روزنامه ایران در یادداشتی به قلم نعمت احمدی حقوقدان، آورده است: موضوعی که همواره بر سر ادامه یا توقف فعالیت آن از سوی بسیاری از مقامات کشور از جمله مسئولان قضائی بحث بوده، اتفاقاً از سوی ابراهیم رئیسی مورد استفاده قرار گرفته و رئیس قوه قضائیه آن را ابزاری برای اصلاحات مورد نیاز در نهاد تحت مسئولیت خود میداند. این اتفاق را باید پیروزی فضای مجازی بر وضع موجود دانست. آیتالله رئیسی با توجه به اهمیت این فضا و اشراف و اطلاعی که از تأثیرگذاری آن دارد طی فراخوانی، ایجاد اصلاح یا تکمیل برخی از رویهها، رویکردها، دستورالعملها و آئیننامهها را به مردم واگذار کرده است و از آنان برای پیشبرد امور راهنمایی میخواهد. کاری که او پیش از این نیز در تولیت آستان قدرس رضوی انجام داده و سعی داشته نظرات کاربران رسانههای اجتماعی را مدنظر قرار دهد، اکنون نیز در دستگاه قضائی به کار ببرد.
نگارنده به این موضوع از دید مثبت نگاه میکنم. چرا که به هر کیفیتی که این تصمیم اجرایی شود، نشان میدهد که مسئولان ما به این واقعیت پی بردهاند که عصر رسانه دگرگونی بنیادینی پیدا کرده و عصر محرمعلی خانها گذشته است. ما دیگر نمیتوانیم به افراد تکلیف کنیم که چه چیزی را بنویسند و چه چیزی را بخوانند. از سوی دیگر نیز عصر سلطه روابط عمومیها و تشریفات هم پایان یافته است. این روابط عمومیها بودند و البته هنوز هم هستند که به نوع رابطه مردم با مسئولان سمت و سو میدهند. این روابط عمومیها هستند که انتخاب میکنند مسئولان کدام سخن را بشنوند و آن را از چه کسی و چه زمانی بشنوند. فضای مجازی دیواره ضخیمی که روابط عمومیها به دور مسئولان کشیده بود را بهم ریخت. ابراهیم رئیسی هم جز نخستین مسئولانی است که به اهمیت این موضوع پی برده است. اگر این سامانه آن گونه که در این فراخوان اعلام شده شکل بگیرد، باید آن را به فال نیک گرفت. رئیس قوه قضائیه در جایی از این فراخوان گفتهاند: «اعلام میکنم تا زمانی که سامانه اختصاصی دستگاه قضائی برای ارتباط دوسویه با مردم و نخبگان در دسترس قرار بگیرد، صفحات متعلق به اینجانب در رسانههای اجتماعی یکی از مسیرهای دریافت نظرات مردم خواهد بود.» حتی اگر همین ارتباط یکسویه فعلی را تا فراهم شدن ارتباطی دوسویه در نظر بگیریم، اتفاق مبارکی است.
امیدوارم که آیتالله رئیسی به مسئولی تبدیل شود که گوش شنوایی دارد و اگر خروجی آن همان گونه که در این فراخوان آمده ایجاد اصلاح یا تکمیل برخی از رویهها، رویکردها، دستورالعملها و آئیننامهها باشد، میتواند شیوه سنتی را که روابط عمومیها و اطرافیان مسئولان به دورشان همچون حصاری کشیدهاند، از بین ببرد و به فضای دیجیتالی امروز برساند.
مانند آنچه در مورد رئیس جمهوری امریکا رخ داده است. آقای ترامپ تیم رسانهای ندارد اما از یک فضای مجازی ساده یعنی توئیتر استفاده میکند و دنیا را با آن تکان میدهد. این نه حاصل قدرت ترامپ است و نه عقل و هوش او. بلکه قدرت دنیای جدید مجازی است که او و بسیاری دیگر از مسئولان را به این سمت سوق داده تا بیواسطه با مردم صحبت کنند.
نظر شما