روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای، آورده است: اولین مظلومیت بهشتی، نسبت «انحصارطلب» بودن بود که منافقین و سایر مخالفان به ایشان دادند. این، بیانصافانهترین تهمتی بود که به او زده شد و متأسفانه بسیار گسترده نیز تبلیغ شد. تأسف بالاتر اینکه بسیاری از جوانان هم تحت تأثیر این تبلیغات مسموم و بشدت ظالمانه قرار گرفتند و خود نیز به ابزاری برای گسترش آن تبدیل شدند.
ظلمها در قالبهای گوناگون ادامه یافت و ترور شخصیت تا آنجا پیش رفت که بعد از شهادت آیتالله بهشتی وقتی مردم در حسینیه جماران به دیدار امام خمینی رفتند و بر شهادت بهشتی گریستند، امام به آنها گفتند شهادت آقای بهشتی در برابر مظلومیت او ناچیز است. او مظلوم زیست و مظلوم مرد...
مردم انصافاً در طول سالهای متمادی بعد از فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت ۷۲ تن که آیتالله بهشتی در رأس آنان قرار داشت و سیدالشهدای انقلاب اسلامی نام گرفت، برای این شهدا سنگ تمام گذاشتند و در تمام شهرها و حتی بسیاری از روستاها هرساله برای آنها مجالس بزرگداشت برگزار کردند و تا آنجا که در توان داشتند در معرفی آنها و بهویژه آیتالله بهشتی که انسان فوقالعادهای در عصر ما بود، تلاش کردند. بسیاری از وزارتخانهها و سایر دستگاههای دولتی و حتی دانشگاهها، شرکتها و مؤسسات خصوصی نیز در ایام هفته اول تیر مجالسی برای آشنا ساختن نسلهای بعدی با فاجعه هفتم تیر و مسببان و قربانیان آن برگزار میکردند. این تلاشها تا دو دهه بعد از فاجعه هفتم تیر ۱۳۶۰ ادامه یافت و بعدها به دلیل اوج گرفتن منازعات سیاسی، که همه را سرگرم مسائل دنیائی و جنگ قدرت کرده بود، بهتدریج روبه افول گذاشت.
در سالهای اخیر، بهمناسبت هفتم تیر مجالسی محدود برگزار میشود که بعضی از آنها تشریفاتی و بیفروغ هستند و بعضی دیگر بسیار محدود و محصور در تفکری خاص. این نگرش به شهید بهشتی متأسفانه درحال محصور ساختن این مرد بزرگ به تفکری خاص و نگرشی محدود است که با واقعیت وجود و جوهر شخصیتی آیتالله بهشتی فاصله زیادی دارد. بهشتی، یکی از جامعنگرترین شخصیتهای زمانه خود بود که به تمام مردم حتی به دگراندیشان و مخالفین خود نیز فکر میکرد و برای آنها نیز دل میسوزاند. او انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را متعلق به تمام مردم کشور و خود را نیز متعلق به همه میدانست. شاید یکی از دلایل این جمله امام خمینی که در وصف شهید بهشتی گفتند «بهشتی یک ملت بود برای ملت ما» همین بود که او را عالمی جامعنگر و با سعهصدر میدانستند و با این توصیف درصدد بودند به بیانصافهایی که او را انحصارطلب معرفی میکردند پاسخ بدهند.
ظلم جدیدی که اکنون در حق شهید بهشتی روا داشته میشود اینست که عدهای تلاش میکنند او را متعلق به یک جناح فکری معرفی کنند و با استناد به مطالبی که از او نقل میکنند خود را حق و دیگران را باطل جلوه دهند. از نظر کسانی که با بهشتی زندگی کردند، قطعاً چنین روشی مردود است و ما باید آن را ظلم دیگر بر این شهید مظلوم بدانیم و اجازه ندهیم بار دیگر عدهای این عالم جامعنگر که در وسعتنظر و سعهصدر در عصر ما نمونه بود را در چارچوبهای تنگنظرانه و انحصارگرایانه خود محصور کنند که این ظلم جدیدی به این شهید مظلوم است.
نظر شما