۸ فروردین ۱۳۹۸، ۸:۵۹
کد خبر: 83257559
T T
۰ نفر
سینما و ادبیات تاثیر دیالكتیك بر یكدیگر دارند

تهران- ایرنا- سحر عصر آزاد منتقد و نویسنده سینما در زمینه تاثیر ادبیات و سینما بر یكدیگر می گوید: واقعیت این است كه ارتباط میان سینما و ادبیات، ناگسستنی و غیرقابل انكار است و درباره تاثیر این 2 از هم بحث های زیادی وجود دارد اما آنچه تمامی كارشناسان و منتقدان بر آن اتفاق نظر دارند، ارتباط میان سینما و ادبیات و تاثیر دیالكتیك آنها بر یكدیگر محسوب می شود، به طوری كه هر زمانی كه كیفیت متن و اثر ادبی بالا باشد، جلوه بصری اثر نمایشی نیز مطلوب خواهد شد.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ بحران فیلمنامه و فقدان طرح داستانی در چند سال اخیر یك معضل در سینمای كشور محسوب می شود، این مهم ضرورت نگاهی جدی و دوباره به گنجینه غنی ادبیات داستانی را بیش از پیش نشان می دهد. با نگاهی به سینمای دیگر كشورهای صاحب سبك در می یابیم كه بسیاری از آثار سینمایی آنها برپایه رُمان و ادبیات داستانی شكل گرفته است. حتی در سینمای تجاری كه هدف اصلی آن حفظ گیشه به شمار می رود، هم این مساله به روشنی مشاهده می شود. چه بسیار نویسندگانی كه از طریق سینما به جهانیان شناسانده شده اند و آثارشان در كشورهای دیگر در معرض دید علاقه مندان به این صنعت گذاشته شده است و اینگونه طرفداران خاص خود را بدست آورده اند.

ادبیات داستانی ایران در فرهنگ این كشور ریشه دارد و پر واضح است كه در این عرصه چه آثار ارزشمند و گرانبهایی به وجود دارد كه نه تنها در ایران بلكه در كشورهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته است اما این مهم با توجه به دامنه و وسعتی كه سینمای ملی در اختیار ادبیات می‌گذارد، آنچنان كه باید مورد استفاده قرار نمی گیرد.

تعداد آثاری كه در سینمای بومی ایران بر پایه داستانی كلاسیك و مدرن شكل گرفته اند، در حدود 80 اثر می رسد و تعداد آثاری كه از ادبیات معاصر ایران اقتباس شده است، حدود 40 فیلم را در بر می گیرد و ناگفته پیداست كه این میزان بسیار اندك محسوب می شوند.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به منظور واكاوی تاثیر ادبیات بر سینما و آسیب شناسی فیلمنامه نویسی در سینمای ایران با «سحر عصر آزاد» منتقد و نویسنده سینما گفت وگو كرده است.

در ادامه متن كامل این گفت وگو را می خوانیم:
**ایرنا: با توجه به اینكه پایه سینما را فیلمنامه و متن تشكیل می دهد و فیلمنامه نیز از ادبیات تاثیر مستقیم و غیر مستقیم می گیرد، درباره ارتباط میان سینما و ادبیات و تاثیرگذاری متقابل این 2 از یكدیگر توضیح دهید؟
***عصرآزاد: واقعیت این است كه ارتباط میان سینما و ادبیات، ناگسستنی و غیرقابل انكار است و درباره تاثیر این 2 از هم بحث های زیادی وجود دارد اما آنچه همه كارشناسان و منتقدان بر آن اتفاق نظر دارند، ارتباط میان سینما و ادبیات و تاثیر دیالكتیك آنها بر یكدیگر است، به طوری كه هر زمانی كه كیفیت متن و اثر ادبی بالا باشد، جلوه بصری اثر نمایشی نیز مطلوب خواهد شد.

گروهی بر این باورند كه سینما بسیار با ادبیات و متون ادبی ارتباط دارد و برخی دیگر معتقدند این ادبیات و داستان ها هستند كه با فیلم شدن به آثاری مشهور و قابل توجه تبدیل می شوند. برای نمونه رُمان «بر باد رفته» اثر مارگارت میچل نویسنده زن آمریكایی در زمان خود رُمان مشهوری نبود اما وقتی فیلم بر باد رفته در دهه 30 میلادی ساخته شد، فروش و توجه به آن دوچندان شد. بنابراین می توان گفت متن ابتدایی ارزش چندانی ندارد، این فیلم است كه به متن جان می بخشد.

**ایرنا: ارتباط سینما و ادبیات وقتی به ثمر برسد، «اقتباس ادبی» در سینما به وجود می آید، انواع اقتباس ادبی و ویژگی های آن را چگونه ارزیابی می كنید؟
***عصرآزاد: اقتباس‌های ادبی انواع مختلفی دارد و فیلمنامه‌نویسان و كارگردانان سینما هر كدام با توجه به علاقه خود یكی از این شیوه‌ها را برای استفاده از اثر ادبی برمی‌گزینند. در سینمای ایران نیز اقتباس ادبی به وسیله فیلمسازان گوناگون انجام شده اما درصد بهره گیری و موفقیت بسیار كم است. یكی از شایع‌ترین انواع اقتباس «اقتباس وفادارانه» محسوب می شود و سازندگان اثر سعی می‌كنند، به‌ جزء بهره‌گیری از ترفندهای دراماتیك، تصویری و سینمایی چندان به اصل متن دست نزنند و تغییر خیلی آشكاری در قصه و فضای كلی اثر به وجود نیاورند. اینجا به نوعی با برگردان تصویری یك اثر داستانی روبه‌رو هستیم و می‌توان آن را به ‌نوعی وسوسه یك كارگردان برای بازخوانی كتابی عنوان كرد.

شیوه دیگری از اقتباس «اقتباس آزاد» است كه در آن سازنده بدون هیچ محدودیت روح و طرح كلی قصه را عاریه می گیرد. در این نوع اقتباس تنها ایده اصلی، یك موقعیت و چند شخصیت مهم داستان مورد استفاده قرار می‌گیرند و نویسنده و كارگردان، برداشت و ذهنیت خود را به فضای اولیه تزریق می‌كند.

**ایرنا: پیشینه اقتباس ادبی در سینمای ایران و نمونه های موفق آن چه آثاری هستند؟
***عصر آزاد: سابقه تاریخی اقتباس ادبی در سینمای ایران بیشتر به جریان «موج نو» سینمای ایران بازمی گردد، چنانچه فیلم های موج نوی سینمای ایران چون «گاو» و «آرامش در حضور دیگران» و «شازده احتجاب» فیلم های اقتباسی بودند. در میان فیلم سازان پس از انقلاب نیزداریوش مهرجویی، مسعود كیمیایی، بهروز افخمی و كیومرث پور احمد مهم‌ترین سازندگان فیلم های اقتباسی بوده اند. درباره نمونه های دیگر می توان به «سارا» از داریوش مهرجویی با اقتباس از نمایشنامه «خانه عروسك» هنریك ایبسن، ناخدا خورشید از ناصر تقوایی كه اقتباسی است آزاد از رُمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی، «گاو» از داریوش مهرجویی و «قصه‌های مجید» از كیومرث پوراحمد اشاره كرد.

در میان فیلمسازهای معاصر هم بهروز افخمی و بهرام توكلی در فیلم هایی چون «گاوخونی» و «اینجا بدون من» به ترتیب از آثار «جعفر مدرس‌صادقی» و نمایشنامه «باغ وحش شیشه ای» تنسی ویلیامز اقتباس كرده‌اند.

**ایرنا: با توجه به نمونه های بیان شده و با عنایت به اینكه پایه «فیلم خوب» فیلمنامه خوب است، آیا همیشه اقتباس ادبی باعث تولید یك فیلم خوب و استاندارد می شود؟
***عصر آزاد: تاریخ سینمای ایران و جهان نشان داده است كه لزوم استفاده از آثار ادبی تضمین كننده فیلم مخاطب پسند نمی‌شود و عوامل دیگری نیز برای تهیه و تولید یك فیلم پرمخاطب و سرگرم كننده لازم است، به عبارت دیگر متن و نوشته به عبارت كلی تر «ادبیات» شرط لازم برای تولید فیلم با كیفیت است و برای تهیه و تولید چنین فیلمی عوامل دیگری به جز متن نیز موثر است، ضمن اینكه باید تأكید كنم، آثار زیادی در سینمای ایران و جهان وجود داشته كه با وجود اقتباسی بودن به آثاری بی كیفیت و ضعیف تبدیل شده اند، برای نمونه در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر فیلم «تیغ و ترمه» از كارگردان كهنه كار سینمای ایران یعنی كیومرث پور احمد بر اساس اقتباسی از رُمان «كی از این چرخ فلك پیاده می‌شوم» اثر «گلرنگ رنجبر» ساخته شده بود كه به دلیل كیفیت پایین رُمان و پرداخت نادرست فیلمساز به اثری بی ارزش بدل شد.

**ایرنا: در سال های اخیر شاهد این بودیم كه بسیاری از مخاطبان و منتقدان مشكل بزرگ فیلم‌های سینمای ایران را در «فیلمنامه» می‌دانند و شخصیت‌پردازی‌های ضعیف، پایان‌های سرهم‌بندی شده و منطق داستانی سست را بزرگترین نقاط ضعف فیلم‌ها عنوان می كنند، پیوند با ادبیات به چه میزان می‌تواند به حل این معضل كمك كند؟
***عصر آزاد: ارتباط میان ادبیات و سینما در بیشتر موارد فیلم‌ها و سریال‌های جذابی را به‌ همراه داشته است و بسیاری از مهم‌ترین فیلم‌ها در جهان از روی رمان‌های ادبی ساخته می‌شوند. به گونه ای كه پس از اقتباس‌های متعدد بزرگان سینمای جهان از رُمان‌های مختلف، سینماگران ایرانی هم به اقتباس روی آوردند و آثار گوناگونی آفریدند. البته باید بار دیگر تاكید كنم كه ادبیات تنها شرط لازم برای تولید یك فیلم استاندارد است و شرط كافی برای ارایه اثر با كیفیت هنری نیست، مساله دیگری هم كه در اینجا وجود دارد، این است كه اقتباس كننده چه میزان به هویت ادبیات و چگونگی تبدیل آن به تصویر تسلط دارد، به بیانی روشن تر شاهكارهای شكسپیر هم در صورت اقتباس ناشیانه و دراماتیزه نكردن درست به فیلم های غیر قابل تحمل تبدیل می شود.

**ایرنا: چرا با وجود این حجم از منابع داستانی در ادبیات معاصر و كلاسیك ایران، فیلمسازان ایرانی تمایلی به استفاده و بهره گیری از این منابع ارزشمند ندارند؟
**عصر آزاد: پاسخ به این پرسش از مناظر مختلف قابل تامل و بحث است، نخست اینكه در سال های اخیر شاهد ترجیح بیشتر سازندگان فیلم به «اجرا» و كارگردانی نسبت به متن بوده ایم، به عبارتی دیگر فیلم سازان به جای وقت گذاشتن و تهیه یك فیلمنامه ظریف و با جزییات، بیشتر به فكر درآوردن یك فضای سینمایی جذاب و اجرایی سرگرم كننده هستند، از این رو تهیه و توجه به ادبیات كه ذیل متن و فیلمنامه تعریف می شود، از اولویت‌های اصلی كارگردانان نبوده است.

دلیل دیگر نداشتن ارتباط فیلم سازان با ادبیات و استفاده از آن در فیلمنامه ها شاید كمبود امكانات برای دراماتیزه كردن برخی داستان ها باشد، برای مثال پرداختن به داستان های شاهنامه و برخی قصه های قرآنی، نیازمند هزینه و سرمایه گذاری هنگفتی است كه هر فیلمسازی از عهده خرج و مخارج آن و یافتن سرمایه گذار برای آن برنمی‌آید. بنابراین عطای ساختن چنین طرح هایی را به لقایش می بخشند.

بحث آسیب شناسی اقتباس ادبی در سینمای ایران بحث مهم و قابل تاملی است كه همانگونه كه گفتم از وجوه مختلف قابل ارزیابی و تحلیل است. تسلط نداشتن فیلمسازان به متون ادبی درجه یك ایران و دنیا، اشتباه استراتژیك در انتخاب داستان مناسب برای تبدیل به فیلم، نداشتن توانایی برخی فیلمنامه نویسان در الهام گیری دقیق و كلی(اقتباس آزاد) از داستان های ادبی و تبدیل آن به فیلمنامه به روز و قابل تعمیم از جمله مواردی است كه باید درباره آنها در یك مبحث جداگانه اظهار نظر كرد.

پژوهشم**9280**2002**9131
۰ نفر