**شناسنامه نداریم، پس نیستیم
بدون شك برای ما كه شناسنامه داریم تصور این وضعیت دشوار است و درك درستی از شرایط و مشكلات نخواهیم داشت. اما واقعیت این است كه این مشكل در مورد افرادی كه از مادری ایرانی متولد شده و پدری خارجی دارند، حتی اگر در داخل ایران هم متولد شده باشند وجود دارد. چون طبق قوانین كشور، تابعیت از طریق مادر به فرزندان نمیرسد و این یعنی فرد باید تا 18 سالگی منتظر دریافت تابعیت و شناسنامه و ... بماند.
«زهرا زنی است كه با مردی استرالیایی ازدواج كرده است. او اگر چه از نحوه برخورد و بیاحترامیهایی كه برای روال اداری كارهایش برای ازدواج با همسرش در ایران داشته، ناراضی است، اما مشكل و نگرانی اصلی او سرنوشت فرزندش است. فرزندی كه فردا كه به سن مدرسه برسد، با مشكلات بسیاری روبهرو خواهد شد. او اكنون به استرالیا رفته تا حداقل فرزندانش مشكل تحصیل نداشته باشد، با وجود اینكه خودش و همسرش ایران را دوست دارند.»
قمر تكاوران، پژوهشگر اجتماعی حوزه مهاجرت است كه سالها در كنار مادر ایرانیها بوده و از نزدیك در جریان مشكلاتشان قرار دارد. او میگوید: شهریورماه 96 پیمایشی توسط وزارت كار، رفاه و تأمین اجتماعی انجام شد. به این صورت كه از طریق تلویزیون زیرنویسی پخش شد تا زنانی كه همسران خارجی دارند، كد ملیشان را پیامك كنند. حاصل كار، دریافت 25 هزار پیامك بود. از این میان با 15 هزار نفر تلفنی صحبت كردند و اطلاعاتشان ثبت شد. این یعنی 15 هزار خانوار. در نتیجه مشخص شد این تعداد خانوار، دارای 48 هزار بچه بدون شناسنامهاند.
**همسرانی از 34 ملیت
در تحلیل دادههای این سرشماری مشخص شد همسران این زنان ایرانی، از 34 ملیت مختلف هستند. 59 درصد آنها افغانستانی بودند و 40 درصد از ملیتهای مختلف. این آمار فقط افرادی هستند كه در ایران حضور دارند، در حالی كه بسیاری از زنان ایرانی بهصورت مهاجر در سایر كشورها زندگی میكنند و همسرانی با تابعیت خارجی دارند.
تكاوران معتقد است اگر این لایحه توسط شورای نگهبان تأیید و به قانون تبدیل شود، بسیاری از مادرایرانیها به همراه همسر و فرزندان خود به ایران باز میگردند، چون آنچه آنها را از حضور در ایران بازداشته، در واقع مشكل فرزندانشان است.
**شناسنامه كه گرفتند، كاملاً ایرانی شدند
وی از تجربههایی در مورد مواجهه با فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان غیرایرانی و مشكلاتشان میگوید: واژه بیهویتی و آنچه مادرایرانیها از آن بهعنوان چالش نام میبرند، آنچنان برای من معنا نداشت تا اینكه در یكی از اولین مصاحبههایی كه با یكی از آنها انجام دادم، به موردی برخوردم كه دقیقاً متوجه شدم بیشناسنامه بودن مساوی بیهویتی است.
«یكی از فرزندان مادرایرانی كه خودش بدون شناسنامه بود و در مقطع دكترای دانشگاه تهران هم درس میخواند، تعریف میكرد كه دخترعموهایش شرایطی مشابه او داشتند. اما طبق قانون بعد از 18 سال توانسته بودند شناسنامه بگیرند. هر دو بعد از دریافت شناسنامه مدل لباس پوشیدنشان عوض شد. دیگر بهجای عربی، فارسی حرف میزنند و خود را كاملاً ایرانی میدانند. به عبارتی، انگار هویت ایرانی برای آنها با شناسنامه گره خورده بود.»
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینكه واقعیت این است كه افراد بدون شناسنامه، نادیده گرفته شده و بهحساب نمیآیند، میگوید: خانمی تعریف میكرد كه فرزندش را در محیط كتابخانه راه نمیدادند، چون كارت هویت ندارند.
**كسانی كه شناسنامه ندارند چه دارند؟
بچههای بدون شناسنامه به چند گروه مختلف تقسیم میشوند. دسته اول افرادی كه پاسپورت كشور پدریشان را دارند. دسته دوم آنهایی كه بهعنوان پناهنده شناخته میشوند و كارت آمایش دارند. بعضی هم هیچ مدركی ندارند كه باز خود دو دسته میشوند: یك عده آنهایی كه پدر به هر دلیل مدرك هویتی ندارد، بنابراین فرزند هم هیچ مدركی نخواهد داشت و پدری كه پاسپورت دارد ولی پناهنده نیست كه كارت آمایش داشته باشد. این افراد به هر دلیلی در ایران ماندهاند، ازدواج كرده و دیگر به كشور خود بازنگشتند یا نمیخواهد دیگر برگردد. این دسته آخر اگر بخواهد برای فرزندش از كشور خودش پاسپورت بگیرد، باید ازدواجش در كشور خودش ثبت شود. چون این كارها را نكرده، بچه مدرك هویتی ندارد.
**بچهای كه مدرك ندارد چه سرنوشتی در انتظار اوست؟
تكاوران در پاسخ به این پرسش میگوید: ما كه مدرك داریم شاید نتوانیم بهدرستی درك كنیم ولی وقتی پای صحبت آنهایی كه مدرك ندارند بنشینید متوجه میشوید كه وقتی مدرك شناسایی ندارید در حقیقت هیچ ندارید. برای مثال از زمانی كه بچه به دنیا میآید، چون شناسنامه و كارت ملی ندارد نمیتوانید برای او واكسن بزنید. به سن مدرسه كه برسند برای ثبتنام آنها باید شناسنامه و كد ملی داشته باشید.
وی با بیان اینكه البته این وضعیت از سال 92 كه رهبری دستور دادند كه هر بچهای كه در ایران هست، باید از حق تحصیل برخوردار باشد و از تحصیل باز نماند بهتر شده است، خاطرنشان كرد:، اما بسیاری از معضلات پابرجاست. چون این بچهها مدرسه تیزهوشان نمیتوانند بروند، مدرسه نمونه دولتی نمیتوانند بروند، المپیادها و مسابقات ورزشی نمیتوانند بروند و حتی از شركت در برخی اردوها به خاطر شناسنامه نداشتن محروم هستند و همین روند برای دانشگاه و كار آنها نیز وجود دارد. واقعیت این است كه زندگی كردن این مادرایرانیها با اتباع خارجی هیچ فرقی ندارد.
**محرومیت یك ماهه فرزند از مادر به خاطر نداشتن شناسنامه
تكاروان نمونهای از مشكلات این افراد را با ذكر تجربه یكی از این مادران بیان میكند: این مادر فرزندش را در بازار گم كرده بود. بچه توسط پلیس پیدا شد. مادر وقتی به پلیس برای بردن فرزندش مراجعه میكند، كلانتری بهدرستی از وی میخواهد تا مدارك شناسایی فرزندش را ارائه كند، ولی مادر مدرك هویتی از فرزند خود نداشته است. خلاصه داستان اینكه بچه این زن تحویل بهزیستی میشود و یك ماه طول میكشد تا پس از انجام آزمایش DNA بتواند فرزندش را از بهزیستی تحویل بگیرد.
**با تصویب این لایحه چه اتفاقی میافتد؟
مجلس شورای اسلامی سرانجام پس از كشوقوسهای فراوان اعطای تابعیت ایرانی به فرزندانی با مادر ایرانی و پدر غیرایرانی را در 22 اردیبهشت تصویب كرد.
در صورت تأیید آن در شورای نگهبان، فرزندان زیر 18 سال حاصل از زنان ایرانی و مردان غیر ایرانی میتوانند از طریق مادرشان برای دریافت شناسنامه ایرانی اقدام كنند. پس از 18 سال هم خودشان میتوانند اقدام كنند كه پس از بررسی وضعیت آنها از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بهشرط نداشتن مشكل، برایشان شناسنامه صادر میشود.
این تابعیت اگرچه تابعیت اكتسابی است، ولی مسئله این است كه این افراد شناسنامه میگیرند و از تمام حقوق شهروندی برخوردار میشوند.
تكاوران با بیان اینكه از سال 85 به بعد قانونی برای اعطای شناسنامه داشتیم، اما قبل از آن هیچ قانونی نبود، میگوید: مشكل قانون قبلی این بود كه افراد بعد از 18 سالگی میتوانستند برای تابعیت اقدام كنند، اما نكته این است كه تا رسیدن به 18 سالگی به علت این محرومیتها مشكلات بسیاری برای بچهها رخ میداد. این محرومیتها در حالی كه فرد خود را ایرانی میداند، ولی جامعه او را خارجی، افراد را منزوی و بدبین میكند.
به گفته وی، در قانون سال 85 الزام ارائه رد تابعیت پدری وجود داشت كه این هم فرآیند طولانی داشت و فرد باید از كشوری رد تابعیت میگرفت كه تا به حال به آن پا نگذاشته بود. این مشكل بهویژه در مورد كشور افغانستان كه شخص رئیسجمهور آن كشور باید این نامه را امضا میكرد، بغرنج بود. البته در بقیه كشورها نیز سختگیری بسیاری برای آن وجود داشت كه با تصویب این لایحه، دیگر نیازی به آن نیست.
یك نكته دیگر بحث مالكیت است. كسی كه شناسنامه ندارد نمیتواند چیزی هم به نام خودش داشته باشد. وی میگوید این دغدغه بسیاری از مادرانی است كه شوهران غیرایرانیشان طلاق گرفته یا فوت كردهاند. آنها میگویند اگر به هر دلیلی برای آنها اتفاقی بیفتد، چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود؟ چون برای مثال، اگر مادری خانهای داشته باشد فرزندانش امكان مالكیت خانه مذكور را نخواهند داشت.
**مزیتهای لایحه دولت
هاله سادات سری، وكیل دادگستری نیز در مورد مزایای لایحه دولت میگوید: در این لایحهای كه در واقع اصلاحیهای بر قانون سال 85 است، برخی شرایط كه در گذشته بود، حذف شده و برخی كلیتر شده است كه اگر با همین شرایط تصویب شود، نتایج مثبتی خواهد داشت.
به گفته او، غیر از امكان تقاضای تابعیت برای فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی قبل از 18 سالگی از سوی مادران، در قانون قبلی شرط اعطای تابعیت، تولد طفل در ایران بود كه در لایحه جدید اشارهای به آن نشده است و فقط گفته فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی كه قبل یا بعد از تصویب این قانون متولد شوند.
سری معتقد است این لایحه هم از نظر ارزش قائل شدن به زنان ایرانی اهمیت دارد، هم از نظر تعیین تكلیف بچههای آنها. چون ارزشی برای زن ایرانی قائل میشود كه در هر كجای دنیا فرزندی به دنیا بیاورد، به احترام مادرش میتواند تابعیت ایرانی داشته باشد.
ایرناپلاس بررسی میكند
لایحه اعطای تابعیت به مادرایرانیها چه دردی دوا میكند؟
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۲۵
کد خبر:
83319416
تهران-ایرناپلاس-تصور كنید یك فرد بدون شناسنامه هستید. فكر میكنید چه مشكلاتی برای شما پیش خواهد آمد؟ با معضلات بیهویتی چگونه روبهرو خواهید شد و چه سرنوشتی در انتظار شماست. از آن گذشته، جامعه به شما چگونه نگاه و برخورد میكند؟