یوسف مولایی استاد دانشگاه در یاداشتی در روزنامه آمان، نوشته است: از آنجایی که در داخل سیاستگذاری نیستیم در مورد هر رویدادی نمیتوانیم یک برنامه تدوین کنیم. در ابتدا باید یک استراتژی داشته باشیم که ببینیم سیاست خارجی ما در رابطه با آمریکا کجا میایستد. در حقیقت موقعیت آمریکا را در روابط و سیاست بینالملل چطور میبینیم. وقتی از اول انقلاب آمریکا را در لیست دشمن قرار دادیم و نمیخواهیم به عنوان یک قدرت بزرگ فرامنطقهای هیچ نوع تعاملی با این کشور داشته باشیم، در چارچوب اتفاقاتی هم که میافتد، نمیتوانیم یک برنامه عملیاتی تعریف کنیم. به هر حال مناسبات آمریکا با ما ویژه است، برای اینکه مناسبات ما هم با آمریکا ویژه است. در عین حال که هم مذاکره داشتیم و هم استفاده از شیوههای مسالمتآمیز در مورد اختلافات در مراجعه به دیوان بینالمللی دادگستری و هم همکاریهایی برای مسائل منطقهای اما هیچوقت به عنوان کشوری که با آمریکا تعامل قطعی در مورد مسائل جهانی داشته باشیم، نبودهایم.
ایران در رابطه با برجام به لحاظ حقوقی حق دارد و این آمریکا است که دارد تعهدات خود را زیر پا میگذارد ولی قدرتی که آمریکا به لحاظ سیاسی، نظامی و موقعیتی که در شورای امنیت دارد و همچنین موقعیت اقتصادی و مالیاش این امکان و توانایی را به او میدهد که اراده خود را در مسیری که به نفعش است، بهکار بگیرد و حرکت دهد. ما هم با همین منطق بعضاً حرکت میکنیم و میخواهیم از همه امکاناتمان استفاده کنیم و آمریکا را به لحاظ مسائل سیاسی به انزوا بکشانیم و فشار وارد کنیم ولی از آنجا که قدرت ما با آمریکا برابری نمیکند، در عمل که با یک منطق هم جلو میرویم، آمریکا میتواند به برنامههایش قدرت اجرایی دهد و ما هم بعضاً نمیتوانیم برخی سیاستهایمان را علیه آمریکا اجرایی کنیم.
الان هم آمریکا کار جدید و ویژهای نکرده؛ حتی وقتی کل سپاه را در کل جریان تروریستی قرار داد. آمریکا حداقل از یکسال پیش به این طرف با تمام توان اقتصاد ما را تحت فشار قرار داده است و اقدامات اخیرش بیشتر نمادین است و در عمل فشار خاصی به ما وارد نمیشود. وقتی ما نمیتوانیم نفت را بفروشیم و در مسائل مالی با اقتصاد جهانی منتفع شویم که یک زندگی طبیعی در نظام جهانی داشته باشیم تحت فشار آمریکا هستیم و با اضافه شدن دو لیست نمادین اتفاقی به آن صورت نمیافتد. گرچه کل تحریمهای آمریکا به لحاظ حقوقی غیرقانونی است که البته از جنبه حقوقی هم تحریم حساب نمیشود.
آمریکا دارد کشورها و اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر را تحت فشار قرار میدهد که بین بازار ایران و بازار آمریکا یکی را انتخاب کنند که نوعی ناگزیرسازی است. آمریکا از قدرتش استفاده میکند و ایران را تحت فشار قرار میدهد که بعضاً جنبه تنبیهی دارد و درحقیقت ما را با این اقدامات مجازات میکند. اما اینکه رویکرد ایران چه باشد، غیر از اقداماتی که تاکنون در مقابل آمریکا انجام داده، کار خاصی نمیتوانیم انجام دهیم. ما فقط داریم افکار عمومی را نسبت به اقدامات تنش افزا و جنگطلبانه و خصمانه آمریکا آگاه میکنیم که مسیری که آمریکا در پیش گرفته صلح و امنیت بینالمللی را به خطر میاندازد.
غیر از اقدامات دیپلماتیک و سیاسی و تبلیغ، فعلاً کار خاصی از ما برنمیآید و تنها به لحاظ حقوقی روی کاغذ میتوانیم آمریکا را تحریم کنیم که بیاثر است. قرار دادن نام وزیر خارجه در لیست تحریمی در تاریخ سابقه دارد. قبلاً دعوایی بین کنگو و بلژیک در این رابطه بوده است. بلژیک هم وزیر خارجه کنگو را در لیست جنایتکاران بینالمللی قرارداده بود. وقتی وزیرامور خارجه تحت تعقیب یک دادگاه فراملی بود، عملاً خیلی از ماموریتها و وظایف خود را نمیتوانست انجام دهد. دیوان بینالمللی دادگستری بلژیک را در این رابطه محکوم کرد چون وقتی وزیر امور خارجهای در حین انجام ماموریت است، نمیتوان او را در لیست تعقیب یا تحریمی قرار داد که به فعالیتهای روزمرهاش لطمه بزند ولی آمریکا کاری به مسائل حقوقی ندارد. عملاً وقتی تحریم میکند حتماً تبعات و محدودیتهایی برای فعالیتهای دکتر ظریف ایجاد خواهد شد.
نظر شما