به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، در شرایطی كه جامعه بین المللی از ایده اقدام نظامی علیه ایران پشتیبانی نمی‌كند و متحدان آمریكا این ایده را رد كرده اند و قدرت‌های بزرگ همچون روسیه و اتحادیه اروپا خواستار خودداری دو طرف از افزایش تنش‌ها شده اند و سیاستمداران آمریكایی نیز تمایل اندكی نسبت به درگیری نظامی با ایران نشان داده اند و شماری از نمایندگان كنگره آمریكا از دولت به خاطر عدم ارائه اطلاعات كامل انتقاد كرده اند. اعضای تیم «ب» متشكل از بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید از جمله محدود كسانی هستند از ایده گزینه نظامی حمایت می كنند و لحن خصمانه ای را علیه ایران به كار گرفته اند. اعضای این تیم هیچ توجهی به پیامدهای تنش ندارند و همچنان به خیره سری های خود علیه ایران ادامه می دهند و برای كشاندن ترامپ به سوی جنگ با ایران تلاش می كنند. این در حالی است كه بسیاری از تحلیلگران و ناظران پیامدهای هرگونه ماجراجویی علیه ایران را برای آمریكا و همپیمانان آن بسیار وخیم می دانند.
** تیم «ب» خیمه‌شب‌بازان كارزار ضد ایرانی
نشریه «المجد» مصر در بخشی از گزارش خود به قلم «توفق المدنی» نوشت: جنگ سالاران دولت كنونی آمریكا از جمله «بولتون» مشاور امنیت ملی آمریكا و «پمپئو» وزیر امور خارجه آمریكا و رهبران صهیونیست برای جنگ علیه ایران تلاش می كنند. اما كنگره در این زمینه درمانده است. حضور رهبران تندروی در كشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) به ویژه عربستان و امارات هم این رویكرد را تقویت كرده است. این رهبران بر روی ترامپ تاثیر بالایی دارند و درباره سیاست های ترامپ به ائتلاف رسیده اند.
به نوشته روزنامه الكترونیكی «رای الیوم»، سه طرف به دنبال تنش آفرینی هستند. نخست گروهی از جنگ سالاران در آمریكا مانند بولتون، پمپئو، جارد كوشنر و دوم سردمداران كشورهای عربی مثل عربستان و امارات و سوم رژیم اسرائیل است.
روزنامه «العربی الجدید» چاپ لندن نوشت: در شرایطی كه تهران و واشنگتن می گویند كه به دنبال جنگ نیستند اما آنچه خطر احتمال درگیری را افزایش داده است آن است افرادی مثل بولتون ایران را تهدید به جنگ می كند. در این میان برخی از مقامات عربی هم بدون اینكه به پیامدهای جنگ توجه كنند بر شعله های آتش می دمند. در اصل آمریكا با همكاری آشكار با كشورهای امارات، عربستان و بحرین و رژیم اسرائیل تنش علیه ایران را آغاز كرده است. این كشور در سال گذشته با عقب نشینی از توافق هسته ای و اعمال تحریم ها علیه ایران و لغو معافیت های تحریم نفتی در این راستا گام برداشته است.
' هدف واقعی ترامپ از تنش آفرینی با ایران یك موضوع شخصی است و او دچار خود بزرگ بینی شده است. او توافق هسته ای را مشكلی برای منطقه می دانست و این یكی از دلایل عقب نشینی وی بود. این در حالی است آمریكا از سال 2003 با حمله به عراق بزرگترین تهدید كننده صلح و ثبات در منطقه است. این كشور به قطعنامه های سازمان ملل هیچ توجهی ندارد. این كشور از رژیم اسرائیل و سیاست های ویرانگر آن در منطقه و همچنین از دیكتاتورها در كشورهای عربی حمایت می كند. مصیبت بارتر این است دولت آمریكا با ریاست ترامپ در شرایطی از رفتار ایران در منطقه انتقاد می كند كه از جنایت همپیمانان خود در كشورهای عربی چشم پوشی كرده است. این در حالی است كه سیاست های خصمانه عربستان و امارات در یمن، لیبی و سودان سراسر منطقه را در لبه آتش فشان قرار داده است. ترامپ آمریكا را از توافق هسته ای خارج كرده است. این در حالی است كه همپیمانان آمریكا در اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی و حتی مسوولان بی طرف آمریكا هم اعتراف كرده اند كه ایران به تعهدهای خود در توافق هسته ای پایبند بوده است. اكنون ایران تهدید كرده است كه اگر كشورهای اروپای برای ایجاد سازوكاری درباره بخش های نفتی و بانكی ایران تلاش نكنند از توافق هسته ای خارج خواهد شد. در نتیجه ای این تهدیدهای ایران، ترامپ خود را برابر معادله سختی می بیند. یا او تسلیم خواهد شد و یا اینكه به تنش آفرینی های خود ادامه می دهد. این در حالی است كسی غیر از برخی اطرافیان او از جمله بولتون و رژیم اسرائیل و عربستان و امارات خواهان تنش نیستند.'
روزنامه «البناء» لبنان هم نوشت: همه طرفداران و مخالفان جنگ علیه جمهوری اسلامی پس از انفجار نفتكش ها در بندر الفجیره شگفت زده شدند. زیرا ترامپ با وجود فراهم شدن بهانه جنگ به درخواست طرفداران جنگ پاسخ مثبت نگفت و از انفجارهای الفجیره سوء استفاده نكرد. بلكه ترامپ به جهانیان اطمینان داد كه قصد جنگ ندارد. این موضوع، پس از حمله گروه انصارالله به تاسیسات نفتی عربستان هم تكرار شد. پس از این رویداد هم واشنگتن به تنش روی نیاورد. سردمداران ریاض این پیام ترامپ را دریافتند و پس از این موضع «عادل الجبیر» وزیر امور خارجه عربستان اعلام كرد كه عربستان به دنبال جنگ با ایران نیست. در سرزمین های اشغالی هم مسوولان صهیونیست ترامپ را به عقب نشینی از توافق هسته ای و تنش آفرینی علیه ایران تحرك كرده اند پس از این 2 رویداد در منطقه ساكت شدند. آنان درك كردند كه موضوع نیاز به تحلیلی با آرامش و به دور از گستاخی دارد تا به جنگ منجر نشود. زیرا در صورت آغاز جنگ نتایج و پیامدهای آن بر منافع آمریكا و منافع نفوذ آن و همچنین ثبات همپیمانان آن و در راس آنها رژیم صهیونیستی مشخص نیست. اگرچه به دنبال این رویدادها نتانیاهو موضعی را در پیش نگرفت اما «یوال اشتاینس» وزیر انرژی این رژیم سكوت را كنار گذاشت و نگرانی رژیم اسرائیل از جنگ و فعال شدن نفش حزب الله لبنان و گروه جهاد اسلامی در غزه را آشكار ساخت.
** پیامدهای گزینه نظامی برای منطقه و جهان
روزنامه رای الیوم نوشت: اگر جنگی رخ دهد دامنه آن منطقه را فراخواهد گرفت. در یك طرف ایران و همپیمانان آن در محور مقاومت قرار خواهد گرفت و در طرف دیگر آن آمریكا و همپیمانان عرب آن خواهد بود. اما خطرات جنگ سراسر جهان را فراخواهد گرفت. زیرا میدان جنگ منطقه ای خواهد بود كه شریان حیاتی اقتصاد جهانی را تشكیل خواهد داد و اقتصاد جهانی به طور كلی به نفت و گاز این منطقه تكیه كرده است و در صورت وقوع جنگ بیشتر مراكز نفتی ویران خواهد شد.
به نوشته روزنامه رای الیوم، دولت ترامپ ارزیابی درستی از قدرت ایران و همپیمانان آن ندارد. ایران و همپیمانان آن احتمال دارد جنگنده ها و پایگاه های آمریكا را هدف قرار دادند. همچنین ایران و همپیمانان می تواند منافع كشورهای عربی، شهرها و اقتصاد این كشورهای را هدف قرار دهند و همه در تیر رس موشك ها خواهند بود.
نشریه «المجد» مصر در بخشی از گزارش خود آورد ایران از زمان انقلاب اسلامی برای استفاده از قدرت گروه های مقاومت در منطقه برنامه ریزی كرده است. اكنون اوضاع فرق كرده است و ایران در منطقه خاورمیانه قدرت نفوذ بالایی دارد. حزب الله از ارتش لبنان امكانات بیشتری دارد. همچنین گروه های همپیمان ایران در عراق، سوریه، یمن قدرتمند هستند. نیروهای یمن اكنون پهپادهایی را به سمت دشمنان خود روانه می كنند. حزب الله، گروه حماس و جهاد اسلامی با حمله علیه رژیم صهیونیستی در خدمت راهبرد جمهوری اسلامی ایران هستند. جنبش جهاد می تواند با شلیك موشك های خود از رژیم صهیونیستی انتقام بگیرد. این مسائل سبب شده است كه واشنگتن به خود اجازه گشودن جبهه علیه ایران را ندهد.
روزنامه العربی الجدید در بخشی از گزارش خود آورد: در پایان باید گفت كه اگر آمریكا در منطقه قدرت نظامی خود را با هدف تهدید ایران تقویت كند كشورهای عربی در برابر دو گزینه قرار خواهند گرفت كه یكی از دیگر تلخ تر خواهد بود. اگر تنش فراگیر یا محدود رخ دهد حتما كشورهای عربی میدان آن خواهند بود و در صورتی هم كه ایران و آمریكا مذاكره كنند و به توافقی دست یابند بازهم آنها منافع كشورهای عربی را در نظر نخواهند گرفت. شاید تخریب كشتی های نفتی در مقابل بندر الفجیره و حمله انصارالله به مراكز نفتی عربستان نشان می دهد كسانی از مقامات عرب كه به دنبال تنش آفرینی هستند دیدگاه فراگیر و متوازنی درباره آینده تنش ندارند و نمی دانند كه اگر جنگی آغاز شود آنان هیزم جنگی خواهند بود كه خود برافروخته اند.
پژوهش**9278**1552
تهران- ایرنا- در شرایطی كه سران ایران و آمریكا تاكید كرده اند كه علاقه ای به درگیری و جنگ ندارند تیم «ب» متشكل از بولتون، بن سلمان، بنیامین نتانیاهو و بن زاید همچنان برای رسیدن به خواسته‌های خود در رویای درگیری نظامی با ایران هستند و هیچ توجهی به پیامدهای جنگ برای كشورهای منطقه و جهان ندارند.
