به گزارش ایرنا، برادزه كه روز پنجشنبه در همایش پیوندهای فكری ایران با آسیای مركزی و قفقاز در تهران سخن میگفت، نوشتههای باقیمانده روی مُهرهای سلطنتی را به عنوان شاهدی بر این مدعا معرفی كرد.
وی گفت: كتیبههای منظوم پارسی بر روی مُهرهای سلطنتی ایران، نخستین بار در نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی و در زمان حكومت آق قیونلوها ظاهر شدند. به عنوان مثال، 'سلطان یعقوب بن اوزون حسن' زیر چندین فرمان كه به زبان فارسی در شهر تبریز صادر كرده است، مُهری را به كار برده كه در وسط آن نوشته شده 'یعقوب ابن حسن' و دورادور آن، این بیت از حافظ به خط فارسی نوشته شده است:
هرآنكه جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
برادزه تأكید كرد: این علاقه به شعر حافظ در مُهرهای شاهان مسیحی گرجستان نیز دیده میشود. برای مثال، 'كینگ داوید' دهم از پادشاهی كارتلی، مُهری هشتضلعی داشت كه در وسط آن، نام او و دورادور آن، همان بیت حافظ كه روی مُهر سلطان یعقوب بود، دیده میشد؛ با این تفاوت كه در مُهر كینگ داوید، بر اساس یك نسخه دیگر از دیوان حافظ، نوشته شده است 'هرآنكه جانب اهل وفا نگه دارد، خداش در همه حال از بلا نگه دارد'.
این استاد انستیتو شرقشناسی تفلیس ادامه داد: به عنوان مثالی دیگر، از الكساندر دوم حاكم گرجی منطقه كاختی، انگشتری به جا مانده كه روی نگین آن بیتی از حافظ حك شده است:
نه عمر خضر بماند، نه ملك اسكندر
نزاع بر دنیای دون مكن درویش
گریگول برادزه، سخنرانی خود را با نقل این سخن از ایوان جوانشویلی، بنیانگذار دانشگاه تفلیس پایان داد كه 'شعر و فرهنگ، باعث ایجاد وحدت معنوی گرجیان و ایرانیان بود و دوستی و محبت را جانشین خصومت میساخت. فرهنگ ایران دوره اسلامی برای گرجیان نامأنوس نبوده است و آنان پیوسته برای علم و هنر ایرانی و ادبیات فارسی، احترام فراوان قائل بودهاند.'
** ارتباط فرهنگی ارامنه با ایران پس از تسلط روسیه
سید مهدی حسینی تقیآباد، مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز نیز در این همایش، موضوع سخنرانی خود را به رابطه ایرانیان ارمنی ساكن قفقاز با ایران در قرن نوزدهم، پس از انضمام این منطقه به روسیه تا انقلاب بلشویكی اختصاص داد.
وی با اشاره به اینكه در قرن نوزدهم شمار شایان توجهی از اتباع كشورمان از جمله شماری از ایرانیان ارمنی برای كار و تجارت به روسیه مهاجرت كرده و بیشتر آنها در قفقاز ساكن شده بودند، خاطرنشان كرد كه بسیاری از اسناد و مدارك، حاكی از تعلق خاطر آنها به ایران و خودآگاهی آنها از ملیت ایرانیشان در آن دوره است.
او با اشاره به اینكه ارتباط ارامنه ساكن روسیه با ایران، صرفا محدود به ایرانیان ارمنی نمیشده است، یادآوری كرد كه برخی از ارمنیهای قفقازی نیز نقش مهمی را در ارتباط با ایران ایفا كردهاند. او از 'یپرمخان' به عنوان یكی از ارامنه قفقازی كه نقش مهمی در تحولات ایران داشت، نام برد.
حسینی گفت: یپرمخان (Yeprem Khan) زاده 'بارسوم'، یكی از روستاهای شهر گنجه بود؛ با این حال، او به مشروطهخواهان ایران پیوست و پس از سقوط استبداد صغیر به ریاست نظمیه تهران نیز رسید.
وی با اشاره به سه سفر مظفرالدینشاه قاجار به خارج كشور، یادآور شد: در آن زمان، برای رسیدن به اروپا، از انزلی به باكو میرفتند و از آنجا عازم روسیه واروپا میشدند. دریكی از این سفرها، انتظار میرفت مظفرالدینشاه شب را در منزل'حاج زینالعابدین تقیاف' كه فردی خوشنام و بلندآوازه در باكو بود بماند، اما شاه ایران شب را در خانه فردی ارمنی به نام تومانیان سكنی گزید. این موضوع، باعث گلایه تقیاف شد كه چرا پادشاه كشور مسلمان در منزل ارمنی مانده است و پاسخ مظفرالدینشاه این بود كه شب را در منزل رعیت ایران (تبعه ایران) ماندیم.
مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز از خاطرات میرزا رضاخان دانش، ملقب به 'پرنس ارفعالدوله' كه زاده تبریز بود،به عنوان شاهدی دیگر از رابطه فرهنگی ارمنیان و ایران در قرن نوزدهم یاد كرد و گفت: پرنس ارفع در خاطرات خود از ایروان در مسیر سفر به تفلیس كه حدود سال 1870 نگاشته است، میگوید شبی عروسی فرزند یكی از بزرگان بود و گروهی نوازنده و خواننده، مجلس را گرم میكردند. این گروه موزیسین، اهل قراباغ و شامل نوازندگان مسلمان و ارمنی بودند. معلوم شد پدر خواننده كه ارمنی بود، او را در كودكی به مدرسه مسلمانان فرستاده بود و او چند شعر از سعدی را از بر داشت. صاحب مجلس به افتخار من كه تبریزی بودم، به خواننده گفت اگر ترانه فارسی بلدی، بخوان و خواننده ارمنی گفت هم ترانه بلدم و هم تصنیف و ترانهای برای ما خواند.
حسینی تقیآباد به خاطرهای دیگر از پرنس ارفع، زمانی كه سركنسول ایران در تفلیس بود اشاره كرد و گفت:در آن سال، 'وبا' در تهران و تبریز همهگیر شده بود و چون بیماری میان كارگران ایرانی مقیم تفلیس شایع شده بود، فرماندار كل قفقاز، در آستانه صدور فرمان اخراج كارگران ایرانی و بازگرداندن آنها به ایران بود.در چنین شرایطی، ثروتمندان ایرانی تفلیس كه بسیاری از آنها ایرانیان ارمنی بودند با همكاری هممیهنان مسلمان خود، به یاری هموطنان ایرانی شتافتند و با ساخت بیمارستان و مراكزی برای نگهداری بیماران در خارج از تفلیس، جلوی اخراج جمعی آنان را گرفتند.
سید مهدی حسینی، سخنان خود را با شعری از یك ایرانی ارمنی مهاجر به تفلیس كه در 1892 از ایران مهاجرت كرده و پس از 25 سال آن شعر را درباره زادگاه خود 'سلماس' سروده بود، پایان داد.
** نگارههای خوارزم، متأثر از مكاتب تبریز و اصفهان است
«نگار آلائوا» پژوهشگر آكادمی علوم ازبكستان، در نخستین روز از این همایش به اشتراكهای فرهنگی ایران و ازبكستان پرداخت و گفت: نگارههای خوارزم و خیوه در ازبكستان، متأثر از مكتبهای نگارگری اصفهان و تبریز بوده است.
وی افزود: بسیاری از اندیشمندان دینی بزرگ در تاریخ ازبكستان، مانند خواجه مولانا اصفهانی، عبدالقادر مشهدی، میرابراهیم مشهدی، مسعود شروانی و روزبهخان اصفهانی در اصل ایرانی بودهاند.
آلائوا درباره تأثیر معماری ایرانی بر ازبكستان نیز گفت: مشهور است كه مدرسه بزرگ و معروف شیرقاضیخان در خیوه را پنج هزار ایرانی بنا كردهاند. همچنین بسیاری از جهانگردانی كه به خوارزم و بخارا سفر كردهاند، در سفرنامههایشان نوشتهاند كه معماری این دو منطقه، بسیار به معماری ایرانی شبیه است.
همایش پیوندهای فكری ایران با آسیای مركزی و قفقاز، روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در دانشگاه تهران و پژوهشكده تاریخ اسلام برگزار شد.
در این همایش دوروزه، بیش از 40 نفر از پژوهشگرانی ایرانی و غیرایرانی، حاصل تحقیقات خود را در قالب سخنرانی ارائه كردند.
شبس**9163**1504
تهران- ایرنا- «گریگول برادزه» استاد انستیتو شرقشناسی تفلیس، گفت: شعر حافظ در قرون گذشته، نهتنها در سرزمینهای مسلماننشین، بلكه در جامعه مسیحی گرجستان نیز محبوبیتی بینظیر داشته است.