گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجستهترین گزارشهای پایگاههای خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیدهای از این گزارشها را انتخاب و منعکس کرده است.
** رشد فوق العاده صادرات پتروشیمی و فولاد در اردیبهشت ماه / دارویی ها، لوازم خانگی و نفتیها لیدرهای بعدی بازار / سه مؤلفه موثر در چشم انداز بازار تا فصل مجامع
پایگاه خبری «تابناک» در گفت و گو با محمدرضا قاسمی، کارشناس بازار سرمایه بورس، نوشت: این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه با توجه به کاهش قیمت کامودیتیها که بازدهی سهمهای بزرگ را اندکی کاهش داده، تصریح کرد: این موضوع امیدواری به بازدهی صنایع کوچک را افزایش داده که افزایش نرخ این شرکتها با توجه به حاشیه سود پایین آنها، سودآوری آنان را به شدت افزایش خواهد داد.
تحلیلگر ارشد کارگزاری مبین سرمایه در خصوص وضعیت بازار تصریح کرد: که بازار در انتظار اصلاحی به سر میبرد، با سخنان و موضع گیریهای رئیس جمهور آمریکا موجب آن شد، در شرایط فعلی و تا اواخر خرداد یا اوایل تیر ماه ۳ نکته مثبت و مهم اقتصادی را در وضعیت داخلی و رفتار شرکتها شاهد خواهیم بود.
قاسمی افزود: نخستین مؤلفه بحث صورتهای سه ماهه شرکتها است که تا پایان تیر ماه، به بازار ارائه میشود و این گزارشها مطمئناً نسبت به سال گذشته خصوصاً در شرکتهای بزرگ رشد خوبی خواهد داشت. دومین مؤلفه مهم در رفتار داخلی شرکتها به گزارش ماهانه اردیبهشت ماه مربوط است که ارائه آن آغاز شده و مبالغ فروش خوبی نسبت به ماههای گذشته خصوصاً سال گذشته را شاهد خواهیم بود.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه آمار گمرک غیر از گروه آلومینیوم اندکی کاهش صادراتی را نشان داده، تغییرات چندانی در صادرات نداشتهایم، ولی در متانول، مس؛ پروپان و پنتان که از محصولات پتروشیمی پارس هستند، رشد فوق العادهای را شاهد بودیم، در آمار صادرات در فروردین ماه کاهشی را شاهد بودیم که در اردیبهشت ماه جبران شده و شاهد افزایش صادرات متانول، محصولات پتروشیمیها و فولادیها در این ماه، گزارشهای خوبی را در اردیبهشت ماه شاهد خواهیم بود. با توجه به برگزاری فصل مجامع و تقسیم سود در شرکتها، شاهد کاهش قیمت سهام شرکتها خواهیم بود که این موضوع عاملی برای جذابیت در دور بعدی رشد بازار خواهد بود.
** دیوار نوشتههای خرمشهر را بخوانید؛ صدام آمده بود که بماند!
وبسایت خبری «تابناک» در این گزارش در پاسخ به گزافهگویی جدید مشاور ولیعهد امارات در مورد خوزستان؛ نوشت: کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، که پس از شکل گیری خود، با تکیه بر قدرتهای بزرگ به دنبال تأمین امنیت بودهاند و به نوعی میتوان گفت مصرف کننده امنیت هستند، در مواقعی اظهاراتی مطرح میکنند که تناسب چندانی به قدرت واقعی آنها ندارد. یکی از این کشورها که در مواقعی پا را فراتر از مقدوراتش میگذارد و کشورهایی همچون ایران یا ترکیه را تهدید میکند، امارات متحده عربی است.
حاکمان امارات در چند سال اخیر به پشتوانه آمریکا و عربستان، اقدامات متهورانه بسیاری برای اثرگذاری بر تحولات منطقه انجام دادهاند که اکثراً نیز شکست خوردند؛ از جنگ در یمن تا تلاش برای راه اندازی کودتا در ترکیه. آنان اکنون پا را فراتر از هر زمانی گذاشتهاند و در توییتی که اخیراً مشاور ولیعهد ابوظبی منتشر کرده، وعده تشکیل «جمهوری الاحواز» را داده است.
«عبدالخالق عبدالله» که به شدت دیدگاههای ضد ایرانی را گسترش میدهد، در یک گزافه گویی آشکار نوشت: «به زودی دولت مستقل عربی با نام «جمهوری الاحواز» در «خلیج عربی» تأسیس خواهد شد».
این گزافه گویی عبدالخالق عبدالله با واکنش زیادی در توئیتر مواجه شد، تا جایی که یکی از کاربران توئیتر، در مطلبی بیرون راندن صدام از خرمشهر را یادآور شد و نوشت: کارل مارکس زمانی گفته بود، «تاریخ دوباره تکرار میشود؛ یک بار به صورت تراژدی و بار دیگر به صورت کمدی». زمانی که صدام با حمایت ۳۵ کشور از جمله شوروی، آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان به ایران حمله کرد و روی دیوارهای خرمشهر نوشت: «آمدیم که بمانیم» و این بار شما. بیدار شو عبدالله صدام مرده است!»
** پنتاگون تهدید ایران را بزرگنمایی میکند
تارنمای خبری «فرارو» در این گزارش آورده است: منابع اطلاعاتی آمریکا به برخی رسانههای این کشور گفتهاند که آنها علائمی از نصب شدن موشکها روی قایقها مشاهده کردهاند و موشکها آماده شلیک هستند. اما منابع آگاه به دیلیبیست گفتهاند که این ارزیابی درست نیست. وزارت دفاع آمریکا بدون ارائه هیچ گونه مدرکی ادعا کرد که جمهور اسلامی ایران در حملات به نفتکشها در بندر فجیره امارات نقش داشته است. علاوه بر این، مقامات نظامی آمریکا بار دیگر با استناد به تهدیدات ادعایی ایران، نیروهای اضافی دیگری به خلیج فارس اعزام کردند.
به گزارش فرارو، روز جمعه دولت دونالد ترامپ، اعلام کرد که برای مقابله با تهدید ایران، ۱۵۰۰ نیروی جدید به خلیج فارس اعزام میکند و بدون اجازه کنگره تسلیحات جدیدی به عربستان، امارات و اردن میفروشد. در همین روز، مایکل گیلدی، مدیر ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، ایران را به دست داشتن در حملات اخیر به بندر فجیره و تأسیسات نفتی عربستان متهم کرد. او طی یک نشست خبری در پنتاگون، بدون اینکه مدارکی ارائه کند، ادعا کرد: «ایرانیان گفتهاند که آنها قصد دارند تنگه هرمز را مسدود کنند. ایرانیان آن نفتکشها (در بندر فجیره) را هدف قرار دادند. ایرانیان از طریق نایبانشان در یمن، خط لوله نفتی در عربستان را زدند. ما میدانیم که آنها مستقیماً با آن نایبان ارتباط دارند. ما میدانیم که آنها با نایبانی در عراق که (به سفارت آمریکا در بغداد) راکت شلیک کردند، مستقیماً ارتباط دارند.»
گیلدی مدعی شد که آمریکا «گزارشهای معتبر متعددی» در اختیار دارد که نشان میدهد گروههای نزدیک به ایران قصد دارند به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه حمله کنند. این اولین بار است که یک مقام رسمی آمریکایی به طور علنی ایران را به داشتن نقش «مستقیم» در حملات اخیر متهم میکند. اما وقتی که از گیلدی پرسیده شد که چه مدرکی برای این ادعا دارد، پاسخ داد که آمریکا این اطلاعات را از منابع اطلاعاتی بدست آورده و نمیتواند مدارک آن را افشا کند. او در ادامه مدعی شد که پنتاگون میتواند «با اطمینان بسیار بالا» بگوید که ایران با حملات به منطقه سبز بغداد، نفتکشها و تاسیات نفتی سعودی ارتباط دارد.
در هفتههای اخیر، مقامات آمریکایی مکرراً ادعا کردهاند ایران برای حمله به نیروهای آمریکایی آماده میشود. در این زمینه، مقامات دولت ترامپ به موشکهایی استناد میکنند که روی قایقهای کوچک در خلیج فارس نصب شدهاند. منابع آمریکایی میگویند از این موشکها ممکن است برای حمله به تأسیسات نفتی در ساحل استفاده شود. اما کارشناسان مستقل در قوی بودن مدارک دال بر فعالیت موشکی ایران تشکیک میکنند.
برخی مقامات پنتاگون نگران هستند که شواهد مربوط به تصاویر ماهوارهای از تحرکات موشکی به اندازه کافی برای افکار عمومی متقاعدکننده نباشد. این نگرانی احتمالاً توسط گزارشهای متناقض اطلاعاتی بیشتر شده است. منابع اطلاعاتی آمریکا به برخی رسانههای این کشور گفتهاند که آنها علائمی از نصب شدن موشکها روی قایقها مشاهده کردهاند و موشکها آماده شلیک هستند. اما منابع آگاه به دیلیبیست گفتهاند که این ارزیابی درست نیست. همین روزنامه، در بحبوحه تنشهای ایران و آمریکا، به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکایی، گزارش کرد که جان بولتون، مشاور امنیت ملی، و سایر تندروهای دولت ترامپ، تهدیدات مرتبط با ایران را بزرگنمایی میکنند.
** چرا در مصرف اولیم
وبسایت خبری «عصرایران» با اشاره به اینکه روز اول خردادماه به نام روز بهرهوری و بهینهسازی مصرف نامگذاری شده است، نوشت: بر اساس آمارها ایران یکی از بزرگترین مصرف کنندگان انرژی دنیا محسوب میشود و ۴ برابر بیشتر از دیگر کشورها از انرژی میسوزاند! به راستی ما در ایران چقدر در بهره وری وسایل و بهینهسازی مصرف تلاش خود را میکنیم؟
در تعریف بهره وری آمده است استفاده مطلوب و بهینه از تمام امکانات، نیروها، سرمایهها، زمان، منابع و فرصتها در جهت تولید و عرضه خدمات که این عوامل توسعه بهره وری و در نهایت رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت. اینکه وظیفه دولتمردان چیست و باید در این راستا چه کارهایی انجام دهند نیاز به مباحث مفصلی دارد اما ما شهروندان در این رابطه چگونه میتوانیم عمل کنیم؟
متأسفانه در بسیاری از زمینهها به خوبی نمیتوانیم مدیریت مصرف داشته باشیم و همین شده که بر اساس آمارها ایران یکی از بزرگترین مصرف کنندگان انرژی دنیا محسوب میشود و ۴ برابر بیشتر از دیگر کشورها از انرژی میسوزاند! به آمارهای بد دیگرمان نگاهی بیندازید:
- بیشترین مصرف کننده آب کشاورزی دنیا متعلق به ایران است!
- ششمین مصرف کننده طلا در جهان به نام ماست!
- دوازدهمین مصرف کننده نفت در دنیا!
- زنان ایران بیشترین مصرف کننده لوازم آرایشی در سطح جهان به شمار میروند!
- ایران بیشترین مصرف کننده دارو در آسیا را به خود اختصاص داده است!
- کشورمان پنجمین مصرف کننده شیشه در جهان است!
- بیشترین مصرف کننده سیگار در کنار پاکستان و مصر، ایران است.
- ایرانیها رکورددار بیشترین مصرف آدامس در دنیا هستند!
همه اینها نشان میدهد که ما مدیریت مصرف را نمیدانیم.
** قلبم درد گرفت؛ حسین علیزاده و مسعود کیمیایی را نمیشناسند!
وبسایت خبری «عصر ایران» با بیان این مطلب «یک عکس از وحید خزایی، داوود هزینه، دنیا جهانبخت و … را نشانشان دهیم همه را میشناسند، یا کمی فراتر برویم کایلی جِنِر، کیم کارداشیان و…» نوشت: برنامه سلام صبح بخیر شبکه ۳ سیما روز چهارشنبه ۱ خرداد میزبان کیمیا علیزاده (عضو تیم ملی تکواندو) و همسرش حامد معدنچی (بازیکن سابق تیم ملی والیبال) بود. در بخشی از برنامه عکسهایی از شخصیتهای معروف کشورمان چون هادی ساعی (تکواندوکار)، بهنام محمودی (والیبالیست) را در مونیتوری بزرگ به این زوج نشان داده و نظرشان را راجع به آنها میگفتند، ۲ عکس دیگر هم نشان داده شد که نشناختند حسین علیزاده (آهنگساز، نوازنده و موسیقیدان) و مسعود کیمیایی (نویسنده و کارگردان).
این نوشتار به هیچ عنوان در مواخذه یا شماتت این زوج ورزشکار نیست، که احتمالاً به دلیل درگیری در مسابقات و تمرینات ورزشی (در سطح تیم ملی) فرصت آشنایی با چهرههای شاخص فرهنگی نداشتهاند، ولی به مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری کشور باید گفت که کلاهتان را بالاتر بگذارید که ۲ جوان دهه شصتی و هفتادی کشور حسین علیزاده و مسعود کیمیایی را نمیشناسند!
از این اتفاق دردآورتر آن است که دوستی تعریف کرد هنگام تماشای فیلم «غلامرضا تختی» در سینما از پشت سرش شنیده بود که دختر خانمی از همراهش پرسیده: دکتر مصدق کیه؟ این زنگ خطری بزرگ برای خلائی در جامعه است که هر کدام از ما در گوشه و کنار اطرافمان شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. باید گفت متأسفانه این اتفاق نتیجه عملکرد نهادهای فرهنگی و هنری چون آموزش و پرورش، صدا و سیما، وزارت ارشاد، حوزه هنری و … است که در تمام این سالها زمان، بودجه، هزینه و… در اختیار داشتهاند ولی عاقبت چنین دستاوردی داشته است!
مگر چند حسین علیزاده یا مسعود کیمیایی در تاریخ معاصرمان وجود دارد که نگران ناشناس ماندن آنها نباشیم؟ مگر میشود شنیده نشدن آثاری چون نینوا، شورانگیز، آوای مهر، فریاد، راز نو و … حسین علیزاده را در این مرز و بوم لرزه بر جانمان نیندازد؟ مگر میشود ناشناخته بودن فیلمهای تأثیر گذاری چون قیصر، گوزنها، دندان مار و گروهبان کیمیایی برای نسل امروز دلمان را به درد نیاورد؟
** واردات خودرو دستدوم قیمتها را بهشدت در بازار کاهش میدهد
وبسایت خبری «تابناک» در گفتوگو با بهرام پارسایی، رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو نوشت: هم اکنون قیمت سانتافه مدل ۲۰۱۶ در بازار نزدیک به ۷۵۰ میلیون تومان است در حالی که میتوان همین خودرو را با کارکرد ۲۰ هزار کیلومتر و قیمت کمتر از ۱۰ هزار دلار به کشور وارد کرد و در نهایت با در نظر گرفتن تعرفه ۱۰۰ درصدی، قیمت این خودرو در داخل نزدیک به ۲۵۰ میلیون تومان خواهد بود.
مخالفان این طرح اختصاص ارز به واردات خودرو چه صفر و چه دست دوم را در شرایط فعلی امری غیرضروری میدانند و معتقدند که محدودیت واردات اقدامی در راستای حمایت از صنعت خودروسازی کشورمان میباشد. موافقان واردات مدعی اند که هم اکنون نیز ارزبری خودروهای داخلی و همچنین قطعات بالاست و در نهایت، مردم هم از کیفیت پایین خودروها ناراضیاند و واردات میتواند یک راه حل مؤثر برای بهبود شرایط بازار خودرو کشورمان باشد.
موافق طرح مذکور معتقدند که واردات خودروهای دستدوم تجربهای است که در برخی کشورها نتیجه مثبتی به همراه داشته است و سبب شده که کیفیت تولیدات داخلی و همچنین رضایتمندی مردم افزایش پیدا کند.
رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو از جمله موافقان طرح واردات خودروهای دست دوم بوده و میگوید در صورت واردات خودروهای دست دوم شاهد کاهش ۴۰ تا ۵۰ درصدی قیمت خودرو در بازار خواهیم بود. در حال حاضر قیمت [خودرو] هایما در بازار ۳۱۵ میلیون تومان است که در صورت واردات خودروهای دست دوم خارجی، این خودرو هم با همان قیمت ۱۰۰ میلیون تومانی خرید و فروش خواهد شد. تا زمانی که فضای رقابتی در خودروسازیها ما به وجود نیاید نه کیفیت خودروها افزایش پیدا خواهد کرد و نه کمیت و نه حتی خدمات خود را بهتر خواهد کرد و هر روز هم قیمتها را افزایش خواهند داد.
وی گفت: یک بازار انحصاری الآن در دست خودروسازیها است و میدانند هر چه را که تولید کنند مصرفکننده مجبور به خرید و استفاده از آن است و چاره دیگری هم ندارد و در واقع میشود گفت که مصرف کنندههای خودرو داخلی محکوم به استفاده از این چهارچرخههای از رده گذشته هستند. هر مسئلهای که باعث افزایش رقابت در این بازار شود و خودروسازها را وارد کند تا کیفیت را افزایش دهند و یا قیمت را کاهش دهند به نظر به نفع مصرف کننده ها خواهد بود.
وی در خصوص واردات خودروهای دستدوم نیز گفت: اگر واردات خودرو با نظارت باشد میتواند کمککننده باشد، باید نظارت بهگونهای باشد که خودروهای از رده خارج و خراب با مصرف سوخت بالا و آلاینده وارد کشور شود و بهعبارتدیگر خودروهای دستدوم که وارد کشور میشود باید از خودروهای تولید داخل کیفیت بالاتری داشته باشند.
** تحلیل مهدی کرباسیان، معاون سابق وزیر صنعت از تأثیر تحریمها؛ اقتصاد ایران در قویترین دوره خود از عهد قجر تاکنون است
وبگاه خبری «خبرآنلاین «در گفت و گو با مهدی کرباسیان، معاون سابق وزیر صنعت، نوشت: ما یک زمانی از کره و تخممرغ تا مرغ و پنیر و گوشت را وارد میکردیم، اما امروز برخی از اقلام غذایی جزو صادرات کشور قرار دارد. با این حال متأسفانه به دلیل بعضی از تصمیمهای هیجانی، احساسی و بعضاً سیاسی یک روز صادرات پیاز و فردا تخممرغ و کالاهای دیگر ممنوع میشود؛ اینگونه مسائل نگذاشت رکورد تاریخی در حوزه صادرات را بزنیم.
کرباسیان در پاسخ به این پرسش که مشکلات امروز اقتصاد ایران را بیشتر ناشی از خروج آمریکا از برجام میدانید یا خطای سیاستگذار؟ گفت: من در ابتدا باید یک نکته را بگویم و اینکه باید بپذیریم که تحریم و فشارهای سیاسی، خروج آمریکا از برجام و توطئههایی که هر روز علیه ملت ایران میشود، یک واقعیت است. از طرف دیگر، باید بپذیریم که برخی از سیاستگذاریها، سیاستگذاریهای صحیحی نبوده و بعضاً هنوز بر آن اصرار میشود که باید اصلاح صورت گیرد.
وی افزود: در نتیجه نمیتوانیم سیاه و سفید بحث کنیم و باید همه جوانب را بپذیریم. اما نکته اساسی که وجود دارد، این است که تحریم به معنای اینکه محدودیت برای کشور و ملت ایران ایجاد شود، از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از بدو پیروزی انقلاب شروع شد. بدیهی است این روزها به دلیل تغییرات اساسی که در اداره دنیا ایجاد شده، نوع تحریم و فشارها نیز تغییر پیدا کرده است و باید بپذیریم که فشارها به کشور اساسی است.
رئیس سابق هیأت عامل ایمیدرو با تاکید بر اینکه با مردم باید صادقانه برخورد کنیم، تصریح کرد: مردم ما بسیار خوب هستند و اگر بدانند مسوولانشان با آنها با صداقت رفتار میکنند، مشکلات را میپذیرند.
کرباسیان با اشاره به خاطرهای، عنوان کرد: به خاطر دارم زمانی که جنگ تمام شد، نخستوزیر در آن مقطع گفتند که یکی از کوپنها که کوپن برنج بود، اعلام نمیکنیم و هزینه آن را صرف بازسازی پالایشگاه آبادان میکنیم. من در آن زمان معاون بازرگانی وزارت نفت بودم. صادقانه اگر به شما بگویم، این عدد، عدد بزرگی برای بازسازی پالایشگاه نبود، اما همه مردم احساس کردند در بازسازی پالایشگاه آبادان مشارکت دارند و یک کوپن که میزانی برنج بود، از سهم خانوار کم شد. یعنی همه مردم همین یک جمله را پذیرفتند.
وی متذکر شد: ما اگر با مردم با صداقت صحبت کنیم و یک وحدت ملی را داشته باشیم، یعنی حداقل مسؤولان سیاسی رده بالای کشور یک حرف بزنند و یکدیگر را نقد نکنند و همه بدانند داخل یک کشتی هستیم، احساس میکنم مشکلات حل میشود.
** ولاییها همچنان بهدنبال معاملات پشتپرده / مستقلین بر سر دو راهی لاریجانی-مطهری؛ نبرد آخر» برای فتح صندلی ریاست مجلس / ۳ سناریو پیشروی امیدیها
وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با جلال میرزایی از اعضای شورای مرکزی فراکسیون امید نوشت: ماراتن بهارستانیها برای رسیدن به سکوی هیأت رئیسه به اوج رسیده و حالا تا آخرین انتخابات و آخرین نبرد تنها یک روز دیگر زمان باقی مانده است. باز هم زمزمهها از رقابت تمام عیار تا ائتلاف و شاید چانهزنی و شاید هم قرار و مدار دقیقه ۹۰ حکایت دارد و معادلات فراکسیون بین چند گزینه در نوسان است.
فراکسیون امید یا همان فراکسیون منتسب به اصلاحطلبان مجلس در بزنگاه اجلاسیه چهارم باید تصمیمی مهم بگیرد. امیدیها که سال گذشته با معرفی عارف به مصاف لاریجانی برای تصاحب کرسی ریاست رفتند امسال هم گفتهاند گویا چندان بدشان نمیآید تاریخ را تکرار کنند. شاهد این ادعا حرفهایی است که از یک هفته پیش به گوش میرسد. به گفته بعضی از اعضای فراکسیون امید از همان زمان که اولین صحبتها برای انتخابات هیأت رئیسه شده بود «سه سناریو» روی میزی امیدیها قرار میگیرد؛ اولین سناریو شرکت در انتخابات با یک لیست کاملاً مستقل و معرفی کاندیدا برای هر ۱۲ کرسی است. سناریو دوم هم حکایت از یک لیست مستقل داشته اما بدون معرفی کاندیدایی برای کرسی ریاست و اما در سناریو سوم صحبت از ائتلاف به میان آمده است. به گفته جلال میرزایی تا امروز تنها گزینه اول است که رأی قاطع اعضای فراکسیون را کسب کرده است.
جلال میرزایی از اعضای شورای مرکزی فراکسیون امید درباره آخرین تصمیمات فراکسیون به خبرآنلاین میگوید: ما یک کمیتهای به نام کمیته انتخابات در فراکسیون تشکیل دادیم که قرار شد موضوع انتخابات هیأت رئیسه را از همه جوانب بررسی کنند و نهایتاً در مجمع عمومی تصمیم گیری شود که این اتفاق افتاد در جلسه هیأت رئیسه گزینه ارائه لیست مستقل و معرفی کاندیدا برای هر ۱۲ کرسی به تصویب رسید و این موضوع بار دیگر در جلسه شورای مرکزی و مجمع عمومی هم به بحث گذاشته شد و در نهایت پس از شنیده شدن دیدگاههای موافق و مخالف این تصمیم نهایی شد.
او در پاسخ به این سوال که گفته میشود برخی نمایندگان چون فتحی و وکیلی با معرفی کاندیدا برای هر ۱۲ کرسی مخالف بودند گفت: «کسی با این نظر مخالف نبود و اتفاقاً آقای فتحی در این رابطه صحبتی نکردند و وکیلی هم که اصلاً عضو کمیته انتخابات بود و چنین موضوعی را مطرح نکرد. البته بلاخره بعضی از اعضا دیدگاهی داشتند اما این به معنا مخالفت با مصوبه فراکسیون نبود.» بنا به گفته جلال میرزایی، امیدیها تا به امروز به این نتیجه رسیدهاند برای ریاست عارف را معرفی کنند.
میرزایی در پاسخ به این سوال که بعضیها بر رأی آوری بیشتر پزشکیان نسبت به عارف تاکید دارند و معتقدند بهتر است او به جای عارف معرفی شود گفت: «در اجلاسیه دوم چنین بحثی مطرح شد اما نه شخص آقای پزشکیان تمایل به این موضوع داشتند نه اساساً در فراکسیون کاملاً با آن موافقت شد لذا این موضوع فقط در آن مقطع مطرح شد.»
* کرسی نواب رئیسی به خطر میافتد؟
در همین راستا جلال میرزایی درباره اینکه با معرفی کاندیدا برای هر ۱۲ کرسی ممکن است امیدیها کرسی نایب رئیسی دوم را از دست بدهند و ائتلاف ولاییها و مستقلین باعث شود تا یکی از اعضای فراکسیون ولایی به جای علی مطهری به سکوی هیأت رئیسه برود، گفت: این صحبتها سال گذشته هم مطرح میشد اما دیدیم که نتیجه چیز دیگری شد بنابراین بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد. تجربه ثابت کرده است شاید هیأت رئیسه فراکسیون مستقلین با فراکسیون ولایی وارد ائتلاف شوند اما بدنه مستقلین پایبندی کمتری به تصمیمات فراکسیونی دارند و اتفاقاً گرایششان بیشتر به سمت حفظ مطهری برای کرسی نایب رئیسی است و این اتفاق رخ نخواهد داد.
آنطور که جلال میرزایی میگوید هنوز جا برای چانهزنیهای دقیقه ۹۰ در صحن علنی نیز وجود دارد و ممکن است در دقایق آخر تصمیم فراکسیون تغییر کند. عارف هم در گفتوگویی که با تسنیم داشته است صحبت از رقابت تمام قد کرده و گویا خیزی هم برای ریاست برداشته است هرچند احتمال ائتلاف را هم رد نکرده است. چه آنکه او به خوبی میداند در چند انتخابات درون پارلمانی که برگزار شده است در نهایت یا تن به رقابت با لاریجانی نداده چون شانس پیروزی کمی داشته یا اگر وارد رقابت شده بازی رقابت را باخته است به جز یک پیروزی نصفه و نیمه که با کمک ولاییها بدست آورد ولی چشم گیر نبود.شاید از همین روست که با قطعیت از کاندیداتوری خودش تا به امروز سخن نگفته است.
* معامله پشت پرده برای تصاحب یک صندلی نواب رئیس
ولاییها در سه سال اخیر بارها تلاش کردهاند وزنه خود در هیأت رییسه را از کرسیهای دبیری و ناظری به سطحی بالاتر ببرند. این امر برای آنها بخاطر کم بودن تعداد رأی شان مستلزم ائتلاف با مستقلین بوده است. شاید آنها این بار جدی تر از سه سال گذشته وارد رایزنی با مستقلین شوند تا در ازای حمایت از ریاست لاریجانی حداقل یک کرسی نایب رئیسی را بدست آورند. به نظر میرسد ولاییها در تلاشند از تصمیم عارف برای رقابت با لاریجانی نهایت استفاده را برای خود بکنند و مستقلین را وارد ائتلاف با خود کنند.
* مستقلین و دوراهی لاریجانی-مطهری
«حفظ کرسی ریاست خط قرمز ماست» این را مهرداد بائوج لاهوتی سخنگوی فراکسیون مستقلین میگوید. موضوعی که تقریباً همه معادلات انتخابات هیأت رئیسه از مسیر آن میگذرد. اینکه لاریجانی در رأس هرم قوه مقننه قرار بگیرد برای مستقلین از همان اول مهمترین هدف بوده است و بزرگترین دلخوریها و دوگانگیها دو فراکسیون امید و مستقلین درست از همین نقطه شروع شد. به همین خاطر هم گاهی بر سر میز اصولگرایان نشستند و گاهی هم با امیدیها وارد گپ و گفت شدهاند. باید دید در آخرین اجلاسیه باز هم قدرت لابی کدام فراکسیون بر دیگری میچربد.آیا مستقلین این بار بخاطر حفظ کرسی ریاست پشت به یاران عارف میکنند و با ولاییها وارد ائتلاف میشوند یا امیدیها برای حفظ کرسیهای نواب رئیسی به دنبال صندلی ریاست نخواهند رفت و رأی مستقلین را به سمت خود خواهند کشید.
** برای تعیین میزان اجاره بها در عقد اجاره مسکن، هیچ قانونی وضع نشده است؛ صاحبخانهها حق دارند چقدر اجاره مسکن را بالا ببرند؟
وبسایت خبری «خبرآنلاین» گزارش داد: با آغاز فصل گرما و تغییرات در بازار مسکن و اجارهبها، اجارهنشینها دست به گریبان مشکلات زیادی میشوند که ترجیعبند همه این مشکلات، افزایش فراوان اجارهبها است. سوال اینجاست که در میان آشفته بازار مسکن و اجارهبها، مستاجرها چه حقوقی دارند و صاحبخانهها تا چه حدی میتوانند اجاره مسکن را بالا ببرند؟ اوضاع آشفته شهرنشینی در ایران، تبدیل به یک تراژدی واقعی برای گروهی از مردم شده که گفته میشود تا حدود ۳۷ درصد از خانوارهای شهری را شامل میشوند: اجارهنشینها.
مجدداً باید تاکید شود که برای تعیین میزان اجاره بها در عقد اجاره مسکن، هیچ قانونی وضع نشده است و از آنجا که عقد اجاره مطابق ماده ۱۰ قانون مدنی، عقدی است تابع آزادی اراده طرفین، میتوان گفت تنها «توافق» است که تعیین میکند موجر در قرارداد جدید اجاره خود، چقدر روی اجاره بها بگذارد و البته توان پرداخت مستأجر هم در نهایت، منجر به رسیدن به نقطه توافق خواهد شد.
در شرایط فعلی بازار مسکن، از آنجایی که قیمتها نسبت به سال گذشته حدود دو برابر افزایش داشته است (افزایش ۱۰۰ درصدی) به نظر میرسد اگر از فرمول عرفی بالا برای تعیین اجاره بها استفاده شود، طبعاً مستاجرها مجبور خواهد بود اجاره بهای خود را نسبت به سال گذشته، دو برابر بپردازند ولی از آن جایی که کمتر مستاجری پیدا میشود که درآمد او نسبت به سال گذشته دو برابر شده باشد، باز هم در این بین، توافق مالک و مستأجر، تعیین کننده میزان افزایش اجاره بها خواهد بود. به نظر میرسد در شرایط کنونی بازار راکد و ناتوانی مستاجرها از پرداخت اجاره بهای بیشتر، دو عامل اصلی در رسیدن به نقطه توافق میان مستأجر و موجر، مؤثر است: اول، رقابت در بازار اجاره بها و دوم اعلام نرخ تورم.
درباره عامل اول که مربوط به رقابت است باید در نظر داشت هم در گروه مستاجرها و هم در گروه موجرها، رقابت همواره سنگین بوده است. موجر هر ماهی که خانهاش خالی بماند و مشتری اجاره نشین برای آن پیدا نشود، ضرر بیشتری کرده است و هزینه فرصت از دست رفته او بالاتر میرود. برای همین موجرها هم دوست دارند هر چه زودتر، خانه شأن، مستأجر پیدا کند. از طرف دیگر، با گران شدن نرخ خانه، مستاجرها هم توان خرید کمتری دارند و آن بخش از مستاجرها که پولی برای خرید خانه پس انداز کرده بودند و با امواج سهمگین گرانی اخیر مواجه شدهاند، این پول را برای پرداخت رهن یا شرط ضمن العقد اجاره (پول پیش) صرف میکنند و باعث میشود سایر مستاجرها که توان مالی کمتری دارند، از قافله عقب بمانند. هر چند نباید از نظر دور داشت تمایل صاحب خانهها این روزها بیشتر بر گرفتن اجاره بهای ماهانه است و کمتر دوست دارند پول پیش یا مبلغ رهن دریافت کنند. در این شرایط، عامل دوم یعنی اعلام نرخ تورم، میتواند راهگشای این بازار آشفته باشد، رشد تورم در شرایط فعلی اندکی بیش از ۳۰ درصد اعلام شده است که با توجه به افزایش ۳۶ درصدی حقوق و دستمزد در سال جاری، به نظر میرسد توافق بر سر افزایش همین درصد به اجاره بهای سال گذشته، مبنای خوب و منصفانهای برای اجاره بها در سال جدید باشد.
** بررسی یک انتخاب سخت؛ دستیار سوم ویلموتس، ایرانی خواهد بود؟
وبسایت خبری « پارسینه گزارش داد: سایت DH بلژیک اعلام کرد یک گروه دستیار بلژیکی که رأس آن «مانو فررا» است، ویلموتس را در ایران همراهی خواهند کرد. همچنین هرمان دولانتشیر دستیار دیگرش خواهد بود. این چهره اهل خنت که پیشتر ویدئو آنالیزور بود، در تیم ملی بلژیک نیز دستیار ویلموتس بود.
این اتفاق در حالی رخ داد که پیش از این اعلام شده بود لوران اسپینوسی به عنوان مربی دروازه بانهای تیم ملی یکی از دستیاران خارجی ویلموتس خواهد بود. مربیای که همراه ویلموتس به تهران هم آمد. حالا سوال اینجاست که آیا برخلاف گفتههای تاج که اعلام کرد مرد بلژیکی تنها دو دستیار با خودش به ایران میآورد، ویلموتس سه دستیار خارجی دارد؟
البته اینکه ویلموتس دستیارانش را با توجه به شناخت خودش انتخاب کند منطقی و طبیعی است اما با صحبتهای رئیس فدراسیون فوتبال تطابق ندارد. البته بعید نیست در روزهای آینده تعداد دستیاران خارجی سرمربی تیم ملی بیشتر هم بشود چرا که گزینه ایرانی برای کادر فنی تیم ملی پیدا نمیشود!
** علمای شیعه، یکی از پاسداران زبان فارسی
جامعه خبری تحلیلی «الف» دری این گزارش آورده است: آیتالله خامنهای بار دیگر از «زبان فارسی» گفت. نگرانی آیت الله، از لوازم تحکیم سنگری است که علمای شیعه، قرنها نگاهبانش بودهاند. در جهان اسلام، زبان فارسی یکی از مهمترین زبانها محسوب میشود. فارسی زبانان اغلب شیعه یا حنفی مذهب هستند. ابوحنیفه، عالم ایرانی تبار مسلمان، تا زمان دومین خلیفه عباسی زندگی کرد. او مذهبی را بنیان نهاد که اکنون بیشترین پیروان را نسبت به دیگر مذاهب اسلامی دارد. از میان فتاوایی که به ابوحنیفه نسبت میدهند، جواز "نماز خواندن به زبان غیر عربی" شاذ محسوب میشود. البته عدهای دیگر مدعی هستند که ابوحنیفه "دعا خواندن به زبان غیر عربی" را جایز دانست. به هر حال، بسیاری از حنفیانِ فارسی زبان معتقدند که زنده ماندن زبان فارسی، مدیون توجه این عالم بزرگ به احوال مسلمانان غیر عرب است؛ بر این اساس، در دورانی که فاتحین عرب، فضائل بسیار برای آموزش و نشر زبان عربی بر میشمردند، طلوع آرای ابوحنیفه، درخشش متون فارسی را میسر کرد. طی سالها علمایی (از جمله غزالی) استادانه به فارسی نوشتند و ادبای پارسی گو چنان سرودند که گنجینه ادب فارسی، بزرگترین ثروت فرهنگی ایران زمین شد.
در آن وادی برخی عالمان و نویسندگان (که طبق تقسیم بندیهای امروزین، شیعه محسوب میشوند) ایرانیان فارسی زبان را مخاطب مشتاق کتب روایی اهل بیت میدانستند. اما قلمرو ایران در فراز و نشیبهای تاریخ گم شد تا اینکه عصر صفویان فرا رسید و ایران جدید بر مذهب شیعه و زبان فارسی پا گرفت. پرداختن هم زمان به این دو رکن هویتی ایران امروز، آن روز هم آگاهانه و عامدانه بود. با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل، منازعات میان ایران و عثمانی به اختلافات عقیدتی دامن زد. مذهب حنفی در حکومت عثمانیهای غیر عرب رسمیت داشت و علمای حامی صفویان برای گسترش تشیع، به رونق زبان فارسی نیاز داشتند. از آن زمان، علمای تشیع (از جمله محقق کرکی که خود عرب زبان بود) ترویج کتب اسلامی فارسی را تشویق و پیگیری کردهاند.
همیشه مراجعه به آثار برجسته ادبیات فارسی، ابزار توسعه آموزش و یکپارچگی ملت بوده است. آن زمان بسیاری به شیعه بودن فردوسی باور داشتند اما گنجینه ادبیات فارسی غیر از شاهنامه هم داشت. روایات تاریخی گواه اند که حتی در دوران تکاپوی علمای تشیع، معیار ترویج آثار ادبای پارسی گو، قوت و اعتبار آثار بود. در نتیجه این تلاشها، ایرانیانِ هویت جو، نقاط مشترک میان خود را برجسته کردند و رابطه میان علمای تشیع و مردم فارسی زبان مستحکم شد. آبادی و امنیت ایران، یکی از دستاوردهای مهم ایرانیان عصر صفویه بود. به تأیید علما، نگارگران هم دست اندر کار نهضت بودند و چندین نسخه مصور از کتب فارسی، بر درخشش میراث آن دوره ایرانیان افزود.
پشتکار بزرگان دین و ادب طی بازنویسی، تصویرگری، آفرینش و ترجمه کتب اسلامی به زبان فارسی، استواری فرهنگی ایران جدید را تضمین کرد. شمارش آثار بزرگان شیعه مذهب در کنار میراث بی همتایی همچون «شاهنامه طهماسبی»، حکایت موجز از دورانی است که "رونق زبان فارسی" به دغدغههای اصلی علمای تشیع اضافه شد.
** من یاغیام و هزینهاش را هم میدهم! / توقعاتم از دوران اصلاحات برآورده نشد / نهادهای فرهنگی اصلاحطلب شدیداً انحصار طلبند / روی مرز باریکی از ایدئولوژی و ژانر زندگی میکنیم
پایگاه خبری «مشرق» در گفت و گو با «دانیال حقیقی» درباره کتاب «شکوه مرگبار» و بقیه کتابهایش؛ نوشت: «دانیال حقیقی» را اولین بار در غرفه نشر اسم در نمایشگاه کتاب تهران دیدم. پشت میز غرفه ایستاده بود و به نحوی هیجان انگیز با مخاطبان کتابش که داغِ داغ از چاپخانه رسیده بود، صحبت میکرد و حتی درباره بقیه کتابهای روی میز هم حرفهایی برای گفتن داشت. این انرژی و اهتمام باعث شد در همان روزهای نمایشگاه، ازبین گزینههای مختلف و متعدد، خواندن «شکوه مرگبار» (یک فیلم بیولوژیک) را شروع کنم. هر چه پیش رفتم ذهنم بیشتر از پیش، پر میشد از سوالاتی که درباره این کتاب داشتم. حقیقی در «شکوه مرگبار»، از روشی برای نوشتنش استفاده کرده بود که ضمن شیرین بودن، ذهن مخاطب را با موضوع درگیر میکرد. همین درگیری باعث شد چند روز پیش به دفتر مشرق دعوتش کنم و همه سئولات ذهنم را روی میز مقابلش بریزم. سر وقت آمد و بی کم و کاست به همه آنها پاسخ داد. ماحصلش شد این گفتگو با بیش از ۴۰ سوال و جواب...
*: در کتاب چنین برداشتی هست که منابع مربوط به آن را چندین سال قبل تر خوانده یا دیدهای. نوشتن این کتاب در این سن و سال اتفاقی بود؟
- قبل از هر چیز صحبت کنیم درباره اینکه چطور یک نویسندهای با این سبک مینویسد؛ چون این کتاب نه داستان است و نه متنی آکادمیک دارد بلکه کاملاً ابداعی است. هنرمندانی که مجبور میشوند کارهای ابداعی کنند، چه کسانی هستند؟ هنرمندان آوانگارد چه کسانی هستند؟ متأسفانه در کشورمان جایگاه افراد را نمیشناسیم. کسی که سرمایه فرهنگی خیلی بالایی دارد اما در فضای آکادمیک نمیتواند وارد بشود، و هیچ جایگاه خاصی ندارد و حتی در مدرسه هم نمیگذارند درس بدهد؛ حتی مدیر میانی یک بخش فرهنگی هم نمیتواند بشود و هیچ مدیومی ندارد تا حرفش را بزند، آن سرمایه فرهنگی بالای خودش را در فرمهای اینچنینی عرضه میکند. من از نظر دانش خودم را بالاتر از خیلی از اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور می دانم اما به دلایل زیادی هیچ وقت نمیتوانم به جایگاه آنها برسم چون ضوابط بروکراتیک زیادی دارد؛ اما نوشتن «شکوه مرگبار» هیچ ضابطهای ندارد. از طرف دیگر قشری داریم که ایدئولوژی عجیب و غریبی دارند. مثلاً داستان نویسی و نویسندگی را دو چیز مجزا میدانند! و هر چیزی که در فضای داستان نباشد حالشان را بد میکند. در حالی که من میتوانم وراجی کنم. همین وراجی هم یک مدیوم است. اراجیف گویی هم یک مدیوم است. «ریموند چندلر» که یکی از این نوع آدم هاست، حرف قشنگی میزند. آدمی بود که سرمایه فرهنگی بالایی داشت اما مدیر یک شرکت نفتی بود که ورشکست شده بود. سرمایه فرهنگی اش را آورد و در فرم رمانهای عامه پسند، آن انقلاب ادبی را در آمریکا به وجود آورد. گاهی برخی مسائل به ظاهر پیش پا افتادهاند ولی هنرمندان آوانگارد سراغشان میروند. مثلاً مجله شارلی ابدو که داعشی ها به آن حمله کردند، آدمهای آوانگاردی داشت. آدمهای رادیکالی در عرصه فرهنیگی بودند. اینها دقیقاً سرمایه فرهنگی بالایی داشتند اما جامعه نمیخواست حرفشان را بشنود. طبقه نوکیسه رمانهایی دوست دارند که قصه گو و عاشقانه باشد. اینها بازنمایی زندگی خودشان را دوست دارند.
** ۲۵ رأی تعیینکننده؛ پایداری در دوگانه عارف-لاریجانی
پایگاه خبری تحلیلی «نامه نیوز» در این گزارش آورده است: آورد
یکشنبه روز مهمی برای علی لاریجانی است. اگرچه او در قامت یک سیاستمدار محافظه کار همیشه دیسیپلین یک فرد آرام را داشته است. فردا روز مهمی است چون آنگونه که از اخبار بر میآید محمدرضا عارف هم خود را برای رقابت با او آمده کرده است. ۲۵ رأی تعیینکننده میتواند تمام آرایش سیاسی مجلس را بر هم ریزد و در آخرین رقابت پارلمان این بار یک اصلاحطلب را بر کرسی ریاست بنشانند. حاجیبابایی امسال نامزد ریاست مجلس نمیشود؛ این خبر خوبی برای علی لاریجانی است. معنای دقیق آن این است که آنچه احتمالاً فردا رخ خواهد داد، رخبهرخ شدن تمام اصولگرایان مقابل تمام اصلاحطلبان است، یک وزنکشی تمامعیار در صحن علنی پارلمان، یک رقابت سیاسی سنگین آن هم در آستانه کلید خوردن رقابتهای سیاسی معطوف به انتخابات ریاستجمهوری. اما همه ماجرا این نیست. اگر بنا را بر آنالیز جزئیتر رقابت مهم فردا بگذاریم، یکنکته هویدا میشود؛ «پایداریها».
واقعیت این است که روی کاعذ پایداریها ۲۵ کرسی در اختیار دارند و محمدرضا عراف در انتخحابات قبلی فقط ۲۳ رأی کم داشت تا به آرزوی دیرینه خود یعنی ریاست مجلس برسد. حالا سوال این است که آیا ممکن است پایداریها تصمیم غیرمنتظرهای بگیرند؟ این سوال را میتوان با بررسی هر دو وجه رأی مثبت و منفی بررسی کرد. اول به این بپردازیم که چرا ممکن است پایداریها به محمدرضا عارف رأی بدهند؟ در زاویهای که پایداریها با علی لاریجانی دارند هیچ شک و شبههای وجود ندارد آنها رقیب سنتی و البته سفتوسخت لاریجانی هستند. بیتردید رأی منفی به علی لاریجانی ضربه سنگینی به جایگاه سیاسی او وارد میکند و موقعیتش را در مجلس تنزل میدهد که این امر در آینده سیاسی علی لاریجانی و در انتخابات آتی مجلس تأثیراتی خواهد داشت و او را دقیقاً به همان جلایگاهی میبرد که اکنون محمدرضا عارف در آن حضور دارد.
اما حالا به این بپردازیم که چرا پایداریها احتمالاً به علی لاریجانی رأی مثبت خواهند داد؟ پاسخ این است که اگرچه پایداریها فاصله عقیدتی فراوانی با علی لاریجانی دارند اما هرگز اجازه نخواهند داد که یک اصلاحطلب سکان هدات مجلس را در اختیار بگیرد؛ آن هم در شرایطی که به این باور رسیدهاند که با شرایط موجود کشور، عملکرد دولت روحانی و نقاط ضعف اصلاحطلبان اکنون سرمایه اجتماعی طیف اصلاحطلب سردرگم شده است. پس حالا باز به آنها فرصتی برای بسیج این سرمایه اجتماعی داده نخواهد شد. فردا روز مهمی است و علی لاریجانی احتمالاً رئیس مجلس باقی میماند.
** سه دهه پس از امام / حسن غفوریفرد: امام به تمامی ایدههای نو در چارچوب اسلام و فقاهت معتقد بود
وبسایت خبری «شفقنا» در گفتوگو با حسن غفوریفرد نوشت: به مناسبت سی امین سالگرد ارتحال معمار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) خبرگزاری شفقنا سلسله گفت و گوهایی را با برخی شخصیتها، اساتید و کارشناسان درباره مکتب فکری، شیوه رهبری و ابعاد شخصیتی ایشان به انجام رسانده است. در چهارمین گفت و گو، دکتر حسن غفوری فرد با تاکید بر اینکه آمال نهایی امام حفظ کرامت انسانها بود، گفت: امام میخواست مکارم اخلاق در یک جامعه حفظ شود و دروغ و غیبت و تهمت و … از خطوط قرمز امام بود، ایشان هرگز اجازه نمیدادند کسی در حضور ایشان از دیگری بدگویی کند. وی همچنین در مورد توصیه امام در مورد کاندیداها به خصوص انتخابات ریاست جمهوری میگوید: حضرت امام (ره) در تنها موردی که توصیهای داشتند در مورد جمهوری اسلامی بود وگرنه در هیچ مورد دیگری توصیهای نداشتند. ما به امام (ره) نزدیک بودیم و اگر امام توصیهای به کاندیدایی داشتند حتماً متوجه میشدیم، اما ندیدیم سفارشی در تأیید یا رد کسی داشته باشند.
* بسیاری بر این باورند که امام به عنوان معمار انقلاب اسلامی، در حوزه مذهبی به اجتهاد پویا و مصلحت، در حوزه سیاسی به همزیستی اسلامیت و جمهوریت و در حوزه جامعه مدنی به موضوعاتی نظیر حق تعیین نوع حکومت توسط مردم با رفراندوم، قانون اسلامی و انتخابات، حضور اجتماعی و سیاسی زنان و ….حیاتی دوباره بخشیدند. دیدگاه شما در هر مورد چیست و چه استدلالها و مصادیقی بر آن میشناسید؟
- همه کسانی که ایران و انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) را میشناسند، میدانند آنچه در ۵۰ سال گذشته در ایران اتفاق افتاده، تماماً مدیون امام خمینی (ره) است. مقام معظم رهبری کلامی دارند و میگویند «این انقلاب در هیچ کجا، بدون نام امام خمینی (ره) شناخته شده نیست.» در سال ۵۷ مجله تایمز آمریکا امام را به عنوان مرد سال انتخاب کرده بود و عکس امام را پشت جلد مجله منتشر کرده بود و نوشته شده بود این دستها تاج و تخت را سرنگون کرد. بنابراین همه کسانی که ایران و انقلاب اسلامی و امام را میشناسند، میدانند که انقلاب مدیون و مرهون وجود امام است.
امام عقیده داشتند از مراجعی نیستند که فقط بنشینند و حرف بزنند بلکه بعد از فتوی پیگیر تحقق آن بودند، مبارزه کردند، هزینه پرداختند، زندانی کشیدند، تبعید شدند و حتی فرزند عزیز خود را از دست دادند، ولی آنقدر بر حق پای فشاری کردند تا به نتیجه مطلوب رسیدند و انقلاب به پیروزی رسید. امام در تمام مراحل مبارزه آماده بود و تنها مرجعی بود که تبعید شد. از نظر فنی و فقهی علما و حوزه علمیه باید صحبت کنند، ولی آنچه که ما میدانیم این است که امام در حوزه فقاهت به فقه سنتی معتقد بودند و در آن فقه ظرفیت زیادی برای توجه به مسائل وجود دارد در حقیقت فقه همین است و به همین دلیل میگویند تقلید باید از مجتهد زنده باشد. تا در هر لحظه با توجه به مسائل و شرایط روز نظر دهد. همانطور که میرزای شیرازی در فتوای معروف خود مینویسد امروز استعمال توتون و تنباکو معادل مبارزه با امام زمان (عج) است یعنی چون مصلحت کشور امروز در خطر است و به دلیل منفعت طلبی استعمارگران این فتوا، امروز چنین است. پس مجتهد باید زنده و آگاه باشد و در شرایط سیاسی و اجتماعی روز چنین فتوایی بدهد. امام دقیقاً در چارچوب فقه جواهری اجتهاد پویا داشتند؛ ایشان عقیده داشتند همزیستی اسلام و جمهوریت امری ممکن و مفید است و نظام مشروعیت خود را از اسلام میگیرد و مقبولیت را از مردم اخذ میکنند (به وسیله انتخابات آزاد) مردم نیز مسلمان هستند و در رأی ها نظر اسلام را لحاظ میکنند. ما تنها کشوری در دنیا هستیم که در کمتر از دو ماه بعد از انقلاب رفراندوم گذاشتیم.
من شخصاً مخالف رفراندوم بودم و عقیده داشتم مردم شعار دادهاند استقلال آزادی و جمهوری اسلامی و مشخص است که مردم چه میخواهند. ولی امام بر برگزاری رفراندوم تأکید داشتند؛ من امروز میفهمم این دستور امام چه معنایی داشت.
پژوهشم **۱۶۹۹**۹۱۳۱
نظر شما