به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «پدر ما ساعت ٩ شب امشب ١٣ فروردین ١٣٩٨ خورشیدی در نهایت آرامش به سفر ابدی رفت، تشكر ویژه از همه عزیزانی كه همواره به ایشان لطف و محبت داشتند. روح ایشان شاد و یادش گرامی باد.» پیامی كوتاه و غم انگیز از طرف فرزندان جمشید مشایخی كه از درگذشت كمال الملك سینمای ایران حكایت داشت. او اسطوره بزرگ عرصه هنر این مرز وبوم بود كه در 6 آذر 1313 خورشیدی در جنوب تهران متولد شد و پیش از آن كه در سینما به ایفای نقش بپردازد، در حوزه تئاتر به فعالیت پرداخت و در نهایت در 1336 خورشیدی به استخدام اداره هنرهای دراماتیك درآمد.
فعالیت او با بازی در نمایشنامه «وظیفه پزشك» اثر پیراندلو در 1336 خورشیدی آغاز شد و با بازی در فیلم كوتاه «جلد مار» ساخته هژیر داریوش به سینما راه پیدا كرد. این هنرمند فعالیت خود را با برنامه نمایشی كانال سوم غیردولتی ادامه داد و از 1339 خورشیدی در تله تئاترهای زیادی همچون نمایش «میراث» اثر بهرام بیضایی به ایفای نقش پرداخت. نقش آفرینی در «خشت و آینه» اثر ابراهیم گلستان، «قیصر» ساخته مسعود كیمیایی، «گاو» اثر داریوش مهرجویی، «ماه عسل» به كارگردانی فریدون گله، نمایش «میراث» بهرام بیضایی و «هزاردستان»، «سوته دلان» و «كمال الملك» از علی حاتمی از جمله كارهای ماندگار این هنرمند فقید به شمار می رود.
باید گفت «خشت و آینه» راه او را به سینما باز كرد و با آن كه نقش وی در این اثر كوتاه بود اما همیشه از مشكلبودن نقش خویش یاد میكرد و از كارگردان آن به نیكی سخن می گفت. این فیلم را باید آغاز جریان روشنفكری در سینمای ایران دانست و بدین شكل مشایخی، بازیگری نام گرفت كه در این جریان فیلمسازی، بازیگری كرد. همچنین او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای مدتی مدیریت اداره تئاتر را بر عهده گرفت.
جمشید مشایخی در ۱۳۶۳ خورشیدی برای بازی در فیلم های «گلهای داوودی و كمالالملك» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد. او همچنین دارای نشان درجه یك فرهنگ و هنر بود. 1393 خورشیدی به عنوان سفیر سلامت چشم و بینایی و در 1394 خورشیدی در مقام سفیر سلامت از طرف وزارت بهداشت و دانشكده علوم پزشكی دانشگاه تهران معرفی شد.
این هنرمند هچنین جایزه بهترین بازیگر نقش مكمل مرد را برای ایفای نقش در فیلم «بانوی من» در هفتمین دوره جشن خانه سینما و جایزه بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «پدربزرگ» از جشنواره بینالمللی پیونگ یانگ به دست آورد. جمشید مشایخی در ششمین دوره چهرههای ماندگار به عنوان چهره ماندگار سینمای ایران برگزیده و در آبان 1385 خورشیدی در پاریس به دلیل پنج دهه فعالیت هنری از او قدردانی شد.
تنوع نقشهای مشایخی در طول سالیان فعالیت در عرصه تئاتر و سینما، نشانه توانایی بالای او در این زمینه بود و سبب شد تا بسیاری از فعالان این عرصه زبان به ستایش قدرت بازیگری این هنرمند بگشایند.
«حسن فتحی» كارگردان درباره جمشید مشایخی می گوید: او در مقام پدر مهربان سینمای ایران، نه تنها با احساس مسوولیت و تعهد كامل در مقابل دوربین به ایفای نقش میپردازد، بلكه در پشت دوربین و در جمع همكاران از هیچ كمك و همدلی و توصیهای دریغ نمیكند. او به ما آموخت كه در مدرسه هنر استاد خوبی نخواهیم شد مگر در وهله نخست شاگرد خوبی باشیم. به ما آموخت یك هنرمند به میزانی كه شهرت مییابد، به همان اندازه باید مسئولیت اخلاقی بیشتری بر عهده بگیرد. به ما آموخت همواره نسبت به مردمی كه آثار هنری را مورد عنایت خود قرار میدهند تواضع و فروتنی و احساس احترام و قدرشناسی داشته باشیم.
«بهمن فرمان آرا» كارگردان نیز درباره این بازیگر توانمند گفته است: اگر به كارنامه جمشید مشایخی در سینما و تئاتر نگاه كنیم، متوجه خواهیم شد كه او یكی از درخشانترین بازیگران این عرصه است. او از خان دایی «قیصر» گرفته تا «شازده احتجاب» به خوبی از پس نقشهایش برآمده و بدون هیچ شك و تردیدی جاودانه شده است. در حرفهای كه مهربانی كیمیاست و هیچ فردی قدمی برای دیگری بر نمیدارد، جمشید مشایخی مردانه و باغیرت واقعی به همه افراد یك گروه فیلمبرداری یا نمایش بینهایت مهربانی میكند.
«علی نصیریان» بازیگر تئاتر و تلویزیون درباره جمشید مشایخی این چنین می گوید: دوستی و همكاری من با جمشید مشایخی به سال 1366 خورشیدی باز میگردد. همان سالی كه به اداره هنرهای دراماتیك آمد. از آن سال به بعد قریب به 60 سال با هم همراه، رفیق و همكار بودیم و در نمایشهای تلویزیونی، تئاتر سنگلج، تئاترهای صحنه و پارهای از فیلمها با هم همكاری داشتیم. در تمام این سالها او از همكاران بسیار خوب و عزیز همه ما بودند و همیشه خاطرات خوب و خوش از ایشان دارم. گفتن از تمام این سالها وقت بسیار میخواهد و سخت است اگر بخواهم فقط به برشی از این زمان اشاره كنم.
كارنامه هنری جمشید مشایخی مملو از نقشهایی متنوع و پر محتواست. هنرمندی كه با مهارت و تسلط دیالوگ میگفت و قدرت جذب مخاطب را دارا بود. این هنرمند فقید به خوبی توانست در «شازده احتجاب» خشونت و سلطهجویی را تصویرگری كند و نگاهی آرمان گرایانه از عشق و هجران در «سوتهدلان» خلق كند و به خوبی در «كمال الملك» اقتدار و هنر را نشان دهد و اینگونه نام خود را در خاطر مردمان این دیار كهن جاودانه سازد.
سرانجام جمشید مشایخی بازیگر پیشكسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در 13 فروردین 1398 خورشیدی در 85 سالگی بر اثر كهولت سن و بیماری دیده از جهان فرو بست.
در پایان دیدگاه جمشید مشایخی درباره مقوله مرگ را در كتاب «سنگ قبر» اثر پوریا تابان می خوانیم:
«عمر دست خداست. دست من نیست. من نمی توانم بگویم دوست دارم چگونه بمیرم. ما سوار یك قطار هستیم و هر كسی در ایستگاهی پیاده میشود. معلوم نیست آن ایستگاه چگونه است. یكی با تصادف از دنیا می رود. یكی با بیماری و یكی هم... از مرگ نمی ترسم. چند سال قبل كه تصادف كردم. آنقدر درد داشتم كه میگفتم یك آمپول به من بزنید تا بمیرم. مرگ یك حقیقت است. روی سنگ قبرم را باید دیگران بنویسند. خیلی خودخواهی است كه بگویم روی سنگ قبرم چه بنویسند. بستگی به همه این سال هایی دارد كه زندگی كردهام. اینكه آیا دوستم دارند یا نه. اما دوست دارم با آبرو بمیرم. سنگ چه ارزشی دارد. از بین می رود. این یاد آدم هاست كه باقی می ماند. ما خاك می شویم و میرویم. صائب می گوید: در بند آن نیم كه دشنام یا دعاست، یادش بخیر هر كه ز ما یاد كند».
پژوهشم**2002**9131
به بهانه درگذشت جمشید مشایخی؛
جمشید مشایخی، پرچمدار نسل طلایی سینمای ایران
۱۴ فروردین ۱۳۹۸، ۹:۵۴
کد خبر:
83263560
تهران- ایرنا- جمشید مشایخی از جمله بازیگران توانمند و چهرههای ماندگاری بود كه با هنرنمایی در نقش هایی مانا توانست نام خود را در برگ های زرین تاریخ هنر این مرز وبوم جاودان سازد. كمال الملك سینمای ایران كه به درستی پدر مهربان سینما نام گرفت تا اینگونه از یك عمر تلاش و ممارست او در تعالی هنر و فرهنگ این دیار كهن به نیكی یاد شود.