۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۶
کد خبر: 83377377
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

دیگر چوب معلم گُل نیست

۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۶
کد خبر: 83377377
دیگر چوب معلم گُل نیست

تهران- ایرنا- قدیمی‌ها می‌گویند "چوب معلم گُل است" اما امروز این مَثل در عصر جدید کارایی ندارد و صرفا توجیهی برای اعمال خشونت روحی و فیزیکی دانش‌آموزان تلقی می‌شود.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا، در عین حال به نظر می‌رسد که هنوز برخی به این مَثل اعتقاد دارند، به شکلی که هر از گاهی شنیده می‌شود هنوز تنبیه بدنی که منجر به آسیب به دانش آموز می شود، در برخی مدارس اتفاق می‌افتد و البته به دلیل دسترسی همگانی به فضای مجازی و وسایل ارتباط جمعی از نظر دور نمی‌ماند.

حجت الاسلام «محمدرضا دهدست» در گفت وگو با ایرنا درباره خشونت در برخی مدارس و تشریح زوایای مختلف این ضرب‌المثل می‌گوید: این نوع توجیه اقدامات تنبیهی در گذشته بوده است. از زمان قدیم یعنی از زمان مکتب خانه‌ها چون در آنها معمولاً با تندی، قاطعیت بچه‌ها را وادار به درس خواندن می‌کردند، این گونه ضرب‌المثل ها پایه‌ای شد برای موجه جلوه دادن چوب و در اصطلاح عامه ترکه‌ای که از طرف معلم مکتب خانه به بچه‌ها زده می‌شد.

وی تصریح کرد: درحقیقت این توجیه تا جایی توانست کار خود را انجام دهد که حتی پدر و مادرها نیز که بچه‌های خود را دوست داشتند، قانع شدند که اگر فرزندانشان به مکتب خانه می‌روند یک بٌعد کار آموزش، کتک خوردن است و جزء پروسه آموزش به شمار می‌رود و این موضوع تا حدی جا افتاد که والدین نسبت به تنبیه فیزیکی فرزندان خود در مکتب خانه‌ها اعتراضی نمی‌کردند و کار به جایی رسید که اگر دانش آموزی از مکتب خانه فرار می‌کرد، به نوعی شجاعت، زرنگی و شهامت قلمداد می‌شد.

عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه از سوی دیگر تنبیه قبل از انقلاب نیز به مراتب وضعیت بسیار زشت و خشونت باری داشت، تصریح کرد: در متن آئین نامه آموزشی ما ممنوعیت تنبیه بدنی وجود دارد و روشن و علنی آن را نهی کرده و حتی قبل از انقلاب، ۲ ماده در متن قانون اساسی مشروطه کشور تنبیه بدنی و شکنجه در آن ممنوع اعلام شده بود.

وی افزود: با این حال وضعیت مدارس ما قبل از انقلاب بسیار فاجعه بار بود و تنبیه بدنی دانش آموزان توسط مسئولان مدرسه رواج داشت و بسیار کم اتفاق می‌افتاد که معلمی بخاطر تنبیه بدنی صاحب پرونده قضائی شود؛ البته در مدارس و کالج‌های خصوصی چنین موضوعی دیده نمی‌شد چون فرزندان خانواده‌های مرفه و صاحبان قدرت تحصیل می‌کردند و کسی جرأت تنبیه آنها را نداشت.

دهدست گفت: بعد از انقلاب تا حدودی ورق برگشت ولی باز هم شاهد گونه‌ای متفاوت و بسیار زشت از تنبیه بدنی در بین روستاییان و شهرنشین‌ها بودیم و در شهرهای ما به اندازه قابل توجهی بحث تنبیه بدنی و خشونت کم شد، اما در روستاها هنوز این صورت‌های خشونت آمیز وجود دارد.

عوامل ادامه خشونت در مدارس

وی افزود: دوعامل باعث شده که این خشونت و تنبیه بدنی در مناطق دورافتاده، روستاها و برخی از مناطق عشایری وجود داشته باشد که نیروی انسانی آموزش و پرورش و فرستادن نیروهایی که در برخی موارد بی تجربه و دور از قواعد تربیتی هستند، به این مناطق موجب می‌شوند که برخی از آنها گمان کنند معلم بودن یعنی مالک بودن و با حضور این افراد در برخی از روستاها، مشکلاتی برای سیستم آموزش و پرورش ایجاد شده که در برخی از آنها پرونده‌های دادگستری تشکیل شده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان این ایراد و اشکال را به سیستم گزینش وزارت آموزش و پرورش وارد دانست که افرادی انتخاب می‌شوند، کم تجربه بوده و همین موضوع باعث ایجاد مشکلات خاصی می‌شود و خاطر نشان کرد: مشاهده شده گاه نیروهای کم تجربه به روستاها فرستاده شدند و امروز نیز این کار انجام می‌شود و نیروهای باتجربه و صاحب سواد در شهرها نگه داشته می‌شوند و حتی توسط برخی از مدارس غیرانتفاعی جذب می‌شوند.

وی عامل دوم را بیداری، آگاهی و بصیرت خانواده‌ها دانست و ادامه داد: برخی خانواده ها توجه لازم به سیستم آموزشی ندارد، یعنی هنوز گمان می‌کنند که معلم مالک بچه‌های کلاس است و هرکاری دوست دارد می‌تواند انجام دهد.

دهدست اظهار داشت: در سال‌های اخیر خانواده ها آگاهانه تر شده اند ولی نه اندازه‌ای که بتواند از ادامه این خشونت‌ها به طور کامل جلوگیری کند.

نظام آموزشی قدرت کافی برای برخورد با معلمان متخلف را ندارد

وی با اشاره به اینکه نظام آموزش و پرورش به معنای خاص آن و مسئولان رده بالای آن در برخورد با تنبیه بدنی و خشونت در مدارس شعارهای زیبایی می‌دهند اما عملاً ما به عنوان نیروهای قدیمی آموزش وپرورش می‌دانیم که قانون به شدت دست آنها را بسته است، افزود: به عنوان مثال، یک معلم استخدام رسمی دولت را نمی توان از آموزش و پرورش اخراج کرد؟ همه می‌دانیم که این کاری مشکل و دردسرساز است.

عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان خاطر نشان کرد: قوانین به گونه‌ای چینش شده که وقتی فردی معلم رسمی شد و دیگر حق التدریس محسوب نمی‌شود، اخراج او کار بسیار مشکل و دردسرسازی است و نظام قانونی در این موارد باید از اساس متحول شود، البته نمی گویم که باید کاری کرد که معلم رسمی دولت اخراج شود، بلکه باید در نظام آموزشی ستادهای رسیدگی به تخلفات اداری فعالیت بیشتری داشته باشند.

وی گفت: اما از این نظر ستادهای تخلفات اداری، قدرتمند نیستند و وقتی معلمی دانش آموزان را شکنجه می کند و یا در مواقعی هر چند نادر اقدام به ضرب و شتم آنها می کند و این موضوع به تخلفات اداری ارجاع می‌شود، در برخورد با آنها گاهی با تذکر شفاهی و کتبی و یا درنهایت انفصال موقت به مدت ۱۰ روز به معلمان خاتمه می‌یابد.

حجت السلام دهدست اظهار داشت: البته معلمان نیز نه از نگاه تقدس، بلکه فقط از نگاه جرم انگارانه یعنی بحث جامعه شناختی، خیالشان از این بابت راحت است که با تنبیه و کتک زدن دانش آموزش و اعمال خشونت، آموزش و پرورش نمی‌تواند با آنها برخورد کند، مگر اینکه اولیای دانش آموز کار را تبدیل به پرونده قضائی کنند.

برخی ها اعتقاد به خشونت برای درس خواندن دانش آموزان دارند

وی گفت: در نظام گزینشی آموزش و پرورش برخی امور نیاز به بازنگری دارد به این معنا که افرادی با نگاه مثبت فرهنگی وارد این دستگاه شوند نه اینکه افرادی حرفه معلمی را انتخاب کنند که نگاه مثبت فرهنگی ندارند. امروز در نظام گزینشی کشور، افرادی وارد آموزش و پرورش می‌شوند که برخی از آنها، نگاهشان برخوردهای فیزیکی و چکشی است و به طور واضح اعلام می کنند که تا زور بالای بچه‌ها نباشد، درس نمی‌خوانند.

عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان با ابراز تعجب نسبت به اینکه بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب و تحول در نظام آموزشی کشور، برخی از معلمان به صورت علنی از زور برای درس خوان کردن بچه‌ها صحبت می‌کنند، افزود: این مورد اعتقاد برخی از معلمان است البته بیشتر معلمان با تکنولوژی‌های آموزشی آشنایی دارند و با توانمندی‌های بالای خود دانش آموزان را جذب می‌کنند.

وی افزود: برخلاف آنچه در شعارهای تکراری گفته می‌شود که معلمان کمی اعتقاد به تنبیه بدنی دارند، ولی اصلاً این تعداد افراد کم نیستند و معلمانی که عقیده واقعی آنها این است باید ترسی از هیبت معلمان در دل بچه‌ها باشد تا آنها درس بخوانند، کم نیستند.

تحقیر نوعی دیگر از شکنجه و تنبیه دانش آموزان است

به گزارش ایرنا، البته موضوع فقط تنبیه بدنی نیست آن طور که بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت می‌گویند هم اکنون برخی دانش آموزان از سوی معلم‌های خود «تحقیر» می‌شوند که این نوع تنبیه به مراتب بدتر از تنبیه فیزیکی است. موضوعی که موجب شده مسئولان آموزش و پرورش درباره اش چاره اندیشی کنند.

برخی از کارشناسان بر این باروند که که می‌توان به جای چوب و خط کش و یا خشونت‌های کلامی از مهر و محبت‌های دوست داشتنی برای فرزندان این سرزمین صحبت کرد و جان آنان را با لطافت و عشق پروراند و آشنا ساخت.

حجت السلام دهدست در این زمینه نیز ادامه می‌دهد: وقتی می گوییم در نظام آموزشی شکنجه وجود دارد، فقط به سیلی زدن و کتک زدن نمی‌توان بسنده کرد بلکه شکنجه انواع و اقسامی دارد، گاهی شکنجه بدنی است مانند سیلی، مشت و لگد به دانش آموز و گاهی روحی و روانی است مانند تحقیر دانش آموز در کلاس درس، تمسخر شغل پدر و یا مسخره کردن معلولیت‌ها و ناتوانی‌های دانش آموز و حتی ظواهر بچه‌ها نیز نوعی تحقیر محسوب می‌شود.

وی گفت: شکنجه‌های روحی و روانی و تکلیفی وجود دارد و گاهی دانش آموزان را مجبور به کاری می‌کنند که به نوعی تحقیر و مضحکه دیگران شوند و روحیه آنها از بین برود کهامروز انواع و اقسام آنها را می‌بینیم، ولی به نسبت ۴۰ سال قبل این گونه موارد بسیار کمتر شده است.

دهدست گفت: آن اندازه که گمان می‌کردیم در طی این ۴۰ سال بعد از انقلاب کار فرهنگی کرده‌ایم، اصلاً اینگونه نبوده و جای یک انقلاب فرهنگی به معنای واقعی خالی است و فقط در گفتار از آن نام می بریم.

به گزارش ایرنا، به نظر می‌رسد باید ابعاد مغفول مانده جلب و جذب دانش آموزان در مدارس و نشانگرهای سلامت شناسایی شود زیرا تجربه ثابت کرده که حتی اگر فضای فیزیکی مدارس مطلوب بوده، اما فضای روانی و اجتماعی نامناسبی وجود داشته باشد، دانش آموزان احساس شادابی و نشاط نخواهند کرد، این دانش آموزان آینده سازان ایران هستند پس به سلامت روحی و روانی آنها باید توجه ویژه ای مبذول داشت و وزارت آموزش و پرورش باید با نظارت دقیق بر معلمان قبل از ورود و بعد از حضور در سیستم آموزشی، احساس شادابی و نشاط را در مدارس و آینده سازان کشور فراهم کند.

البته آموزش و پرورش از این موضوع غافل نبوده و تلاش دارد تا فضای دستگاه تعلیم و تربیت از هرگونه خشونت مصون بماند و به تازگی رویکرد جدیدی اتخاذ کرده به گونه ای که معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اوایل اسفندماه سال ۹۷ اعلام کرد که اَشکال مختلف و پنهان خشونت اعم از برچسب زدن، طبقه بندی و بازخوردهای منفی رقابت در دانش آموزان دوره ابتدایی در قالب طرح خشونت زدایی شناسایی می شود.

«رضوان حکیم زاده» هدف از این طرح را اینگونه تشریح کرد که ما عادت کرده ایم خشونت در فضای آموزشی صرفاً در تنبیه بدنی و فیزیکی بدانیم اما باید توجه داشت که این تنها یک نوع از خشونت است در حالی که ممکن است مسائل مختلف روح و روان دانش آموزان را آزار دهد.
وی افزود: بنا داریم علاوه بر توجه به فضای فیزیکی و ایجاد نشاط و شادابی به بعد روانی و عاطفی دانش آموزان بها داده و شرایط را به گونه ای برای کودکان فراهم کنیم که بچه ها احساس پذیرش عاطفی را داشته باشند.
معاون وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: در کنار برنامه هایی چون مدرسه محوری و حذف پیک نوروزی وقت آن رسیده که به بعد دیگری از فضای آموزشی که همانا بعد روانی و اجتماعی است هم توجه کنیم.
حکیم زاده اضافه کرد: باید یک نگاه همه جانبه به فضای مدرسه داشته باشیم و این فضا را صرفاً برای فرایند یاددهی و یادگیری ندانیم و اگر نگاه این باشد که کودکان در فضای فیزیکی مناسب و با ایجاد نشاط درس بخوانند، بیشتر از آن نیاز است که فضای روانی و اجتماعی و عاطفی مناسب هم شکل بگیرد.
وی تصریح کرد: تعاملات معلمان با یکدیگر، دانش آموزان با یکدیگر، کادر آموزشی با هم و با خانواده ها از جمله مواردی است که در این طرح مورد کنکاش قرار می گیرد تا مناسب ترین رفتار برای شکل گیری شخصیت دانش آموزان به آنها معرفی شود.
معاون وزیر آموزش و پرورش اظهار داشت: باید ابعاد مغفول مانده جلب و جذب دانش آموزان در مدارس و نشانگرهای سلامت شناسایی شود زیرا تجربه ثابت کرده که حتی اگر فضای فیزیکی مدارس مطلوب باشد اما فضای روانی و اجتماعی نامناسب باشد دانش آموزان احساس شادابی و نشاط نخواهند کرد.

به نظر می رسد دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت باید در کنار قوانین بازدارنده عوامل تنش زا تدابیری بیندیشند تا ضمن کاهش خشونت در مدارس از یک سو شان و جایگاه معلمان و کادر آموزشی در میان دانش آموزان و خانواده ها حفظ شود و از سوی دیگر مسائل تربیتی به سمتی سوق پیدا کند که دانش آموزان حرمت فردی که به عنوان معلم به آنها علم و آگاهی می دهد را نگه دارند که البته تحقق هر دوی این موارد به اقدامات فرهنگی و زیربنایی تربیتی نیاز دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha