مسعود سعدالدین هنرمندی متعلق به نسل سوم هنرمندان فیگوراتیو و از شاگردان هانیبال الخاص است که سال ۱۳۵۹ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته نقاشی دانش آموخته شد؛ او در میان هنرمندان فیگوراتیو معاصر یکی از برجستهترین هنرمندان این جریان است.
وی در توضیح نمایشگاهش نوشته است: برای من سالهاست حال و هوا و جو اثر خارج از بحثهای تئوریک اهمیت خاصی دارد. یقین دارم اگر از جلوه اولیه یک تصویر ذهنی آغاز کنم انتقال آن آن به تصویر میسر میشود. این تصویر از واقعیت زندگی جاری آغاز میگردد. من ترجیح میدهم همیشه در جوار واقعیت حرکت کنم. در این رابطه اگرچه واقعیتی دگرگونه یا نو شکل میگیرد؛ گمانی از واقعیت بیرونی را با خود حمل میکند و چه بسا نقاشی من تصویر فشرده و لایه لایهای از واقعیتهای پراکنده باشد.
من از سادگیها مدام در حیرتم. حیرت درک حقایقی که در درون این اتفاقات ساده نهفته است. بازتاب این تحیر، انگیزه شکلگیری کارهای این دوره من است. من تلاش کردم نشان دهم حیرت چگونه در یک اثر متجلی میشود. البته دیگر به نسبیت تصمیمها، حس و تصویر ذهنی (ایماژ) خودم در مقابل ذهنیت و حافظه نقاشی- و چالش مابین این دو در پروسه کار واقفم.
در مقدمه کتاب حیرت در آن آمده است: «سعدالدین نقاشی است که تاریخ زندگیاش با تحولات اجتماعی ما عجین شده. او از نسلی است که در آغاز تحولات انقلاب از دانشگاه بیرون آمد. نسلی که سعدالدین از آن برخاسته کارش را در بحبوحه انهدام نظام اجتماعی و بازسازی مجدد آن در پی باز تعریف هنر مدرن آغاز کرد. این نقاشان گریزی از این تنگنا نداشتند. با فروپاشی پایگاههای دستوری و ایجابی هنر در طبقات حاکمه و اشرافیت گذشته فرصتی ظهور کرد تا هنر در جایگاه واقعیتری مطرح شود. این لمحه تاریخی بدون شک نقطه آغاز مهمی در فرهنگ ما محسوب میشود؛ از این روست که توجه به آثار سعدالدین بدون درک فضای زیستی و روند اندیشهی او واجد دستاورد مهمی نخواهد بود.
سعدالدین در پی دستیابی به پاسخ سوالات اساسی خود و دوستان نقاشاش به منشا مکانی این هنر باز میگردد تا در آرامش و سکوت تعریف جدیدی از هویت و هستی ارائه کند. او تلاش کرده تا هویتی فارغ از فرمهای کهنه تصاویر گذشته را مطرح کند فارغ از احساسات نوستالژیک و سطحی اکسپریو یا صنعت فرمهای مدرنیستی. بازگشت او به فیگورهای واقعگرایانه انسانی برای ظهور لحظههایی است که من آن را نگاه در سکوت مینامم، نگاهی ممتد به طول تاریخ پر رنج تمدن انسان.»
بهنام کامرانی، هنرمند، منتقد و مدرس دانشگاه نیز درباره او میگوید: مساله آقای سعدالدین مساله پیکره، مناسبات و موقعیتاش است. این را در همه کارهایش میتوان دنبال کرد. ولی طبیعی است بر اساس تجربه، یا بر اساس فضایی که نقاش مطالعه میکند، دورههای کاریاش تفاوت میکند. جنبهی نئورئالیسم آثار او را ما کمتر در بین هنرمندان ایرانی میبینیم. هنرمندان کمی هستند که این جنبهی رازآمیز و مفهومی را در کارهای رئالیستیشان بتوانید ببینید. جنبهای که کاملاً تخیلی است و با جنبههای شهودی سروکار پیدا میکند، وقتی با آن جنبه رئالیستیِ کاملاً عقلگرا کنار هم قرار میگیرند، فضای تازهای را شکل میدهند.
سعدالدین در سال ۱۳۶۵ به آلمان مهاجرت کرد. وی در سال ۱۳۸۹ با برپایی نمایشگاهی درگالری هما توجه بسیاری هنرمندان و منتقدان ایرانی را به خود جلب کرده بود؛ هرچند پیشتر نیز میان هنرمندان آلمانی و ایرانی شهره شیده بود.
نمایشگاه مسعود سعدالدین همراه با رونمایی از کتاب حیرت در آن جمعه ۲۴ خرداد در گالری دیلمان افتتاح میشود و تا ۲۱ تیر ادامه دارد. علاقمندان برای بازدید از این نمایشگاه میتوانند همه روزه به جز شنبهها از ساعت ۱۶ تا ۲۰ به گالری دیلمان به نشانی شریعتی، بالاتر از ظفر، کوچه پورمشکاتی، پلاک ۵۰ مراجعه کنند.
فراهنگ **۹۰۳۱**۹۱۵۷