«امیرعلی ابوالفتح» روز یکشنبه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، در خصوص فضای سیاسی آمریکا پس از حملات صورت گرفته به نفتکشها گفت: در حال حاضر در جامعه آمریکا سه رویکرد نسبت به ایران پس از رخ دادن اتفاقات اخیر در تنگه هرمز و دریای عمان مطرح است؛ رویکرد غالب مبتنی بر این است که تردیدهای جدی درباره نقش ایران نسبت به حملات صورت گرفته به نفتکشها وجود دارد.
وی با بیان اینکه بسیاری از نخبگان سیاسی آمریکا معتقد هستند که مدارک کافی برای متهم کردن ایران وجود ندارد، اظهار داشت: تعداد زیادی از نمایندگان کنگره، دولتمردان سابق و رسانهها اگرچه ادعاهایی را مبتنی بر نقش بیثبات کننده ایران مطرح میکنند ولی میگویند نمیتوان به راحتی اتهامی مطرح کرد و معتقدند مدارک آمریکا از جمله فیلم چند دقیقهای ادعایی دقیق و قانعکننده نیست.
کارشناس ارشد مسائل آمریکا با بیان اینکه اقلیت دیگری در نخبگان سیاسی قاطعانه میگویند ایران در حملات اخیر نقش مستقیم داشته است، تصریح کرد: این افراد مدعی هستند اگر مدرکی هم درباره انجام این حملات از سوی ایران وجود نداشته باشد، سخن مقامات ایرانی مبنی بر اینکه اگر نفت ایران صادر نشود، نفت دیگری هم از خلیج فارس صادر نمیشود، موید اذعان ایرانیها است.
ابوالفتح ادامه داد: این گروه معتقدند آمریکا باید پاسخ حملات انجام شده را بدهد که تندترین این اظهارات از سوی لیندسی گراهام، سناتور ارشد جمهوریخواه مطرح شد که انجام حملات محدود به پالایشگاهها و نفتکشهای ایرانی را درخواست کرده است.
وی گفت: دسته دیگر تصمیمگیرندگان اصلی شامل رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی، کفیل وزارت دفاع و جامعه اطلاعاتی آمریکا هستند که تاکنون صراحتاً نسبت به اتفاقات رخ داده، واکنش رسمی نشان ندادهاند هرچند مایک پمپئو اتهاماتی تکراری علیه ایران تکرار کرد.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با اشاره به سکوت گروه سوم ابراز داشت: دلیل عدم واکنش جدی و سریع نسبت به این موضوع این است که این افراد یا ادله کافی و متقنی علیه ایران ندارند یا اگر هم دارند، ترجیح میدهند واکنش ندهند و سکوت کنند زیرا اگر مدرکی داشته باشند، باید واکنش نشان دهند که برای دولت آمریکا هزینه دارد و اگر هم واکنش نشان ندهند، موجب خفت و سرشکستی دولت ترامپ میشود.
ابوالفتح افزود: در مجموع میتوان گفت که جامعه آمریکا و بدنه غالب در نخبگان سیاسی این کشور، ادعای انجام حملات به نفتکشها از سوی ایران را باور نکرده و این ادعا مورد حمایت قرار نگرفته است.
وی در پاسخ به این سوال که حملات به نفتکشها تا چه اندازه به خاطر وادار ساختن ترامپ برای انجام حملات نظامی به ایران است؟ بیان کرد: در آمریکا هنوز کسانی هستند که معتقدند شیوههای گذشته نه تنها کارآیی دارند بلکه برای حفظ اعتبار ایالات متحده و حساب بردن دیگران از کاخ سفید، باید از شیوههای پیشین از جمله حمله نظامی بهره برد ولو آنکه انجام این حملات مانند جنگ عراق هزینههای زیادی داشته باشد و چندین هزار سرباز آمریکایی کشته و زخمی شوند.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا با تاکید بر اینکه فضای اغلب در ایالات متحده خواهان جنگ جدید نیست و به شدت با آن مخالف است، یادآور شد: علاوه بر جامعه آمریکا، ترامپ هم علاقه چندانی به آغاز جنگ نظامی جدید ندارد. کمپین او برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ از روز سه شنبه آغاز به کار میکند و معمولاً رئیسجمهوری که میخواهد برای بار دوم انتخاب شود و به کارش ادامه دهد، علاقهای برای آغاز جنگ جدید ندارد به ویژه جنگی که نسبت به آن در آمریکا، اجماعی وجود ندارد و مردم از آن حمایت نمیکنند.
وقوع حوادث مشکوک برای وادار ساختن آمریکا به جنگ نظامی با ایران متحمل است
ابوالفتح با اشاره به رویکرد ترامپ در دوره انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ عنوان کرد: ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ از خود چهره ضد جنگ نشان داد و انتقاد میکرد که چرا روسایجمهوری پیشین جنگهایی را به راه انداختند که هزینههای هنگفتی بر آمریکا تحمیل کرد و حال اگر او بخواهد جنگ جدیدی را آغاز کند، این مسئله در تضاد با سخنان و رویکردهای قبلی وی است.
وی اضافه کرد: بعید است ترامپ تحت فشار افرادی چون لیندسی گراهام قرار بگیرد و جنگ اقتصادی علیه ایران را با جنگ نظامی همراه کند مگر آنکه در این مدت ایران به صورت آشکار دست به اقدامی بزند یا آنکه آشوبطلبان، توطئههای خود را گسترش دهند و به جای نفتکشها به تجهیزات و شناورهای نظامی ایالات متحده حمله کنند که در آن صورت، افکار عمومی تحت تأثیر قرار گرفته و خواهان خونخواهی میشود.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی وقوع حوادث مشکوک برای وادار ساختن ایالات متحده به جنگ نظامی با ایران را متحمل دانست و گفت: احتمال وقوع حوادث مشکوک وجود دارد چراکه ایالات متحده تمام هم و غم خود مبتنی به پای میز مذاکره کشاندن ایران گذاشته و سرمایهگذاری زیادی در این باره انجام داده است و از این سیاست خود هم عدول نمیکند ولی ترامپ مایل به جنگ با ایران نیست به ویژه آنکه ارزیابیهای او حاکی از این است که فشار اقتصادی علیه ایران مؤثر بوده بنابراین او لازم نمیداند سلاح خود علیه ایران را عوض کند.
عدم پذیرش گفتوگو با واشنگتن، موجب سرخوردگی آمریکاییها شده است
ابوالفتح در خصوص واکنش آمریکایی به نتایج سفر نخستوزیر ژاپن به تهران هم اظهار داشت: دونالد ترامپ بر سفر شینزو آبه به تهران خیلی حساب کرده و معتقد بود که این سفر میتواند گرهگشایی کرده و فضا را عوض کند و ایران وارد گفتوگو با آمریکا باشد ولی این اتفاق رخ نداد و سیاست رسمی و اعلام شده ایران حاکی از عدم پذیرش گفتوگو با آمریکا است.
وی با تاکید بر اینکه عدم پذیرش گفتوگو با واشنگتن از سوی تهران، موجب سرخوردگی آمریکاییها شده است، تصریح کرد: ممکن است در چنین شرایطی، کاخ سفید برای جبران این سرخوردگی به تشدید فشارها علیه ایران روی بیاورد و تحریمهای جدیدی را اعمال کرده و یا تحریمهای پیشین را گسترش دهد و نشان دهد که آماده رویارویی تمام قد با تهران است.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا در رابطه با رویکرد نامزدهای دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در مورد ایران هم خاطرنشان کرد: اغلب نامزدهای دموکرات تا این لحظه اظهارنظری در خصوص مسائل مربوط به سیاست خارجی به ویژه ایران نکردهاند و تمرکزشان بر مسائل داخلی است ولی تعدادی از نامزدها که در حوزه سیاست خارجی ورود داشتهاند، مخالف سیاستهای رئیسجمهور کنونی آمریکا درباره ایران هستند، و وعده بازگشت به برجام را دادهاند و هشدار میدهند مسیری که ترامپ درباره ایران در حال پیمودن است، منجر به جنگ میشود.
ابوالفتح یادآورشد: استراتژی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تکیه بر عملکردش در حوزه اقتصادی است ولی رویکرد دموکراتها ترس از وقوع جنگ مجدد است؛ در واقع برای دموکراتها میزان خسارت ایران از جنگ احتمالی با آمریکا مهم نیست بلکه افزایش تنشها با ایران این فرصت را برای آنها به وجود آورده که ترامپ را جنگطلب نشان داده و به وضعیت وی لطمه وارد کنند.
وی ادامه داد: نکتهای که رویکرد دموکراتها درباره جنگ دارد، این است که تکرار خطر جنگ میتواند منجر به عادیسازی برای مردم موضوع شود و این مسئله ممکن است منجر به آن شود که در روز واقعه، اصل ضرورت حمله به ایران را به راحتی پذیرفته و وقوع جنگ را حتمی و رخ داده شده تلقی کنند.
نظر شما