چهارشنبه هفته جاری شاهد حضور سه روزه شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن در تهران برای دیدار و گفتوگو با مقامات جمهوری اسلامی ایران با محوریت کاهش تنش در روابط واشنگتن - تهران هستیم. اگر چه سفر نخست وزیر به تهران یک نقطه عطف در مناسبات ایران و ژاپن محسوب میشود، چرا که نخستین سفر یک مقام عالی رتبه ژاپن در چهار دهه گذشته بعد از پیروز انقلاب اسلامی است، اما برخی بر این باورند که علیرغم این تکاپوهای سیاسی و دیپلماتیک، حتی از طرف توکیو، به دلیل شدت و میزان تنش و تخاصم میان ایران و آمریکا این میانجیگریها در قالب سفر آبه هم خروجی و دستاورد پررنگی را به دنبال نخواهد داشت.
دیپلماسی ایرانی بررسی این موضوع را در گفت وگویی با اسماعیل بشری، کارشناس و پژوهشگر مسائل آسیای جنوب شرقی و شبه جزیره پی گرفته است که در ادامه میخوانید:
از نگاه شما اساساً سفر شینزو آبه به ایران که برای اولین بار در طول تاریخ جمهوری اسلامی شاهد حضور نخست وزیر ژاپن هستیم، میتواند با دستاوردی همراه باشد؟
در پاسخ به این سوال شما که در چنین شرایطی میتوان برای سفر شینزو آبه دستاوردی را در نظر گرفت، بستگی به این دارد که شرایط و اقتضائات تا چه اندازه اجازه جولان دیپلماتیک را به نخست وزیر ژاپن بدهد. خوب در این راستا بعد از این سفر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به ژاپن و اندکی بعد از حضور دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده در توکیو و دیدارها و گفت و گوهایی که این دو با شینزو آبه داشتند و از آن سو نیز اعمال حداکثری تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، ژاپن را بر آن داشت که بتواند در این راستا تلاشهای میانجی گرایانه خود را شروع کند.
پیرو این نکات شرایط تنش بسیار پیچده است و به تبع آن میانجیگری را هم با دشواریهای جدی روبه رو میکند، چرا که از یکسو پیش شرط جمهوری اسلامی ایران برای هرگونه گفتوگو و مذاکره، بازگشت ایالات متحده آمریکا به برجام است، اما در آن سو کاخ سفید هم به دنبال آن است که با افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی، تهران را پای میز مذاکره بکشاند. در این راستا اگرچه دونالد ترامپ برخی مواضع مثبت را در خصوص آمادگی برای مذاکره با تهران مطرح میکند، اما به موازات برخی از اظهارنظرها از سوی جان بولتون و مایک پمپئو شرایط را بسیار سخت و پیچیده میکند. لذا وضعیت تنش در یک ابهام و پیچیدگی خاصی قرار دارد که نمیتوان به طور قطع گفت که سفر شینزو آبه به ایران میتواند با دستاورد روشن و ملموسی همراه باشد، اگرچه من نسبت به این سفر و نتایج و خروجی آن بسیار خوشبین هستم.
با این تفاسیر و شرایط چرا ژاپن خود در کارزار تنش ایران و ایالات متحده درگیر کرده است؟
کشور ژاپن دوستی سنتی، هم با جمهوری اسلامی ایران و هم با ایالات متحده آمریکا دارد. از یک طرف بعد از پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز ژاپن به شکل بسیار جدی از لحاظ امنیتی و نظامی وابسته به آمریکاست، اما به موازات آن در عرصه اقتصادی هم ژاپن تولیدات خود را در بازار بزرگ ایالات متحده آمریکا که یکی از مهمترین بازارهای جهانی برای صنعت کشور ژاپن است، به فروش میرساند و عرضه میکند. از این رو یکی از دلایل شکوفایی اقتصادی ژاپن این است که بازارهای جهانی، به خصوص بازار ایالات متحده آمریکا چراغ سبز خود را به تولیدات این کشور نشان داده است.
در کنار آن رابطه سنتی و بسیارمناسب تهران – توکیو، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب سبب شده است تا ایران نیست یکی از بازارهای هدف برای خرید کالاهای تولیدی ژاپن باشد. اگرچه در طول سالیان اخیر به واسطه برخی تحریمها این فرصت و بازار تا حدی از دست ژاپن خارج شد و به چینیها رسید، اما به هر حال مجموعه شرایط تجاری و اقتصادی، ژاپن را بر آن داشته است که بخواهد با کاهش تنش، دوباره جایگاه خود را در ایران پیدا کند.
به موازات آن مسئله تأمین انرژی اساساً یکی از نکات بسیار جدی برای توکیو به شمار میرود. چرا که ژاپن یکی از خریداران سنتی نفت و انرژی از ایران بوده که با تحریمهای نفتی ایالات متحده آمریکا این کشور مجبور به قطع خرید خود از ایران شده است و این مسئله میتواند مشکلاتی را برای این کشور ایجاد کند. لذا ژاپن برای رفع این نگرانی هم که شده سعی دارد سطح تنش میان ایران و ایالات متحده آمریکا را تا جای ممکن کاهش دهد که به تبع آن نگرانیهای خود را برطرف کند. مجموعه این نکات، انگیزههای لازم برای درگیر شدن در کارزار تنش تهران – واشنگتن را به توکیو میدهد.
در کنار مسائل و نکاتی که در حوزه اقتصادی و تجاری میان توکیو با تهران و واشنگتن آن اشاره داشتید، برخی معتقدند که انگیزههای ژاپن در حوزه امنیتی و نظامی هم بر تلاش این کشور برای میانجیگری در تنش ایران و آمریکا به شدت مؤثر است، چرا که بعد از شکست نشست هانوی از یک سو کاخ سفید کانون و محور تلاش خود را به پرونده ایران و خاورمیانه معطوف کرده و در آن سو به همان میزان کره شمالی هم دوباره به سمت انجام آزمایشات موشکی و هستهای دست زده که به تبع آن منطقه جنوب شرق آسیا از لحاظ امنیتی تحت الشعاع این آزمایشها قرار گرفته است، لذا توکیو از این مسئله به شدت نگران است و برای رفع نگرانی خود سعی دارد با حل و فصل پرونده ایران، آمریکا را به پرونده کره شمالی و آسیای جنوب شرقی بازگرداند؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
بله این مسئله هم تا حد زیادی باعث تکاپوی سیاسی میانجیگرایانه توکیو برای کاهش تنش تهران و واشنگتن شده است. چون اکنون با مطرح شدن پرونده ایران، پرونده کره شمالی به حاشیه رفته و همین مسئله سبب شده است تا پیونگ یانگ دوباره به سمت انجام آزمایشات موشکی و هستهای برود. اما علیرغم شکست مذاکرات پیونگ یانگ و واشنگتن، کره شمالی در سایه برخی تنشزدایی ها به دنبال انجام فعالیتهای گسترده، کلان و جدی موشکی و هستهای تهدیدآمیز در منطقه جنوب شرق آسیا نیست، چرا که هنوز به ادامه مذاکرات با آمریکا امیدوار است.
به عبارت دیگر در سایه مذاکراتی که میان مقامات پیونگیانگ با سئول و کاخ سفید صورت گرفته است و به موازاتش دیدارهایی که میان کیم جونگ اون و دونالد ترامپ در دو مرحله صورت گرفت؛ دیدارهایی که اگرچه از لحاظ دیپلماتیک کم خاصیت به شمار میرفتند، اما شدت و میزان تخاصم دو طرف از شدت سابق خارج کرد. لذا به همان میزان که این کاهش تنش میتواند امنیت منطقه جنوب شرق آسیا یعنی ژاپن، تایلند، کره جنوبی و نظایر آن را شکل دهد به همان میزان میتواند برای خود کرهشمالی هم مفید و مؤثر باشد. چون این عدم تنش آفرینی در سطح کلان و جدی در منطقه باعث میشود که آمریکاییها پرونده مذاکرات با کرهای ها را به طور کامل نبندند و هنوز امیدوار به انجام مذاکرات با پیونگ یانگ باشند و این همان چیزی است که کره شمالی به دنبال آن است.
به هر حال باید بپذیریم که یک بن بست جدی در مناسبات کره شمالی شکل گرفته بود که پیونگ یانگ را پای میز مذاکره با ایالات متحده آمریکا نشاند. پس پیونگ یانگ برای عبور از این بن بست هم که شده باز هم به مذاکرات امیدوار است. اما در آن طرف مجموعه این شرایط سبب نمیشود که تهدید به صورت کامل از منطقه جنوب شرق آسیا هم برداشته شود و کره شمالی سعی دارد از حربه انجام دوباره آزمایشهای موشکی و هستهای و به تبع آن تهدید بازیگران همسو با ایالات متحده در منطقه مانند ژاپن و کرهجنوبی، کاخ سفید را مجدداً به مذاکره وادارد.
اگرچه در این میان سئول از یک سو نگران تهدیدات پیونگ یانگ است، اما از آن سو به واسطه مناسبات شبه جزیره کره نگاه خوشبینانه ای به کره شمالی دارد، در صورتی که اساساً ژاپن، نه تنها از کره شمالی که حتی اتحاد دو کره به شدت بیم دارد و آن را یک تهدید جدی برای منافع سیاسی و اقتصادی خود در آسیای جنوب شرقی میداند. لذا اگر کانون تحولات و توجهات آمریکا به خاورمیانه و پرونده ایران برود، بستر برای افزایش نگرانیهای توکیو در آسیای جنوب شرق از کره شمالی شکل خواهد گرفت. از این رو شینزو آبه سعی دارد با حل و فصل پرونده ایران و کاهش تنش در منطقه خاورمیانه توجه آمریکا را به منطقه آسیا پاسیفیک بازگرداند.
با توجه به نکات قبلی شما در دوره باراک اوباما شاهد اعمال تحریمهای حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران بودیم، اما در آن زمان هیچ گونه سفر و تحرکات دیپلماتیک میانجیگرایانه ای از جانب ژاپن صورت نگرفت. به نظر شما در این برهه چرا توکیو این تکاپوی سیاسی را برای میانجیگری در تنش تهران واشنگتن انجام داده که حتی شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن حاضر به سفر به ایران شده است؟ آیا مسئله تنها انگیزههای اقتصادی ژاپن و بازارهای ایران است که توکیو را به میانجیگری واداشته است؟
اساساً اقتضائات تحریمی دوره باراک اوباما با دونالد ترامپ متفاوت است. چرا که در دوره اوباما تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران با یک اجماع جهانی ایالات متحده، اتحادیه اروپا و نیز قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت همراه بود و تمام کشورهای جهان ناچار به تبعیت از آن بودند. در این راستا ژاپن که همواره خود را مقید و متعهد به قراردادها و پیمانهای بین المللی و سازمان ملل به خصوص قطعنامهها میداند، به ناچار مناسبات تجاری خود را با جمهوری اسلامی ایران در آن سالها قطع کرد. اتفاقاً در طول همان سالهای تحریمهای ایران بود که چین بازار تولیدی ژاپن در ایران را از چنگ توکیو درآورد.
اما در دوره دونالد ترامپ ما تنها شاهد اعمال تحریمهای ایالات متحده آمریکا هستیم و هیچگونه اجماع و ائتلاف جهانی از سوی اروپا، روسیه، چین، سازمان ملل و شورای امنیت صورت نگرفته است. چون برجام این فضا را از کاخ سفید گرفت. لذا ژاپن امیدوار است که با این تلاشها تجدید نظری در نگاه کاخ سفید به ایران وجود داشته باشد تا شرایط را برای بازگشت مناسبات تجاری سنتی تهران - توکیو محقق کند. در مجموع اگر کل پارامترهای اقتصادی، تجاری، امنیتی، نظامی، سیاسی و دیپلماتیک را در کنار هم بگذاریم، من معتقدم که ژاپن توجه بیشتری به حوزه مناسبات تجاری و اقتصادی دارد و با تمرکز بر همین مسئله سعی در کاهش تنش میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران دارد تا بتواند بازار مصرفی ایران را برای کالاها و تولیدات خود مجدداً احیا کند و از آن سو به راحتی بتواند در ازایش نفت خود را از تهران خریداری کند. این مسائل انگیزه بسیار جدی به توکیو میدهد.
ولی در سایه نکاتی که شما به آن اشاره داشتید اساساً وزن و جایگاه سیاسی و دیپلماتیک ژاپن با شدت تخاصم و تنش ایران و ایالات متحده آمریکا همخوانی دارد؟ یعنی در یک بستر واقعبینانه توکیو با مناسبات سنتی خود با تهران و واشنگتن میتواند در بستر عمل کاری صورت دهد. چرا که برخی معتقدند اکنون تنش در روابط ایران و ایالات متحده به نقطهای رسیده است که آن را میانجی ناپذیر میکند؟
به نظر من هنوز تنش بین دو نقطه بحرانی و میانجی ناپذیر نرسیده است. چراکه شرایط مواضع سران و مقامات دو طرف، به خصوص آمریکاییها نشان از این دارد که در دیپلماسی و سیاست هنوز به طور کامل بسته نشده است. البته در عین حال و در یک شرایط واقع بینانه جمهوری اسلامی ایران این انتظار را دارد که آمریکا با احترام متقابل و نه یک نگاه از بالا و دستوری پای میز مذاکره بنشیند.
لذا در این میان معتقدم که آمریکا اگر چه مسئله مذاکره بدون پیششرط با ایران را مطرح کرده است، اما در ادامه سعی دارد با انجام مذاکرات این پیش شرطها را در طول گفت وگوها به ایران دیکته کند. در کنار آن مسائل تحریمها و فشارهای اقتصادی یک ساله اخیر هم بدبینیهای جدی را در میان مقامات ایران شکل داده که پروسه میانجی گری بسیار سخت و پیچیده کرده است، اما نکته بسیار مهم اینجاست که عقلانیت ساختار سیاسی ژاپن به گونهای است که میتواند در این خصوص اقدامات مثبتی را انجام دهد. ابته ما باید نگاه نسبی و متناسب با شرایط فعلی را به تحرکات و تلاشهای دیپلماتیک ژاپن داشته باشیم.
یعنی نباید منتظر یک اتفاق شگرف در تنش ایران و ایالات متحده آمریکا بود. بلکه باید متناسب با سطح تنش به خروجی و دستاوردهای سفر شینزو آبه نگاه کرد. اما در هر حال من به میانجیگری ژاپن بسیار امیدوارم، چراکه نگاه مثبت ایران و ایالات متحده آمریکا به این کشور سبب شده است که تا حد بسیار زیادی جایگاه و نفوذ ژاپن در میان دو طرف افزایش پیدا کند. در صورتی که این امتیاز برای روسیه و یا برای کشورهای اروپایی وجود ندارد. چرا که اگر روسیه در پروسه میانجیگری شرکت کند با یک سو نیت از طرف آمریکاییها مواجه خواهد شد و اگر هم اروپاییها هم پروسه میانجیگری را در پیش بگیرند با خوش بینی و نگاه مثبت ایران روبه رو نخواهد شد. این در حالی است که هم تهران و هم واشنگتن به توکیو اعتماد دارند و تا حدی این خلاء نفوذ پر شده است.
اما طبق اخبار اخیراً بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در تماس تلفنی با شینزو آبه پیرامون سفر وی به ایران گفت وگوهایی را انجام داده است. به نظر شما توکیو تا چه اندازه تحت تأثیر این نگاه تل آویو نسبت به کاهش تنش تهران و واشنگتن قرار خواهد گرفت؟
یقیناً اسرائیل از هر راه ممکن بر هم زدن تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنش ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران استفاده خواهد کرد. اما ساختار و شخصیت سیاسی توکیو، شخصیتی نیست که تحت تأثیر نگاه بازیگرانی مانند اسرائیل، عربستان سعودی و نظایر آن قرار گیرد. در این رابطه به نظر میرسد که در یک برنامهریزی دقیق، ژاپن مسیر میانجیگری و دستاوردهای آن را برای خود تعریف کرده است و اعمال نظر هیچ کشوری را نخواهد پذیرفت. همان گونه که اشاره کردم باید تفاوت جدی میانه شخصیت سیاسی ژاپن با دیگر کشورها مانند روسیه و یا اروپاییها قائل باشیم.
اگر شما دقت کرده باشید در مسئله سوریه هرگاه که اسرائیل از جانب ایران احساس نگرانی کرده با یک سفر به روسیه و یا اروپا باعث شده که قاره سبز و به خصوص کرملین که متحد ایران در سوریه است، همسو با نگاه تل آویو دست به کاهش سطح همکاری با تهران بزند، در صورتی که به نظر نمیرسد ژاپن چنین نگاه و عملکردی را داشته باشد. به عبارت دیگر اگرچه مناسبت اسرائیل و ژاپن مثبت و بدون تنش ارزیابی میشود، اما میزان و شدت نفوذ تل آویو در ساختار سیاسی توکیو به گونهای نیست که این کشور را تحت تأثیر نگاه خود قرار دهد.
گفت و گو از: عبدالرحمن فتح الهی
منبع: تارنمای دیپلماسی ایرانی، ۲۰ خرداد ۱۳۹۸
ایرنا مقاله **۱۸۸۵
نظر شما