کودکان چهارراه جهان کودک، جهانی به وسعت نگاههای ترحم آمیز رانندگان و پول سیاهی که کف دستشان میگذارند دارند، کودکانی که با تغییر رنگ چراغهای شهری، سراسیمه و خندان به سمت خودروها میروند و تلاش میکنند با اندک درآمد حاصل از تمیز کردن شیشههای غبار گرفته، خرج خانواده یا پدرخواندههایی را که آنان را به این مسیر سوق دادهاند، دربیاورند.
کودکانی با اندامی نحیف و چشمانی خیره به آیندهای نامعلوم که قربانی خانوادههای از هم پاشیده، اعتیاد والدین یا فوت سرپرستان شدهاند و کوله بار مسئولیتی بزرگ را بر دوش می کشند.
رشید از کودکانی است که وقتی چراغ حرکت قرمز میشود بارها دیدهام، پسرکی فرو رفته در گل و لای روزگار که به خودروهای پشت چراغ گل میفروشد. شیشه ماشین پایین است و دستان نحیفش را روی آن گذاشته میگوید: خاله گل نمیخری تا زندگیت بوی خوب بدهد.
حدس می زنم ۶ سال بیشتر ندارد اما از سن و سالش که سوال میکنم میگوید هشت سال دارم و کلاس سوم هستم؛ قشنگ معلوم است که آرزوهایش را بلند بلند فریاد میزند.
چراغ سبز شده و وقت حرکت است، به شاخه گل روی داشبورد نگاه میکنم، شاخه گلی که قرار است زندگی من را خوشبو کند غافل از اینکه فروشنده آن در حسرت بوییدن کتاب و دفتر مدرسه مانده است.
آمار تلخ جهانی از کودکانههای بربادرفته
بر اساس گزارش سازمان ملل به مناسب روز جهانی منع کار کودکان -که ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) به این نام نامگذاری شده است- هم اکنون ۱۵۲ میلیون کودک اعم از دختر و پسر قربانی کار کودکان در دنیا وجود دارد که ۸۵ میلیون نفر از آنها در شرایط خطرناکی زندگی میکنند و بیشترین سهم از کودکان کار را هم قاره آسیا و اقیانوسیه دارند.
بنابراین گزارش، هفت کودک از هر ۱۰ کودک کار، در موقعیت کار طاقت فرسا در مزارع کشاورزی مشغول هستند؛ البته شرایط کودکان کار در کشورهای مختلف متفاوت است و یکی از شاخصهایی که وضعیت کودکان کار را نشان میدهد، درآمد آنها است.
سازمان ملل، امسال روز جهانی منع کار کودکان را مزّین به شعار «دنیای کودکان رویاپردازی است نه کار» کرده است؛ دلبندانی که باید جایشان کنار سایر بچهها باشد و زندگیشان به شادی و بازی و یادگیری بگذرد تا به جوانانی خوشفکر، مهربان، مسئولیتپذیر و بااخلاق تبدیل شوند اما چرخ روزگار آنان را به سمت به دوش کشیدن مسئولیتهای بزرگ زندگی سوق داده است.
رفتارهای پرخطر در کمین کودکان کار
در ایران، سامانهای برای ثبت اطلاعات کودک کار در کشور تعریف نشده و به طور قطع آمار دقیقی وجود ندارد؛ بر اساس تخمین و برآورد سازمانهای مردم نهاد ۶ تا ۷ میلیون کودک کار در کشور وجود دارد این در حالی است که مرکز پژوهشهای اجتماعی از آمار ۳ میلیونی خبر میدهد که نیاز به ساماندهی دارند.
این آمار زمانی قابل تأمل میشود که ماده ۷۹ قانون کار، اشتغال کار کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است.
محمد لطفی فعال حقوق کودکان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، درباره علت آمارهای متفاوت از کودکان کار گفت: وقتی شاخصها تغییر مییابد، آمارها هم تغییر میکنند. به عنوان نمونه وقتی شاخص این شود که کودکان بازمانده از تحصیل بر اثر کار، کودک کار محسوب شوند، تعداد آمار کم میشود. چرا که کودکانی که هم کار میکنند و هم درس میخوانند از چرخه کار خارج میشوند یا وقتی سن را مبنا و کودکان ۵ تا ۱۴ سال را مدنظر قرار میدهند، همین وضعیت پیش میآید.
لطفی کودکان کار را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: نخست کودکانی هستند که در خیابان دستفروشی و کار میکنند؛ این کودکان معمولاً خانواده دارند اما جبر روزگار آنان را به این سمت کشانده است. دسته دیگر کودکان خیابانی هستند که در خیابان زندگی و کار تکدی گری میکنند که خانواده ندارند.
این فعال حقوق کودکان ادامه داد: دسته سوم هم کودکان کار کارگاهی هستند که در کارگاههای تولیدی، کشاورزی و خانگی و کوره پزخانه به کار مشغولند.
وی درباره تفاوت نوع پیامدها و آثار سو کار روی کودکان خاطرنشان کرد: کودکانی که در خیابان روزگار سپری میکنند، همواره با تحقیر، توهین، دستمالی شدن و ساعت کار طولانی دست به گریبان هستند. این در حالی است که کودکان کارگاهی عموماً در معرض تعرضات جنسی و بدرفتاری از سوی کارفرما روبه رو هستند؛ که در کنار بسته بودن محیط کارگاهی بسته، آثار جسمانی بیشتری شامل حال این کودکان میشود.
لطفی درباره جنسیت کودکان کار هم یادآور شد: بر اساس آمار یونیسف از هر ۱۰ کودک یک کودک کار میکند که آمار دقیقی از جنسیت آنان در دست نیست اما سن کودکان و جنسیت آنان نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد.
وی در توضیح این مساله گفت: با پیگیریهایی که انجام دادیم، دریافتیم که دخترکان کار و خیابان از سن پایین شروع به کار میکنند و با بالارفتن سن، غیرت خانواده باعث میشود به کار خانگی روی آورند و پسران برعکس در سن پایین حضور کمرنگتری دارند اما در بزرگسالی بیشتر دیده میشوند.
آسمان حمایت قانونی از کودکان کار ناپایدار است
بنابر تعاریف جامعه شناسان، اصطلاح کودکان خیابانی که هم برای توصیف کودکان کار و هم کودکان بی خانمان به کار میرود، به افراد زیر ۱۸ سال (اعم از دختر و پسر) اطلاق میشود که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقای خود مجبور به کار یا زندگی در خیابان هستند.
این موضوع در دولت تدبیر و امید مدنظر قرار گرفت و بنا را بر آن گذاشتند که آئین نامه ساماندهی کودکان خیابانی را به آئین نامه حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان تغییر دهند.
لطفی به عنوان یکی از ناظران این ساماندهی در مورد این تغییرات توضیح داد: در آئین نامه ساماندهی کودکان خیابانی دو مفهوم باید تغییر میکرد که ساماندهی به حمایت اجتماعی و کودکان خیابانی به کودکان کار و خیابان تغییر یافت اما متأسفانه به دلیل مخالفتها و حاشیههای ایجاد شده، اجرایی شدن آن هنوز جامعه عمل نپوشیده و در مرحله طرح باقی مانده است.
وی درباره راهکار جمع آوری یا سلب حضانت کودکان کار از والدین بدسرپست که سال گذشته مطرح شد هم یادآور شد: بحث جمع آوری کودکان راهکار مناسبی نیست چرا که صرفاً پاک کردن صورت مساله است و باید با گستردن چتر حمایتی قانون به این چالش رسیدگی شود. حضانت کودکان کار هم در مواردی که بدسرپرست و بی سرپرست هستند هم راهکار مناسبی نیست چرا که شاهدیم بسیاری از خانوادهها بدسرپرست نیستند اما راهی جز فرستادن کودک به محیط کار ندارند.
در جمع بندی سخنان این فعال مدنی میتوان گفت کودکان کار، کودکانی هستند که وضعیت نامناسب اقتصادی و مهجور بودن پدر و مادر، فرصت تحصیل و کودکی کردن را از آنان گرفته و آنان را راهی بازار کار خیابانی کرده است. در چنین شرایطی با ارائه بستههای حمایتی به خانوادههای نیازمند، میتوان بستر تعلیم و تربیت مناسبی برای این کودکان فراهم کرد؛ کودکانی که رؤیای کودکی آنان با مسئولیتهای سنگین گره کور خورده و مشخص نیست در پشت دیوارها چه خطراتی در کمین آنان است.
گزارش از فاطمه دهقان نیری
نظر شما