محمدرضا تاجیک در کتاب خود از یک تحول در مقاومت در برابر قدرت صحبت میکند. تحولی که در نگرش انسانها به آرمان، سبک زندگی و انقلاب و جنبشها تبلور یافته است. تاجیک نشان میدهد چطور و چگونه سبک زندگی در دوران معاصر جای خود را به آرمانخواهی داده است. این مدرس دانشگاه شهید بهشتی در کتاب خود درباره تغییر ماهیت جنبشها و مطالبات سیاسی در دوران کنونی صحبت میکند. وی رخت بربستن آرمانخواهی را در دوره معاصر آشکار میکند و نشان میدهد، آنچه اکنون و در زمانه فعلی اهمیت دارد سبک زندگی است.
تاجیک دوگانه قدرت-مقاومت در دوران انقلاب ۱۳۵۷ را اینطور توصیف میکند؛ روزی روزگاری، در حاشیه فراگفتمان پهلویستی، شاهد شکلگیری پادگفتمانی دینی-انقلابی با استعداد و داعیهای هژمونیک بودیم. نظام دانایی و رژیم حقیقت حاکم بر این گفتمان (گفتمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷)، کاملاً با نظام حقیقت پهلویستی بیگانه و در تضاد بود. گروههای مرجع مقبول و مشغول آنها، متفاوت با گروههای مرجعی بودند که در دوران پهلوی وظیفه بازتولید گفتمان پهلویستی را بر عهده داشتند و منابع و مآخذ و سازوکارهای تولید آگاهی و هدایت نگرشها و رفتارها یا اذهان و ابدان نیز، از آنچه در ساحت گفتمان پهلویستی بود فاصله بسیار داشت. (ص ۲۱ کتاب) از نظر این استاد دانشگاه، انقلاب اسلامی منجر به درهم شکسته شدن گفتمان پهلویستی شد و گفتمان بدیلی تحت عنوان انقلاب اسلامی جایگزین آن شده است. اما او این بحث را پی میگیرد و نشان میدهد چطور این گفتمان ضدگفتمان قدرت مسلط خود تغییر ماهیت میدهد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در کتاب خود نشان میدهد چگونه انقلابها و آرمانخواهان انقلابی بهسرعت از ایدهآل خواهی خود دست میکشند و به ضد خود بدل میشوند؛ او در همین رابطه در صفحه ۷۳ کتاب درباره نحوه بازنمایی تحولات اجتماعی مینویسد: انقلابها در فردای پیروزی معمولاً در نقش دیگر خود ظاهر شدهاند، به خود خیانت کردهاند […] بیش از آنکه در سیمای یک انقلاب ظاهر شوند، در چهره یک ضدانقلاب ظاهر شدهاند […] و با استقرار وضعیت همیشه استثنا، هیچ دگرگویی و دگراندیشی را تحمل نکردند.
تاجیک به روشهای مختلف میخواهد نشان دهد، مقاومت در برابر قدرتها در شرایط کنونی متفاوت شده است. او در حقیقت دنبال مقدمه چینی برای ایده اصلی کتاب یعنی زیست جنبش؛ (این جنبش یک جنبش نیست) است.
وی در همان صفحات آغازین کتاب تعابیری را از آلن بدیو (فیلسوف معاصر فرانسوی) و نقل میکند که خواندنی هستند و تا حدی میتواند نشان دهنده نگاه محمدرضا تاجیک باشد. او با نقل این تعابیر مینویسد: انسان دموکراتیک، تنها در اکنون محض زندگی میکند و قانونی جز میل زودگذر ندارد. امروز یک غذای چرب و لذیذ به همراه شراب نوش جان میکند. فردا، یک بودایی تمام عیار است، روزه زاهدانه، آب زلال و توسعه پایدار. دوشنبه، به قصد داشتن اندامی متناسب، ساعتها بر روی یک دوچرخه ثابت رکاب میزند. سه شنبه، تمام روز را میخوابد و شکم چرانی مفصلی میکند. چهارشنبه، قصد خود را بر مطالعه فلسفه ادامه میدهد اما ترجیح میدهد هیچ کاری انجام ندهد. روز پنج شنبه سر ناهار سیاست است که او را شعلهور میکند. (ص ۶۹). هدف تاجیک از ذکر تعابیر یادشده این است که نشان دهد چطور آرمانخواهی و مقاومت انسان امروزی در برابر قدرت تغییر کرده است. او میخواهد از تغییر سبک زندگی انسان سخن بگوید.
کتاب زیست جنبش؛ (این جنبش یک جنبش نیست) نوشته محمدرضا تاجیک از این منظر که به موضوعات مهم سیاسی ایران و جهان میپردازد، جذاب است. او در کتاب خود به رویدادهای مهمی مثل دی سال ۱۳۹۶ و حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ اشاره میکند و به همین ترتیب از تحولاتی؛ مانند مصر و تونس نیز غافل نیست. این کتاب توسط نشر نگاه معاصر در ۲۳۰ صفحه منتشر شده است.
نظر شما