۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۸:۰۲
کد خبر: 83354698
T T
۰ نفر

پروندهٔ خبری

جوانان همچنان در انتظار فرصت برای ورود به عرصه مدیریت کلان

تهران- ایرنا- با وجود نمونه های موفق از مدیریت جوانان در سطوح بالای مسوولیتی در ابتدای انقلاب اسلامی، امروز کمتر چنین فرصت هایی در اختیار جوانان قرار می گیرد و تصویب قانون «ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان» نیز نتوانسته است چندان این گره را بگشاید.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا؛ جمعیت جوان ایران، فرصتی طلایی برای کار و تولید اقتصادی است و نباید بهره مندی از این جمعیت را از دست داد. این در حالی است که جوانان نشان داده اند توان آن را دارند که در پست های مدیریتی نقش خود را به خوبی ایفا نمایند. انجام این مهم نیازمند پیش شرطی است و آن پیش شرط نیز دادن فرصت به جوانان برای نقش آفرینی هر چه بیشتر در مناصب مدیریتی است.

مدیریت جوانان در جهان

تجربه مدیران و مقامات جوان در جهان نیز نشان می دهد که استفاده از چنین مدیرانی، دور از ذهن نیست و افراد کمتر از ۳۰ سال می توانند در پست هایی همچون نمایندگی مجلس به خوبی ایفای نقش کنند و افراد کمتر از ۴۰ سال شایستگی آن را دارند که حتی رییس یک دولت شوند.

بطور مثال «ماتئو رنتسی» زمانی که در سال ۲۰۱۴ به نخست وزیری کشور ایتالیا انتخاب شد، تنها ۳۹ سال داشت. وی پیش از رسیدن به نخست وزیری نیز مسوولیت های سیاسی و مدیریتی را در «فلورانس» ایتالیا برعهده داشت.

«امانوئل ماکرون» رییس جمهوری کنونی فرانسه نیز در زمان انتخاب، ۳۹ سال داشت و از همین رو به عنوان جوان ترین رییس دولت فرانسه از زمانه «ناپلئون» بناپارت تاکنون شناخته می شود. وی همچنین در سال های قبل از انتخاب به عنوان رییس جمهور، مقام وزارت را در این کشور برعهده گرفته بود.

«جاسیندا آردرن» نخست وزیر کشور نیوزیلند نیز زمانی به نخست وزیری این کشور رسید که ۳۷ ساله بود. آردن در ۲۸ سالگی به عضویت مجلس نیوزیلند درآمد و اکنون نیز رهبری حزب کارگر این کشور را نیز برعهده دارد.

اینها تنها نمونه هایی از مدیریت سیاستمداران جوانی است که از اتفاق حضور آنان در عرصه سیاست، با استقبال جوانان جامعه آنها نیز روبرو شده است.

انقلاب؛ فرصت طلایی برای جوانان

در ایران تا پیش از انقلاب؛ اما کمتر فرصتی برای مدیریت جوان پیش می آمد. مگر آنکه ولیعهدی در جوانی به پادشاهی برسد. پادشاهی که اغلب به دلیل جوانی یا کودکی پادشاه، اغلب موفقیت آمیز نبود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اما فرصتی طلایی برای جوانان به وجود آمد تا به نقش آفرینی در پست های مدیریتی بپردازند که تا پیش از آن امکان آن وجود نداشت. بسیاری از این جوانان در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی به مهمترین مناسب مدیریتی ممکن دست یافتند و از اتفاق نشان دادند که به خوبی توان اجرای مسوولیت های خود را دارند.

بطور مثال افرادی چون حجت الاسلام والمسلمین «حسن روحانی»، «علی لاریجانی»، «محمدباقر قالیباف»، «محسن رضایی»، «محمدرضا عارف»، «محمد جواد ظریف» و «بیژن نامدار زنگنه» همگی در دوران جوانی و زمانی که در سنین مابین ۲۵ تا ۳۵ سالگی بوده اند، مناسب مهم مدیریتی یا نظامی داشته اند و اغلب کارنامه ای قابل قبول در این مناسب مدیریتی از خود به جای گذاشتند.

بسیار از شهدای سرافراز جنگ تحمیلی نیز زمانی به شهادت رسیدند که هنوز سن آنان به ۳۰ سال نرسیده بود؛ با این حال در زمان شهادت مسوولیت های مهمی در جنگ برعهده گرفته بودند. بطور مثال شهید «محمد ابراهیم همت» در زمان شهادت تنها ۲۸ سال داشت، شهید علی اکبر شیرودی ۲۶ ساله بود، شهید مهدی باکری در ۳۰ سالگی به شهادت رسید و شهید عباس دوران در زمان شهادت تنها ۳۱ سال داشت. تمامی این شهدای شاخص، از چهره های برجسته نظامی و تاثیرگذار محسوب می شدند و با وجود جوانی سن، تاثیرات نظامی و سیاسی مهمی را بر روند جنگ گذارده بودند.

دوران پس از جنگ و فرصت طلایی جمعیت جوان

افزایش آهنگ رشد جمعیت باعث شد تا پس از دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، جمعیت جوان، به بزرگترین بخش هرم جمعیتی ایران تبدیل شود. جمعیتی که بخش بزرگی از آن با رقابتی سخت وارد دانشگاه شده و همگی آنان در نظام جمهوری اسلامی ایران، رشد و نمو پیدا کرده بودند؛ در آغاز دهه ۱۳۸۰ می توانستند وارد بازار کار شوند و با ورود به سازمان های دولتی، در مسوولیت هایی مهم ایفای نقش نمایند.

اما به نظر می رسد چنین نشده باشد. هم اکنون اغلب نمایندگان مجلس، وزرا، مسوولین دولتی و مانند آن همچنان جزو متولدین دهه های ۱۳۴۰ و قبل از آن هستند و جز مواردی نادر، متولدین دهه های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰، با وجود ورود به دهه سوم و چهارم زندگی خود، فرصتی برای حضور در پست های مدیریتی، حتی پست های مدیریتی رده میانی را نیافته اند.

در عین حال سازوکاری نیز برای چرخش سنی نخبگان و مدیران طراحی نشده است. بدین ترتیب جوانان پس از ورود به سازمان های دولتی یا خصولتی، بایستی همچنان به عنوان یک کارشناس ایفای نقش نمایند و کمتر ممکن است به آنان فرصت ایفای نقشی جدی داده شود. مسئله ای که امروز تبدیل به یک چالش برای جوانانی شده است که احساس می کنند از توانمندی لازم برای اجرای چنین نقش هایی برخوردارند.

تصویب قوانین حمایتی، فرصتی برای ایفای نقش جوانان

تصویب قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان فرصتی قانونی را برای خروج افراد کهنسال از پست های مدیریتی و حضور جوانان در این مناسب را ایجاد کرد. هرچند وجود تبصره ها و استثنائات فراوان، می تواند مانع از اجرای موثر این قانون شود؛ اما باز هم می توان از این فرصت برای نقش آفرینی بیشتر جوانان بهره برد.

مقام معظم رهبری، درباره این طرح فرمودند: «این قانون بازنشستگان، یک قانون بسیار خوبی است. این از آن قوانینی است که ما به آن احتیاج داشتیم، جایش هم خالی بود. این قانون در واقع حلقه بسته مدیریتی را که گاهی اوقات در بعضی از جاها سال های سال طول می کشد، این حلقه مدیریتی بسته را باز می کند، می شکند، راه را برای جوان ها می گشاید که بتوانند خودشان را برسانند به مراکز مدیریتی».

پس از اجرای این قانون، بسیاری از مدیران دولتی، موظف شدند که از پست مدیریتی خود استعفا دهند و نیروهای جوان تر ارتقاء یابند. این تغییر نسل مدیران، بطور حتم می تواند موجب بهبود عملکرد مدیریتی در سازمان های دولتی گردد.

با این حال هنوز احساس نمی شود که از جوانان شایسته در پست های مدیریتی به حد کافی استفاده شده باشد و جای این جوانان در بسیاری از مناسبی که توان انجام آن را دارند، خالی است. از همین رو ضروری است که مسوولان تلاش نمایند بیش از پیش فرصت اجرای مناصب مدیریتی را در اختیار جوانانی بگذارند که اغلب تحصیل کرده، مستعد، توانمند و کاردان هستند و مطمئن باشند که نسل تربیت شدگان پس از انقلاب، تفاوت چندانی با نسل پیش از خود ندارند و آنها نیز برای اجرای مسوولیت های لازم، توان کافی را دارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha