۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۳:۱۲
کد خبر: 83326323
T T
۵ نفر
پیش بینی رفتارشناسان از آینده فوتبال ایران؛ هولیگانیسم در راه است

تهران- ایرنا- کارشناسان حوزه علوم رفتاری در تبین خشونت‌های فوتبالی لیگ هجدهم تاکید کردند: بستر ظهور ستاره ها و نبود راهکار برای کنترل خشم به ۲ عامل مهم برای رشد و گسترش هولیگانیسم فوتبالی تبدیل شده است.

عدم توجه به آموزش، بستر رشد ستارگان ورزشی، استفاده نکردن از پلیس آموزش دیده، نبود نشاط اجتماعی و اجرایی نشدن قوانین برای بازدارندگی از جمله کلید واژه‌هایی بودند که در میزگرد بررسی خشونت‌های فوتبالی ایرنا از سوی ۲ نفر از کارشناسان حوزه علوم رفتاری مورد استفاده قرار گرفت. «مجید ابهری» نظریه پرداز علوم رفتاری و «مجدالدین مستعان» روانشناس ورزش در این میزگرد حضور داشتند.
آنان با یادآوری پیش زمینه‌های تاریخی هیجان در مردم ایران عنوان کردند: ایرانیان مردمی هیجانی هستند. جبنه های مثبت این نوع رفتار در برخی از مواقع موجب شکل گیری حماسه نظیر فتح خرمشهر خواهد شد و در برخی از مواقع بُعد منفی آن مانند خشونت‌های فوتبالی بروز می‌کند.

ابهری: رفتار تماشاگران هدایت شده است نه خودجوش
از لحاظ رفتار شناسی هیچ ورزشی به اندازه فوتبال به افراد هیجان تزریق نمی‌کند و این هیجان تنها به سکوها مربوط نمی‌شود بلکه تمام ارکان فوتبال با آن سر و کار دارند. فراموش نکنیم در تمامی کشورها این هیجان وجود دارد اما چگونگی کنترل این هیجان‌ها مهم است؛ کنترلی که اگر با برنامه و هدفمند شکل گیرد انگلیسی‌ها موفق شدند فوتبال پر حاشیه خود را به یکی از آرام ترین فوتبال های سطح دنیا تبدیل کنند.
در شرایط کنونی هیجان و خشونت‌های فوتبالی به هولیگانیسم تبدیل شده است. به رفتارهای ناهنجار و تخریب گرانه و ناهنجار در زمان برگزاری رقابت‌ها، هولیگانیسم فوتبال گفته می‌شود و شکستن وسایل عمومی و تخریب ورزشگاه‌ها نمودهای بارز آن هستند.
رفتارهای ناهنجار فوتبالی در ایران در حال گسترش است و عدم ارائه راهکار برای کنترل خشونت موجب شده تا فوتبالی که باید الگوی مناسب برای جوانان و نوجوانان باشد به الگویی نامناسب برای آنان بدل شود؛ یعنی کسی که می‌خواهد پولدار و معروف شود دنبال فوتبالیست شدن است و این همان زور زدن برای رسیدن به یک جایگاه است و ابزار رسیدن به این جایگاه مهم نیست.
همچنین فوتبالیست‌ها در بین خود نیز احساس تبعیض می‌کنند زیرا با وجود جوانان مستعد، تمام افراد به جایگاه واقعی خود نمی رسند. ما چرا باید با وجود این استعدادها، دنبال وارد کردن دورگه‌ها و … در فوتبال باشیم!؟ استخدام بازیکن دورگه، برای کشورهای حاشیه خلیج فارس مناسب است که جمعیت شأن حتی به اندازه یک استان ایران نیست.
همچنین فوتبال به وسیله تسویه حساب تبدیل شده است که نمود واقعی آن را می‌شود در دربی‌ها دید؛ شروع و اتمام این بازی در کشور همراه با استرس است و علت این کار را باید در تیتر و تبلیغات روزنامه‌های زرد جستجو کرد که فضا را برای تنش آماده می‌کنند.
مافیایی که پشت این تحریک‌ها خوابیده است را باید نخستین دلیل تأثیر گذار در رفتارهای ناهنجار بدانیم.
مدیریت غیر متمرکز در فوتبال از دیگر دلایل خشونت‌ها است. سی و پنج سال پیش به برخی از باشگاه‌ها پیشنهاد کردم که روانشناس در کنار تیم باشد و باید این فرد متخصص و مجرب باشند تا بازیکنان به الگوهایی مثبت تبدیل شوند، اما این کار صورت نگرفت و خود بازیکنان الگو منفی شدند و تماشاگران هم از آنان تأثیر می‌پذیرند.
لیدرها نیز از این حوادث دور نیستند و در متشنج کردن جو ورزشگاه دخالت دارند. لیدرها و افرادی که پشت تحرکات فوتبال وجود دارند نه تنها خشونت فوتبالی را هدایت می‌کنند بلکه رفتارهای ناهنجار را به سمت مسائل قومی می‌برند که در نهایت به بردن پرچم دیگر کشورها در ورزشگاه خواهند رفت.
البته این اتفاقات خودجوش نیست بلکه هدایت شده است و این حرف را براساس چهل سال تجربه رفتار شناسی مطرح می‌کنم.
اگر روانشناس کنار تیم باشد بدون شک رفتارهای ناهنجار کمتر می‌شود. اما زمانی که رفتار تماشاگران از جایی دیگر هدایت شود که در زمین نیست، نشان می‌دهد که پشت این کارها افرادی هستند که نان آنان از فوتبال است.
اما یکی از مهمترین دلایل برخی از رفتارهای ناهنجار هواداران استفاده از پلیس‌های آموزش ندیده است. بدون شک حضور پلیس بدون آموزش در جریان رقابت‌ها و عکس العمل او در برابر واکنش تماشاگران می‌تواند در نظم ورزشگاه‌ها نقش فراوانی داشته باشد.
برای مهار این خشونت‌ها، آموزش و فرهنگ سازی که به وسیله آن خشونت فوتبال در انگلیس کنترل شد در ایران به حلقه مفقوده تبدیل شده است و تنها شعار آن سر داده می‌شود اگر هم قدمی برداشته شود ناقص است و کارایی لازم را ندارد.
وقتی ستاره ورزشی با هواداران صحبت می‌کند بدون شک زمینه هنجار سازی فراهم می‌شود اما زمانی که بازیکنان در زمین با هم درگیر می‌شوند انتظار نداریم که حرف آنان برد لازم را داشته باشد.
فرضیه رفتارشناسانه «کبریت و انبار باروت» مصداق اتفاقات کنونی فوتبال ایران است. رفتارهای ناهنجار فوتبالی تنها در استادیوم‌ها خلق نمی‌شود بلکه مجموعه‌ای از عوامل است که در نهایت در یک بازی فوتبال واقعیت خود را نشان می‌دهد.
یکی از دلایل این رفتارها کمبود نشاط اجتماعی در جامعه و جای خالی تعریف فرهنگ شادی است. تا زمانی که تنها راه نشاط جوانان فوتبال باشد خشونت‌ها ادامه دارد خشونت‌هایی که یک سر آن در جیب مافیا است؛ مافیایی که درآمد کلانی از فوتبال و نقل و انتقالات آن دارد.
هزینه کم مواد مخدر موجب شده تا شادی جوانان در مصرف گل و مواد مخدر خلاصه شده، در حالی که هزینه‌های گزاف محیط‌های ورزشی مانند شنا و پینت بال موجب شده تا چنین ورزش‌هایی با عدم استقبال جوانان مواجه شوند.
این گرانی در حالی است که مصرف ۱۰ هزار تومان گل برای یک روز چند جوان کافی است. گرانی نشاط اجتماعی و فراهم نبودن بستر برای آن موجب شده تا ورزشگاه‌ها به جایی برای شعار و رفتارهای ناهنجار تبدیل شود.
در حالی که هزینه نشاط اجتماعی در ایران گران است زمان دسترسی به مواد مخدر در کشور کمتر از ۱۵ دقیقه است و نوجوان به راحتی می‌تواند به آن دسترسی داشته باشد؛ دسترسی که مصرف آن در نهایت به خلق نشاط کاذب در فرد تبدیل خواهد شد.
نخستین کار برای کنترل خشونت، کنترل لیدرها است؛ لیدرهایی که جایگاه آنها در سطح تصمیم گیری برای باشگاه است. اگر این افراد کنترل شوند بسیاری از اتفاقات در سکوها کنترل خواهند شد.

مستعان: بینشی برای فرهنگ سازی وجود ندارد
فوتبال در دنیای امروز یک زبان مشترک ایجاد کرده و قومیت و فرهنگ‌های متعدد را به یک وجه اشتراک رسانده که سودمندی‌هایی را برای تمام دنیا دارد تا جایی که از ستارگان ورزشی به ویژه فوتبال برای تبلیغ رفتارهای خیرخواهانه استفاده می‌شود.
اما فضای کنونی فوتبال ما مریض است و کاش پیش از شکل گیری اتفاقات، مسؤولان از نظرات کارشناسان استفاده می‌کردند تا نظرات جنبه پیشگیرانه به خود می‌گرفت نه جنبه درمانی.
عوامل اجتماعی، فردی و ورزشی فراوانی در شکل گیری این خشونت‌ها سهیم است. دلایلی که می‌توان آن را در بحث آموزش، تیم‌های پایه و … جستجو کرد.
آموزش تنها به بازیکن و هوادار نیست بلکه مربیان باید تربیتِ بدنی و ذهنی فراوانی برای کنترل خشم ببینند. فدراسیون فوتبال درس‌های تئوری روانشناسی ورزش ندارد و همین دلیل موجب شده تا شاهد پیامدهای آن باشیم.
باید بین خشم و پرخاش تفاوت قائل شویم؛ هیجان درونی که تبدیل به رفتار نشده خشم به شمار می‌رود و رفتارهایی که در فوتبال به مرحله خشونت کلامی و فیزیکی می‌رسد پرخاشگری است که این ۲ برآمده از ژنتیک، خانواده و محیط زندگی فرد پرخاشگر است.

ابهری: باید بین خشم و پرخاش تفاوت قائل شویم؛ هیجان درونی که تبدیل به رفتار نشده خشم به شمار می‌رود و رفتارهایی که در فوتبال به مرحله خشونت کلامی و فیزیکی می‌رسد پرخاشگری است که این ۲ برآمده از ژنتیک، خانواده و محیط زندگی فرد پرخاشگر است. تئوری مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد «الگوهای مرجع» است و آنان کسانی هستند که برداشت و صحبت و رفتارشان بر ورزشکاران تأثیر دارد و فرد موقعیت‌های مختلف خود را با رفتار با آنان مقایسه می‌کند.
خشم همیشه در درون همه انسان‌ها است و به دنبال رها شدن است و این رها شدن به صورت مثبت و منفی است. ما باید در موقعیت‌ها این رها شدگی را به سمت مثبت و منفی سوق دهیم. بازیکنان زمین بر روی تماشاچی تأثیر فراوانی دارد و مهمترین اصل در موقعیت‌های مختلف سمت و سو دادن هیجان و انتقال آن به سکوها است.
در شرایط کنونی تعامل بین سکو و زمین تعامل خوبی نیست اگر این تعامل به درستی شکل گیرد بدون شک یار دوازدهم به معنای کامل تحقق پیدا می‌کند. ارتباط سکوها و زمین نیز ناشی از رفتار ستاره‌ها است.
لازمه ایجاد چنین تعاملی، آموزش و فرهنگ سازی است و به قول ژاپنی‌ها برای سرمایه گذاری در یک سده باید بر روی نیروی انسانی سرمایه گذاری کرد. این سرمایه گذاری باید با دانش باشد نه اینکه دانش در دانشگاه‌های انبار شود.
ما ضمن آنکه ابزار حرفه‌ای شدن در اختیار داریم باید نیاز حرفه‌ای نیز داشته باشیم؛ آیا در لیگ برتر چنین نیاز سنجی شکل گرفته است؟ افرادی که به عنوان مدیر فعالیت می‌کنند نسبت به فرهنگ سازی کار کرده‌اند؟ آیا پسوند فرهنگی در باشکاه ها کارایی دارد؟
چندین سال پیش محمد دادکان اعلام کرد گردش مالی فوتبال ایران ۴۰۰ میلیاردی است و در شرایط کنونی به هزار میلیارد نیز می‌رسد. آیا نباید درصدی از این گردش مالی به فرهنگ و فرهنگ سازی اختصاص داده شود؟ و اگر چنین اتفاقی رخ دهد چه تغییری به وجود می‌آید؟
دانش لازم برای فرهنگ سازی داریم اما بینش فرهنگ سازی مطمئن نیستم؛ این همان مشکلی است که سد برابر فرهنگ سازی در جامعه محسوب می‌شود.
برای فرهنگ سازی لازم نیست تنها بر روی رفتار تماشاگران مطالعه کرد بلکه مجموعه فوتبال متشکل از هواداران، ستاره‌ها، مربیان و مدیران است. لازم است در چرایی رفتار این مجموعه عوامل اجتماعی، فردی و زمینه‌ها در نظر گرفته شود.

یکی از موارد، باورها و برداشت‌های ورزشکار است که باید به صورت عمیق مورد توجه قرار گیرد. باید برای کنترل خشم مهارت‌های کنترل خشم مورد بررسی قرار گیرد و این کار به کمک روانشناس‌های ورزشی انجام می‌شود. همچنان که برای پنالتی و دریبل زدن مهارت لازم است برای کنترل خشم مهارت ننیز ضروری به نظر می‌رسد.
مربی در کنترل هیجان بازیکن تأثیر دارد. اگر مربی آموزش لازم را ببیند بدون شک کنترل هیجان انجام خواهد شد. اگر مربی هنجارشکنی کند بدون شک بازیکنان جوان رفتارهای بدتری از خود نشان خواهند داد. در لیگ برتر پسرفت در رفتار جای پیشرفت را گرفته است و در این زمینه نمی‌توان نقش مربی را کتمان کرد.
کنترل هیجان مربیان اساس و شرایط روانشناسی مربی است. تیم روانشناسی مربی ضرورتی بالاتر از تیم روانشناسی بازیکنان دارد چرا که مربی با زبان بدن بر تیم تأثیر فراوانی می‌گذارد.

مستعان: مربی در کنترل هیجان بازیکن تأثیر دارد. اگر مربی آموزش لازم را ببیند بدون شک کنترل هیجان انجام خواهد شد. اگر مربی هنجارشکنی کند بدون شک بازیکنان جوان رفتارهای بدتری از خود نشان خواهند داد. در لیگ برتر پسرفت در رفتار جای پیشرفت را گرفته است و در این زمینه نمی‌توان نقش مربی را کتمان کرد. ما الگویی برای کنترل رفتار خشونت‌ها نداریم و چرا این بی الگویی در فوتبال رواج پیدا کرده است هزاران فرضیه در مورد آن وجود دارد.
پایگاه اجتماعی و گذشته فرد در رفتارهای ستاره‌های ورزشی تأثیر دارد. بدون شک سبک زندگی و شیوه تربیتی بر زندگی قهرمان تأثیر دارد و زندگی شخصی بن مایه رفتار قهرمانی است.
ما انتظار زیادی از تماشاگران نباید داشته باشیم چون آنان از دل جامعه برخواسته اند. هیجان هم مثبت است که موجب شکل گیری حماسه در دفاع مقدس شد و هم منفی است که هیجان‌های کاذب فوتبال از آن دسته محسوب می‌شود. رفتار فرد از بستر جامعه بلند خواهد شد. ما برای اینکه بر رفتار افراد کنترل داشته باشیم باید بستر را بشناسیم. لازم است برای ایران و هیجان تماشاگران از الگوهای هیجانی استفاده کنیم. آموزش مهارت‌های ذهنی با الگوی هیجانی می‌تواند تأثیر فراوانی داشته باشد.
گردش پولی موجود در فوتبال موجب شده تا اصلاح ساختار برای فوتبال ایران سخت باشد و حتی از توان رئیس فدراسیون فوتبال خارج شود. این شرایط موجب شده تا قوانین به طور کامل در فوتبال ایران پیاده نشود بلکه کدخدا منشی و ریش سفیدی جای قوانین نوشتاری را بگیرد.
ورزشی *۲۰۵۲**۳۹۹۱*۹۱۱۸**

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha