جایگاه روشنفكران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی

تهران- ایرنا- آخرین میزگرد همایش تامل درباره انقلاب اسلامی با حضور سید هاشم آقاجری و علیرضا شجاعی زند از اساتید دانشگاه تربیت مدرس با بررسی تحولات جریان روشنفكری در مقطع قبل و بعد از انقلاب اسلامی برگزار شد.

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، آغاجری در این میزگرد با بیان اینكه انقلاب اسلامی یك فرایند بود و نه امری كه به صورت اتفاقی رخ داده باشد، گفت: در تحلیل انقلاب اسلامی نه به رهیافت های ساختار گرایانه باور دارم و نه تنها با ابزار رهیافت های اراده گرایانه به تحلیل انقلاب اسلامی می نشینم، بلكه معتقدم برای تحلیل انقلاب اسلامی باید به فراینده های تاریخی كه حاصل دیالكتیك ساختار و عاملیت هستند، توجه كرد.

**روشنفكران در تحولات جامعه ایران پیشرو بودند
استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس افزود: پدیده روشنفكری در تاریخ معاصر ایران با ورود مدرنیته و ایده های مدرن به جامعه ایرانی در سده نوزدهم متولد شد، اما به تدریج در طول حیات 150 ساله خود توانست به یك عامل پیشرو و اثرگذار در تحولات تاریخی ایران تبدیل شود.
آقاجری ادامه داد: در تحولات تاریخی و انقلاب های سده اخیر ایران، دو قشر نخبه حضور داشتند كه عبارتند از؛ روحانیون و روشنفكران. در طول تاریخ یكی دو سده اخیر رابطه پیچیده ای بین این دو حاكم بوده است؛ گاه شاهد همگرایی هستیم و گاه واگرایی و تضادها را می بینیم.
وی اظهار كرد: اگر بخواهیم به طور انضمامی و فرایندی انقلاب را بررسی كنیم باید به این نكته توجه كنیم كه با كودتای 28 مرداد یك چرخش گفتمانی در تاریخ معاصر ایران اتفاق افتاد و فضا برای تكوین پاردایم جدید فراهم شد و جامعه ایرانی از ایده سلطنت مشروطه به سمت ایده جمهوری حركت كرد.
آغاجری با بیان اینكه اگر بخواهیم از دیدگاه كلان جامعه شناسی و تاریخی فرایند انقلاب را بررسی كنیم، باید به این تغییر گفتمانی توجه داشته باشیم، بیان كرد: گفتمانی كه بسترسازی تحولات سال 1357 را كرد گفتمانی بود كه بازیگران و عاملان آن متعدد بودند، اما در وجه نظری این تحولات روشنفكران نقش بسیار مهمی داشتند، اعم از روشنفكران عرفی و مذهبی.

**تولید سرمایه كلامی توسط روشنفكران
این استاد دانشگاه با بیان این نكته كه برای تحلیل نقش روشنفكران در تحولات دهه40 و 50 از نظریه «بوردیو» استفاده می كنیم، گفت: در این نظریه سه عنصر وجود دارد كه عبارتند از؛ عنصر میدان، عنصر عادتواره و عنصر سرمایه. در این نظریه میدان های كلامی، اقتصادی و روشنفكری و... از جمله میدان هایی هستند كه به آن توجه می شود. در میدان روشنفكری ایرانی عادتواره ها در دهه 40 و 50 شكل گرفت كه كار روشنفكران رهبری نیست، بلكه روشنفكر باید تولید سرمایه كند. این تولید سرمایه از طریق زبان اتفاق می افتد كه سپس تبدیل به سرمایه كلامی می شود و این سرمایه كلامی در دهه 40 و 50 در ایران بازتولید شد. این سرمایه كلامی زمانی می تواند بسیج سیاسی كند كه تبدیل به سرمایه نمادین شود و در این دوره روشنفكران متدین سرمایه كلامی را به سرمایه نمادین تبدیل كردند.
وی اضافه كرد: اما روشنفكری از این لحاظ كه نهادمند نبود و اساسا معتقد نبود كه روشنفكران در جایگاه رهبری قرار گیرند و تنها وظیفه خود را تولید ایده می دانستند، در نتیجه روشنفكران در جایگاه رهبری سیاسی قرار نگرفتند، اما این سرمایه كلامی ایجاد شده باعث شد تا آیت الله خمینی در سال 56 آن را تبدیل به سرمایه نمادین كند و در نتیجه به عنوان رهبر انقلاب مطرح شود. البته در این مسئله ویژگی های شخصی آیت الله خمینی مثل مبارز بودن، مرجع تقلید كه سیاسی است و... هم اثرگذار بود.
آغاجری با بیان اینكه گفتمان روشنفكری در دهه 40 و 50 به قدری غالب بود كه حتی شاه و نیروهای وابسته به رژیم شاه هم تلاش می كردند از ادبیات آن بهره بگیرند، گفت: مفاهیمی مثل معنویت گرایی، دوری از غرب، جهان سوم گرایی و.. در دهه 40 و 50 با تلاش روشنفكران مذهبی با مفاهیم مذهبی پیوند خوردند؛ مثل عاشورا، امام حسین، مبارزه و.. و در نتیجه گفتمان انقلاب تولید شد.

**انقلاب 57 انقلاب شهری بود
استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس اظهار كرد: انقلاب 1357 ماهیت شهری داشت. جنبش های ایرانی از سده چهارم هجری شمسی جنبش های شهری بوده اند. با گفتمانی كه روشنفكران تولید كرده بودند طبقه های متوسط شهری دست به انقلاب زدند. به عبارت بهتر روحانیون كه در آن زمان از منظر مبارزاتی در اقلیت بودند و خیلی از روحانیون اهل مبارزه نبودند، از گفتمان مدرن شده استفاده كردند و انقلاب را پیش بردند.
وی افزود: همین گفتمان مدرن تولید شده توسط روشنفكران در پاریس تبدیل به گفتمان آیت الله خمینی شد و جمهوری از دل این گفتمان در آمد و شما می بینید كه در پاریس اطراف آیت الله خمینی روشنفكران هستند، اما تا او به ایران می آید روحانیون او را احاطه می كنند.

**بعد از ترور های دهه 60 شاهد شیفت گفتمانی هستیم
عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی بعد از ترورهای خرداد 60، شاهد دو شیفت در حوزه اجتماعی و گفتمانی است. شیفت گفتمانی این است كه گفتمان مدرن كه روشنفكران آن را تولید كرده بودند و آیت الله خمینی در پاریس از آن بهره می گرفت بعد از این مقطع تبدیل به گفتمان سنت گرا و بنیاد گرا شد. در حوزه اجتماعی هم انقلاب از ماهیت شهری خود تهی شد و سرشت روستایی پیدا كرد.
وی افزود: در نتیجه این شیفت های گفتمانی، روشنفكران عرفی و مذهبی از چرخه سیاسی و اجتماعی حذف شدند و جای آن ها را روحانیت محافظه كار بنیاد گرا گرفت.

**تكثر ویژگی روشنفكری است
علیرضا شجاعی زند هم در این میزگرد گفت: یكی از ویژگی های روشنفكری تحولات سریع آن است. بخشی از تحولات روشنفكری ایران هم با وقوع انقلاب اسلامی صورت گرفت و مرتبط با پدیده انقلاب است.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس، با بیان اینكه اساسا روشنفكری دو خصلت دارد، اظهار كرد: تكثر شدید از ویژگی های اصلی روشنفكری است. ویژگی دیگر روشنفكری تفاوت روشنفكری در كشورهای جهان سوم با كشورهای جهان اول است. در واقع جریان روشنفكری در غرب برخاسته از تحولات پیرامون خود است، اما جریان روشنفكری در ایران مقلد تحولات روشنفكری در غرب است و دورن زا نبوده و مقلد است.

**روشنفكری ایرانی تعهد دوگانه دارد
وی ادامه داد: روشنفكران ایرانی تعهد دوگانه به مدرنیته و دین دارند؛ یعنی چهره ژانوسی دارند. وقتی از نزدیك به آن ها نگاه كنید خلاق، پیشرو و مبدع هستند و روی پای خود ایستاده اند، اما چهره دوم و دور آنها نشان می دهد كه روشنفكر ایرانی پیشرو نیست و پیرو است؛ یعنی نقش انتقال دهنده را دارد.
این استاد دانشگاه اظهار كرد: دوره های روشنفكری در غرب عبارتند از؛ قبل از انقلاب فرانسه و عصر روشنگری كه كسانی چون ولتر و اصحاب دائر المعارف نماینده آن هستند. جریان دوم جریان موجودگرایی است كه سارتر و فوكویاما نمایندگی آن را برعهده دارند. جریان سوم هم جریان ماركسیست ها به نمایندگی مكتب فرانكفورت است و در نهایت هم پست مدرنیست ها قرار دارند كه نقد مدرنیته اصلی ترین اقدام آن ها است.
وی افزود: آن چیزی كه در جریان روشنفكری كشورهای جهان سوم دیده می شود، انتقال همین تحولات و امواج روشنفكری غرب به داخل كشورهای خودشان است.

**انقلاب اسلامی عامل تحول در روشنفكری ایران
شجاعی با بیان اینكه تحولات روشنفكری در ایران تحت تاثیر دو عامل غرب و انقلاب اسلامی صورت گرفته، گفت: بعد از انقلاب اسلامی و با تبدیل شدن نهضت به نظام، روشنفكری به دلیل خصلت تحول خواه خود با نظام نتوانست كنار بیایید و درصدد انقلاب در انقلاب بود. در واقع مسئله روشنفكری هیچ گاه حل مسائل كشور نبوده و هیچ گاه برای حل مسائل كشور آستین بالا نزده است.
وی افزود: مسئله دوم بعد از انقلاب این است كه به دلیل ماهیت دینی انقلاب، روشنفكری با آن زوایه پیدا كرد. در همین زمینه هانا آرنت می گوید اولین جریانی كه از بعد از انقلاب ها از آن جدا می شوند، روشنفكران هستند.

**انقلاب اسلامی روشنفكری مختص به خود را ایجاد كرده است
وی در پایان سخنان خود گفت: بعد از انقلاب با كنار رفتن روشنفكران دو عامل خلاء آنها را پر كرده است. عامل اول شكل گیری جریان روشنفكری مختص به انقلاب اسلامی است و عامل دوم هم نواندیشی و نوگرایی در روحانیت است كه خلاء روشنفكران را پر كرده است.
دومین و آخرین میزگرد همایش تامل درباره انقلاب اسلامی با حضور سید هاشم آغاجری استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس و علیرضا شجاعی زند استاد جامعه شناسی این دانشگاه در سال شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس با عنوان جایگاه روشنفكری در قبل و بعد از انقلاب اسلامی برگزار شد.
**9487**1584