کودکان در آغوش مادران در حالی که اسباب بازیهای اهدایی مهماندار هواپیما در دست داشتند و در فکر بازیهای کودکانه خود بودند با شلیک گلوله مستقیم دشمن به ناگاه تمام فکر و خیالشان را بهم ریخت و با همان اسباب بازیها به دریا سقوط کردند.
برخی از این کودکان همین طور که به سینه مادر چسبیده بودند حتی عروسکها و سایر اسباب بازی که در دست داشتند تا لحظه شهادت رها نکرده و در بین اجساد صحنههایی از این واقعه تلخ دیده میشد که این بچه با هزار امید و دلخوشی به این سفر رفته بودند که آمریکا آن را بر باد داد.
بله این صدا و آن انفجار، آرامش صدها مسافر پرواز ۶۵۵ هواپیمای جمهوری اسلامی ایران که ساعت ۱۰ صبح از بندرعباس س عازم دبی بود، در آسمان به هم ریخت و هواپیما با مسافران بی دفاع به هزاران قطعه تبدیل شده و به دریا فرو ریختند.
مسافران این پرنده آهنی، که در آن زنان و کودکان همراه مردان حضور داشتند در آن همهمه و آتش و دود و در ارتفاع ۲ هزار پایی از زمین مثل پرنده پر و بال شکسته و بی جان با سرعت تمام به دریا میافتادند و مظلومانه جان داده و به شهادت رسیدند.
شاهدان صحنه جنایت جنگی آمریکا در آبهای خلیج فارس
صیادان و ملوانان در آن نزدیکی شاهد این جنایت هولناک آمریکاییها بودند که چگونه یک ناو متجاوز با صدها کیلومتر فاصله از کشورش در این منطقه دست به کشتار مردم از ملیتهای مختلف زد.
ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه صبح ۱۲ تیرماه ۶۷ یک روز سخت و ناگواری برای ملت ایران بود و همه پس از با خبر شدن این حادثه به سمت فرودگاه بندرعباس آمده بودند و از وضعیت هواپیما پرس و جو میکردند که برج مراقبت هم ناپدید شدن این هواپیما را اعلام کرد.
برخی هم به سمت دریا رفته بودند که چگونه میتوانند مسافران را نجات دهند و یا اجساد آنها از آب بیرون بکشند لذا روز بسیار عجیبی بود و مردم و مسؤولان در برابر این جنایت آمریکا شوکه شده بودند که چگونه یک هواپیمای مسافری را اینگونه از بین برد.
حادثه عادی نبود، یک تجاوز و جنگ نابرابر بود از یک سو هواپیمای مسافری در دالان هوایی بین المللی در حال اوج گیری بود از سویی دیگر نیز یک ناو فوق پیشرفته به بهانه اینکه هواپیمای جنگی است با شلیک گلوله آن را ساقط کرد.
حتی اگر این هواپیما، جنگی هم بود دلیلی بر ساقط کردن نداشت چرا که محدوده و شعاع پروازی در حیطه کشور خودمان بود و تا زمانی که تعرضی به کسی و یا شناوری نشده، هیچکس حق ندارد به بهانه جنگی بودن آن را از بین ببرد کما اینکه بعدها همین متجاوزان گفتند رادارهای پیشرفته تشخیص داده بود که هواپیما مسافری بوده ولی ما در جنگ بودیم.
وقتی پرونده جنایت «ویلیام راجرز» فرمانده ناو وینسنس بررسی میکنیم در آن این نکته هویدا است که چیزی بنام وجدان و انسانیت و تفکیک هواپیمای جنگی و مسافری و کشتن زنان و کودکان با نظامیان وجود ندارد بلکه این سبک، برای مغزان بی هویت این اقدام غیر انسانی یک نوع تفریح عادی به حساب میآید.
در آن روز هنوز جنگ نابرابر بین ایران و بعث عراق تمام نشده بود و جنایت آمریکا در راستای کمک به صدام و بدست گرفتن موازنه قدرت بود بنابراین هیچ دستاوردی جز نفرت بیشتر در این تراژدی غیر انسانی در بر نداشت و وجدانهای بیدار آن را محکوم کردند.
ماشین جنگی صدام در جبهه اصلی جنگ از کار افتاده بود و آمریکا برای حمایت از سقوط صدا مستقیم وارد جنگ با ایران شد تا بتواند جنگی که خود با کمک مرتجعین عرب بر ایران تحمیل کرده بود را سامان ببخشد ولی بازهم شکست خوردند.
قوی باشیم تا دشمن مرعوب شود
در آن زمان به اندازه کافی امکانات و تجهیزات دفاعی مثل امروز در اختیار نداشتیم و هرچه بود قدرت ایمان به خدا، شجاعت، دلیرمردی و همچنین سینه سپر کردن جوانان در مقابل دشمن بود که ۸ سال جنگ نابرابر به رهبری امام خمینی (ره) اداره شد.
امروز وقتی به این گذشته پر فراز و نشیب نگاه میکنیم میبینیم که مردم ایران چقدر صبورانه و دلیرانه در برابر متجاوزان با دست خالی ایستادند و با وجود جنگ نابرابر و یک طرفه در برابر تمام ابرقدرت بزرگ و همسایههای نا اهل یک وجب از خاک این کشور را به دشمن نداند.
جوانان ما در آن زمان به فکر قدرتمند شدن افتادند که بخشی از آن در جنگ استفاده شد و بخش اعظم آن پس از دفاع مقدس به اوج خود رسید که امروز دشمن مستاصل و سرگردان مانده و جرأت تجاوز به کشور را ندارد و به جنگ اقتصادی و تحریم روی آورده است.
در آن زمان اگر ما به پیشرفتهایی در زمینه موشک امروزی رسیده بودیم آمریکا جرأت ساقط کردن هواپیمای مسافری را نداشت و همان طور که امام خامنه ای رضوان علیه فرمودند «امروز اگر دشمن یکی بزند ۱۰ تا میخورد» و این نشان از پیشرفت، ایمان و اتکای به جوانان این سرزمین است.
«نه» به استکبار و تحریمهای موجود
مردم به خوبی میدانند این اقتدار و پیشرفت ناشی از «نه» گفتن به استکبار و تحریمها بوده که ما به خودمان بازگردیم و فعل «توانستن» را زنده کنیم بطور حتم همانطور که در صنعت دفاعی و نظامی به خودکفایی رسیدهایم در صنایع دیگر نیز که هنوز با چالش مواجه هستیم به اوج خودکفایی می رسیم و این در سایه صبر و ایمان به خدا، وحدت، یکدلی و اقتدا به رهبری عزیز کشورمان محقق میشود.
ما نباید یاد دوران سخت جنگ و حوادث ناگوار در طول بیش از ۴ دهه را فراموش کنیم و بدانیم امروز جنگ تمام نشده بلکه شکل دفاع تغییر کرده زیرا دشمنان استقلال و عزت کشور و مردم شریف ایران را نشان گرفتهاند لذا هرچه ما در هر زمینه بویژه در بخش دفاعی و اقتصادی قدرتمند شویم، فاصله ما با دستیابی به پیشرفت کم میشود و به جای مصرف کننده و نیازمند به صادرکننده تبدیل میشویم.
در دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ شمسی برابر با سوم ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی جزیره هنگام مورد هجوم یگانهای دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آبهای خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما که با ۲ موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر آمریکا قرار گرفت حامل ۲۹۸ مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن، کودک و نوجوان و کهنسال به شهادت رسیدند.
در میان سرنشینان هواپیما، ۶۶ کودک زیر ۱۳ سال، ۵۳ زن و ۴۶ تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که همگی کشته شدند.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو (سازمان بین المللی هوانوردی)، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد، ایکائو از مسائل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.
۶۰۴۸
نظر شما