گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در ۷۲ ساعت گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.
چرا در موقعیتهای حساس، ایران به اقدام تروریستی و خرابکارانه متهم میشود؟
پایگاه خبری «تابناک» گزارش داد: در دو سال اخیر، همواره شاهد جوسازیها و اتهامات بسیاری علیه کشورمان به ویژه در دورهها و موقعیتهای حساس بوده ایم. در مواقعی که یکی از مقامات عالی رتبه کشورمان سفر مهمی را آغاز و یا یک مقام عالی رتبه خارجی به ایران سفر میکند، جوسازیها و اتهاماتی علیه ایران از سوی یک جریان رسانهای خاص آغاز میشود.
در همین راستا، تیر ماه سال گذشته بود که همزمان با سفر حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان به اتریش و سوییس، رسانه های غربی مدعی شدند، یک دیپلمات ایرانی به اتهام تلاش برای حمله به نشست سالیانه منافقین، در آلمان بازداشت شد.
همان موقع محمد جواد ظریف در توییتر نوشته بود: چه همزمانی جالبی. همزمان با شروع سفر رئیس جمهوری به اروپا یک عملیات ایرانی افشا و عوامل آن دستگیر میشوند. ایران هرگونه خشونت و ترور را در هر مکانی محکوم میکند و آماده همکاری با همه مقامهای ذیربط برای کشف آنچه تنها یک عملیات پلید برای دادن نشانی غلط است، میباشد.
از سوی دیگر، سال گذشته، زمانی که قرار بود مکانیزم مالی اروپا برای همکاری اقتصادی با ایران ارائه شود، رئیس دستگاه اطلاعاتی دانمارک مدعی شده بود یک نروژی ایرانیتبار به اتهام کمک به یک نهاد اطلاعاتی ایران بهمنظور تلاش برای ترور رهبر شاخه دانمارک گروه تروریستی الاحوازیه بازداشت شد. جالب است که قبل از این بازداشتها و اتهامات، مقامات آمریکایی در خصوص «اقدامات تروریستی ایران در اروپا» هشدار داده بودند.
اوج این فضاسازیها را پنجشنبه شاهد بودیم؛ جایی که همزمان با سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به ایران، به دو نفتکش در خلیج فارس و در مجاورت آبهای ایران حملاتی صورت گرفت و بلافاصله آمریکاییها بدون ارائه هیچ گونه شواهد و مدارکی ایران را به دست داشتن در ایران حادثه متهم کردند.
به طور کلی، آمریکا و متحدان منطقهایش از جمله اسرائیل و عربستان پس از خروج واشنگتن از برجام از هیچ تلاشی برای فشار بر ایران فروگذار نکردهاند و این هم تقریباً در راستای همان «فشار حداکثری» آمریکا بر ایران بوده است.
سیاست فشار حداکثری آمریکا سه پایه اساسی داشت؛
تحریم: علاوه بر بازگرداندن تحریم هایی که به موجب برجام لغو شده بود، آمریکایی ها در راستای سیاست فشار حداکثری تحریم های بیشتری علیه ایران اعمال کرده اند. تحریم فلزات و صنعت پتروشیمی کشور از آخرین تحریم هایی بود که علیه ایران اجرایی شد.
تهدید: تهدید واشنگتن و متحدانش در چند ماه اخیر، بی سابقه ای گسترش یافته است، به گونه ای که با تهدیدات آمریکا، تنش ها به سطحی رسیده است که چندین کشور تلاش های جدی برای کاهش تنش میان دو کشور آغاز کرده اند. اعزام ناوهای جنگی به منطقه، استقرار سامانه های پاتریوت و بمب افکن های بی -۵۲ و همچنین اظهارات تهاجمی علیه کشورمان بخشی از رویکرد تهدیدمحور آمریکا در برابر ایران در ماه های اخیر بوده است.
اتهام: همزمان با تحریم و تهدید ایران، ضلع سوم یعنی اتهام نیز فعال بوده است. اتهام به ایران در فرانسه، اتهام به ایران در دانمارک، اتهام به ایران در حمله به کنسولگری آمریکا در عراق، اتهام به دست داشتن ایران در ماجرای حمله به کشتی ها در بندر فجیره و اکنون انگشت اتهام به سمت ایران در حملات روز پنجشنبه به دو نفتکش در خلیج فارس، از جمله مهم ترین اتهامات ماه های اخیر علیه ایران بوده اند. بر پایه همین اتهامات، آمریکا در اقدامی بی سابقه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروه های تروریستی خارجی قرار داد.
آمریکا با ماجرای نفتکشها میخواهد ایران را وادار به مذاکره کند
وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با صباح زنگنه، دیپلمات سابق، آورده است: مقامهای آمریکا پس از متهم کردن ایران در حملات به نفتکشها حالا به صورت رسمی اعلام کردهاند میخواهند درباره ایران «اجماع جهانی بسازند. صباح زنگنه، دیپلمات سابق و تحلیلگر مسائل بینالملل اعتقاد دارد که تبلیغات آمریکاییها در این رابطه برای فشار به ایران جهت راضی شدن به مذاکره با همین شرایط فعلی است.
سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان همکاریهای اسلامی تاکید دارد که آمریکاییها در موقعیتی نیستند که کشورهای دیگر جهان را با خود به صرف ادعایشان همراه کنند. زنگنه میگوید مقامهای واشنگتن میخواهند با استفاده از تمام این فشارها به خیال خودشان ایران را وادار کنند که با همین شرایط وارد مذاکره با آمریکا شود.
مقامهای آمریکا اعلام کردهاند که به دنبال اجماعی جهانی علیه ایران به بهانه ماجرای نفتکشها در دریای عمان هستند. به نظرتان امکان چنین کاری را دارند؟
این یک نوع بلوف جدید است. اجماع جهانی شرایطی لازمی دارد که آمریکاییها آن را ندارند. برای اجماع جهانی موضوع باید دقیق و تحقیق شده باشد. باید دید چه کسانی در این ماجرا منفعت دارند و چه طرفهایی ضرر میکنند. همه این ابعاد باید استخراج شود. اینکه اما آمریکاییها تنها بیایند بگویند ما به این نتیجه رسیدیم بقیه کشورها هم بیایند همراه ما باشند این مسئله محقق نمیشود. آمریکاییها در این زمینه به بهانه ماجرای دریای عمان قطعاً تلاش خواهند کرد و موج تبلیغاتی علیه ایران هم به راه خواهند انداخت اما کشورهای جهان این قدر ساده نیستند که با صرف گفتن آمریکا وارد ماجرایی شوند که مبانی و چشماندازش مشخص نیست وارد شوند.
مقامهای آمریکایی اما در کنار حرف زدن از این ماجرا حتی در نشستهای خبری متهم کردن ایران حرف از دعوت ایران به مذاکره میزنند. میتوان برداشت کرد بخشی از این فشارها برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره است؟
هدف اصلیشان همین است. مقامهای آمریکا میخواهند با استفاده از تمام این فشارها به خیال خودشان ایران را وادار کنند که با همین شرایط وارد مذاکره با آمریکا شود. اما وقتی کشوری مثل ایران که این همه هزینه داده، ایستادگی کرده و حقانیت هم به نفعش است کشورهای دیگر حاضر به پذیرش حرفهای آمریکا نمیشوند. چون آمریکا بوده که اخلال در توافقی جهانی ایجاد کرده و به صورت یکجانبه از برجام خارج شده است. طرفهایی که درباره برجام به توافق رسیدهاند حاضر نیستند که حرفهای کشوری که از این توافق خارج شده را بپذیرند و به آن عمل کنند. کشورها از جمله روسیه و چین این مسئله را در اجلاس بیشکک هم بیان کردند. آمریکاییها تصوراتی دارند و فکر میکنند با فشارهای این چنینی میتوانند کاری پیش ببرند.
یعنی ماجرای حملات به نفتکشها را برای فشار بر ایران برای بازگشت به مذاکره بدون بازگشت خود آمریکاییها به برجام میدانید؟
بله، همین طور است. مگر اینکه کشورهای دیگر آمریکا را بتوانند قانع کنند که از مسیر اشتباهی که رفته بازگردد. البته به هر حال برای آمریکاییها که خودشان را بزرگ و قدرتمند میدانند پذیرش چنین مسئلهای سخت است. آمریکاییها منطق ندارند و به همین خاطر بازگرداندن آن به مسیر درست انرژی زیادی از کشورهای دیگر میخواهد.
آمریکاییها تنها یک فیلم سیاه و سفید برای متهم کردن ایران منتشر کردهاند. به نظرتان چنین فیلمی که ترامپ هم روی آن تاکید میکند میتواند مدرکی به حساب آید؟
این فیلم یک ویدئوی جعلی است. با این کارها در دنیا امروز نمیتوانند کاری کنند. حداقلش این بود فیلمی رنگی منتشر میکردند! با فیلمی که تقریباً چیزی هم در آن مشخص نیست نمیتوان دنیا را برای اتهام زنی قانع کرد. تنها کشوری که در این اتهام زنی همراه آمریکا شده انگلیس است که این کشور هم به دنبال نان و نفع خودش است. تصور دارند که با این ماجرا و ناامن جلوه دادن منطقه میتوانند سهمی از فروش اسلحه به کشورهای حوزه خلیجفارس داشته باشند. این سر و صداها هدف دیگرش این است که به کشورهایی مثل عربستان، امارات و بحرین القاء کنند که بدون آنها در خطر هستند و در مقابل این ماجرا باید از فروش سلاح سهم داشته باشند.
واکاوی زوایای پیدا و پنهان پیغام «شینزو آبه» به ایران
تارنمای خبری «فرارو» در این گزارش آورده است: روز چهارشنبه یک اتفاق تاریخی در روابط دوجانبه ایران و ژاپن رخ داد؛ برای نخستین بار در چهار دهه یک نخستوزیر ژاپن به ایران سفر کرد. این سفر، هرچند از منظر روابط دوجانبه تهران و توکیو مهم بود، اما تحت الشعاع منازعه ایران و آمریکا قرار گرفت. به طوری که اکثر ناظران و رسانهها، هدف اصلی سفر شینزو آبه به ایران را میانجیگری میان ایران و آمریکا قلمداد کردند.
آبه هنوز در تهران است و صبح روز پنجشنبه با رهبر انقلاب، دیدار و گفت وگو کرد. کل جزئیات این دیدار هنوز منتشر نشده است، اما اظهارات روز چهارشنبه او در دیدار با رئیسجمهور حسن روحانی حاوی چند نکته و پیام ضمنی و صریح بود. این اظهارات نه تنها به پرسشهای ناظران پاسخ نداد بلکه موجب مطرح شدن پرسشهای جدیدی شد. در اظهارات آبه چند نکته حائز اهمیت است:
۱- شینزو آبه در کنفرانس خبری مشترک با روحانی، بر لزوم پایبندی ایران به برجام قویاً تاکید کرد. آبه به خوبی میداند که تقریباً تمام منافع اقتصادی جمهوری اسلامی از توافق هستهای از بین رفته است. به همین دلیل ایران برای سایر اعضای باقیمانده در برجام، ضرب الاجل ۶۰ روزه تعیین کرده است. پس چرا علیرغم همه اینها، آبه از ایران میخواهد به برجام پایبند بماند؟
۲- تاکید آبه بر خطر جنگ، خالی از پیام نیست. از این رو، هشدار او ممکن است از دو احتمال خارج نیست: ترامپ به آبه گفته است که به مقامات ایران درباره جنگ هشدار دهد. یا اینکه آبه واقعاً امیدی به کاهش تنشها از جانب آمریکا ندارد و فقط از ایران میخواهد یکجانبه به آرام شدن وضعیت در منطقه کمک کند.
۳- نخستوزیر ژاپن در تهران از احتمال وقوع «نزاع تصادفی» هشدار داد. این پیام آبه، با پیام سایر واسطههایی که در یک ماه گذشته به تهران آمده بودند، شباهت دارد. با این حال، آبه به لحاظ دسترسی به رهبران عالیرتبه ایران و آمریکا امتیاز منحصر به فرد داشت و به نظر میرسد آبه از همین امتیاز برای تبادل پیام میان ایران و آمریکا استفاده کرده است.
آبه در دیدار با رهبر انقلاب، سه پیام اصلی از جانب ترامپ منتقل کرد که همگی در رسانهها مطرح شده بودند و به هیچ وجه جنبه محرمانه ندارند: ا- آمریکا آماده مذاکره «صادقانه» با ایران درباره مسئله هستهای است. ۲- آمریکا دنبال «تغییر رژیم» ایران نیست. ۳- آمریکا مصمم است مانع ساخت سلاح هستهای توسط ایران شود.
بنابراین، میتوان ماموریت آبه برای تنشزدایی میان ایران و آمریکا را شکست خورده تلقی کرد. زیرا اولاً او همان پیامهایی را به ایران منتقل کرد که مقامات آمریکایی مکرراً و علناً در رسانهها بیان میکنند. ثانیاً، آبه به علت اصلی تنشها از دیدگاه ایران، اشاره نکرد. مقامات بنلدپایه ایران، مکرراً تاکید میکنند که «جنگ اقتصادی» آمریکا علیه ایران عامل اصلی تنشها در منطقه است و تا وقتی که این جنگ متوقف نشود، تنشها هم فروکش نخواهد کرد. ثالثاً، آبه از جانب آمریکا، پیامی برای کاهش تحریمها نیاورد. آمریکاییها همزمان با سفر آبه تحریمهای جدیدی در ارتباط با ایران اعلام کردند.
قصد شینزو آبه از سفر به تهران فقط انتقال پیام بود نه میانجیگری
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با نصرت اله تاجیک، دیپلمات سابق، آورده است: سفیر پیشین ایران در اردن درباره سفر نخست وزیر ژاپن به ایران میگوید: در حال حاضر اقتضای شرایط این نیست که پیشنهادهای مشخصی داده شود. در حال حاضر دو طرف یکدیگر را میسنجند تا ببینند آمادگی لازم را دارند یا خیر. هر دو طرف دارای قدرتهای سخت و نرم تاثیرگذاری هستند و سعی میکنند تا ببنید از کدام قدرتها استفاده کنند تا بتوانند بر اراده طرف مقابل تاثیر بگزارد.
تاجیک اظهار داشت: کسانی که به پیچیدگیهای سیاستهای ژاپنی و همین طور پیچیدگیهای خاورمیانه و مسائل غرب آسیا آشنا هستند از ابتدا این تحلیل را داشتند که به دلیل محافظه کاری ژاپنیها مخصوصاً در مقابل آمریکاییها نباید از سفر آبه انتظار خیلی زیادی داشت.
او با بیان اینکه یکی از ویژگیهای میانجیگری این است که میانجی باید بر دو طرف دارای تاثیراتی باشد، اظهار داشت: در اینکه ژاپن یک کشور قدرتمند اقتصادی است، جای هیچ شکی نیست اما از نظر سیاسی به دلیل وابستگی به آمریکا، از ابتدا نمیشد انتظار داشت که ژاپن نقش تعیین کنندهای در این میانجیگری داشته باشد.
او در عین حال افزود: میتوانیم بگوییم آقای آبه پیامهایی را منتقل کرده است. از زمانی که ترامپ به ژاپن سفر و بحث عدم تغییر رژیم را در آنجا مطرح کرد که به تغییر موضع ترامپ یا آمریکا تلقی شد، حدس زده میشد که آقای آبه میخواهد پیامهایی را منتقل کند. به عقیده من اتفاق تعیین کننده در این معادله این است که آیا واقعاً میشود به ترامپ اعتماد کرد و پیامیهایی را که فرستاده، پیامهای واقعی تلقی کرد یا خیر؟
این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: به عقیده من ویژگیهای عمومی و شخصیتی ترامپ از یک طرف و تغییر مواضعش به صورت مکرر و خروج از موافقت نامههای بین المللی و از جمله برجام از سوی دیگر، شرایطی را به وجود نمیآورد که حتی روی این پیام هم بایستد.
تاجیک در پایان گفت: نکته دیگر این است که ژاپنیها در کنار محافظه کاری، در سیاست خارجی بسیار کم ریسک میکنند. یعنی تا زمانی که مطمئن نشوند میتوانند یک تاثیر قطعی داشته باشند، وارد پروسه میانجیگری نمیشوند. الان هم همین طور که رسانه های رسمی ژاپن قبل از سفر گفتهاند، آقای آبه قصد میانجیگری نداشته و کار او در حد همین پیامهایی بوده است که عنوان شد.
آمریکا با طرح ادعای حمله ایران به نفتکشها میخواهد فشار نظامی علیه تهران را افزایش دهد
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه، آورده است: محبعلی درباره اظهارات نخست وزیر ژاپن و حسن روحانی در نشست خبری آنها گفت: صحبتهای آقای آبه دو پهلو بود، هم حاوی نکات مثبت و هم منفی بود. از طرفی به نوعی تهدید در آن نهفته بود. در مورد آقای روحانی هم که بالاخره وقتی صحبت از این میکنند که ما اگر جنگی اتفاق بیفتد ما پاسخ خواهیم داد، مفهومش این است که فعلاً گشایشی برای مذاکره اتفاق نیفتاده.
محبعلی همچنین گفت: آقای آبه هدف سفر خود را کاهش تنشها اعلام کرده، ولی طبیعی است که راه حل را مذاکره ایران و آمریکا اعلام کند. احتمال دارد که ایشان آقای روحانی را به اجلاس گروه بیست دعوت کند تا در حاشیه کنفرانس مذکور، شرایط را برای مذاکره با ترامپ فراهم کند ولی به نظر نمیرسد واکنش مثبتی دیده شده باشد. سفر آبه به تهران در آینده مناقشات ایران و امریکا بسیار مهم و تعیین کننده است و میشود گفت یک نکته کلیدی بوده چراکه ایشان در یک نقطه حساسی به ایران آمدند.
محبعلی همچنین درباره حادثه انفجار دو نفتکش در دریای عمان گفت: آمریکا سند و مدرکی معتبری در دست ندارد که این کار، کار ایران باشد. حرفها فقط در حد ادعاست و بسیار بعید است که ایران در شرایطی که اقای ابه در ایران است و در حال مذاکره با رهبری است، دست به چنین کاری بزند. ممکن است بازیگران ثالثی در منطقه وجود داشته باشند که از بهبود وضعیت و کاهش تنشها ضرر کنند. بازیگران متعددی در منطقه هستند که بعضی دنبال جنگ اند و برخی از تنشهای موجود سود میبرند و هیچ علاقهای ندارند که رابطه ایران و آمریکا از حالت تشنج خارج شود و به سمت عادی شدن پیش برود. اینکه این بازیگران خودسر به کجا وابستهاند دارای بحث است.
محبعلی درباره علت متهم کردن ایران در این حادثه از سوی آمریکا نیز گفت: آمریکا میخواهد برای فشار بیشتر و ائتلاف علیه ایران در منطقه زمینه سازی کند و علاوه بر فشار اقتصادی، فشار نظامی را هم افزایش دهد تا آن سیاستهایی را که به دنبال آن است پیاده کرده و ایران را پای میز مذاکره بیاورد.
فساد ۱.۵ میلیون دلاری به خاطر دشمنی با ایران لاپوشانی میشود؟
وبسایت خبری «تابناک» در این گزارش آورده است: وزارت امور خارجه آمریکا چندی پیش در اقدامی غیرمنتظره، کمک به یک پروژه عملیات روانی با عنوان «ایران دیس اینفو / irandisinfo / iran disinformation» اقدام کرده است؛ پروژهای که دستکم از سال ۲۰۱۸ زیر نظر مرکز ارتباطات جهانی وزارت امور خارجه آمریکا آغاز شده و آن طور که در هدف این پروژه آمده، هدف آن آگاه سازی علیه نفوذ و تبلیغات رسانهای حاکمیت ایران در فضای مجازی به زبانهای فارسی و انگلیسی است.
این پروژه از ماه مارس ۲۰۱۹ تحرکات قابل تأملی در راستای تحت فشار گذاشتن و ترور شخصیت آمریکاییها به ویژه آمریکاییهای ایرانیتبار مخالف جنگ و تحریم علیه ایران آغاز کرد و از لزوم تحریم همه این اشخاص و حتی حذف آن دسته از خبرنگاران رسانههای خارجی فارسی زبان نظیر بی بی سی فارسی سخن گفته که با پروژه هدایت افکارعمومی به سمت جنگ با ایران همراهی نکردهاند و برای آنها کمپین تشکیل داده است.
هدف قرار دادن شهروندان آمریکایی از جمله روزنامهنگاران آمریکایی، فعالان حقوق بشر و چهرههای دانشگاهی برخلاف قوانین آمریکاست که تصریح دارد دولت آمریکا نمیتواند بودجهای برای فعالیت رسانهای علیه شهروندانش اختصاص دهد. همین مسأله باعث شد وزارت خارجه آمریکا بودجه این پروژه را به علت فعالیتهای خارج از چارچوب توافق شده، تعلیق کند. اعلام تعلیق این پروژه منجر به مشخص شدنِ ریشه این پروژه شد.
آنگونه که گاردین گزارش کرده، وزارت خارجه آمریکا گفته است، «بخش عمدهای از فعالیت ایران دیساینفو در راستای گستره توافقشده با وزارت خارجه بود؛ با این حال اخیراً توئیتهایی دیدهایم که بیرون از دایره این تعریف بودند»؛ اقدامی که حتی با حمایت دیدهبان حقوق بشر به عنوان یکی از عناصر تحت هدایت و حمایت دولت آمریکا مواجه شده، چون این پروژه حتی عناصر مرتبط یا فعال در دیدهبان حقوق بشر را نیز هدف قرار داده بود!
در این میان مشخص شد، پشت پروژه «ایران دیس اینفو» مریم معمار صادقی مدیر وب سایت آموزشگاه توانا و از حامیان حمله نظامی آمریکا به ایران است. بررسیها نشان داد که معمار صادقی تعدادی پروژه از جمله «ایران دیس اینفو / IranDisinfo»، «ایران گتوی / IranGateway»، «توانا / Tavaana»، «ایران اینساید / اینسایدر / InsideIran_24» و… اقدام به انتشار محتواهای مشترک با میزان اندکی تغییرات میکردند و برای هر یک از این پروژهها بودجه جدایی از وزارت خارجه آمریکا دریافت شده است. در واقع براندازی عملاً یک پروژه اقتصادی است که هدف آن جذب منابع مالی وزارت خارجه آمریکاست!
با گذشت چند هفته گزارشها حکایت از آن داشت که مریم معمار صادقی از جنگطلبان و حامیان حمله نظامی آمریکا و ناتو به ایران، در قالب این پروژه که یک نوع فساد و کلاهبرداری از دولت آمریکا محسوب میشود، یک و نیم میلیون دلار دریافتی داشته است؛ موضوعی که نخستین بار برخی منابع در کنگره آمریکا به شماری از خبرنگاران گفتهاند. با وجود آنکه هنوز برخی نمایندگان کنگره آمریکا پیگیر این پرونده هستند، اما در اقدامی قابل تامل، این موضوع در رسانههای فارسیزبان خارج از ایران نظیر بی بی سی و صدای آمریکا انعکاس اندکی داشت و به سرعت به حاشیه رانده شد.
عضو فراکسیون زنان مجلس: اعلام شماره تلفن برای گزارش بدحجابی، زمینه ساز تقابل در جامعه میشود
وبسایت خبری «عصرایران» در گفتوگو با طیبه سیاوشی، عضو فراکسیون زنان مجلس، آورده است: وی در مورد مسائلی که در روزهای اخیر در مورد مقابله با بیحجابی و برخورد با آن مطرح میشود گفت: حجاب موضوعی است که باید به آن اعتقاد و باور داشته باشید که به آن عمل کنید، در غیر این صورت قانون و مقررات است که شما را رعایت کردن آن موظف میکند و در ایران نیز که به این شکل است یعنی کسانی هستند که حجاب را به دلیل مسائل شرعی باور دارند و رعایت میکنند و عدهای نیز بر اساس قانون آن را رعایت میکنند.
طیبه سیاوشی ادامه داد: مباحثی که در روزهای اخیر تحت عنوان دادسرای ارشاد مطرح شد در کمیسیون فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و حتی کسانی که معتقد هستند که باید از ظرفیت مردم برای ارائه گزارش استفاده کرد در عین برای عدهای دیگر میشود، باید این مسئله بررسی شود که تمسک به باورهای مذهبی مردم یک حربه سیاسی است یا نه تمسک به این باورها میتواند پله و قدمی برای ایجاد یک گفت وگو باشد.
عضو فراکسیون امید افزود: نمیخواهیم بگوییم که با گفت وگو، گفته شود که این خوب است و آن بد است بلکه ما میگوییم باید در مورد مسئله حجاب حرف زده شود و گفت وگو انجام شود، متاسفانه ما در مورد بسیاری از مسائل فرهنگی اصلاً صحبت نکردهایم بلکه از ابتدا خط قرمز کشیدهایم و گفتهایم در مورد اینها نمیشود صحبت کرد. صحبت کردن و گفت وگو در مورد مسائل فرهنگی به معنای پذیرفتن یا رد کردن مطلق آن امر نیست بلکه این گفت گوها باعث میشود که فرهنگ سازی مثبتی در جامعه اتفاق بیفتد و گاهاً هم یک راه حل حداقلی برای آنها پیدا شود.
عضو فراکسیون زنان گفت: سالهاست در مورد گشت ارشاد و تقویت آن برای کنترل حجاب بانوان تاکید میشود، ما از آنها که بر تقویت گشت ارشاد اصرار دارند میخواهیم تحقیقی را انجام دهند که آیا بودن گشت ارشاد موفق بوده است و توانسته است تاثیر گذار باشد یا فقط باعث بلند شدن جیغ و داد مردم، حمله آنها به کسانی که مظهر قانون هستند شود و گاهاً این زد و خوردها باعث پخش کلیپها در سطح جامعه و سطوح بین المللی شده است.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خاطر نشان کرد: در واقع گشتهای ارشاد و تشویق مردم به ارائه گزارش باعث میشود که به نحوی مقابله با قانون را بِه مردم یاد بدهیم و بهتر است که ما راه حل دیگری پیدا کنیم، راه حلی که ممکن است زمان بر باشد اما میتواند آرامش و امنیت اجتماعی را در کشور تأمین کند.
مانور بورس بر تک سهمهای بنیادی و افزایش شاخص کل هم وزن؛ هیچ روند صعودی یا نزولی بدون اصلاح قیمتی یا زمانی تداوم نمییابد؛ چشم امید بازار همچنان به صنایع با مصارف داخلی
پایگاه خبری «تابناک» در گفت وگو با فعالان بازار سرمایه، نوشت: سه کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر لزوم اصلاح در روند صعودی شاخص کل معتقدند بازار در روزهای آتی همچنان بر تک سهمهای بنیادی مانور خواهد داد. این در حالی است که بورس تهران در هفتهای که گذشت، عملکرد مثبتی را ثبت کرد و بر این اساس رشد ۱۱۸ درصدی ارزش معاملات و ثبت رقم قابل توجه ۸۵۳۵ میلیارد تومانی حکایت از ورود نقدینگی به تالار حافظ دارد.
احسان پیران فعال بازار سرمایه با اشاره به رشد مناسب بورس طی چند ماه گذشته و صعود شاخص تا کانال ٣٤ هزار گفت: با در نظر گرفتن جو سیاسی موجود، بهترین استراتژی قرار دادن حد ضرر در معاملات است چرا که بازار هیچ گاه یک روند مطلق را ادامه نخواهد داد و در هر روندی چه صعودی و چه نزولی، اصلاح قیمتی و زمانی وجود خواهد داشت. بنابراین صنایع پیشرو با مصرف داخلی در این مقطع زمانی ریسک کمتری خواهند داشت و میتوانند سودسازی خود را ادامه دهند و شرکتهای صادرات محور نیز با توجه به نرخ دلار و امکان ادامه صادرات برای این دسته از شرکتها، میتوانند سود سازی مناسبی داشته باشند. در مجموع به نظر میرسد شاخص کل بورس تهران برای ادامه روند افزایشی خود نیاز به اصلاح از لحاظ قیمتی و زمانی خواهد داشت.
حمید میرمعینی دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز عقب نشینی بازار در روزهای آتی را دور از ذهن ندانست و تاکید کرد: نحوه اصلاح بازار بستگی به رویکرد سهامداران در معاملات فردا دارد و باید دید میتوان بازار را کنترل کرد یا خیر. با توجه به اتفاقاتی که طی دو روز گدشته حادث شده، چشم انداز مثبت و رو به رشد را در کوتاه مدت در معاملات آتی شاهد نیستیم و با توجه به پایان مهلت و اولتیماتوم تصویب FATF, پالرمو و CFT این موضوع نیز بازار را تحت تاثیر قرار خواهد داد. میرمعینی ادامه داد: متعیرهای سیاسی در روزهای اخیر چندان دلچسب نبوده و البته بازار از لحاظ تکنیکالی نیز نیاز به استراحت کوتاهی برای تداوم روند رو به رشد خود دارد.
بهزاد صمدی، تحلیلگر کارگزاری اقتصاد بیدار نیز در خصوص چشم انداز آتی بازار گفت: با توجه به الگوهای تکنیکالی که در قیمتهای جهانی شاهد هستیم، بیشتر گارد اصلاحی دارند بنابراین انتظار داریم به خصوص در دو فلز روی و مس قیمتها ریزشی بوده و نمادهای کامودیتی محور مرتبط با این فلزات را تحت تاثیر قرار دهند. صمدی با بیان اینکه بازار همچنان روی تک سهمهای بنیادی مانور خواهد داد و شاهد افزایش شاخص کل هم وزن خواهیم بود، ادامه داد: اکثر سهمهای بازار با پتانسیل واگرایی منفی مواجه هستند و اکثراً در محدوده اشباع خرید قرار دارند بنابراین انتظار داریم که بازار در تعدادی از سهام با اصلاح مواجه شود.
مجلس در اوضاع آشفته بازار خودرو مقصر است؛ محدویتهای واردات خودرو با ابلاغ قانون جدید باید اجرا شود
«تابناک» در گفتوگو با حمیدرضا فولادگر، عضو کمیسیون صنایع، آورده است: بیش از یک سال است، طرح ساما ندهی بازار خودرو در راهروها و کمیسیونهای مجلس سرگردان است. این قانون که اکنون به نظر میرسد به سرانجام نهایی خود نزدیک شده، با اما و اگرهای وزارت صمت روبه رو شده است. مدیران این وزارت خانه بر این باورند که این قانون قابلیت اجرایی ندارد و مخالف سیاستهای این وزارت خانه است.
اما در مقابل، برخی نمایندگان مجلس، قانون را لازم اجرا میدانند و از لحظه ابلاغ قانون توسط رئیس مجلس انتظار اجرایی شدن آن را دارند. به باور این نمایندگان، پس از ابلاغ قانون، باید تمام محدودیتهای واردات خودروهای هیبریدی برداشته و دولت سه سال وقت دارد تا از این صنعت به صورت کامل خارج شود.
حمیدرضا فولادگر، عضو کمیسیون صنایع اظهار داشت: دلیل اینکه طرح ساماندهی بازار خودرو بیش از یک سال است در مجلس مانده، این بوده که در آن زمان به دلیل شرایط خاص کشور و نوسانات شدید ارزی و به هم ریختگی مدیریت منابع و مصارف و همچنین به دلیل کم کردن تعرفهها برای واردات خودرو بود.
این نماینده گفت: این وضعیت با شرایط ارزی کشور همخوانی نداشت و در همان زمان هم در جلسه شورای سه قوه واردات ۱۴۰۰ قلم کالا از جمله خودرو ممنوع شد. به عبارت دیگر، اگر در این مسیر هم میرفتیم باز هم اجرا نمیشد. از سوی دیگر، برخی نمایندگان اعتقاد داشتند که با انجام واردات نمیشود بازار را رقابتی کرد. من با ممنوعیت واردات مخالف نیستم، ولی ایجاد شرایط واردات نمیتواند راه رقابت پذیری را باز کند؛ بنابراین کمیسیون با شیب ملایم این کار را انجام داد.
این نماینده مجلس ادامه داد: به هر حال قانون با وجود آنکه رفت و برگشتهای زیادی داشته به تصویب رسیده و باید اجرا شود، اما این قانون یک کمک است و تنها راه نیست. تحقیق و تفحص هم در حال انجام از صنعت خودروست که این هم بسیاری از موارد را در صنعت خودرو روشن خواهد کرد؛ اما یکسری اقدامات دیگر هم در کنار قانون گذاری در حال انجام است که از جمله آن بازگشت شورای رقابت برای تعیین قیمت است. به نظر من، باید خودروساز قیمت را و شورای رقابت مدل آن را اعلام کند و نظارت داشته باشد؛ اما در جایی که انحصار وجود دارد، باید شورای رقابت ورود کرده و رویه قیمت گذاری را اصلاح کند، اما جایی که رقابت است خودرو هم باید مانند سایر محصولات قیمت گذاری کند؛ اما تا مادامی که انحصار است، باید شورای رقابت قیمتها را اعلام نماید.
لایحه تامین امنیت زنان، گامی برای کاهش خشونتهای خیابانی؟
وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گفتوگو با دو نماینده مجلس، آورده است: لایحه تامین امنیت زنان علاوه بر پرداختن به خشونتهای خانگی علیه زنان، برای اولین بار به موضوع مزاحمتهای جنسی و خیابانی پرداخته و در بندهای مختلف برای هرنوع از این مزاحمتها مجازاتهایی را در نظر گرفته است.
هنوز چندماهی از روی کار آمدن دولت یازدهم نگذشته بود که خبر رسید معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری لایحهای به نام تامین امنیت زنان تدوین کرده که در آن به انواع خشونت علیه زنان پرداخته و برای مقابله با آن جرائمی را در نظر گرفته است. این لایحه گرچه در همان زمان دولت یازدهم به مجلس ارائه و بعد راهی قوه قضاییه شد تا تکلیفش معلوم شود، اما با گذشت چند سال و حتی گذشت ۲ سال از دولت دوازدهم، هیچ خبری از به نتیجه رسیدن آن به گوش نرسیده غیر از حذف ۴۱ ماده از آن و امروز که بالاخره معاون فرهنگی قوه قضاییه اعلام کرد ریاست جدید قوه قضاییه با توجه ویژه به این لایحه آن را در دستور کار رسیدگی مسئولان عالی قضایی و معاونت حقوقی و فرهنگی قرار داده است.
البته پیش از این فاطمه ذوالقدر عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی از قول مساعد رئیس قوه قضائیه در جلسه مشترک با نمایندگان مجلس برای ارائه این لایحه به دولت در آینده نزدیک خبر داده و گفته بود که مجلس به محض دریافت لایحه منع خشونت علیه زنان آن را به صورت فوریتی در اولویت بررسی قرار خواهد داد.
لایحهای که علاوه بر پرداختن به خشونتهای خانگی علیه زنان، برای اولین بار به موضوع مزاحمتهای جنسی و خیابانی پرداخته و در بندهای مختلف برای هرنوع از این مزاحمتها مجازاتهایی را در نظر گرفته است. حالا باید منتظر ماند و دید تصویب این لایحه جنجالی بالاخره به عمر مجلس دهم میرسد یا خیر؛ لایحهای که شاید حذفیاتش از سوی قوه قضاییه، آن را به شیری بییال و دم و شکم تبدیل کرده باشد و همین موضوع وظیفه نمایندگان را برای بررسی بیشتر درباره آن سنگینتر میکند.
لایحهای با در نظر گرفتن همه ابعاد خشونت علیه زنان
لایحه تامین امنیت زنان شامل ۳ بخش بازدارندگی، حفاظتی و حمایتی است که شامل تقویت و تحکیم نظام خانواده، تأمین حقوق زنان به منظور حفظ امنیت آنان، پیشگیری از خشونت علیه زنان و حمایت از زنان قربانی یا در معرض خشونت است. در این لایحه ۲۰ جرمانگاری جدید دیگر برای انواع خشونت علیه زنان در نظر گرفته شده و به نظر سعی در کاهش دید عمومی فرادستی مردان به زنان داشته است. این لایحه، خشونت را جرم دانسته و در آن آمده است که هیچکس حق ندارد در روابط خانوادگی، اماکن خصوصی، عمومی یا دولتی به قصد آسیب علیه زنان اقدام کند و در صورت ارتکاب، مطابق احکام این لایحه مجازات میشود.
ما همچنان منتظریم
فاطمه ذوالقدر، عضو فراکسیو زنان مجلس یکی از نمایندگانی است که معتقد است تعیین تکلیف لایحه تامین امنیت زنان میتواند بر کاهش اذیت و آزارهای خیابانی تاثیر بگذارد؛ او هرچند از قول رییس قوه قضاییه برای ارائه این لایحه در هفتههای آینده خبر داده اما در گفتوگو با «خبرآنلاین» با بیان اینکه هنوز تکلیف لایحه تامین امنیت زنان که مفاد خوبی درباره خشونتهای خیابانی در آن گنجانده شده بود، معلوم نیست و ما هم از جزئیات خبر نداریم، میگوید: «ما منتظریم که این لایحه هرچه زودتر به صحن بیاید. ما همان اول که به مجلس آمدیم میخواستیم درباره انواع خشونت علیه زنان طرح بدهیم اما خانم مولاوردی به ما گفت که در این زمینه لایحهای را تدوین کردهاند، اما این لایحه آنقدر به دست ما نرسید تا طرح تشدید مجازات اسیدپاشی در مجلس مطرح شد و یک فوریتش رای آورد.»
ذوالقدر با بیان اینکه ما امیدواریم که بحث حمایتی از زنانی که در خیابان مورد اذیت و آزار قرار میگیرند، حذف نشده باشد، گفت: «اگر لایحه به مجلس بیاید اعضای فراکسیون زنان بر روی آن فوریت میگذارند. نمایندگان مرد مجلس هم فکر نکنم روی این لایحه حساسیت داشته باشند و همراه ما هستند.»
نقش قانونِ فرهنگساز
طیبه سیاوشی عضو فراکسیون زنان مجلس هم با بیان اینکه لایحه تامین امنیت زنان لایحهای است که از ابتدای ورود به مجلس قرار بوده به پارلمان بیاید، به «خبرآنلاین» میگوید که این لایحه در دستور کار قوه قضاییه قرار گرفت و قرار بود که بعد از بررسیها به صحن بیاید اما متاسفانه این اتفاق به دلایل متعدد نیفتاد.
او ادامه میدهد: «یکی از این دلایل که فارغ از نگاه سیاسی به آن نگاه میکردند، این بود که این لایحه خیلی در حوزه خانواده ورود پیدا کرده و جرمانگاری کرده است و به حریم خانواده آسیب میزند اما قرار شد که ضمانت اجرایی برای زنان خشونتدیده در خانواده در نظر گرفته شود.»
سیاوشی میگوید: «ما قرار است که از طریق فراکسیون زنان یک درخواست کتبی به قوه قضاییه بفرستیم تا بتوانیم در مجلس دهم آن را بررسی کنیم. ما با آقای محسنی اژهای سال پیش جلسه گذاشتیم و همه زنان حاضر در این جلسه بر فرستادن این لایحه اصرار کردیم.»
دنیزلی چرا تصمیم گرفت با تراکتور ثبت کند؟
وبسایت خبری «پارسینه» در این گزارش آورده است: تراکتورسازی تبریز سرانجام بمب اصلی نقل و انتقالات را منفجر کرد با قراردادی ۵ ساله با مصطفی دنیزلی مربی محبوب ترکیهای قرارداد خود را امضا کرد. دنیزلی که ۲ فصل در پرسپولیس حضور داشت باوجود نتایج درخشان نتوانست جام قهرمانی را برای هواداران به ارمغان بیاورد و ۲ جام حذفی را در فینال و نیمه نهایی واگذار کرد و به کشورش بازگشت.
وی پیشتر در پاس تهران نیز با فوتبالی تهاجمی علاقهمندان زیادی را به این تیم جذب کرده بود. در این تیم تا هفته پایانی صدرنشین لیگ برتر بود که به دلیل اختلاف با سردار آجرلو به کشورش ترکیه بازگشت و در هفته آخر مقابل ذوب اهن در اصفهان شکست خورد و استقلال تهران با کسب سه امتیاز مقابل حریف خود قهرمان لیگ برتر با امیر قلعه نویی شد. گفتنی است با پاس تهران تا مرحله یک چهارم پایانی صعود کرده بود که با شکست باورنکردنی مقابل العین از دور رقابتها کنار رفت.
بار دیگر دنیزلی به ایران بازگشت و با قبول هدایت پرسپولیس امید زیادی را به هواداران تزریق کرد. این تیم موفق شد بعد از چهار شکست پیاپی مقابل استقلال، پیروزی دراماتیکی را کسب کند. پرسپولیس که یک بازیکن کمتر داشت و اولادی را در دقیقه ۶۵ به دلیل اخراج از زمین مسابقه از دست داده بود، تا دقیقه ۸۱ از استقلال با دو گل عقب بود، اما با ورود ایمون زاید، حسین بادامکی و مهدوی کیا به زمین مسابقه همه چیز تغییر کرد و ایمون زاید با ۳ گل توانست نتیجه را برگرداند.
دنیزلی، اما در آن هم فصل هم در کل نتوانست نتایج قابل قبولی کسب کند، ولی همین فوتبال زیبا هواداران را راضی کرده بود. او به تراکتور آمد تا کار نیمه تمام خود را که جام قهرمانی است، به پایان برساند.
آمریکا دیگر چیز چندانی در چنته ندارد که تاکنون نشان نداده باشد
وبسایت خبری «الف» گزارش داد: منصفانه باید گفت که اقدام ترامپ علیه برجام، بدترین کاری نبود که او میتوانست انجام دهد. بسیار بدتر و ازار دهندهتر بود اگر در برجام میماند و لجوجانه ادعای نقض برجام را به شورای امنیت میبرد تا قطعنامه ٢٢٣١ را لغو کند. آنگاه همه قطعنامههای پیشین باز میگشتند و این فضای مانور سیاسی هم در اختیار ایران قرار نمیگرفت. پس به هر دلیل، ترامپ از ان زور آزمایی و دهن کجی پر دردسر صرف نظر کرد و اقدام به خروج از برجام، میتواند تعدیل شده یک پیشنهاد خطرناک، محسوب شود. البته که هیچ موقعیت سیاسی بی دغدغه و آرام، مخصوصاً برای کشوری در جغرافیای ایران، قابل تصور نیست. اما تهران تلاش کرد در موقعیت جدید، که باز هم دشواریهای غیر قابل انکاری دارد، ابتکار عمل را در اختیار بگیرد.
واشنگتن برای آغاز حمله، نیاز به دستاویزی داشت. بزرگنمایی نمایش اوباش در دی ماه ٩٦ این نیاز را تامین کرد. تهران در واکنش، این نکته را برجسته کرد که گویی امریکا تصمیم گرفته است تا حکومت قانونی کشور را ساقط کند! بدیهی است که امریکا قادر به چنین کاری نیست پس همین عدم موفقیت محتوم در اسقاط حکومت، یک باخت برای امریکا تبلیغ میشود. ترامپ کمی دیر متوجه این دام هوشمندانه شد و حتی مدتی ساده لوحانه بازی خورد. وقتی هم متوجه شد، با سراسیمگی اعلام کرد که نه! ما با همین حاکمان راحتیم!
خطای ناشیانه واشنگتن در واقع نمایی تبلیغاتی حمله نظامی به ایران، فرصت یک مانور دیگر به تهران داد. ایران در تحریم بود و در زمینه جذابیت سرمایه گذاری، چیزی برای از دست دادن نداشت. با چند سخنرانی و مصاحبه وزیر خارجه و دیگران، بستری برای طرح ادعای ناتوانی امریکا در مقابل توان بازدارندگی ایران فراهم شد؛ تهدید تبدیل به هشدار شد و واشنگتن به لاک دفاعی فرو رفت.
امریکا که میخواست از ایران استفاده ابزاری کند، اکنون مشغله زیادی دارد و بر سر یک دوراهی مانده است، یا باید این زور زدن بیهوده به صخره را ادامه دهد، یا به دنبال مفری برای خروج از این بازی بگردد. در روزهای آینده، دونالد ترامپ حضور در اجلاس سران گروه ٢٠ را در برنامه دارد. او بسیار خوشحال میشد اگر میتوانست نشانهای پیدا کند تا مدعی شود که ایران در مقابل فشار کوتاه آمده است. برای او رویا است که با ژست پیروزی میان سران گروه ٢٠ خودنمایی کند و مدعی شود که فشار حداکثری بر ایران هم نتیجه بخش است، پس «همه با من»!
دگردیسی در مشی اصلاحطلبان؛ انتحار سیاسی عارف جواب میدهد؟
پایگاه خبری تحلیلی «نامه نیوز» گزارش داد: محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وقتی در انتخابات هیأت رئیسه توفیق نیافت و دست علی لاریجانی به عنوان پیروز بالا رفت، طاقتش طاق شد و موضعی سخت در قبال اعتدالیها گرفت و گفت: «اصلاحات راه خود را از افراد فرصتطلب و کسانی که میخواهند از اعتبار جریان اصلاحطلب سوءاستفاده کنند، جدا کرد».
عارف در حالی نقطه پایان بر ائتلاف اصلاحات-اعتدال گذاشت که این دیدگاه چندان به مذاق طیف تکنوکرات اصلاح طلب خوش نیامد. گروهی که در دولت هستند و معتقدند نگاه صرفاً سیاسی و از نوع افراطی به مسائل وقتی با امیال شخصی در هم آمیزد، این جریان سیاسی را به دوره احمدی نژاد بر میگرداند که هیچ امکان بروز و ظهور در حوزه اجتماعی نداشت و اقشار مختلف جامعه با نگاه منفی به اصلاح طلبان مینگریستند.
عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبها است و میخواهد از این ظرفیت حداکثر بهره برداری را برای آینده سیاسی خود ببرد. او قضایا را این طور تجزیه تحلیل میکند که «وقتی اصلاحات اعتبار خود را برای حسن روحانی راستگرا قربانی کرد چرا برای من این کار را نکند».
حسن رسولی یار غار محمدرضا عارف از این نگاه حمایت میکند و معتقد است «با وجود اینکه جریان اصلاحات هزینه قابل توجهی را متحمل شد و مشخصاً ما به ازاءِ قرار گرفتن افرادی چون آقای لاریجانی و غیره، تعدادی از بهترین نیروهای سیاسی خود را نتوانست در لیست قرار بدهد؛ ولی بلافاصله این تعداد از داوطلبین که مورد حمایت لیست امید بودند با وارد شدن به مجلس، حساب و مشی خود را از لیست امید جدا کردند و در طی سه سال گذشته هم در مواقع مهم و حساس، در مقابل فراکسیون امید مجلس دهم صفآرایی کردند. آنچه که برای انتخابات اسفندماه، فراروی شورای عالی سیاستگذاری بوده، تداوم یا ترک این سیاست حمایتی است».
عارف و یاران نزدیکش اما از یک واقعیت انکارناپذیر غافل هستند و آن اینکه او دیگر نزد افکارعمومی معاون اول دولت اصلاحات و نامزد فداکار انتخابات ریاست جمهوری محسوب نمیشود بلکه رئیس فراکسیون اصلاح طلبان پارلمان است که به قول غلامحسین کرباسچی حتی به نفع وضع معیشتی مردم و مطالبه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آنها یک فوت هم در تریبون مجلس نکرد. موضوعی که صادق خرازی به آن صحه میگذارد و میگوید «عارف هیچ وقت کاریزمای سیاسی نداشته است. عملکرد عارف موجب حذف مطهری از هیات رئیسه شد. دلیل سکوت عارف اینست است که حرفی برای گفتن ندارد.»
با این اوصاف میتوان نتیجه گرفت که تلاشهای عارف برای بسیج کردن نیروهای اصلاح طلب در حمایت از خود روی کاغذ شاید ممکن باشد اما به اجرا درآوردنش تقریباً به معجزه نیاز دارد. البته در عالم سیاست وقوع هر اتفاقی ممکن است و عارف میخواهد شانس خود را بیازماید اما مشخص نیست نتیجه آنی باشد که مطلوب او.
مشاور عالی مدیر حوزههای علمیه: در طرحهای تحولی مدیر حوزههای علمیه، شورای عالی مصوبات خاص خود را دارد
پایگاه خبری «شفقنا» در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین احمد فرخ فال، مشاورعالی مدیرحوزه های علمیه، آورده است: حجت الاسلام فرخ فال درباره نقش و آثار شورای عالی حوزههای علمیه، اظهار کرد: تشکیل و تأسیس شورای عالی حوزههای علمیه به زمان پیروزی انقلاب و دستور و عنایت رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) برگشت میکند، اولین جلسه شورای مدیریت با نمایندگان امام و نمایندگان جامعه مدرسین و نمایندگان مراجع که هرکدام سه نفر نماینده داشتند، ایجاد شد و اولین سنگ بنای برنامه ریزی های کلان و مرکزی که بتواند اسناد بالادستی آموزشی، تربیتی، پژوهشی، تبلیغی و تهذیبی حوزههای علمیه را تدوین کند، قرار گذاشته شد.
فرخ فال ادامه داد: در آن زمان مرحوم آیت الله العظمی فاضل، مرحوم آیت الله افتخاری، مرحوم آیت الله راستی، مرحوم آیت الله طاهر شمس و با اهتمام جامعه مدرسین و با تأیید مراجع عظام تشکیل دادند. تا مدتی این شورا به عنوان شورای مدیریت بود، شورای مدیریت یعنی هم سیاستگذاریهای کلان را انجام میداد و هم کار مدیریت حوزه را تدبیر میکرد؛ یک شخصی را شورای مدیریت به عنوان معاونت اجرایی در مرکز مدیریت قرار داده بود به نام مرحوم آیت الله قاضی خرم آبادی و کار مدیریت و سیاستگذاری یک جا انجام میشد، پس از ارتحال ملکوتی رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) اولین سفری که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به قم داشتند، بحث تفکیک سیاستگذاری را از مدیریت بیان کردند و فرمودند چه خوب است که یک شخصیتی که مجتهد است، کارهای خود را کنار بگذارد و به عنوان مدیر حوزه وارد عرصه مدیریت شود و شورای مدیریت، شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه شود؛ به دستور مقام معظم رهبری این اقدام رقم خورد.
مشاورعالی مدیرحوزه های علمیه گفت: شخصیت بزرگوار مرحوم آیت الله مومن به عنوان اولین مدیر حوزههای علمیه از شورا انتخاب شدند و شورا تبدیل به شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه شد. در شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه سیاستهای کلان در ارتباط با محورهایی از جمله آموزش، پژوهش، تبلیغ، تهذیب و تربیت در تمامی این موارد و محورها شورای سیاستگذاری از همان زمان که مدیریت جدا شد، شروع گردید، آیین نامهها تنظیم و برنامه ریزی شد و تا به امروز شورای عالی، شورای عالی سیاستگذاری است. به عبارت دیگر چشم انداز بیست سال حوزه در ابعاد مختلف آموزش، پژوهش، تهذیب و تبلیغ همه در شورای عالی تصویب شده و در تدوین آنها مدیریت حوزههای علمیه و طرح و برنامه شورای عالی و همچنین اساتید و فضلا نقش بسزایی داشتند.
«حاج شعبان» با زندگی راحت میانهای نداشت؛ درونش غوغا بود ولی فریاد نمیزد
پایگاه خبری «مشرق» در گفت و گو با حجت الاسلام تویسرکانی، نماینده ولی فقیه در سازمان بسیج، آورده است: به بهانهی زنده کردن یاد شهید مدافع حرم، حاج شعبان نصیری، با دوستان و همرزمان او به گفتوگو نشستیم. حجتالاسلام محمدرضا تویسرکانی، نمایندهی ولیفقیه در سازمان بسیج مستضعفین، مهمان مصاحبهی ما بودند. ایشان ضمن بیان خاطراتی از دوستان شهید خود، دربارهی آشنایی و رفاقت با شهید شعبان نصیری، گفتند:
«عامل رفاقت من و حاج شعبان قرآن بود که آشنایی ما از سال ۱۳۷۰ در جلسات تفسیر قرآن کرج شروع شد و تا شهادتش ادامه یافت. حُسن بزرگ آن جلسات علاوه بر انس با قرآن، انس با رفقای خوبی چون او بود.»
ایشان در ادامه ویژگیهای بارز اخلاقی حاج شعبان را در شش دستهی کلی طبقهبندی و توصیف کرد: «من در طول این سالها چند ویژگی بارز در حاج شعبان دیدم:
غیرت
حاج شعبان غیرت و تعصب بسیاری بر روی نظام داشت و در مقابل فساد عوامل نفوذی در سیستمهای تصمیمگیری نظام، بسیار غیرتی بود. او خیلی پُرجوشوخروش بود و اصلاً نمیتوانست لحظهای آرام بنشیند و چون از خیلی چیزها خبر داشت، نمیتوانست تحمل کند و تماشاچی صحنهی ضربه زدن به انقلاب و ولایت و خون شهدا باشد.
گمنامی
ویژگی دومش گمنامی بود. حاج شعبان اصلاً و ابداً دنبال اسم و رسم و شهرت و مطرح شدن نبود. او مسئولیتهای مهمی داشت. ولی طوری رفتار میکرد که کسی متوجه نمیشد.
سبک زندگی قرآنی
ویژگی سومی که حاج شعبان داشت، علاقهی زیاد به معارف دینی بود و شوق زیادی برای کسب نور قرآن داشت. در همین جهت اقدام و حرکت هم میکرد؛ نه اینکه فقط دوست داشته باشد.
کتمان
ویژگی چهارم حاج شعبان، کتوم بودنش بود. یعنی جنجالی و پُرسروصدا نبود. اگرچه اذیت میشد و درونش غوغا بود، ولی اهل فریاد و دادوبیداد نبود. آدم شعاری نبود و اهل کتمان بود. او سالها کار اطلاعاتی کرده بود. علاوه بر آن، خیلیها پیش ایشان درد دل میکردند. ولی او سرّ هیچکس را نمیگفت.
شجاعت
پنجمین ویژگی بارز حاج شعبان، شجاعتش بود. همان اواخر هم در مبارزه با داعش، سختترین جاها را انتخاب میکرد و در آن سن و سال، بیباکانه در مقابل چنین دشمنی حضور مییافت. بعدازآنکه در یکی از عملیاتها در عراق (در جنگ با داعش) مجروح شد، انگار شوقش برای پرواز بیشتر شده بود. بعضیها وقتی مجروح میشوند، کنار میکشند و میگویند که ما دیگه دِینمون رو ادا کردیم. ولی او انگار تازه فهمیده بود چه خبر است.
ولایت مداری
حاج شعبان عاشق امام و رهبر بود. باور قلبیاش بود که مقام معظم رهبری نایب امام زمان (عج) است. او در این عشق، هرگز دچار خطا و غفلت و بیتفاوتی و حیرت و سردرگمی نشد و با ایمان به رهبر، در فتنهها بسیار با بصیرت رفتار میکرد. این ویژگیها از حاج شعبان، بندهای برای پروردگار ساخته بود که روی زمین، برای تحقق آرمانهای الهی تلاش کند.
نظر شما