در این مطلب آمده است: پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود؛ لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و آزادی برای همه مملکت. بررسی عمیق قیام مردم در ۱۵ خرداد ۴۲ که به پشتیبانی از امام و روحانیت به وقوع پیوست نشان از آن دارد که خاستگاه سیاسی قیام پانزده خرداد به روحانیت باز می گشت. تاریخ میگوید روحانیت از دوره مشروطیت در سطوح متفاوت در حوادث مختلفی چون مشروطه، جنگهای جهانی، درگیری با رضا شاه و جریان ملی شدن صنعت نفت، ایفای نقش نموده است…اما در هیچ دوره ای همانند پانزده خرداد، در رأس رهبری نبود. این امر نه تنها به خاطر ماهیت قیام، که به دلیل شم سیاسی رهبر انقلاب، یعنی امام خمینی (قدس سره) صورت می گرفت؛ امام درزمان حیات آیت الله بروجردی بیشتر به تحقیق و تدریس مشغول بودند؛ اما پس از درگذشت مرجع بزرگ شیعیان با قیام شجاعانه خود به از خود بیگانگی سیاسی جامعه، خاتمه دادند و در اولین حرکت با دشمن قلمدادنمودن رژیم شاه و دولت، زمینه را برای درگیری سیاسی مردم و مأموران شاه فراهم نمود.
آری، قیام پانزده خرداد از معدود قیام هایی بود که با واکنش منفی آمریکا و شوروی روبه رو شد. این قیام از سوی متفکران دو بلوک شرق و غرب، قیامی مرتجعانه قلمداد شد و هریک کوشیدند که ریشه های آن را با توجه به پیش زمینه های فکری خود تفسیر کنند. امام با خطابه ها و اعلامیه هایی که داشتند تحصیل کردگان و همه اقشار شهری و روستایی را مخاطب قرار داده، با لحن میهن دوستانه، ضداستعماری و ضدصهیونیستی، آنان را به رهاکردن فرهنگ و ارزش های غربی و مقابله با سیاست های فرهنگی شاه دعوت می کردند. ایشان با تأکید بر اسلام به عنوان پشتوانه کشور ایران، سیاست های معارضه جویانه خاندان پهلوی با روحانیت را ناقض استقلال کشور تلقی می کردند. بنابراین، امام خمینی (ره) به منظور بازگشت به سوی فرهنگ خودی، مردم را راهنمایی به نفی ارزش های ضد دینی و ضد ایرانی کرده و این سخنان مصداق «سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند» انگیزه های فرهنگی لازم، برای مقابله با فرهنگ غیر خودی را فراهم می ساخت.
مردم که سالیان درازی شاهد از خود بیگانگی سیاسی و فرهنگی خود بودند، اکنون بازگشت به فرهنگ خودی را درمان دردهای خود تلقی می کردند؛ بنابراین فرهنگ جامعه ایران، منشأ و خاستگاه فرهنگ قیام پانزده خرداد است که یک فرهنگ ناب و اصیل ایرانی و اسلامی بود. تهاجم به این فرهنگ و ازبین رفتن آن برای نیروهای سیاسی و فرهنگی مردم ایران قابل تحمل نبود و جامعه روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) انگیزش فرهنگی مردم در قیام مذکور را بر عهده داشت. در هر حال خاستگاه اجتماعی قیام را باید در روحانیت به عنوان رهبران و هدایت گران و اقشار مختلف مردم و جامعه جستوجو نمود؛ زیرا نگاهی به اسلامی شهدا، مجروحین و دستگیرشدگان قیام پانزده خرداد نشان می دهد که از همه اقشار اعم از دانشجو تا کارگر و روحانی تا بازاری، در این قیام شرکت داشتند و در واقع همه اقشار و طبقات اجتماعی در میدان مبارزه برای سرنگونی حکومت شاهنشاهی و تأسیس حکومت اسلامی نقش آفرینی کردند. و اما ثمرات قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ بررسی همه جانبه رخدادهای انقلاب اسلامی نشان می دهد که انقلاب ۱۳۵۷ و پیروزی مردم بر رژیم شاه، به راستی مدیون قیام ۱۵ خرداد بوده است. با قاطعیت می توان گفت که اگر قیام ۱۵ خرداد رخ نمی داد، اولاً آگاهی و تفکر انقلابی در مردم آنگونه رشد نمی کرد و از سویی روحانیت و به ویژه امام خمینی (ره) در مرکزیت نیروهای متعارض رژیم قرار نمی گرفت و چهره واقعی استکبار آمریکا و انگلیس و اسرائیل و…و شاه به عنوان نوکر و فرمانبر حکام مستکبرآمریکا و اسرائیل و عمال او برای مردم آشکار نمی گردید. لذا اجمالا می توان، ورود روحانیت به صحنه های سیاست کشور و رشد سیاسی حوزه های علمیه، الگو قرارگرفتن مذهب برای مبارزه، رشد و آگاهی توده های مردم، افشای چهره ریاکارانه شاه برای توده های مردم، بی اعتباری شرق و غرب در بین مردم و پایه گذاری اصل نه شرقی و نه غربی، تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی با تأیید مراجع، علما، و حمایت و پشتیبانی مردم، افشای ماهیت گروه های سیاسی وابسته و لیبرال، پایه گذاری مبارزه قهرآمیز با رژیم شاه و احساس ضرورت تشکل برای ادامه مبارزه را از ثمرات قیام ۱۵ خرداد دانست و باید گفت قیام ۱۵ خرداد ۴۲، علاوه بر افزایش آگاهی سیاسی مردم و تعیین و تثبیت رهبری آن، گروه های سیاسی غیر مذهبی و ملی را به حاشیه راند.
۷۱۴۱/۶۰۲۶/
نظر شما