانست صندلي رياست مجلس را از وي بگيرد.
در انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا هم ليست اميد در تهران هر چند تمام كرسيها را به دست آورد اما خود اصلاحطلبان انتقادهاي تندي به نحوه تهيه ليست داشتند و حتي گفتند كه شوراي سياستگذاري بايد منحل شود.
شايد همين انتقادها و نتيجه ائتلاف و همراهي ياران سست عنصر موجب شد عارف در اظهارنظري زودهنگام اعلام كند كه اصلاحطلبان براي انتخابات 98 ائتلاف نميكنند. البته وضعيت عارف و تصميم نهايي او براي انتخابات 98 يا 1400 هنوز مشخص نيست. تا جايي كه چندي پيش عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاح طلب در پاسخ به اين پرسش كه آيا عارف در انتخابات 1398 كانديدا خواهد شد يا خير؟ گفته بود «در اين رابطه نميتوان نظر داد كه آيا او براي رياست مجلس نامزد ميشود يا خير. تصور ميشود كه نگاه آقاي عارف به رياست جمهوري 1400 تا انتخابات 98 بيشتر است.»
گرچه ناصري در جاي ديگري تاكيد ميكند «شرايط كشور دائما در حال تغيير است و هر لحظه از لحظه هاي سياسي دغدغههاي جدي مطرح ميشود؛ شرايط كنوني كشور براي اصلاح طلبان بسيار مهمتر از انتخابات رياست جمهوري 1400 است. بنابراين اصلاح طلبان در حال حاضر به مسائل ملي و بينالمللي بيشتر ميپردازند.»
مجموع اين اظهارنظرها و موضع گيريها نشان ميدهد كه اصلاحطلبان هنوز به تصميم قطعي درخصوص چگونگي ورود به دو انتخابات پيش رو نگرفتهاند.
** انتخابات و سياسيترين لاريجاني
بيگمان يكي از موثرترين چهرههاي سياسي طي دو دهه اخير در سپهر سياست ايران، علي لاريجاني است. وي بيش از ديگر برادرانش سوداي سياست دارد و به قواعد بازي در زمين سياست هم به خوبي آشنا است. هرگز هيچكس از او موضعي راديكال و تند نديده است؛ سعي كرده همه طرفهاي درگير در ميان سياست ايران را به نوعي نزديك خود نگه دارد و از بروز اختلافنظرهاي جدي جلوگيري كند. هر چند نقدهايي تند بر عملكرد وي هم وجود دارد. هم اصولگرايان و هم اصلاحطلبان ترديدهايي جدي در مورد علي لاريجاني دارند.
علي لاريجاني به واسطه نزديك شدن مواضعش به روحاني، با اصلاح طلبان هم نزديك شد يعني روحاني حلقه واسطهاي براي نزديك شدن اصلاح طلبان و لاريجاني به هم شد. دفاع از برجام در مجلس اصولگرايي نهم، داد اصولگرايان تندرو را درآورد. لاريجاني در انتخابات مجلس دهم در ليست اميد قم قرار گرفت و البته بهاي آن را هم داد و نفر دوم شد. او در انتخابات رياستجمهوري اخير با نزديك نشدن به جمناي اصولگرايان، در زمين روحاني بازي كرد.
پس از انتشار عكس او در كنار سيدمحمد خاتمي در حسينيه جماران، تفسير انتخاباتي نيز آغاز شد. برخي گفتند لاريجاني با نشستن كنار سيد اصلاحات، پيامي سياسي و انتخاباتي براي 1400 داده و ميخواهد كنار اصلاح طلبان باشد. اصولگرايان هم گفتند اين عكس جاي تعجب ندارد و معلوم بود كه لاريجاني به اصولگرايان پشت كرده و سوداي پاستور دارد.
در مورد لاريجاني هم وضعيتي مشابه عارف وجود دارد. بدين معني كه هنوز مشخص نيست تصميم نهايي او چيست و در ايام منتهي به انتخابات چه خواهد كرد. اما هر چه باشد از همين امروز بايد منتظر رقابتي جدي ميان برخي چهرههاي سياسي در دو انتخابات پيش رو بود.
با تمام اين اوصاف بايد توجه شود كه اصولگرايان بيش از رقباي سنتي خود در سوداي انتخابات هستند. جريان اصولگراي راديكال، افراطي و همچنين دلواپس به جهت آنكه به طور كامل از تداوم موجود در عرصههاي سياسي و اجتماعي نااميد و همچنين با يك نه بزرگ از سوي جامعه مدني روبهرو شدند، خودشان هم به اين باور رسيدند كه اصلاح طلبان پيروز انتخابات آينده هستند. البته اينكه اين تحليل تا چه ميزان درست بوده و ميتواند قرين واقعيت باشد، با ترديدهايي جدي مواجه است. اصولگرايان براي حركاتي كه از نظر خودشان كاملا مشروع است در مقابله با اصلاح طلبان استفاده كرده و حتما به كار خواهند گرفت.
اما تمام اين كنشها تا ايام نزديك به انتخابات هيچ خروجي و برونداد چشمگير و قابل اعتنايي نخواهد داشت. مردم ايران ثابت كردهاند كه نميتوان تحليلي خطي و قابل پيش بيني از آنها انتظار داشت. بلكه رايدهندگان ايراني همواره در لحظه و براساس غريزه سياسي خودشان عمل ميكنند. كنشي كه در موارد بيشماري موجب شده تا تحليلگران و كارشناسان علوم سياسي متعجب از اين تصميمها، در تحليل رفتار سياسي مردم ايران با احتياط بيشتري سخن بگويند. نبايد فراموش كرد مردم ايران همواره راهي براي شگفتزده كردن همه در سر دارند كه ممكن است هر لحظه بروز كرده و معادلات را به طور كلي دگرگون كند.
منبع: روزنامه ابتكار؛ 1397،12،04
گروه اطلاع رساني**9117**2002
تهران- ايرنا- درست يك سال تا برگزاري انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي باقي مانده است. طبق سنوات دورههاي گذشته، در يك سال پاياني منتهي به هر انتخابات بزرگ و ملي، بسياري از شئون كشور متاثر از آن شده و جريان ها و جناحهاي سياسي تلاش ميكنند تا در عرصه رقابت انتخاباتي پيش رو، غايت يارگيري را داشته باشند و از طريق آن بتوانند بر كرسي نهادهاي انتخابي بنشينند.