۱ خرداد ۱۳۹۸، ۱۵:۲۸
کد خبر: 83324135
T T
۰ نفر

پروندهٔ خبری

اميد كليد مقاومت ايران در جنگ اقتصادي

تهران- ايرنا- «خباز: «شوراي پشتيباني جنگ اقتصادي» تشكيل شود/مردم را نااميد نكنيم»، «اختلاف نمايندگان مجلس آمريكا بر سر موضع واشنگتن عليه تهران/ سناتورهاي حامي ايران چه مي‌گويند؟» و «چرا «قيمت دلار» كاهش يافت؟» از جمله مهمترين عناوين گزارش هاي رصد شده از تارنماهاي خبري داخل، در طول 24 ساعت گذشته است.

گروه اطلاع رساني بنا به رسالت خبري ايرنا، به عنوان خبرگزاري رسمي نظام، دولت و مردم، به منظور ايجاد پل ارتباطي در مسير گسترش آگاهي سازي، با مروري بر برجسته ترين گزارش هاي پايگاه هاي خبري داخلي در طول شبانه روز گذشته، گزيده اي از اين گزارش ها را انتخاب و منعكس كرده است.

** خباز: «شوراي پشتيباني جنگ اقتصادي» تشكيل شود/مردم را نااميد نكنيم
وبگاه خبري «خبرآنلاين» در گفت و گو با محمدرضا خباز، استاندار سابق در خراسان شمالي و سمنان و عضو حزب اعتماد ملي، نوشت: «در هيچ دوره‌اي در تبادلات بانكي و فروش نفت با مشكلات و شرايط امروزه مواجه نبوده‌ايم، لذا نيازمند تمركز و احساس شرايط جنگ اقتصادي از سوي همه هستيم.»، اين جمله‌اي بود كه حسن روحاني رئيس‌جمهور در ديدار خود با علما و شخصيت‌هاي حوزوي برآن تاكيد كرد. طي روزهاي اخير جملاتي با اين مضمون بارها از زبان رئيس جمهور شنيده شده، جملاتي كه نشان دهنده شرايط خاص كشور و ضرورت اتخاذ تدابير ويژه است.

رئيس‌جمهور در حالي شرايط كشور را نسبت به دوران جنگ سخت‌تر مي‌داند كه عده‌اي تاكيد دارند اوضاع امروز كشور چندان متقاوت با دوران جنگ نيست، موضوعي كه محمدرضا خباز، استاندار سابق دولت دوازدهم در خراسان شمالي و سمنان و عضو حزب اعتماد ملي آن را بي اساس خوانده و مي گويد: «وضعيت امروز كشور به هيچ وجه قابل مقايسه با زمان جنگ نيست.» شرايط امروز كشور به چند دليل با دوران جنگ متفاوت است؛ دليل نخست اينكه در آن زمان چون دشمن وارد خاك ما شده بود و همه روزه تعدادي شهيد، جانباز و مجروح وارد كشور مي‌شد جنگ براي همه اعم از مردم، تصميم‌سازان و تصميم‌گيران ملموس بود اما امروز چون جنگ اقتصادي است براي تصميم‌سازان و تصميم‌گيران ملموس نيست.

وي با بيان اينكه جنگ اقتصادي براي مسئولان قابل لمس نيست، ادامه داد: اين در حالي است كه مردم با هر بار مراجعه براي خريد مايحتاج خود، جنگ اقتصادي را با تمام وجود درك مي‌كنند؛ متاسفانه جنگ اقتصادي براي برخي تصميم‌سازان كشور هنوز ملموس نيست چراكه خودشان حقوق‌هاي خوبي دريافت كرده و فرزندانشان هم تحت لواي پدر و مادر در داخل يا خارج از خدمات بهره مندند بنابراين شرايط جنگ اقتصادي را درك نمي‌كنند.

عضو حزب اعتماد ملي ادامه داد: امروز در شرايطي هستيم كه ما را از فروش نفت محروم كرده تا فشارهايي را به مردم تحميل كنند كه اين وضعيت از دوران جنگ بدتر است. خوشبختانه كسي اين موضوع را مطرح مي كند كه در زمان جنگ مسئول پدافند هوايي كشور در وسط ميدان جنگ بوده و امروز هم به عنوان رئيس‌جمهور و مسئول اجرايي كشور آكاه به شرايط است.

وي با انتقاد از ناهماهنگي برخي دستگاه‌ها در همراهي با دولت، تصريح كرد: امروز كشور بيش از هر زمان ديگري به همدلي نياز دارد اما شاهديم كه مجمع تشخيص مصلحت لوايح مرتبط با FATF را به سرانجام نرسانده كه نقصي بزرگ و نشان دهنده آن است كه نهادهاي انتصابي با نهادهاي انتخابي هماهنگي ندارند. مجمع تشخيص مصلحت نظام به عنوان نهادي انتصابي اگر شرايط جنگ را با تمام وجود درك مي‌كرد تعللي در تصويب لوايح مذكور نمي‌كرد.

اين فعال سياسي اصلاح طلب با تاكيد بر لزوم تشكيل «شوراي پشتيباني جنگ اقتصادي»، تصريح كرد: در صورتيكه شوراي پشتيباني جنگ اقتصادي تشكيل شود، عالي ترين مقامات نهادهاي انتصابي و انتخابي در آن عضويت خواهند داشت و همه حرف ها در آنجا مطرح و تصميمات اتخاذ شده همانند تصميم رهبري لازم الاجرا خواهد بود.به نظر مي رسد با تشكيل اين شورا كمبودهايي كه در داخل از نظر ناهماهنگي مي بينيم مرتفع و موفقيت ايام جنگ تكرار شود.

** اختلاف نمايندگان مجلس آمريكا بر سر موضع واشنگتن عليه تهران/ سناتورهاي حامي ايران چه مي‌گويند؟
وبسايت خبري «رويداد24» در اين گزارش آورده است: روز گذشته مجلس نمايندگان و سناي آمريكا ميزبان مقامات كنوني و سابق آمريكا با هدف بررسي موضع دولت ترامپ عليه ايران بود. نتيجه نشست‌هاي روز گذشته نشان مي‌دهد همزمان با افزايش تنش ميان ايران و آمريكا، اختلافات ميان نمايندگان نيز تشديد شده است.

روز گذشته شاناهان و پمپئو براي پاسخ به سوالات نماينده‌ها به مجلس نمايندگان و مجلس سنا رفته بودند. وزير خارجه و جانشين وزير دفاع پمپئو و شاناهان پس از اين نشست اعلام كردند كه هدفشان در روز‌هاي اخير جلوگيري از جنگ با ايران بوده و خواستار جنگ نيستند. پاتريك شاناهان جانشين وزير دفاع آمريكا پس از اين جلسه به خبرنگاران گفته ما قرار نيست با ايران بجنگيم. تمركز ما بر جلوگيري از سوءتفاهم‌ها با ايراني هاست. شاناهان همچنين به خبرنگاران گفته نمي‌خواهيم كه شرايط وخيم شود.

اين مقامات در حالي به مجلس فراخوانده شده‌اند كه سوالات در باره اظهارات تند ترامپ عليه ايران و تغيير سياست‌ها در منطقه زياد شده است. بسياري از دموكرات‌ها به دنبال تغيير موضع دولت هستند و با همين هدف از جان برنان و وندي شرمن، رييس سازمان سيا در دولت اوباما و مذاكره كننده ارشد در جريان مذاكرات هسته‌اي با ايران كه به معمار توافق نيز معروف است دعوت كردند تا نظراتشان را درباره سياست‌هاي اخير دولت عليه ايران ابراز كنند. اين نشست‌هاي پشت در‌هاي بسته بعد از چندين هفته هشدار و تهديد به رويارويي نظامي با ايران برگزار شده است. نتيجه نشست‌هاي روز گذشته، اما مشخص نيست. تفاوت ديدگاه ميان اعضاي دو حزب دموكرات و جمهوري خواه در اين مساله بالاست.

ميت رامني سناتور جمهوري خواه آمريكايي گفته اقداماتي كه دولت ترامپ عليه ايران كرده كاملا مناسب است و پيامي را به آن‌ها مخابره كرده كه مي‌گويند اگر به مردم ما حمله كنيم ما پاسخ سختي خواهيم داد. رامني ماهيت سياست‌هاي اخير آمريكا را دفاعي تعبير كرده و مدعي شده اين سياست‌ها، بازدارندگي در برابر اقدامات خصمانه ايران است. روبن گالگو سناتور دموكرات و افسر جنگ آمريكا و عراق كه جلسه را از ميانه رها كرده به خبرنگاران گفته آنچه من در اين جلسه شنيدم براي من روشن كرد كه دولت احساس مي‌كند نبايد از راهي كه آمده برگردد و با كنگره درباره هيچ يك از اقداماتي كه درقبال ايران انجام مي‌دهند گفت‌وگو كند.

آسوشيتدپرس درباره نتيجه نشست روز گذشته نمايندگان دولت و مقامات كنوني و سابق آمريكا نوشته دموكرات‌ها نگران اين هستند كه دولت ترامپ بدون مجوز كنگره به ايران حمله كند.

سناتور چاك شومر رييس فراكسيون اقليت مجلس سنا نيز درباره اين نشست گفته به پمپئو و ديگران گفته اند كه نحوه مشورت‌هاي آن‌ها با كنگره مناسب نيست. شاناهان گفته او و ديگران پيام‌ها را دريافت كرده اند و قول مي‌دهند با نمايندگان و مردم ارتباط بهتري داشته باشند. شاناهان گفته اقدامات اخير آمريكا در منطقه بر اساس تهديد‌هايي بوده كه عليه نيرو‌ها و منافع آمريكايي در خاورميانه وجود داشته و ما از حمله ايران جلوگيري كرده‌ايم.

به گزارش آسوشيتدپرس پمپئو كه خود پيش از انتخاب به عنوان رييس سازمان سيا، نماينده كنگره بوده، جلسه با نمايندگان را دوقطبي كرده و منجر به خروج تعدادي از نمايندگان از نشست شده است.

** چرا «قيمت دلار» كاهش يافت؟
«در بين اين اخبار مثبت مهمترين دليل كاهش نرخ ارز همان تزريق ارز حاصل از صادرات غيرنفتي است. برخي از صادر كنندگان مجاب شدند كه ارز حاصل از صادرات را به كشور بازگردانند. طبيعتا هر چقدر ارز به كشور بازگردد مي‌تواند به كنترل قيمت‌ها كمك كند در غير اينصورت ما دوباره شاهد افزايش نرخ ارز خواهيم بود.»

پايگاه خبر «فرارو» در گفت و گو با وحيد شقاقي كارشناس اقتصادي نوشت: روز دوشنبه بازار ارز شاهد شديدترين افت قيمت از ابتداي امسال بود. نرخ دلار در اين روز 500 تومان كاهش يافت و وارد كانال 13 هزار تومان شد. روند كاهش قيمت ارز امروز سه شنبه نيز دربازار ادامه داشت و صرافي ملي قيمت دلار را 13750 تومان اعلام كرد. اين رقم نسبت به روز گذشته كاهش 50 توماني را تجربه كرده است. قيمت فروش يورو، نيز در صرافي‌هاي بانك‌ها 50 تومان كاهش يافت و 15 هزار 650 تومان اعلام شده است؛ قيمت خريد يورو نيز در اين صرافي‌ها 15 هزار 550 تومان است.

در بازار آزاد نيز متوسط نرخ اعلامي از سوي صرافي ها نشان مي دهد دلار وارد كانال 13 هزار تومان شده است. ديگر ارزها نيز شاهد كاهش قيمت بودند.

وحيد شقاقي تحليلگر مسائل اقتصادي چهار دليل عمده در اين باره آورده است وي گفت: «اول؛ سال گذشته ايران 44 ميليارد دلار صادرات غيرنفتي داشت. تا ماه پيش حدود ده ميليارد دلار ارز حاصل از صادرات غيرنفتي به كشور بازگشته بود. در اين مدت دولت و مجلس جديت بيشتري براي بازگشت ارز حاصل از صادرات به كشور داشتند. بخشي از صادر كنندگان را مجاب كردند ارزها را به كشور بازگردانند. در آخرين رخداد آقاي همتي رئيس كل بانك مركزي اعلام كرد در طي ماه اخير ورود ارز حاصل از صادرات غير نفتي به كشور افزايش يافته است و به حدود 18.7 ميليارد دلار رسيده است. اين مهمترين دليل كاهش نرخ ارز است.»

شقاقي افزود: «عامل ديگر اين است كه بانك مركزي اخيرا اعلام كرده كه خريداران عمده ارز به سازمان امور مالياتي ارجاع داده شوند و ماليات خريد ارز خود را پرداخت كنند. اين اتفاق مثبتي تلقي مي‌شود.»

او عامل سوم را مسائل سياسي دانست و گفت: «در يكي دو روز اخير روند تشديد تنش ميان ايران و آمريكا متوقف شده است. حالا مقامات دو كشور و همچنين مقامات كشور‌هاي حوزه خليج فارس از جمله عربستان تاكيد دارند كه به دنبال جنگ نيستند. اين در حالي است كه در دو هفته گذشته با ورود ناو جنگي آمريكا به منطقه تنش‌ها اوج گرفت. اما حالا سيگنال‌هاي دو طرف و شواهد حكايت از اين دارد كه هيچ كدام از طرفين حاضر به رويارويي نظامي نيستند و احتمالا فعلا دعوا در قالب جنگ اقتصادي ادامه خواهد داشت. اين استراتژي است كه دونالد ترامپ و دولتش در پيش گرفته اند.»

اين كارشناس مسائل اقتصادي «بازار متشكل ارزي» را عامل چهارم دانست و گفت: «بازار متشكل ارزي هم قرار است اين هفته يا هفته بعد راه بيافتد كه اين هم خبر مثبتي است چرا كه بازاري ميان صرافي‌هاي شكل مي‌گيرد كه مي‌تواند به شفافيت عمليات ارزي منجر شود و قيمت گذاري را از هرات و دبي بگيرد و به داخل كشور منتقل نمايد.»

او تاكيد كرد «در بين اين اخبار مثبت مهمترين دليل كاهش نرخ ارز همان تزريق ارز حاصل از صادرات غيرنفتي است. برخي از صادر كنندگان مجاب شدند كه ارز حاصل از صادرات را به كشور بازگردانند. طبيعتا هر چقدر ارز به كشور بازگردد مي‌تواند به كنترل قيمت‌ها كمك كند در غير اينصورت ما دوباره شاهد افزايش نرخ ارز خواهيم بود.»

** دكتر نصري: اروپا بايد بين خشنودي ترامپ و برجام يكي را انتخاب كند/ برخورد ايران و آمريكا لطمات جدي به اروپا وارد مي كند/ دكتر مسعودي: احتمال فروپاشي برجام زياد است/ ايران نمي خواهد به برگ برنده ترامپ در انتخابات تبديل شود
وبسايت خبري «تابناك» پيرامون آينده برجام و احتمال همراهي اروپا با واشنگتن به گفت‌وگو با دو كارشناس برجسته سياست خارجي «رضا نصري»، حقوقدان بين المللي و كارشناس سياست خارجي و «حيدرعلي مسعودي» كارشناس مسائل آمريكا و استاديار روابط بين الملل دانشگاه شهيد بهشتي پرداخته است.

* تابناك: احتمال فروپاشي برجام در صورتي كه ايران گام دوم توقف تعهدات خود در اين توافق را عملياتي كند، چقدر است؟
دكتر نصري: ايران قدرت‌هاي اروپايي را در موقعيتي قرار داده كه بايد ميان پايبندي به يك توافق‌نامه بين‌المللي مورد حمايت شوراي امنيت (رويكرد اصولي و دورانديشانه) و «خشنودسازي» يك رئيس‌جمهور نامتعارف و موقت در آمريكا انتخاب كنند. انتخاب درست مستلزم يك اراده سياسي قوي، دورنگري و نوعي شجاعت است كه لازم است در آن‌ها به وجود بيايد. اين اراده سياسي هم زماني شكل مي‌گيرد كه آن‌ها متوجه شوند هزينهٔ تشديد بحران و برخورد مستقيم ميان ايران و آمريكا به مراتب از هزينه‌اي كه بايد بابت مقاومت در برابر دولت ترامپ بپردازند، جدي‌تر و بيشتر است. اگر اين اراده و دورنگري در آن‌ها شكل بگيرد، به خواسته‌هاي ايران - كه چيزي جز پايبندي عملي به برجام نيست - تن خواهند داد و برجام حفظ خواهد شد. اگر اين اراده شكل نگيرد، آن‌ها در وهله اول تلاش خواهند كرد ايران را از اجراي فاز دوم كاهش تعهدات خود منصرف كنند تا با «كج‌دار و مريز» دوران ترامپ بگذرد. اگر هم موفق نشدند، به احتمال زياد هم آمريكا و هم ايران را هر دو به تندروي و نقض قرارداد متهم خواهند ساخت و خود را به عنوان «عاقل جمع» معرفي خواهند كرد تا نقش‌شان به عنوان «ميانجي» در مذاكرات احتمالي در آينده محفوظ بماند. در هر حال، پيش‌بيني دقيقي نمي‌شود كرد. تحولات هفته‌هاي آينده نشان خواهد داد تا چه اندازه اين اراده در آن‌ها در حال شكل‌گيري است.

دكتر مسعودي: برجام اكنون دوران احتضار خود را سپري مي كند. همين ديروز ايران اعلام كرد كه ظرفيت توليد اورانيوم با غناي پايين را چهار برابر كرده و اين نشان مي دهد كه سياست اعلامي كنوني ايران، «خروج تدريجي از برجام در صورت برآورده نشدن مطالبات اقتصادي» است. در واقع، ايران به دنبال استفاده از ابزارهاي درون برجام براي وادارسازي كشورهاي 1+4 براي برآورده سازي منافع اقتصادي و مالي ايران و در نهايت، پايان تعهدات در صورت برآورده نشدن خواسته هاي خود است. متأسفانه «مطالبات ايران» از اروپا با صراحت و دقت در بيانيه شوراي عالي امنيت ملّي و سخنان رياست جمهوري نيامده است. مثلاً معلوم نيست كه اگر بنا به گفته موگريني مسئول سياست خارجي اروپا، اولين تراكنش مالي در قالب اينستكس در آينده نزديك انجام شود، آيا خواسته هاي ايران محقق شده است يا خواسته حداكثري ايران اين است كه تمام معاملات نفتي و غيرنفتي در كوتاه مدت از طريق اين كانال مالي ويژه انجام شود؟ در واقع اينكه آيا اتحاديه اروپا در شرايط كنوني مي تواند با تسهيل برخي تراكنش هاي محدود مالي، رضايت ايران را براي ماندن در برجام فراهم كند يا نه در هاله اي از ابهام قرار دارد؟

اما اگر در هر صورت، اقدامات كم دامنه اروپا در فرصت دو ماه آينده نتواند ايران را راضي كند و ايران در صدد كاهش عملي تعهدات خود در گام دوم يعني افزايش سطح غني سازي به بالاي 3.76 درصد و شروع بازسازي راكتور آب سنگين اراك باشد، آنگاه مي توان از فروپاشي برجام در عمل سخن گفت؛ چرا كه اقدامات عملي ايران در گام دوم به معناي زير سؤال رفتن بسياري از مفاد اصلي برجام و در واقع، مهم ترين دستاورد برجام يعني افزايش زمان گريز هسته اي (Breakout) به يك سال است. در واقع، كاهش تعهدات ايران به خصوص در گام دوم، مي تواند زمان دسترسي ايران به مواد لازم براي ساخت بمب را از دو مسير اورانيوم غني شده و پلوتونيوم به كمتر از يك سال كاهش دهد.

** فراكسيون مستقلين: همين هيأت رئيسه خوب است/ فراكسيون ولايي: دو فراكسيون ديگر طرفدار دولتند و وظيفه خود را انجام نمي‌دهند/ فراكسيون اميد: عارف، گزينه رياست است
وبسايت خبري «تابناك» گزارش داد: قرار است در پنجم خرداد، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي بار چهار و آخر، هيأت رئيسه مجلس را انتخاب كنند. اين انتخابات از چند منظر بااهميت است؛ نخست اينكه سال آخر نمايندگي وكلا در خانه ملت است و همين انتخابات نوعي نمايش قدرت و اقتدار جناح‌هاي سياسي در مجلس و قدرت نمايي براي انتخابات پيش روي نمايندگان به شمار مي‌آيد.

اگر فراكسيون‌هاي سه گانه مجلس، كه در سه سال گذشته تحرك خاصي از خود نشان نداده اند، بتوانند كرسي‌هاي خود را در هيأت رئيسه مجلس افزايش دهند، مي‌توانند در ميان طرفداران خود در خارج از مجلس ايجاد اميد كنند و از اين طريق ميزان رأي خود را در زمان انتخابات مجلس افزايش دهند. همه اين عوامل باعث شده تا اهميت انتخابات هيأت رئيسه، امسال قدري حساس‌تر شود. نمايندگان فراكسيون اصولگرايان ولايي مانند سال گذشته انتقاد شديدي به عملكرد هيأت رئيسه مجلس دارند؛ البته انتقاد اعضاي اين فراكسيون به عملكرد لاريجاني بيش از ساير اعضاي هيأت رئيسه است.

اما در سوي ديگر ماجر، اميدي‌ها نيز به همان نسبت فراكسيون ولايي به عملكرد هيأت رئيسه انتقاد دارند؛ اما لاريجاني مانند ولايي‌ها در نوك پيكان انتقادكننده‌ها قرار ندارد و اعضاي اين فراكسيون انتقادات خود را به عملكرد نواب رئيس و بخصوص مطهري ـ كه در روز‌هاي اخير قدري رفتار خود را تغيير داده است ـ متوجه كرده اند.

البته اميدي‌ها از پزشكيان هم دل خوشي ندارند و نسبت به برخي رفتار‌هاي وي نيز انتقاداتي دارند، اما همچنان بر اين باورند كه پزشكيان براي جايگاه نايب رئيسي اول مناسب است و حتي اگر بشود براي رياست هم كانديدا شود، مي‌توان از وي حمايت كرد. با اين حال، اميدي‌ها از ساير اعضاي خود در هيأت رئيسه بخصوص رحيمي و وكيلي انتقاداتي كرده اند.

در اين بين به نظر مي‌رسد، تنها فراكسيون راضي مجلس فراكسيون مستقلين مجلس است. اين فراكسيون كه اعضاي آن شالوده‌اي از اصولگرايان متمايل به اصلاحات است، علاقه‌مندند كه همين تركيب را در هيأت رئيسه حفظ كنند و حتي به دنبال آن هستند كه با واسطه گري، بار ديگر زمينه ائتلاف را بين سه فراكسيون فراهم نمايند، به طوري كه امروز هم لاهوتي سخنگوي اين فراكسيون پيشنهاد داد تا سه فراكسيون با هم ائتلاف كنند. اما گويا دو فراكسيون ديگر هم مانند سال گذشته قصد ائتلاف ندارند! امروز نقوي حسيني، سخنگوي فراكسيون ولايي ضمن اعلام اين خبر گفت: فراكسيون نمايندگان ولايي بعد از نشست‌هاي شوراي مركزي و هيأت رئيسه و مجمع عمومي درباره‌ي انتخابات هيأت رئيسه به جمع بندي خواهد رسيد. فراكسيون ما علاقه‌مند به تغيير در وضع موجود است، زيرا ما وضع موجود را خوب نمي‌دانيم، ولي در اقليت هستيم و كاري نمي‌توانيم بكنيم. سال گذشته هم كانديداي ما 58 رأي آورد. اين بار هم نشست‌هاي زيادي طي دو هفته گذشته داشتيم، اما هنوز به جمع بندي نرسيده‌ايم. وي از سه فراكسيون سياسي مجلس ـ غير از فراكسيون ولايي ـ دو فراكسيون ديگر را طرفدار دولت خواند و مدعي شد كه اين دو فراكسيون به وظيفه‌ي خودشان براي نظارت بر دولت عمل نمي‌كنند.

اما جلال ميرزايي عضو فراكسيون اميد مجلس نيز در گفت‌وگو با تابناك در خصوص اين موضوع اظهار داشت: فراكسيون اميد قصد ائتلاف ندارد و ليست جدا براي انتخابات هيأت رئيسه خواهد داد. ما بر روي نواب رئيس توافق كامل داريم و قرار است در ليست خود رئيس هم داشته باشيم، البته ما روي مصاديق كار نكرده ايم، با اين حال برخي اعضاي فراكسيون بدشان نمي‌آيد كه پزشكيان به عنوان رئيس معرفي شود، ولي خود وي قبول نمي‌كند و احتمالا عارف را براي رياست مجلس در ليست خود قرار دهيم.

با توجه به شرايط موجود و با توجه به اينكه هيچ يك از فراكسيون‌هاي مجلس رأي اكثريت را در مجلس ندارد، انتظار مي‌رود، امسال نيز تغييرات چنداني در هيأت رئيسه مجلس شاهد نباشيم. با اين حال برخي اميدي‌ها اميدوارند كه نفر معرفي شده براي رياست مجلس از سوي فراكسيون ولايي تا آخر ايستادگي كند. در اين صورت، احتمال اينكه معادله سال گذشته تكرار شود، بيشتر است و اگر اميدي‌ها بتوانند 123 رأي عارف در سال گذشته را حفظ كنند، احتمال رئيس شدن عارف دور از ذهن نخواهد بود.

** قيمت دلار بازهم كاهش پيدا كرد/ بانك‌ها دلار را 13 هزار و 353 تومان خريداري مي‌كنند
وبسايت خبري «تابناك» گزارش داد: امروز بانك‌هاي عامل قيمت دلار را 13 هزار و 353 تومان و 6 ريال، قيمت يورو را 14 هزار و 907 تومان و يك ريال و قيمت پوند انگليس را 16 هزار و 997 تومان و 8 ريال براي خريد از مردم اعلام كرده‌اند.

به گزارش «انتخاب» به نقل از خبرگزاري ها، بعد از شتاب ريزش قيمت‌ها در بازار ارز و افزايش مراجعه مردم به مراكز خريد و فروش ارز براي فروش ارز‌هاي خانگي، بانك مركزي از بانك‌ها خواست نسبت به خريد ارز‌هاي مردمي فعال شوند.

برهمين‌اساس شعب ارزي بانك‌ها هر روز بعد از دريافت نرخ از بانك مركزي، نسبت به خريد ارز از مردم اقدام مي‌كنند. دستور بانك مركزي به بانك‌ها بعد از آن صادر شد كه صرافي‌ها از خريد ارز‌هاي مردمي خودداري و ميدان را به دلال‌ها واگذار كرده بودند.

امروز بانك‌هاي عامل قيمت دلار را 13 هزار و 353 تومان و 6 ريال، قيمت يورو را 14 هزار و 907 تومان و يك ريال و قيمت پوند انگليس را 16 هزار و 997 تومان و 8 ريال براي خريد از مردم اعلام كرده‌اند.

قيمت دلار نسبت به روز‌هاي كاري قبل كاهش چشم گيري داشته و دلار از كانال 14 هزار توماني به كانال قيمتي 13 هزار تومان وارد شده است. قيمت خريد يورو و پوند نيز نسبت به روز قبل كاهش يافته است.

** منظور روحاني از «اختيارات ويژه» چيست؟
وبسايت خبري «فرارو» در گفت و گو با حسين كنعاني مقدم، تحليلگر و فعال سياسي اصولگرا و صادق زيباكلام، استاد دانشگاه تهران، نوشت: حسن روحاني، رئيس جمهور شب گذشته در ضيافت افطار علما و شخصيت‌هاي ديني و حوزوي با تاكيد بر اينكه در «جنگ اقتصادي» قرار داريم گفت: «همانگونه كه در جنگ 8 ساله اختيارات ويژه‌اي را از امام راحل گرفته و توانستيم جنگ را اداره كنيم و حتي موفقيت‌هاي بسياري را به دست آوريم امروز هم به چنين اختياراتي نياز داريم.» اين اظهار نظر روحاني را به نوعي مي‌توان درخواست براي افزايش اختيارات او دانست. روحاني پيشتر به محدوديت اختياراتش اعتراض كرده بود.

حسين كنعاني مقدم تحليلگر و فعال سياسي اصولگرا درباره اينكه روحاني چه اختياراتي مي‌خواهد، به فرارو گفت: «متناسب با شرايط ممكن است مسئولان نظام نيازمند اختيارات بيشتر براي عمل به وظايف خود باشند. اما روشن است كه رييس جمهور اگر از اختيارات قانوني خود به خوبي استفاده كند خيلي از مسائل و مشكلات كشور قابل حل است. اختيارات رييس جمهوري خيلي وسيع و گسترده است مگر اينكه شرايط ويژه و خاصي باشد كه اختيارات ويژه اي به او داده شود.»

او افزود: «رئيس جمهور در حال حاضر هيات دولت، اركان اقتصادي كشور، بانك مركزي و ... را در اختيار دارد. معدود مواردي در حوزه اقتصادي وجود دارد كه اختيار در دست رييس جمهور نيست از جمله اين موارد برداشت از صندوق توسعه ملي است كه بايد با مجوز رهبر انقلاب صورت گيرد. رييس جمهور در حوزه اقتصادي همه ابزار قانوني را در اختيار دارد و مجلس هم مي‌تواتند به خوبي به دولت كمك كند.»

اين فعال سياسي اصولگرا معتقد است «كلي گويي آقاي روحاني ابهام ايجاد كرده است. اگر ايشان مي‌خواهد اختيار صندوق توسعه ملي را داشته باشد، اين مي‌تواند سم مهلكي براي دولت باشد. وقتي دولت دستش در هزينه ذخاير ارزي كشور باز شود، ممكن است همه منابع صرف مصارفي غير ضروري گردد.»

او درباره اين كه آيا ممكن است كه منظور روحاني اختيارات ويژه در حوزه سياست خارجي است؟، گفت: «بله به نظر مي‌رسد ايشان همين جنبه ماجرا را دنبال مي‌كنند. احتمالا ايشان احساس مي‌كنند كه اختيار تام را در بحث سياست خارجي ندارند و يا اينكه دخالت‌هايي در اين زمينه مي‌شود كه نمي‌تواند سياست هايش را اجرا نمايد. آقاي روحاني بايد اين موضوع را شفاف بيان كند.»

صادق زيباكلام هم در اين باره به فرارو گفت: «مسئله مهمي كه متاسفانه آقاي روحاني در شش سال رياست جمهوري اش هيچ گامي در جهت رفع آن برنداشته است اين است كه مديريت كلان كشور به دو بخش انتصابي و انتخابي تقسيم شده است. بخش انتصابي قدرت و اختيارات فراواني دارد و بعضا هم خودش را ملزم به رعايت قانون نمي‌بيند و نهايتا اينكه در قبال تصميمات و سياست هايش هم پاسخگو نيست. بخش انتخابي هم قدرت و اختيارات محدود دارد، هم بايد در چهارچوب قانون عمل كند و هم اينكه پاسخگو است.»

او افزود: «آقاي روحاني به جاي اينكه بيايد و درخواست اختيارات ويژه كند بايد تلاش مي‌كرد بخش انتخابي را در برابر بخش انتصابي تقويت شود و يا اينكه دست كم بخش انتصابي را پاسخگو مي‌كرد. راه درست اين بود كه آقاي روحاني در اين شش سال تلاش مي‌كردند به قانون اساسي بازگرديم. وضعيت كنوني مديريت كشور با دو گانه انتصابي و انتخابي وقدرت‌هاي نامتوازني كه دارند مطابق قانون اساسي نيست. اولين وظيفه رييس جمهور اجراي قانون اساسي است. آقاي روحاني بايد خيلي قبل‌تر به دنبال اصلاح وضعيت مديريتي كشور مي‌رفتند.»

به گفته زيباكلام «سوال مهم اين است كه اگر آقاي روحاني به اختيارات ويژه هم دست پيدا كند، چگونه مي‌خواهند چالش و اختيارات مديران انتصابي و انتخابي را رفع و رجوع نمايد؟»

او با طرح مثالي گفت: «آقاي روحاني در راس مديران انتخابي كشور است، اما ايشان در خصوص مسائل مهم سياسي خارجي و منطقه‌اي چقدر نقش دارد؟ آقاي روحاني بايد تلاش كنند جايگاه دولت و مجلس تقويت شود نه اينكه دنبال اختيارات ويژه باشند. آنچه كه ايشان درمورد اختيارات ويژه و حتي بحث رفراندوم مطرح مي‌كند آدرس اشتباه است. تلاش روحاني بايد معطوف به اجراي قانون باشد.»

زيباكلام گفت: «مسئله هم فقط سياست خارجي نيست بلكه آقاي روحاني بايد در خصوص سياست داخلي هم تغييراتي ايجاد كند. آقاي روحاني در شش سال گذشته هيچ اقدامي براي كاهش رد صلاحيت‌هاي انتخاباتي انجام نداده است. حاصلش آن شده كه مجلسي كه قرار بود در راس امور باشد در قعر امور قرار گرفته است. من از آقاي روحاني سوال مي‌كنم كه كدام واجبتر بود مقابله با ردصلاحيت‌هاي انتخاباتي، اصلاح قانون انتخابات براي افزايش شان نهاد‌هاي انتخابي و يا درخواست دريافت اختيارات ويژه؟!»

** چرا ويلموتس از روي كارنامه قضاوت مي‌شود؟
وبگاه خبري «خبرآنلاين» با مرور سوابق خارجي‌هاي نيمكت تيم‌ملي فوتبال، در اين گزارش نوشت: سوابق سه مربي خارجي پيش از مارك ويلموتس كه هدايت تيم‌ملي ايران را بر عهده داشتند نشان مي‌دهد كه مقايسه مرد بلژيكي از روي كارنامه‌اش كه اتفاقا نسبتا روشن است كار چندان درستي نيست.

خيلي ها هم از اين مي گفتند كه ويلموتس خودش كارنامه قابل قبولي دارد. البته كه در سمت مقابل منتقدين معتقد هستند او با نسل طلايي بلژيك به افتخار خاصي نرسيد. با اين حال اما ويلموتس بلژيكي يك نكته مثبت در كارنامه خودش دارد و آن هم دوم جهان تحويل دادن شياطين سرخ اروپاست. بلژيك در سال حضور ويلموتس در رده 48 رنكينگ فيفا قرار داشت و در روز خداحافظي اين مربي دوم دنيا بود. همين آمار باعث شد كارنامه سه مربي خارجي تيم ملي را پيش از حضورشان در ايران بررسي كنيم تا بين آنها و ويلموتس مقايسه دقيق تري صورت بگيرد.

كارلوس كي روش آخرين مربي خارجي تيم ملي ايران پيش از ويلموتس كه هنوز هم قراردادش رسمي بسته نشده، با سابقه دستياري فرگوسن در منچستريونايتد و هدايت رئال مادريد و تيم ملي پرتغال پا به ايران گذاشت. كي روش كه هشت سال هدايت تيم ملي فوتبال ما را تجربه كرد در منچستريونايتد به عنوان دستيار همراه با فرگي بزرگ به افتخارات زيادي رسيد اما به عنوان نفر اول در تيم هايي كه حضور داشت هيچوقت به قهرماني هاي زياد و بزرگ نرسيد. او يك بار با نسل طلايي رئال مادريد از رسيدن به قهرماني لاليگا بازماند و يك بار هم در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي همراه با پرتغال با شكست مقابل اسپانيا از دور اول مرحله حذفي كنار رفت. البته كه او ايران را دو بار متوالي به جام جهاني رساند و سال ها در رنك يك آسيا نگه داشت و همين شايد باعث شد مسئولان فوتبال كلمبيا از رزومه كي روش در ايران استفاده و او را به عنوان سرمربي تيم ملي كشورشان انتخاب كنند.

پيش از كي روش هم برانكو ايوانكوويچ مربي خارجي روي نيمكت تيم ملي بود. كسي كه همه شايد افتخارات سال هاي اخيرش با پرسپوليس را بيشتر به ياد داشته باشند. برانكو قبل از نشستن روي نيمكت تيم ملي بزرگسالان، همراه با تيم زير 23 ساله ايران به مقام قهرماني بازي هاي آسيايي بوسان رسيده بود. البته كه نبايد فراموش كرد او در جريان رقابت هاي جام جهاني 1998 كه براي تيم ملي كشورش با ايستادن روي سكوي چهارم به پايان رسيد، دستيار بلاژويچ بود. برانكو همچنين بين سال هاي 1999 تا 2000 براي 38 بازي هدايت هانوفر در بوندسليگا2 آلمان را بر عهده داشت.

قبل از حضور برانكو هم كه همه به خاطر دارند ميروسلاو بلاژويچ ديگر كرواتي كه تجربه حضور در فوتبال ايران را دارد روي نيمكت تيم ملي ايران نشسته بود. بلاژ با كارنامه اي فوق العاده نسبت به همه خارجي هاي قبلي تيم ملي هدايت ايران را بر عهده گرفت. او در يورو 96 تيم ملي كرواسي را به مرحله يك چهارم نهايي و در جام جهاني 98 اين تيم را به نيمه نهايي رساند و سوم دنيا تحويل داد. در ايران اما بلاژويچ خيلي دور از انتظار ظاهر شد. با اينكه هنوز هم شايعات مربوط به عدم موفقيت او و رفتنش از ايران داغ هستند، بلاژوچ در رساندن تيم ما به جام جهاني 2002 ناكام ماند. با مرور آمار مربوط به اين سه مربي خارجي مي توان نتيجه گرفت كه حداقل كارلوس كي روش نسبت به دو نفر ديگر كمي موفق تر بود. البته كه او مدت زمان بيشتري هم فرصت داشت. دو بار متوالي رساندن ايران بدون دردسر به جام جهاني و اتفاقات مثبت ديگر حاصل كار مرد پرتغالي بودند. مردي كه بدون شك از نظر نفر اول بودن كارنامه اش از بلاژويچ كه با كرواسي چهارم دنيا شد رنگ و بوي كمتري داشت و به همه نشان مي دهد قضاوت از روي كارنامه در خصوص كار ويلموتس هم شايد تصميمي عجولانه باشد.

** اگر پرسپوليس به هدايتي فروخته شده بود؛ «بررسي اهليت» چندان هم بد نبود!
پايگاه خبري «پارسينه» در اين گزارش آورده است: دادگاه مجرمين اقتصادي مدت‌ها است كه در حال رسيدگي است و پرونده‌ها يكي پس از ديگري با صدور احكامي مختومه مي‌شود. جديدترين حكم صادر شده، اما براي فردي مشهور در حوزه فوتبال است؛ «حسين هدايتي» چهره‌اي نام آشنا كه اهالي فوتبال او را به خوبي مي‌شناسند. 20 سال حبس و 74 ضربه شلاق، حكمي است كه قوه قضاييه پس از رسيدگي به پرونده حسين هدايتي براي اخلال او در نظام اقتصادي و پولي ايران در نظر گرفته است.

هدايتي را با تاسيس تيم فوتبال استيل آذين مي‌شناسند. اين تيم آنقدر پيش رفت كه به ليگ برتر ايران هم راه يافت و در دوره‌اي به مقام چهارم ليگ برتر و حتي حضور در نيمه نهايي جام حذفي را هم تجربه كرد. هدايتي، اما به اين مقدار راضي نبود و با عضويت در هيات مديره باشگاه پرسپوليس تلاش كرد تا ميز مديريت اين تيم را تصاحب كند. او كمك‌هايي را به باشگاه دولتي پرسپوليس كرد كه طبق گفته خودش از روي علاقه بوده هرچند رسيد تمامي كمك‌ها را هم دارد. در دوران علي اكبر طاهري، حسين هدايتي موفق شد در قالب اسپانسرينگ قانوني با باشگاه پرسپوليس قراردادي امضا كند تا شركت استيل آذين به عنوان اسپانسر سوم باشگاه فعاليتش را آغاز كند. امضاي قرارداد سه ساله‌ي هدايتي با باشگاه پرسپوليس منجر به اين شد تا او حضورش در باشگاه را به مدت سه سال تضمين شده بداند. اختلاف نظر شديد با طاهري، اما منجر به اين شد كه اين قرارداد به صورت يك طرفه فسخ شود و حتي به پايان سال هم نرسد!

هدايتي كمي بعد با فدراسيون فوتبال نيز همكاري‌هاي خود را آغاز كرد و در دوره‌هاي مختلف بخشي از هزينه‌هاي جاري فوتبال ملي را پرداخت. او همچنين سفره‌اي باز براي ورزشكاراني داشته كه در رقابت‌هاي جهاني مختلف مدال آورده اند. مهم‌ترين شان كشتي گيراني كه هدايتي به آن‌ها حواله 206 اهدا كرد. همچنين هدايتي بخش زيادي از پاداش‌هاي مربوط به كارلوس كي روش را نيز پرداخت كرد و در واقع كمك‌حال فدراسيوني بود كه آه در بساط نداشت دستمزد و حقوق كي روش را پرداخت كند.

او به خواسته اش در پرسپوليس نرسيد و در دوراني كه دولت قصد داشت خصوصي سازي را اجرا كند حسين هدايتي سه بار كانديداتوري خود را براي خريد اين باشگاه اعلام كرد، اما هر سه بار در نهايت اهليت او رد شد تا دست او از رسيدن به باشگاه محبوبش كوتاه بماند. حالا اين سوال در ذهن هواداران پرسپوليس مرور مي‌شود كه اگر پرسپوليس توسط هدايتي خريداري شده بود چه بلايي سر يكي از قديمي‌ترين و پرطرفدارترين تيم ايران مي‌آمد. بررسي «اهليت» شايد چندان هم بد نبود كه باشگاهي با اين قدمت و سابقه را بدون بررسي به شخصي واگذار نكنند...

** چرا پرطرفدارترين رشته ورزشي كشور در موزه ملي ورزش جايي ندارد؟/ انگار فوتبال براي مسئولان ورزش زن‌باباست!
وبسايت خبري «مشرق» در گفت و گو با «اصغر شرفي» نوشت: آئين افتتاح موزه ملي ورزش، المپيك و پارالمپيك عصر دوشنبه 30 ارديبهشت 98 با حضور اسحاق جهانگيري معاون اول رئيس جمهور در كميته ملي المپيك برگزار شد. موزه‌اي كه در آن از هر رشته ورزشي به سهم خودش مي‌شد كم يا زياد آثاري در موزه ديد ولي آنچه باعث تعجب است غيبت فوتبالي‌ها در اين موزه بود.

اصغر شرفي در گفت و گو با مشرق، درباره چرايي كم توجهي به فوتبال در چنين سطحي كه موزه ملي ورزش، المپيك و پارالمپيك افتتاح شده است حرف زد و دليلش را در حضور اشتباهي رؤسا و مديران حضار در ورزش دانست. وي ابتدا درباره موزه ورزش ملي ايران بدون حضور فوتبالي هايش اظهار داشت: اگر قرار بود نگاه به فوتبال درست باشد كه تا امروز درست شده بود. اين موزه‌ها را افرادي راه اندازي كرده اند كه كارشان اين نيست. شغل شان اين نيست و بايد جاي ديگري باشند ولي الان در ورزش هستند. با وجود اين افراد در ورزش، بهتر از اين نمي‌توان توقع داشت. اينها در ورزش نبوده اند و نمي‌دانند كه چه چيزي به سود و چه چيزي به ضرر ورزش است. اين عده مدتي در ورزش هستند و بعد هم مي‌روند و هزاري هم كه از عملكردشان ايراد بگيرند به آنها برنمي خورد چون فقط دوست دارند كه حضور داشته باشند.

مربي اسبق تيم ملي فوتبال كشورمان در المپيك 1976 كانادا خاطر نشان كرد: شما امروز به وضعيت معيشت مردم نگاه كنيد! ببينيد مردم با اين گراني‌ها چه وضعيتي دارند؟ يكي از اين وزرا به من بگويد كه واقعاً شب راحت مي‌خوابد؟ در ورزش هم يكي مانند همين افراد را قرار داده اند كه شغل اصلي اش ورزش نبوده و نمي‌داند جايگاه هر رشته‌اي چيست و كجاست.

شرفي با اشاره مجدد به بحث غيبت جايگاه درخور فوتبال در موزه موزه ملي ورزش، المپيك و پارالمپيك خاطر نشان كرد: من مسئول نيستم كه بگويم چرا فوتبال در موزه ورزش جايي نداشته است. اگر همين مقدار فوتبال را نيز از ورزش بگيرند اندك نشاط اجتماعي هم از اين مملكت مي‌رود. الان فوتبال در همه دنيا پرطرفدارترين ورزش است. همه جا باعث سربلندي مملكت مي‌شود و شور و شادي را به اجتماع وارد مي‌كند و مشكلات را كمرنگ و باعث افتخار مردم مي‌شود. شما كجا و چطور مي‌خواستيد اسم ايران را مطرح كنيد آنطور كه در جام‌هاي جهاني همه دنيا ايران را ديدند؟

پيشكسوت فوتبال كشورمان درباره حضور رئيس فدراسيون فوتبال در آئين افتتاح موزه ملي ورزش، المپيك و پارالمپيك گفت: مهدي تاج در خواب هم نمي‌ديد در اين جايگاه باشد. همين كه در فدراسيون است برايش كافيست. براي همين كاري با فوتباليست‌ها ندارد. او در اين مراسم بوده ولي نه براي دفاع از فوتبال. فقط سه تا عكس يادگاري گرفته و تصويرش در كتاب سال ورزش هم مي‌افتد و به خانواده اش نشان مي‌دهد و به آن مي بالد.

** چرا در ايران نبايد فدراليسم پا بگيرد؟/ حرف هاي خاتمي عجيب است
پايگاه خبري تحليلي «نامه نيوز» در گفت‌وگو با عطاءالله عبدي، استاد ژئوپلتيك و جغرافياي سياسي، نوشت: سخنان اخير محمد خاتمي درباره فدرال اداره شدن ايران واكنش‌هاي زيادي را به همراه داشت؛ به‌نحوي كه كتر سيدجواد طباطايي، استاد برجسته دانشگاه و ايران‌شناس شهير به تندي عليه او تاخت و در نامه‌اي خطاب به رئيس‌جمهور اسبق نوشت كه بهتر است در اين امور نظر ندهيد.

عطاءالله عبدي، باور دارد كه فدراليسم مي‌تواند آثار بسيار مخربي براي كشور ايران داشته باشد. او درباره تبيين ابعاد موضوع فدراليسم در ايران به «نامه‌نيوز» گفت: «ما بايد ببينيم كه فدراليسم در چه زمان و چه مكاني مي‌خواهد رخ بدهد؛ وقتي از فدراليسم سخن مي‌گوييم بايد وجوه تاريخي و ژئوپلتيك سرزمين موردنظر لحاظ شود. نخستين نيروهايي در دوران معاصر بر بحث فدراليسم تأكيد كردند چپ‌ها بودند كه بعدها گروه‌هاي قومگرا و تجزيه‌طلب نيز فدراليسم را گامي ميانه براي نيل به جدايي ايران ديدند. تكليف با آنها مشخص است و اگر قومگرايان مدام بر فدراليسم تأكيد كنند، تعجب نمي‌كنيم زيرا هدفشان تجزيه ايران است اما متأسفانه چنين ديدگاهي از زبان برخي از دانشگاهيان و شخصيت‌هاي برجسته سياسي شنيده مي‌شود كه ظاهرا نسبتي با جدايي طلبان ندارند و خود را دلسوز مردم و كشور ايران معرفي مي‌كنند».

اين استاد دانشگاه درباره عللي كه فدراليسم نبايد در ايران اجرا شود، افزود: «وقتي از فدراليسم سخن مي‌گوييم بايد توجه داشته باشيم كه وجود عنصر چند ملت ضروري است. يعني يك زماني چند ملت مي‌خواهد يك كشور بزرگ‌تر شكل دهند، به سمت شيوه فدراليسم مي‌روند تا شايد از مزاياي يك كشور بزرگ‌تر استفاده كنند و به اهداف نظامي، سياسي يا اقتصادي خاصي برسند. در چنين سيستمي هر زماني كه واحدهاي كوچك‌تر با واحد بزرگ به مشكل برخورد مي‌تواند جدا شود كه به آن مصالحه موقت نيز مي‌گويند؛ بنابراين جدايي در سيستم فدراليسم به شدت محتمل است. حالا افرادي مانند آقاي خاتمي كه بحث فدراليسم را مطرح مي‌كند، بايد پاسخ بدهد كه آيا به‌طور غيرمستقيم مي‌گويد كه ايران چند مليتي است؟ هيچ گزاره تاريخي وجود ندارد كه سرزمين ايران چند ملتي است. به‌طور قطع مي‌توان گفت كه ايرانيان از دوره ساسانيان تحت يك ملت واحد زندگي كرده‌اند و شاهد مثال آن متوني مانند شاهنامه است كه در اختيار همگان قرار دارد. فراموش نكنيم كه مناطق قفقاز، آسياي مركزي و افغانستان به اين دليل بود كه شيوه اداره سرزميني در آن مناطق فدرال بود. سخن گفتن از فدراليسم در شرايطي كه عموم گروه‌هاي زباني ما در مناطق مرزي زندگي مي‌كنند و دولت‌ها يا گروه‌هايي در آن سوي مرزها بي‌وقفه در پي تجزيه ايران هستند؛ واقعا عجيب است».

عبدي درباره تفاوت‌هاي فدراليسم قومي و اداري نيز گفت: «دو نوع فدراليسم وجود دارد؛ يكي فرداليسم قومي و ديگري فدارليسم كاركردي يا اداري است. در سال‌هاي اخير آقاي محسن رضايي از شيوه دوم تحت عنوان فدراليسم اقتصادي نيز ياد كرده است اما وقتي به نظرات او نگاه مي‌كنيم، درمي‌يابيم كه او نيز نگاه قوميتي دارد. اساسا اين نگاه كه راه توسعه از فدراليسم مي‌گذرد غلط است. مگر فرانسه با يك سيستم كاملا متمركز توسعه‌يافته نيست؟ يا كشورهايي مانند ايتاليا، ژاپن و نروژ توسعه‌يافته نيستند؟ كساني كه از فدراليسم در ايران سخن مي‌گويند بهتر است به وضعيت كشوري مانند پاكستان نگاه كنند يا توجه داشته باشند كه فدراليسم در نيجريه آفتي بر جان اين كشور شده است».

** محمد غرضي: هر كسي جاي روحاني بود به همين وضع دچار مي‌شد/ چه كسي قبول دارد شريط فعلي مانند دوران جنگ است؟
پايگاه خبري تحليلي «نامه نيوز» در گفت وگو با محمد غرضي، نوشت: هم اكنون وقتي پاي صحبت هاي منتقدان دولت بنشينيم توضيحات دولت در رسيدگي به مشكلات كشور را توجيه مي دانند و با اشاره به زمان جنگ تحميلي معتقدند «دولت روحاني كارآمدي لازم براي اداره كشور را ندارد». البته اين نقدهاي تند به گوش حسن روحاني هم رسيده، او در ديدار با فعالان سياسي كشور گفت «در زمان جنگ مشكل بانك، فروش نفت و واردات و صادرات نداشتيم و تنها تحريم ما، تحريم خريد سلاح بود اما امروز دشمنان محدوديت هايي را براي فعاليت هاي بانكي كشور و هزينه هاي اضافي را بر نقل و انتقالات مالي كشور تحميل كرده اند، اين مشكلات در حوزه هاي فروش نفت، محصولات پتروشيمي، فولاد و كشاورزي نيز اثرگذار است».

محمد غرضي گفت: وقتي كه استعداد كشور را در دهه 90 با دهه شصت مقايسه مي كنيم تمامي آمار و ارقام از رشد خيلي بالاي كشور دارد. آن زمان ذوب آهن اصفهان به زحمت 500 هزار تن آهن توليد مي كرد اما حالا آمار روي 20 ميليون تن است. آن زمان تقريبا هيچ شهري گاز نداشت اما الان روزي 700 ميليون مترمكعب گاز در كشور توزيع مي شود. آن زمان 5-6 ميليون خانه مسكوني بيشتر نبود اما الان 25 ميليون خانه مسكوني در كشور داريم. از اين دست آمار بسيار داريم.

وي ادامه داد: آن موقع تمامي استعداد كشور در جنگ بود، امروز تمامي استعداد كشور در سياست است. بالاخره دولت فاصله اش از مردم زيادتر شده است، در دهه شصت دولت، مجلس و قوه قضائيه اگر حرفي مي زدند معارض كمتر داشت اما امروز معارض دارد. البته اين اتفاق مثبت است چون توانايي كشور در ارزيابي قدرت سياسي بالاتر رفته است. مردم در صحنه اداره كشور بسيار بسيار فعال هستند.

غرضي تأكيد كرد: در دهه شصت آمريكا، اروپا و شوروي همه طرفدار صدام بودند، امروز قدرت سياسي توانسته بين اروپا با آمريكا و در آمريكا بين حزب دموكرات و حزب جمهوري خواه فاصله بياندازد، در دهه شصت چيني ها خيلي وزنه سياسي نبودند و در حد يك وزنه اقتصادي محسوب مي شدند اما امروز چيني ها و ديگران حرف مي زنند و به نفع ايران ميدان داري مي كنند.

اين فعال سياسي يادآور شد: نارضايتي مردم از دولت بيشتر از دهه شصت شده است، اگر در دهه شصت مردم از دولت ناراضي بودند مي گفتند جنگ است ولي معتقدم هر كسي جاي آقاي روحاني بود به همين وضع دچار مي شد چون از دهه شصت تا كنون شدت گرفتاري عمومي افزون شده و اين مسئله هزينه هاي دولت چندبرابر كرده است. با وجودي كه دولت دائم امكانات مردم را براي تأمين هزينه ها مصادره مي كند اما باز از پس هزينه ها بر نمي آيد.

** چرا «تكرار مي‌كنم» خاتمي تاثيري ندارد؟/ ناصري: باور به ناكارآمدي راي مردم در تاريخ انقلاب بي‌سابقه است
وبسايت خبري رويداد24 در گفت و گو با عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاح طلب، نوشت: انتخابات مجلس يازدهم پيش روست؛ اصلاح طلبان همچنان نگرانند مبادا مردم پاي صندوق‌هاي راي حاضر نشوند. اين نگراني بيشتر به خاطر عملكرد دولت نزديك به اصلاحات در سال‌هاي اخير بوده است؛ عملكردي كه صداي حاميان دولت را نيز بلند كرده و علاوه بر آن باعث شد بخشي از مردم شعار دهند «اصلاح طلب اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا»

سيد محمد خاتمي پيش از اين در نامه‌اي سرگشاده، 15 راهكار براي خروج از بحران پيشنهاد داد؛ در آن نامه به تصميماتي براي وحدت ملي و تغيير نگاه صدا و سيما، ايجاد فضاي باز سياسي، برداشتن حصر و آزادي زندانيان سياسي و مواردي از اين دست اشاره بود؛ اين نامه البته پاسخي نيافت تا در روزهاي اخير خاتمي لب به اعتراض بگشايد و بگويد «من اگر تكرار هم كنم، مردم ديگر راي نمي‌دهند»

عبدالله ناصري عضو بنياد باران و فعال سياسي اصلاح طلب سخنان سيد محمدخاتمي را تحليل كرده و گفته سال 94 و 96 نقش آقاي خاتمي در پيروزي اصلاح طلبان بسيار موثر بود و شايد به جرات بتوان گفت همانند تاثير كاريزماتيك آقاي خاتمي را در سال‌هاي اخير وجود نداشته استم. طبيعتا آن حضور باشكوه مردم در پاي صندوق‌هاي راي و حتي كساني كه انتخابات را تحريم كرده بودند، به مراتب انتظارات را از جريان اصلاح‌طلب بيش از پيش مي‌كرد، اما متاسفانه نه دولت، نه فراكسيون اميد و شوراي شهر، عملكردي كه انتظارات را برآورده كند از خود نشان ندادند. از سوي ديگر هيچ سالي مثل سال 96 به بعد نبود كه مردم و نخبگان سياسي از ناكارآمدي راي خودشان مطمئن شوند.

ناصري ادامه داد: باور به ناكارآمدي راي مردم در تاريخ 40 ساله انقلاب بي‌سابقه است. اتفاق ديگري كه در عرصه بين المللي رخ داد شروع دوباره تحريم‌ها و خروج آمريكا از برجام بود و شرايط را كمي بيش از پيش سخت‌تر كرد و متاسفانه به دليل ضعف تيم اطلاع رساني دولت اين باور به مردم تلقي شد كه اگر برجام امضا شود تمام مشكلات چندساله كشور حل خواهد شد، متاسفانه آقاي روحاني نتوانست اين مورد را به خوبي مديريت كند و چنين القايي در جامعه صورت گرفت و باعث شد اعتماد مردم به دولت و اصلاح‌طلبان دچار خدشه شود. با توجه به همه اين شرايط آقاي خاتمي متوجه اين تحول و تغيير نگرش در عرصه اجتماعي شدند و باعث شد تا چنين حرفي را بزنند.

اين فعال سياسي با بيان اينكه اگر تحولي در عرصه بين الملل رخ ندهد، مردم به «تكرار مي‌كنم‌ها» توجه‌اي نمي‌كنند، تصريح كرد: البته بگذريم كه بخشي از جامعه نگاهشان به صندوق‌هاي راي، نگاهي ديني و شريعتي است و تحت هر شرايطي پاي صندوق‌هاي راي حاضر مي‌شوند، اما بخشي ديگر از جامعه چنين تصوري را ندارند، اما بايد بگويم انتخابات سال 98 و 1400 نقطه عطفي در مشاركت مردم خواهد بود. به نوعي كه يا حكومت خواهد پذيرفت كه در عرصه ملي و بين المللي تحولات اساسي و ساختاري جدي را ايجاد كند كه مردم تحول را ببينند و بپذيرند يا اينكه حكومت نخواهد پذيرفت كه تحولي را ايجاد كند، دو انتخابات روبرو را يك چالش بزرگ در 40 سال انقلاب مي‌دانم.

** مطالباتي فراتر از اينستكس
جامعه خبري تحليلي «الف» در اين گزارش نوشت: از آغاز برجام تابه‌حال يكي از نكاتي كه بارها موردتوجه منتقدين آن قرارگرفته، تفكيك نكردن اروپا از آمريكا در برخورد با ايران است. نكته‌اي كه پس از خروج آمريكا از برجام تأكيد دوچندان رهبر انقلاب بر اعتماد نكردن به اروپا را در پي داشت. با توجه به بيانات مقام معظم رهبري انتظار مي‌رفت كه دولت بعد از خروج آمريكا از برجام سياست اقدام متقابل را در قبال ديگر اعضاي حاضر در برجام براي جبران خسارات وارده به آن داشته باشد؛ اما آنچه پس از گذشت يك سال از خروج آمريكا از برجام رخ داد، انفعال دولت براي جبران خسارات وارده به برجام بود.

* روند نزولي حمايت اروپا از برجام، حاصل انفعال دولت
حاصل انفعال دولت در برابر خروج آمريكا از برجام، اجرايي شدن تحريم‌هاي آمريكا يكي پس از ديگري و تضعيف عزم اتحاديه اروپا براي جبران خروج آمريكا از برجام بود. البته اين عزم در ابتدا توسط منتقدين پوشالي خوانده شد ولي دولت همچنان با سياستي منفعلانه در انتظار نتايج آن بود. اتحاديه اروپا در ابتدا قصد خود را پوشش تمام خلأهاي حاصل از خروج آمريكا از برجام اعلام كرد؛ اما در ادامه گستره اين عزم به حوزه نفت و گاز كاهش يافت، در انتها نيز به گستره كالاهاي مشروع (غذا و دارو) كاهش يافت. در كنار كاهش گستره وعده‌ها، ابزارهاي اجراي اين وعده‌ها هرچه گذشت ضعيف‌تر شد به‌طوري‌كه از يك نظام حقوقي حامي شركت‌هاي همكار ايران به اينستكس كه اتاق تسويه‌اي بيش نيست ختم شده است. اتاقي كه از منظر رهبر انقلاب شوخي تلخ اروپا براي حمايت از ايران است.

* طلبكار شدن اروپا، حاصل واكنش ضعيف دولت به انفعال اروپا
حال پس از گذشت يك سال دولت براي به دست آوردن اينستكس كه هيچ‌گونه حمايتي از ايران در برابر تحريم‌هاي آمريكا انجام نمي‌دهد دست به سياست اقدام متقابل زده است. همان‌طور كه بيانيه شوراي عالي امنيت ملي نشان مي‌دهد دولت مهلت 60 روزه‌اي براي شروع فرآيند حمايت اروپا از ايران تعيين كرده است. دولت براي ترغيب اروپاييان به حمايت، در چارچوب برجامي كه ايران به‌تنهايي در آن حضور دارد اقدام متقابل انجام داده است.

پس‌ازاين واكنش دولت پس از گذشت يك سال از خروج آمريكا از برجام، اروپاييان هرگونه اولتيماتوم را رد كردند. اروپاييان همچنين اجرايي شدن اينستكس را به اجراي كامل تعهدات ايران در برجام مشروط كردند. درواقع اروپايي كه به دليل اجرا نكردن تعهدات خود در برجام بدهكار ايران بود، حال طلبكار ايران شده است. طبق ضميمه‌ي 2 برجام اروپا متعهد شده كه فروش نفت، فرآورده‌هاي نفتي و پتروشيمي، تجارت ارز، طلا و فلزات گران‌بها، خودروسازي، بندرها و كشتيراني، بيمه و خدمات كارگزاري بانكي و ... را تضمين نمايند.

* استفاده از اينستكس در ارتباط با ديگر كشورها، همراهي با تحريم است
نكته‌اي كه در كنار اين اتفاقات بسيار تعجب‌برانگيز است، تلاش هم‌زمان دولت و اروپاييان براي ورود كشورهاي غيراروپايي به سازوكار اينستكس است. طبق گزارش رويترز اروپا قصد دارد چين و هند را وارد سازوكار اينستكس كند. با توجه به اظهارات اروپاييان و مقامات روسي، اينستكس توان دور زدن تحريم‌هاي آمريكا را ندارد. با اين اوصاف پياده‌سازي اينستكس در ارتباط با كشورهاي ديگر مي‌تواند تحريم‌هاي آمريكا را گسترده‌تر كند زيرا ارتباط بين نظام‌هاي مالي ايران و ديگر كشورها را قطع خواهد كرد. درواقع در اينستكس، طرف ايراني تبادلات خود را ثبت مي‌كند و طرف اروپايي نيز تبادلات طرف خود را، در انتهاي بازه زماني مشخص حساب‌ها تسويه مي‌شود. با توجه به اينكه قابليت اينستكس فقط در حد يك اتاق تسويه است، ارتباط بانكي بين ايران و اروپا برقرار نمي‌شود. نكته ديگر، خصوصي بودن اين شركت است كه منجر به تبعيت آن از تحريم‌هاي آمريكا، به دليل نبود حاكميت دولت مي‌شود. درنتيجه پياده‌سازي اين ساختار در ارتباط با ديگر كشورها منجر به قطع ارتباط نظام‌هاي مالي دو كشور و افزايش فشار تحريم‌ها بر ايران مي‌شود.

پژوهشم**1699**9131