علاوه بر وزارت آموزش و پرورش، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، به شكل تخصصي در زمينه توليد سرود و موسيقي براي كودكان فعاليت دارد. سودابه اميري مدير كل آفرينشهاي ادبي و هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كه خود شاعر كودك و نوجوان هم است در گفتوگو با «جوان» به موضوع كمكاري در ساخت و ترويج سرودهاي مناسب گروه سني كودك و نوجوان در مدارس پرداخته است.
** آيا خوراك مناسب موسيقايي براي قشر كودك و نوجوان به اندازه كافي توليد ميشود؟
سرود و موسيقي مدارس مسئله مهمي است كه بايد از سالها قبل به آن پرداخته ميشد. خيلي پيشتر از اينكه كانون انجمن سرود راهاندازي كند، در آموزش و پرورش مركز توليد سرودهاي انقلابي آغاز به كار كرده بود و توليداتش هم در مدارس مصرف ميشد.
**سؤال اين است كه اگر آن توليدات موفق بود آيا بچهها براي همخواني سراغ آهنگي كه براي آنها مناسب نيست، ميرفتند؟
ما در كانون با توقف توليد موسيقي و سرود مواجه نبودهايم، اما بايد گفت: آنچه رخ داده پاسخگوي نياز كودكان و نوجوانان نبوده است.
**چرا توليدات داخلي با استقبال روبهرو نشدهاند؟
اين بحث چالشي است كه نزديك يك دهه است كانون با آن مواجه بوده است. كودكان بايد با شعر و آهنگ آن ارتباط برقرار كنند. يكي از بحثبرانگيزترين موضوعات ما آموزش موسيقي است. ما نميخواهيم موسيقي را در كانون آموزش دهيم، اما بايد بچهها را با موسيقي و شعر فاخر آشنا كنيم و در كلاسهاي ادبي كانون تشخيص شعر سره را از ناسره آموزش دهيم. معتقدم يكي از مهمترين فاكتورهاي آموزش در مدارس بايد اين باشد كه كودكان حداقل نواختن يك ساز را در مدارس بياموزند. با اين كار هوش رياضي آنها تقويت شده و با فعال شدن تخيل در بچهها به سلامت رواني آنها كمك ميكند. اگر در مدارس اين اتفاق رخ دهد و گروههاي ثابت سرود ايجاد شود، ديگر لازم نيست در شرايط خاص گروه سرود تشكيل دهند.
**ترويج موسيقي در مدارس آيا ذيل سند «2030» تعريف ميشود؟
فكر نميكنم، آشنايي با ساز «ارف» و همين كه كودك بتواند يك ساز را بشناسد و بنوازد براي تربيت كودك خوب است. از آن سو موسيقي در طبيعت و ادبيات عامه و شعر ما جريان دارد. به نظرم مشكل آموزش موسيقي در مدارس بستگي به نيت و هدفي دارد كه مربي آموزش موسيقي بخواهد آن را دنبال كند.
**مشكل الان را چگونه ميشود حل كرد كه فردا باز هم در مدارس شاهد همخواهي آهنگهاي مبتذل نباشيم؟
ما سالهاست موسيقي كودك و نوجوان را رها كردهايم و ناگهان در يك فضاي هيجاني آنها را با يك موسيقي نامناسب قرار ميدهيم. اين فضاي خطرناكي است، چون ما به كودكمان در حوزه موسيقي حق انتخاب ندادهايم. مسئلهاي كه وجود دارد اين است كه فرهنگ موسيقايي بيگانه از طريق ماهواره در خانههاي بخشي از جامعه وجود دارد و لازم است ما در زمينه موسيقي قافيه را به فرهنگ غرب نبازيم. در واقع نبايد منفعل باشيم. وقتي در زمينه موسيقي به انفعال رفتيم فرهنگ مهاجم راحتتر سراغمان ميآيد. به نظرم براي تعيين اينكه مقصران اين وضعيت دقيقاً چه كساني هستند نبايد همه سهم را براي مدير و معلم مدرسه قائل باشيم.
**اگر شاگرد، معلم و مدير مقصر نيستند، پس دقيقاً چه كسي مقصر است؟
كانون به سهم خود و آموزش و پرورش هم به سهم خودش. آموزش و پرورش بايد موسيقي را در كلاس درس براي بچهها نقد ميكرد و ميگذاشت بچهها خودشان آن را نقد كنند. دانشآموزان بايد درك و فهم موسيقي داشته باشند و آهنگ مبتذل از فاخر را تشخيص دهند، وقتي آموزش نميبينند معلوم است كه نميتوانند تشخيص بدهند. از طرف ديگر مصرف موسيقي براي كودك و نوجوان از داخل خانوادهها شروع ميشود. موسيقي كودك و نوجوان بايد رسانه داشته باشد تا به خانوادهها معرفي شود. به غير از راديو و تلويزيون چه محلي ميتواند رسانه موسيقي كودك باشد؟
شما در كدام برنامه تلويزيوني ديدهايد كه به موسيقي كودك پرداخته شود؟ كدام برنامه تلويزيوني فرصت حضور را به افرادي مانند «ناصر نظر» داده است كه سالهاست در حوزه موسيقي كودك به صورت حرفهاي فعاليت ميكند؟ وقتي موسيقي سالم را معرفي نكنيم، هيچ تضميمي وجود ندارد كه موسيقي غيرمجاز آن را نگيرد.
**يعني پاي صداوسيما هم به نحوي به قضيه همخواني آهنگ لسآنجلسي در مدارس باز ميشود؟
تلويزيون بهايي به موسيقي كودك نميدهد، حتي در ادبيات كودك نيز هيچ مصاحبهاي با شاعران شعرهاي كودكانه انجام نميشود در حالي كه هنرمنداني داريم كه در حوزه شعر كودك فعاليت دارند. بايد موسيقي فاخر كودك و نوجوان را بشناسانند. وقتي يك شعر و يك اجراي خوب معرفي شود، خانوادهها هم از آن استقبال ميكنند. ما در كانون توليد موسيقي فاخر را در دستور كار خودمان قرار داديم. شيوه كانون اينگونه است كه موسيقي را همراه با كودكان توليد و از ذوق بچهها در توليد آثار استفاده ميكند. علاوه بر سرودهاي آييني برنامه براي توليد سرود نشاطانگيز در ديگر حوزهها مانند سرود براي جشن تولد نيز داريم.
**آيا تضميمي هست كه چنين توليداتي بتواند رواج پيدا كند؟
يك نكته مهم درباره موسيقي ويژه نوجوان وجود دارد و آن اين است كه نوجوان بيش از اينكه تحت تاثير خانواده باشد، تحت تاثير دوستان و همسالان خود قرار دارد و آن موسيقي را كه آنها گوش ميدهند گوش ميكند. بايد براي موسيقي نوجوان ذائقه او را بشناسيم. به نظرم مهمترين دليل اتفاقي كه در مدارس رخ داد اين است كه مخاطبشناسي انجام نشده است. وقتي در داخل آموزش و پرورش يا كانون پرورش فكري توليد خوبي انجام شود، مخاطب هم از آن استقبال ميكند و از شنيدنش لذت ميبرد.
منبع: روزنامه جوان؛ 1398،02،23
گروه اطلاع رساني**2059**2002
تهران- ايرنا- سودابه اميري مدير كل آفرينشهاي ادبي و هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مي گويد: دانشآموزان بايد درك و فهم موسيقي داشته باشند و آهنگ مبتذل از فاخر را تشخيص دهند، وقتي آموزش نميبينند معلوم است كه نميتوانند تشخيص بدهند.