در این یادداشت آمده است: گردشگری در ایران پس از انقلاب صنعت جدیدی به حساب می آیدکه شاید بشود گفت هنوز به یک صنعت به صورت واقعی تبدیل نشده است و یا به صورت خیلی نامتوازن در سطح کشور شکل گرفته است.
واقعیت آن است کشورما در این زمینه به ویژه در حوزه جذب گردشگران فرامرزی در مقایسه با برخی کشور های همسایه با توجه به ظرفیت ها و داشته های جذاب فراوان ایران موفقیتی کسب نکرده است.
در حوزه گردشگری داخلی نیز یک روند عقیم شکل گرفته است که بیشتر شامل یک کریدور شمالی جنوبی است و سایر بخش های کشور آن طور که باید و شاید از این مهم بهره نبرده اند.
دولت ها در چهار دهه گذشته عملاً برنامه جامعی برای توسعه گردشگری نداشته اند و تنها از اواخر دولت دهم و دولت های یازدهم و دوازدهم است که تا حدودی شاهد حضور دولت به صورت کمی جدی تر در این وادی بوده ایم که آن هم بیشتر به خاطر شرایط اقتصادی ناشی از فضای تحریم بوده است.
در این سال ها دولت برای جبران بخش هر چند کوچکی از منابع ارزی مورد نیاز کشور آن هم با یک نگاه نیم بند به این حوزه پرداخته است و حتی در این سطح هم موفقیت هایی به دست آورده است.
شاید بتوان سه عامل اساسی را علت اصلی عدم توجه به توسعه گردشگری در ایران دانست، در وهله اول نگاه فرهنگی و مذهبی غالب در کشور به مقوله گردشگری بوده است که هزینه های اجتماعی و سیاسی خاص خود را برای مدیران و دولت مردان به دنبال داشته است، بطوری که جسارت برنامه ریزی منسجم و حضور پررنگ در این حوزه را از مدیران گرفته است.
اتفاقی که منجر به شکل گیری یک کریدور داخلی شمال جنوب و گردشگری مذهبی در شهر مشهد به صورت کلی شده است و سایر نقاط کشور حتی به لحاظ چرخش گردشگر داخلی دچار عقب ماندگی شده اند. مانع دیگر را می توان ناشی از سیاست خارجی حاکم بر دولتهای مستقر دانست که حداقل در سه دهه گذشته از فراز و فرودهای زیادی برخوردار بوده است، این خود بخش مهمی از گردشگری خارجی را با نوسان همراه کرده است و حتی در مواقعی سبب اعمال محدودیت هایی برای سفر گردشگران خارجی به ایران شده است البته این بی ثباتی و تغییر نوع نگاه در سیاست خارجی و نیز تعدد نهادهای تصمیم گیر که غالباً هم رای هم نیستند باعث شده تا نتوان بازار روشنی را برای گردشگران خارجی در ایران به درستی ترسیم کرد.
اما مهم ترین عامل که مانع جدی برای توسعه گردشگری در کشور بوده است را می توان نفت و درآمدهای حاصل از آن توصیف کرد. اصولاً دولت ها در این سال ها به پشتوانه درآمدهای سرشار نفتی بهایی به گردشگری نداده اند و پول مفت نفت را به برنامه ریزی پر هزینه و دردسرساز در این حوزه ترجیح داده اند. آنچه که منجر به تغییر رفتار دولت ها در این حوزه شده است و به خوبی میتوان تحلیل نمود، شرایط اقتصادی ناشی از تحریم و مشکلات پیش آمده برای فروش و بازگشت دلارهای نفتی بوده که دولت ها را ضرورتاً در مسیر توسعه گردشگری قرار داده است.
در ۲ دولت گذشته این مساله به صورت کاملاً محسوسی قابل لمس است که با شروع دولت یازدهم و در اوج تحریم ها گردشگری به عنوان یک رویکرد توسعه ای در دستور کار قرار گرفت و برنامه ریزی های ناقصی نیز برای توسعه این صنعت به عنوان یکی از شعارهای دولت انجام شد.
با شکل گیری برجام و سرازیر شدن مجدد دلارهای نفتی باز این مساله در عمل از اولویت دولت خارج شد. کما اینکه در استان کرمانشاه نیز به تناسب کشور مدیران ارشد دولت حداقل در پنج سال گذشته بارها خدمات و گردشگری را محور توسعه استان توصیف کردند اما در عمل هیچ گام اساسی برای این حوزه برنداشتند و توسعه گردشگری با توجه به برخوردها و مانع تراشی هایی که شکل گرفت فراتر از یک شعار نبود.
در چند ماه اخیر نیز دوباره تغییر رفتار دولت در حوزه گردشگری با خروج آمریکا از برجام و آغاز تحریم های همه جانبه و تشدید مشکلات فروش و بازگشت دلارهای نفتی، کاملاً محسوس است. نگاه دولت و حتی مجموعه حاکمیت به گردشگری کاملاً خاص تر و ویژه تر شده است، شاید در هیچ برهه ای از چهار دهه گذشته این نگاه به گردشگری وجود نداشته است.
سخنان چند روز قبل مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت کاهش اتکای اقتصاد کشور به نفت و تاکید بر برنامه ریزی و حرکت در این مسیر برای رسیدن به این هدف مهم و در کنار آن سخنان اخیر رئیس جمهوری که بخش مهمی از آن بر ضرورت توسعه گردشگری تاکید داشت خود گواهی بر این مدعاست.
در حوزه استان کرمانشاه نیز استاندار کرمانشاه از چند ماه گذشته حضور بسیار جدی تری را در حوزه گردشگری داشته است و تلاش برای تکمیل پرونده ثبت جهانی اورامانات، رایزنی برای میزبانی رویداد بینالمللی گردشگری روستایی ۲۰۲۰ و پیگیری مستمر مباحث گردشگری و… نشان از عزمی است که حداقل در یک دهه گذشته وجودنداشته است.
در دیداری که چند روز گذشته با آیت الله علما نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه داشتیم، ایشان نیز با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری، با وجود همه نگرانی ها و تاکید بر مقابله با آسیب های فرهنگی، توسعه گردشگری را جایگزینی مناسب برای اقتصاد نفتی کشور توصیف کرد. این تغییر رفتار در نگاه توسعه ای مسئولان بدون شک بی تاثیر از شرایط اقتصادی این روزهای کشور نیست.
اتفاقی که ضرورتاً یک فرصت برای توسعه گردشگری ایجاد کرده است. فرصتی که در صورت برنامه ریزی مناسب و منسجم، همراهی همه بدنه دولت و نهادهای قدرت و نگاه بازتر به برخی محدودیت های فرهنگی می تواند برای یک بار هم شده توسعه را در مسیر درست خود قرار دهد. نه اینکه وابسته به شل و سفت شدن شیرهای نفت باشد.
۸۰۶۶
نظر شما