۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۸:۵۸
کد خبر: 83300703
T T
۰ نفر

دیپلماسی رسانه ای- سید محمد باقر نوربخش*

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۸:۵۸
کد خبر: 83300703
دیپلماسی رسانه ای- سید محمد باقر نوربخش*

مصاحبه محمدجواد ظریف با فاكس نیوز، رسانه ی مورد علاقه دونالد ترامپ ، علاوه بر بازتاب وسیع رسانه ای، بلافاصله واكنش مقامات جنگ طلب امریكا ازجمله جان بولتن مشاور امنیت كاخ سفید را درپی داشته و خشم آنان را از ظرفیت سازی وزیر خارجه ازدیپلماسی رسانه ای برانگیخته است.

ظریف در مصاحبه با كریس والاس، روزنامه‌نگار و مجری شبكه آمریكایی فاكس نیوز كه روز یكشنبه گذشته منتشر شد،گفت: دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهوری آمریكا می‌خواهد به وعده انتخاباتی خودش كه پرهیز از جنگ و لشكركشی است وفادار بماند اما 'گروه ب' متشكل از بی‌بی (نتانیاهو)، بولتون، بن سلمان و بن زاید به دنبال كشاندن آمریكا به رویارویی با ایران هستند.
جان بولتن در واكنش به این مصاحبه با ادبیاتی كه برای رسانه ها آشنا است و حكایت از خشم و مواضع افراطی او دارد ، به فاكس نیوز گفت : ' كاملا مسخره است. آن مصاحبه یك تبلیغات به تمام معنی بود.» این سخنان بیانگر كارآمدی دیپلماسی رسانه ای و اگاهی ظریف از آن بعنوان بدیل دیپلماسی رسمی در این شرایط حساس و پیچ تاریخی روابط ایران و امریكا است.
رابطه رسانه و صاحبان قدرت كه نمود آن در دولت ها و حاكمان سیاسی است، از دیرباز و شاید از زمان بروز و ظهور رسانه های سنتی نوشتاری و تصویری شكل گرفته است و این رابطه در طول تاریخ در سیاست داخلی و خارجی ، با توجه به ساختار قدرت و نظام های سیاسی دموكراتیك و غیردموكراتیك ، توسعه یافته وغیر توسعه یافته و... تعریف شده و در نظام های نوع اول بیشتر دوسویه و در كشورهای نوع دوم كمتر و یك سویه و توام با استیلای حاكمان بر آن بوده است.
گسترش رسانه های بین المللی به ویژه دیجیتالی از دهه 1990 فضای جدیدی در جهان به وجود آورد كه شاخصه های این فضا، قدرت مردم، فرهنگ، رسانه ها بوده كه نقش دولت ها و قدرت نظامی و تسلیحاتی را بعنوان مركز ثقل روابط بین المللی و دیپلماسی خارجی را تحت الشعاع قرار داده است.
در عصر جدید و انقلاب رسانه های دیجیتالی 'قدرت جریان ' در برابر ' جریان قدرت ' قرار گرفت و حاكمان و صاحبان قدرت با درك واقعیت و حقیقت اثار دراز مدت قدرت رسانه ها و توانایی اقناع افكار عمومی از آن بعنوان یك ابزار كارامد بهره برده و لذا رابطه بین رسانه و دولت ها تعریف جدیدی یافت. بعبارت دیگر در حوزه علم ارتباطات و علم پولتیك (سیاست) این رابطه 'باز تعریف' و نقش آن بطور روزافزون به فراخور هوشمندی و آگاهی دولت ها و مراكز قدرت در تصمیم سازی و تصمیم گیری داخلی و خارجی بیش از پیش پررنگ تر شده است. در این فراگرد است كه دیپلماسی رسانه ای ظهور و بروز پیدا كرده است.
این مفهوم از دو جزء 'دیپلماسی' و 'رسانه ' تشكیل شده در تعریف دیپلماسی باید گفت كه : ریشه لغوی دیپلماسی از واژه یونانی'دیپلما ' به معنی كاغذ لوله شده یا تاخورده، گرفته شده است. تا اواخر قرن 18 ، دیپلماسی به علم مطالعه اسناد و مدارك گفته می شد و از آن پس به علم اداره روابط بین المللی اطلاق شد. در واقع دیپلماسی، ‌كوششی است كه یك بازیگر بین‌المللی برای مدیریت و حل و فصل اختلافات محیط بین‌الملل‌از طریق كار با یك بازیگر بین‌المللی دیگر به كار می‌گیرد. (ظریف، 1387، ص196)
همچنین در تعریف رسانه گفته می شود كه از نظر لغوی Medium (رسانه) و نیز Media (رسانه‌ها) به معنی ' رساندن ' است و در ساده ترین و عمومی ترین تعریف آن به معنای ابزار و وسیله ی نقل و انتقال اخبار و اطلاعات است و از تركیب این دو واژه ،مفهوم دیپلماسی رسانه ای ساخته شده است.
مفهوم دیپلماسی رسانه ای در واقع همزاد گسترش رسانه های نوین و دیجیتالی است و تعریف این مفهوم با توجه به اهمیت و جایگاه و نقش آن ( منفی و مثبت ) نیز با گذشت زمان دستخوش تغییـر و تحـولات چشـمگیری شده است لذا برای بازشناسی و كاركرد آن ابتدا باید آن را تعریف كرد اما ذكر این نكته ضروری است كه در تعریف این مفهوم نیز مانند بسیاری از پدیده های اجتماعی در بین نظریه پردازان حوزه علوم ارتباطات و سیاست اجماع وجود ندارد اما می توان در تعریف این مفهوم به رغم تمام اختلافات واحدهای زبانی و نكات مشتركی یافت كه مهم ترین آن 'پیشبرد سیاست خارجی' است.
دیپلماسی رسانه ای را باید در تاثیر و نقش رسانه ها در راستای سیاست خارجی و روابط بین المللی تعریف كرد و برخی نظریه پردازان غربی می گویند كه دیپلماسی رسانه ای 'هنر ایجاد ارتباط میان كشورها، حل و فصل اختلافات محیط بین الملل و اقناع جوامع دیگر از طریق رسانه های جهانی است.'
'ایتان گلیبوا' استاد علوم سیاسی می گوید كه دیپلماسی رسـانه ای به مجموعـه سـازوكارهایی اطلاق می شود كه از طریق آن می توان بخشی از سیاست ها را بر مردم، احزاب، سیاستمداران، گروه هـا، نهادها، سازمان های بین المللی و حتی دیگر دولت ها اعمال كرد. دیپلماسـی رسـانه ای بـصـورت عـام به معنای به كارگیری رسانه ها برای تكمیل و ارتقای سیاست خارجی است. به عبارتی دیپلماسی رسانه ای كاربرد رسانه ها به طور ویژه در ترقی و روانسازی سیاست خارجی است.
ابزار مهم دیپلماسی رسانه وسایل ارتباط جمعی هستد كه می توان آن رادر 5 بخش تقسیم بندی كرد:
1- خبرگزاری ها، یكی از اركان مهم خبررسانی و تبلیغاتی در جهان است كه پیش از انقلاب فناوری نوین، خوراك خبری رسانه های نوشتاری ، شنیداری و دیداری را تامین می كردند و ارتباط مستقیم با مخاطب عمومی نداشتند و اكنون در جغرافیایی وسیع و با زبان های مختلف و با مخاطبان گسترده مورد استفاده قرار می گیرند.
2- مطبوعات : كاركردی در جغرافیای محدود محلی و ملی داشته است و اكنون دایره وسیع تر یافته و مخاطبان فرا ملی را دربر می گیرد.
3- رادیو: این رسانه نیز پیش از انقلاب دیجیتالی كاربردی در درون مرز های یك كشور داشته است.
4- تلویزیون : این رسانه از آغاز رسانه های اغواگر و تاثیر گذار بوده و علاوه بر وجه سرگرمی ابزار كارآمد در تبلیغات و خبر رسانی بوده است.
5- رسانه های دیجیتالی : رسانه هایی كه تبادل یا انتشار محتوا در آنها، تنها به كمك ابزارهای مجهز به پردازشگر دیجیتال میسر باشد. شامل رسانه های برخط مبتنی بر شبكه (نظیر شبكه جهانی اینترنت)، سرویس های مخابراتی از قبیل MMS وSMS و سایر اشكال شبكه های تبادل داده مانند بلوتوث، همچنین رسانه های مبتنی بر حامل های فیزیكی دیجیتال از قبیل بسته های نرم افزاری رسانه ای، بازی های رایانه ای و مانند آنها.
در این بخش شبكه های اجتماعی و فضای مجازی تعریف خاصی یافته و به ابزاری كارآمد، سریع ، پرمخاطب ، كم هزینه برای دولت ها تبدیل شده لذا این رسانه بطور روز افزون با توجه به رشد و پیشرفت مورد توجه دستگاه دیپلماسی دولت های قرار گرفته است و به یكی از محورها و كانون های اصلی دیپلماسی رسانه ای تبدیل شده است.
انقلاب دیجیتالی، موجب جهانی شدن رسانه ها شد و از قدرت،تعریف و تصویری جدیدی ارایه كرد كه برخی در ابتدای راه آن را چهره نامحسوس قدرت می دانستند و اكنون به دلیل فراگیری و نقش و آثار درازمدت آن، قدرت اشكار و محسوس تعریف می شود و در این پیوند است كه تاثیر گذاری و نقش رسانه ها در روابط بین المللی موجب شكل گیری دیدگاه ها و تئوری های مختلف در حوزه های دانشگاهی و علوم ارتباطات تحت عنوان دیپلماسی رسانه ای شده است و بسیاری از نظریه پردازان از جمله ' یوهان گالتونگ' پروفسور نروژی و استاد دانشگاه هاوایی معتقدند كه 'امروزه دیپلماسی رسانه ای یك جزء پیوسته از ساختار قدرت جهانی در سیاست خارجی معاصر است، زیرا اصولاً وجود سلسله مراتب در روابط بین الملل، حاكی از وجود برتری رسانه ای است. عناصر و واژگان كلیدی تعریف گالتونگ را می توان در ' جزء پیوسته قدرت جهانی ، سیاست خارجی و برتری رسانه ای ' مشاهده كرد.
دیپلماسی رسانه ای دارای ویژگی های متفاوت و متمایز با دیپلماسی رسمی است كه از جمله كم هزینه بودن ، مستقل بودن و كاهش استیلای دولت ها ، تبادل اطلاعات ، سرعت انعكاس و بازتاب دیدگاه ها، قابلیت بالا برای طراحی چارچوب مذاكرات بین المللی، گستره وسیع مخاطبان، ایجاد فرصت برابر برای دولت ها در بیان دیدگاه ها و نقش آفرینی و جریان سازی در افكار عمومی در عرصه نابرابر فضای نابرابر قدرت نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و موقعیت های بین المللی كشورها و دولت ها می باشد.
در واقع دیپلماسی رسانه ای در فضای نابرابر رقابتی قدرت های بزرگ (نظامی، اقتصادی ) قابلیت و ظرفیت بسیار بالایی برای دستیابی به اهداف و منافع ملی دولت ها و كشورها دارد.از این رو گفته می شود كه دیپلماسی رسانه ای بهره برداری از فرصت هـای نـوین و تـرویج منـافع ملـی بـدون برانگیختن و ناخشنود ساختن سایر كشورها را ممكن مـی سـازد (خـرازی آذر، 1387 :25 .)
اسـتفاده دولت ها و رییسان دستگاه سیاست خارجی از رسانه ها برای بیان اهداف ، سیاست ها و منافع كشور خود در مذاكرات؛ به دلیل گستره وسیع مخاطبان كه در برگیرنده مردم، احزاب، سیاستمداران، گروه هـا، سـازمان هـا و نهادهای دولتی و غیردولتی، دولت ها و سازمانهای بین المللی ، ابزاری كارامد و موثر در روابط بین المللی و اعتمادسازی عمومی است و می توان از طریق آن بخشی از سیاست ها را بر مردم، احزاب، سیاستمدارن، گروه هـا، نهادها، سازمان های بین المللی و حتی دیگر دولت ها اعمال كرد.

*نتیجه گیری
انقلاب اطلاعات و فناوری نوین، رسانه ها و دولت ها را دستخوش تغییر و تحول عظیمی كرده و رابطه این دو حوزه بعنوان اركان مهم تصمیم گیری و تصمیم سازی بازتعریف شده است. دیگر رسانه ابزار صرف و صد درصد در خدمت دولت ها ( به نسبت ساختار و نظام سیاسی از منظر توسعه یافته ، در حال توسعه و توسعه نیافته) نیست و یك رابطه تعاملی مبتنی بر نیاز ، نقش و تاثیرگذاری بین این دو عرصه شكل گرفته است.
به عبارت دیگر رابطه 'رسانه با دولت' و' دولت با رسانه ' ساده و یك سویه نبوده بلكه یك رابطه پیچیده و دوسویه است كه نمود و ظهور آن را بویژه در سیاست خارجی تحت عنوان دیپلماسی رسانه‌ای به معنای بكارگیری رسانه‌ها برای پیشبرد و ارتقای سیاست خارجی در روابط بین الملل می توان دید.
اكنون از یك سو دولت ها ، مراكز و نهادهای رسمی منبع اصلی خبر و اطلاعات رسانه ها و از سوی دیگر رسانه ها منبع اصلی اخبار و اطلاعات بازیگران سیاسی و مراكز تصمیم گیری و تصمیم سیاسی هستند و این رابطه دوسویه و تعاملی منجر به گردش اطلاعات و تحولات عظیم در نظام های سیاسی در روابط بین الملل شده است.
دیپلماسی رسانه ای علاوه بر این كه چهره ی جدیدی از سیاست خارجی به نمایش گذاشته ، درعرصه هویت ملی ، گردش اطلاعات، تبلیغات، فضاسازی بین المللی، القای پیام ، بازسازی تصویرهای غیرواقعی افكار عمومی خارجی ، كاهش فشارهای و بحران سازی های رقبا و... نقش تعیین كننده یافته است. جهانی شدن رسانه ها دیوارهای حایل ملت و دولت و مرزهای دولت – دولت را كوتاه كرده و سیاست خارجی از محاق و پشت پرده بازی های قدرت خارج شده است و درهای بسته با دیوار های قطور روابط دولت ها تحت عنوان روابط بین الملل و سیاست خارجی به فضای شیشه ای تبدیل شده است.
درك صحیح اهمیت و نقش تعاملی دولت ها و رسانه ها در جوامع موجب شده كه دیپلماسی رسانه ای به عنوان ' قدرت ملی' بازشناخته شود و بازیگران سیاسی می دانند روش ها و تاكتیك های خبری و تبلیغی ابزاری كارآمد وتاثیر گذار در القای پیام ، برقراری روابط پایدار و توافقات بین المللی ، كاهش فشارها و بحران سازی های رقبا است و رسانه ها نیز بعنوان نماینده افكار عمومی و حلقه ی واسط مردم و دولت می دانند كه رابطه تعاملی با دستگاه خارجی تامین كننده منافع ملی است.
در همین راستا و درك اهمیت و تاثیر رسانه ( رسانه های جمعی و اجتماعی ) است كه مصاحبه محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی با رسانه دست راستی و جمهوریخواه 'فاكس نیوز' كاركرد و بازتاب ویژه می یابد و مقامات افراطی و جنگ طلب دولت آمریكا را به واكنش وا داشته است.
منابع:
- ظریف، محمدجواد (1387)، دیپلماسی چندجانبه، انتشارات دانشكده روابط بین‌الملل.
- خرازی آذر، رها (1387)، رویكرد پسامدرنیسم به دیپلماسی رسانه‌ای، پژوهشكده تحقیقات استراتژیك گروه پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی.
كارشناس اموربین الملل