به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، فريده گلبو در يكصد و چهل و پنجمين برنامه پنجشنبه صبحهاي بخارا كه به ديدار و گفتوگو با او اختصاص داشت گفت: معتقدم واژه زبان را غني ميكند. در هر جنگي واژگاني بين دو كشور درگير رد و بدل ميشود. اما معتقدم آنچه زبان را از بين ميبرد از بين رفتن و آشفتگي دستور زبان است، دستور زبان بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد. بايد در تدريس وحدت وجود داشته باشد.
درباره شروع فعاليتهاي خود در عرصه نويسندگي گفت: من در 15 سالگي با تلخيص رمان و همكاري با مجله فردوسي كار مطبوعاتيام را آغاز كردم. در 18 سالگي نخستين رمانم را نوشتم كه سهگانه بود و انتشارات اميركبير آن را چاپ كرد. بعد از آن به شكل وسيع وارد كار با مطبوعات شدم، در دانشگاه روزنامهنگاري خواندم و در دبيرستان نيز تدريس كردم.
وي افزود: هرگاه در جامعهاي انقلاب يا جنگ رخ ميدهد، فضايي براي بروز آثار تخيلي نميگذارد. به همين دليل من هم از سال 57 تا 70 تقريباً سكوت كردم، البته براي خودم مينوشتم اما نوشتههايم را چاپ نميكردم. با آغاز دهه 70 شروع به نوشتن و چاپ آثارم كردم. چهار اثر كلاسيك را به رمان تبديل كردم، يعني سه منظومه نظامي؛ «ليلي و مجنون»، «خسرو و شيرين» و «هفت پيكر» و «ويس و رامين» فخرالدين اسعد گرگاني.
اين نويسنده با اشاره به موفقيتهاي آثارش اظهار كرد: «ليلي و مجنون» 20 بار تجديد چاپ شد. مايكل بري، يكي از بزرگترين نظاميشناسان جهان براي «هفتپيكر» تقديرنامه نوشت و گفت وقتي هفتپيكر شما را خواندم انگار اين اثر را زير نورافكني جديد ميخواندم. خسرو شيرين دستمايه زندهياد عباس كيارستمي براي ساخت فيلم شيرين قرار گرفت كه البته سناريوي اين فيلم را نيز من نوشتم.
نويسنده كتاب «بعد از عشق» درباره ديگر آثار خود عنوان كرد: از سال 70 به بعد رمانهاي متعددي نوشتم كه جوايزي نيز كسب كرد. در دورهاي كه زير نظر وزارت فرهنگ و هنر وقت فعاليت ميكردم، سفرهايي به مناطق تاريخي كشور داشتيم كه حاصل آن آگاهينامههايي درباره اماكن تاريخي آن مناطق بود. تنها دو جلد از آن آگاهينامهها كه مربوط به ابيانه و ماسوله ميشود باقي مانده است. اولينبار من اين دو منطقه را معرفي كردم، افزون بر اين يك كتاب درسي به نام «رسانههاي گروهي» نوشتم كه قبلاً در دبيرستانها تدريس ميشد.
گلبو پيشنهادي نيز براي افراد علاقهمند به داستاننويسي داشت: در نوشتن هم علاوه بر قريحه، به تسلط بر دستور زبان نياز داريم، افزون بر اين بايد آثار كلاسيك را مطالعه كنيم. هر رماننويسي بايد اين را بپذيرد كه رمان انعكاس زندگي بيروني است. اگر اثري ماندگار ميشود به اين دليل است كه از فطرت انساني حسي را بيرون ميكشد و آن را ميپروراند. به نظر من بايد به قصه عنصر جذابيت تزريق شود و نويسنده بايد بتواند اين كشش و جذابيت را در رمان پخش كند.
**آشفتگي در آثار گلبو ديده نميشود
ژاله آموزگار با اشاره به دوستي قديمياش با فريده گلبو، گفت: من همه رمانهاي گلبو را خواندهام. شيريني و كشش داستانهاي او چنين بوده كه وقتي آن را در دست گرفتم تا زماني كه به پايان نرساندم به كار ديگري نپرداختهام. سبك كتابهاي او پاكيزه است، نثرش سليس و روان است، آشفتگي در آثار او ديده نميشود. دليل اين امر هم ميتواند سابقه دبيري ادبيات او، سابقه روزنامهنگارياش، حشر و نشر با زبان فارسي و قريحه ذاتي او باشد.
آموزگار سپس به بررسي چهار اثر كلاسيك گلبو پرداخت و اظهار كرد: اين آثار براي من پُلي است به ادبيات باستاني ايران و همچنين مهر تأييدي بر اينكه آثار ارزندهاي در ادبيات باستاني ما وجود داشته است. هميشه ديوار ستبري ميان ايران پيش از اسلام و ايران پس از اسلام كشيدهاند شايد اين از ديدگاه تاريخي درست باشد اما همه ميدانيم فرهنگ مقطع ندارد، تداوم دارد. فرهنگها به صورتهاي گوناگون جلوهگر ميشوند و ادبيات از اين مقوله به دور نيست.
وي افزود: در دوره هخامنشي و بعد از آن آثار ارزندهاي در ادبيات داشتيم اما به مرور به دست فراموشي سپرده شد. ادبيات بزمي كه بر زبان خنياگران جاري ميشد هم در دربار شاهان خوانده ميشد و هم در ميان مردم رواج داشت.
آموزگار با بيان اينكه نسل امروز به نثر بيشتر از شعر تمايل دارد، عنوان كرد: در دوران گذشته شعر و در دوران امروز نثر را ميپسندند. در دوران ما كمتر كسي است كه بخواهد داستاني را به شعر بخواند.
وي افزود: گلبو رسالتي را برعهده گرفت و آثار كلاسيك را به نثر درآورد. اگر او اين كار را نميكرد، شاهكارهاي ادبيات ما از ديد نسل امروز ناشناخته ميماند. گلبو با به نثر كشيدن اين شاهكارهاي ادبي فرصتي به دست ميدهد تا نسل امروز اين داستانها را راحتتر بخواند و آسانتر بفهمد، اين به هيچ وجه كار آساني نيست. گلبو با قريحهاي كه در داستاننويسي دارد و با پس و پيش كشيدن ابيات مسيري شيرين به حوادث ميدهد و وقتي آن را ميخوانيد احساس نميكنيد با نثري سنگين روبه رو هستيد.
اين پژوهشگر افزود: نويسندهاي كه قصد به نثر درآوردن آثار منظوم را دارد بايد شعرشناس باشد، مفاهيم اشعار را دريابد، با هنر داستاننويسي آشنا و واژگان فارسي در دستش همچون موم باشد. اين كار شيرزني ميخواهد كه خطر كند، پشتكار داشته باشد، وقت كافي براي آن صرف كند و علاقه به اين كار در وجودش لانه كرده باشد.
**حدود 300 هزار نسخه كتاب از گلبو در دست ايرانيهاست
سميعي، مديرمسئول انتشارات كتابسرا نيز در اين نشست گفت: يكي از شانسهاي ناشران اين است كه با اشخاص فوقالعاده و افكار جديد آشنا ميشوند. يكي از اين اشخاص خانم گلبو بود كه حدود 20 سال پيش توسط يكي از دوستانم با او آشا شدم. هنگامي كه قرار شد كتابهايش را چاپ كنيم هيچ علاقهاي به صحبت درباره مسائل مالي نداشتند و تنها علاقه او كارش بود.
در بخشي از اين مراسم نيز پروفسور كردواني، همسر فريده گلبو از نحوه آشنايي خود با او و تجربه 52 سال زنديگي با يك نويسنده سخن گفت.
يكصد و چهل و پنجمين برنامه پنجشنبه صبحهاي بخارا كه به ديدار و گفتوگو با فريده گلبو، داستاننويس و پژوهشگر ايراني اختصاص داشت، با حضور دكتر ژاله آموزگار، پژوهشگر فرهنگ و زبانهاي باستاني، صادق رحمت سميعي، مدير مسئول انتشارات كتابسرا، پروفسور پرويز كردواني، جغرافيدان و كويرشناس، علي دهباشي، سردبير مجله بخارا و اميرحسين بختياري، مدير مسئول انتشارات ايرانشناسي، در خانه گفتمان شهري برگزار شد.
فراهنگ**9211** 9053
تهران- ايرنا- فريده گلبو، نويسنده و پژوهشگر ادبيات فارسي معتقد است آن چه زبان را غني ميكند واژهها هستند.