روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله اي، آورده است: رژيم كودتائي مصر، عربستان و چند رژيم فاسد ديگر در دنياي عرب مراتب آمادگي خود براي حمايت از طرح آمريكائي – صهيونيستي موسوم به «معامله بزرگ قرن» را اعلام كردهاند. اگرچه اين طرح از نخستين اقدامات آمريكاي ترامپ براي خروج اسرائيل از انزواي كنوني و ايجاد زمينههاي همكاري و هماهنگي آشكار صهيونيستها با رژيمهاي فاسد عرب تلقي ميشود ولي هنوز هم تمامي ابعاد و اهداف آن به درستي بازگو نشده است. با اين حال، بنيامين نتانياهو نخستوزير رژيم صهيونيستي برخي كليات مرتبط را با هدف بررسي بازخورد منطقهاي و جهاني آن رسانهاي كرده است.
نتانياهو گفته به موجب اين طرح بيت المقدس پايتخت اسرائيل خواهد شد و تقسيم آن به دو بخش شرقي و غربي منتفي است و كنترل تمام نواحي منطقه غرب اردن در اختيار اسرائيل خواهد بود. هيچ يك از شهركهاي صهيونيست نشين حذف نميشود و حاكميت فلسطينيها قرار است به رژيم اردن و مصر سپرده شود. تا همين جاي قضيه هيچ كشور قابل ذكري از اين طرح خائنانه جانبداري نكرده است ولي بن سلمان و ژنرال سيسي براي جا انداختن اين طرح از هيچ كوششي فروگذار نكردهاند كه البته تاكنون در تلاش خود ناكام بودهاند. حتي محمود عباس و تشكيلات خودگردان هم با اينهمه ذلت پذيري مخالفند و تصريح كردهاند كه چنين طرحي كوچكترين شانس موفقي را به همراه نخواهد داشت. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه بن سلمان با احضار محمود عباس به رياض تلاش كرد وي را براي قبول معامله بزرگ قرن تحت فشار قرار دهد كه بينتيجه بود.
سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه در جريان سفر به قاهره تصريح كرد كه طرح معامله بزرگ قرن به بن بست خواهد رسيد. لاوروف ميگويد آمريكا هيچگونه اطلاعاتي را در اين زمينه به مسكو منعكس نكرده ولي آشكار است كه هر طرحي بدون در نظر گرفتن اصل تشكيل دو حكومت به جائي نخواهد رسيد و نميتواند گره كور مشكلات منطقه را بگشايد.
آمريكاي ترامپ اميدوار است با توسل به تكرويهاي خود بتواند مسير دلخواه صهيونيستها را هموار كند و در اين زمينه با اعلام بيتالمقدس به عنوان پايتخت اسرائيل و به رسميت شناختن حاكميت اشغالگرانه صهيونيستها سرزمين مرزي «جولان»، براي تحقق اهداف صهيونيستها بسترسازي كند. اما هر دو مورد از تلاشهاي ترامپ نه تنها كمكي به صهيونيستها نكرد بلكه انزواي سياسي – تبليغاتي آمريكا و اسرائيل در اين هر دو مقوله را در مقياس جهاني انعكاس داد.
اين براي دنياي عرب چقدر شرم آور است كه از يكطرف در قبال تلاشهاي مشترك ترامپ و صهيونيستها در اين زمينه واكنش قابل ذكري از خود نشان نميدهند ولي به طور همزمان براي استقبال از طرحهاي صهيونيستي از يكديگر سبقت ميگيرند. هنوز قابل درك نيست كه چرا اتحاديه عرب در سالهاي اخير تا اين اندازه در قبال طرحهاي صهيونيستي منفعل و ذلت پذير ظاهر شده و عملاً به بازوي سياسي – تبليغاتي آمريكا و صهيونيستها در دنياي عرب تبديل گرديده است؟ تصادفي نيست كه صاحبنظران مستقل دنياي عرب از جمله عبدالباري عطوان با تلخكامي و با لحن كنايهآميزي هشدار ميدهند كه اگر روزي شنيديد يك صهيونيست به دبيركلي اتحاديه عرب انتخاب شده، تعجب نكنيد چرا كه رژيمهاي فاسد عربي، در همين مسير در حركتند و عملاً به پادوهاي اسرائيل در دنياي عرب تبديل شدهاند.
اتحاديه عرب در قبال تصميم آمريكاي ترامپ درخصوص به رسميت شناختن بيت المقدس به عنوان پايتخت اسرائيل و همچنين الحاق جولان به رژيم صهيونيستي حاضر نشد اين تصميم را محكوم كند و فقط اظهار تاسف كرد. دقيقاً به همين دليل است كه آمريكا و صهيونيستها با مشاهده رفتار انفعالي اعراب در تصميمات و عملكرد خود گستاختر شدهاند و مرتباً از رژيمهاي فاسد عربي ميخواهند كه گامهاي بلندتر و آشكارتري را به سوي صهيونيستها بردارند و براي مقابله با جبهه مقاومت ضداشغالگري و جبهه مقاومت ضد تروريستي با اسرائيل هماهنگ شوند. نكته شرم آور آنكه اصرار ارتجاع عرب در هماهنگي با صهيونيستها و ابراز دشمني با جبهه مقاومت اسلامي بيشتر از دشمن صهيونيستي است و همين پديده شوم است كه اسرائيل را وقيحتر كرده است.
مصوبات پرتعداد اتحاديه عرب در ابراز دشمني عليه ايران، حزبالله لبنان سوريه، همچنين متهم كردن محور مقاومت ضد صهيونيستي به تروريسم، اخراج سوريه از اتحاديه عرب و واگذاري كرسي سوريه به تروريستهاي ضد ملي موسوم به «ارتش آزاد سوريه»، نمادي گويا از نفوذ روزافزون صهيونيستها در تاروپود جهان عرب و تسخير بلامنازع اتحاديه عرب است. البته بازخورد طبيعي اينهمه ذلت پذيري رژيمهاي فاسد عربي هم كم نبوده و همين واكنشهاي تاثيرگذار است كه به ترس و ترديد ساير حاميان اسرائيل در همگامي با آمريكا و اسرائيل در اين طرحهاي خائنانه دامن زده است.
ترامپ در اولين سفر خارجي خود به رياض رفت و تلاش كرد اجماع 54 كشور عربي و اسلامي عليه ايران و جبهه مقاومت اسلامي را تشكيل دهد ولي اين تلاش حتي چند ساعت هم دوام نياورد. بن سلمان هم آرزو داشت با تشكيل «ناتوي عربي» بتواند يك ساختار نظامي بين العربي را، نه عليه اسرائيل بلكه عليه ايران و محور مقاومت اسلامي سازماندهي كند كه براي هميشه به عنوان طرحي رسوا بر روي كاغذ باقي ماند. بن سلمان كه به سلطان اره، مشهور شده، به دلايل ديگري و از راههاي ديگري در مقياس جهاني بيآبرو شد و امروزه حتي كنگره آمريكا هم سرگرم پيگيري طرحي براي پايان دادن به حمايت وقيحانه آمريكا از ماشين جنگي ائتلاف سعودي در جنگ يمن است. در چنين شرايطي حتي حمايت تمام قد كودتاچيان مصري و ساير رژيمهاي فاسد عربي هم از طرح خائنانه معامله بزرگ قرن راه به جائي نخواهد برد و با وجود حمايت آمريكاي ترامپ هم شاهد بازگشت صهيونيستها به نقطه صفر هستيم.
*منبع: روزنامه جمهوري اسلامي،1398،1،20
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران- ايرنا- تصادفي نيست كه صاحبنظران مستقل دنياي عرب از جمله عبدالباري عطوان با تلخكامي و با لحن كنايهآميزي هشدار ميدهند كه اگر روزي شنيديد يك صهيونيست به دبيركلي اتحاديه عرب انتخاب شده، تعجب نكنيد چرا كه رژيمهاي فاسد عربي، در همين مسير در حركتند و عملاً به پادوهاي اسرائيل در دنياي عرب تبديل شدهاند.