اکبر عالمی، منتقد هنری در آئین سپاس علی اکبر صادقی، با اشاره به سبک او گفت: اینکه بگوییم سبک او سوررئال است کافی نیست چون اندیشه او، منحصر به فرد است، رگههای حیرت آوری از سورئالیسم در آثار او وجود دارد اما اینها همه در ذهن اوست و از نگاه او نشأت میگیرد. او یک نقاش صاحب سبک است و آثارش فرصت بی اعتنایی را از مخاطب میگیرد.
وی به انیمیشنهایی (پویانمایی) که صادقی در دهه ۵۰ ساخته را نام برد و افزود: صادقی به دعوت فیروز شیروانلو به کانون پرورش فکری آمد و در دهه پنجاه، شش انیمیشن ساخت. دلیل اینکه صادقی این دعوت را پذیرفت این بود که شیروانلو مرد الهام بخشی است. صادقی بارها گفته است که انیمیشن را بلد نیست و با کشف و شهود آن را یاد گرفته است و این به علت هنرمندی ذاتی اش بوده.
عالمی ادامه داد: هیچیک از کارهای صادقی، شبیه هیچکس نیست، نه نقاشیها و نه انیمیشنها، بعد از صادقی کسانی چون فرشید مثقالی و نورالدین زرین کلک نیز به کانون آمدهاند. که حتی رشته آکادمیک انیمیشن را زرین کلک در ایران به راه انداخت. هر وقت شما در هنر شکوفایی دیدید، باید دنبال سایه یک مدیر خلاق پشت آن بگردید، کاری که شیروانلو در کانون پرورش فکری کرد. صادقی از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ با کانون همکاری کرد و شش اثر جاودانه برای آنها ساخت که اولین آن هفت شهر بود و بعد از آن انیمیشن را به طور کلی کنار گذاشت.
وی بیان کرد: هیچ اتفاقی بی دلیل نمیافتد صادقی هم نمیخواست به سربازی برود برای همین به دانشگاه رفت و حتی شاگرد ششم شد اما درسش را تا زمان زیادی به پایان نبرد. صادقی در آغاز کارش نقاشی میکرد، او ۱۹ کتاب را تصویرسازی کرده و ۱۵ جایزه ارزنده و چهار جایزه بین المللی دریافت کرد. در همه آثار صادقی همه مبانی زیبایی شناسی هست، ما اکنون در دورهای قرار داریم که انحطاط در هنر جهان آغاز شده و دیگر آثار طلایی ساخته نمیشود، ما در دورهای حسین بهزاد و کمال الملک را داشتیم. امروز نیز صادقی در ۸۲ سالگی است و من قول میدهم آثار ماندگاری را تصویر خواهد کرد.
عالمی به چند وجهی بودن شخصیت صادقی را ویژگی این هنرمند دانست و گفت: بسیار مهم است که کارهای او در کنار تکنیک قدرتمندانه، سادگی دارد که سختترین کار در هنر است. با اینکه از انیمیشنهای او نزدیک ۵۰ سال میگذرد، حتی اگر خود صادقی هم دوباره بیاید همان را خواهد ساخت. شما به کارهای او نگاه کنید هر فریم آن هنرمندانه و خلاقانه است.
وی در پایان به خصوصیات اخلاقی صادقی اشاره کرد و گفت: او مثل اسمش صادقانه با خانم هاشمی زندگی و ازدواج کرد و سه فرزند کاملاً موفق دارد ما بسیار دیدهایم که هنرمندان تحمل شنیدن تحسین دیگری را ندارند اما صادقی تحمل میکند و به هیچیک از هنرمندان هم دوره و حتی پیش از خودش را صادر نکرده. صادقی تاریخ سرزمین مادری است.
آثار صادقی، هویت ایرانی را بازگو میکند
اشکان رهگذر، کارگردان و نویسنده، به بازگویی خاطره از دوره شاگردی پیش علی اکبر صادقی پرداخت و گفت: آثار او به نگارگری بسیار نزدیک است. وضعیت شخصیتها، پرسپکتیو مقامی، نگاه همزمان، ساختار دکوپاژ و ساختار بیان همه از نگارگری وام گرفته شده و هویت ایرانی را بیان میکند.
وی ادامه داد: در هر اثر هنری هویت و مهمترین عنصر است و باید در هر کاری وجود داشته باشد من دوست دارم درباره نگاه ایرانی به هنر حرف بزنم، چیزی که صادقی با آن انیمیشنهای قدرتمندی ساخته است. در اثر زال ایشان در عین سادگی از تصویرسازیها و هنر هخامنشی استفاده شده است. اگر بخواهیم به اصول سرزمین خود پایبند باشیم باید هویت خودمان را در انیمیشنها نشان بدهیم و یک انیمیشن ایرانی از نگاه جهانی داشته باشیم چیزی که امروز جهان به آن واکنش مثبت نشان میدهد.
صادقی در آثارش تا ابد زنده است
المیرا نیکنام، استاد دانشگاه در رشه هنر نیز گفت: ما همیشه کارهای صادقی را دیدهایم و با آن زنده هستیم، او به سادهسازی خاصی رسیده که فیگوراتیو است. نکتهها و موتیفهایی که در کار او وجود دارد، همه اختصار دارند و با سادگی در کارها منظور خود را به مخاطب ارائه میکند.
وی به عناصر ایرانی در آثار صادقی اشاره کرد و افزود: چه تصویرسازیها و چه نقاشیها و چه انیمیشنهای او، عناصر هویت ایرانی را در خود دارد و در همه کارهای او موضوع ایرانی بودن را میبینیم. از دید هنری همه سکانسهای او گرافیک دارد، حتی در طراحی کلیسای او در انیمیشنها میبینیم که فیگورها ایرانی است و ترکیب بندیهای ایرانی استفاده شده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای کار صادقی، ترکیب منتشر است که در نگارگری بسیار به چشم میخورد هرکس به کاری مشغول و نگاه به سویی دارد اما در مجموع یک موضوع را به مخاطب ارائه میکند، در این حالت مخاطب با چه چیزی بیشتر از تصویر سر و کار دارد.
وی جریانهای هنری که بر صادقی تأثیر گذاشته را اینگونه برشمرد: من آثار صادقی را تداوم چند جریان هنری میدانم، نخست مدرنیسم و سادهسازی که به اوایل قرن بیستم میرسد، جریان دوم مکتب سمبولیک شرق است که نقاشی ایرانی و همینطور شاهنامه نگاری سهم بزرگی در آن دارد. بخش دیگر مکتب پرتره نگاری است که ایشان به شکل خاصی آن را ایرانی کردند، مونالیزا را با سبیل و کلاه خود کشیدند، همینطور پیکرههایی که به جای چهره و سرشان گل گذاشته شده و ما در همه اینها به دنبال مفهومی هستیم که استاد پیاده سازی کرده است.
نیکنام ادامه داد: در اثر او روح یک ملت دیده میشود و تاریخ ایران به تصویر کشیده شده و هر فیگور و هر چهره یک روایت دارد تا جایی که کار به خودنگاری میرسد، هنرمند زمانی ماندگار میشود که دانش عمیق پشت کارش باشد و این فقط در یک تلاش مستمر صورت میگیرد، وقتی دانش وجود داشته باشد مخاطب علاوه بر اینکه لذت میرسد به کشف و شهود و درک خاص هم میرسد. دانش عمیق کمک میکند پشت هر حس خوبی که هر اثر هنری باید داشته باشد به شما آگاهی بدهد و شما را یک پله بالاتر ببرد. من معتقدم هنرمند در آثارش زنده است و صادقی در این آثار تا ابد زنده میماند.
در بخشی از برنامه، فهیمه باروتچی، به نقالی داستان ازدواج کیکاووس و سودابه از شاهنامه پرداخت و آثار صادقی چون گلباران، ملک خورشید، هفت شهر و رخ نیز برای حاضران نمایش داده شد.
علی اکبر صادقی در پایان نشست با تشکر از همه حاضران، به گفتن جملاتی کوتاه بسنده کرد و گفت: هر چه میخواستم بگویم را در کارهایم گفتهام، من برای شما عشق آوردهام، و همیشه می گویم دو خط موازی به هم نمی رسند مگر عاشق شوند و نقطه باشند.
در پایان نشست تندیس سپاس باشگاه شاهنامه پژوهان، توسط کوروش جوادی، دبیر این باشگاه به علی اکبر صادقی تقدیم شد و همین طور از تندیس جشنواره فیلم شاهنامه که اختتامیه آن در پایان تیرماه با حضور علی اکبر صادقی برگزاری میشود، رونمایی شد.
آئینهای سپاس باشگاه شاهنامهپژوهان، در راستای ارج نهادن به هنرمندان و آئینهای ایرانی، با حمایت خانه اندیشمندان علوم انسانی، برگزار میشود.
علی اکبر صادقی در یک نگاه
او در سال ۱۳۱۶ در تهران متولد شده و کار هنری را با نقاشی آبرنگ در دوران دبیرستان آغاز کرده است، هنر او به نوعی سبک سوررئالیسم را در خود دارد که بر پایه اسطورههای ایرانی تصویر شده است.
صادقی فارغ التحصیل رشته هنر از دانشکده هنرهای زیباست و تاکنون داور بسیاری از جشنوارهها و جوایز هنری ایرانی و خارجی بوده است.
نظر شما