هجدهم تیر به مناسبت سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی، شاعر و نویسنده، روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده اما اتفاق دیگری هم در این هفته روی داد و آن ثبت جنگلهای هیرکانی در فهرست میراث جهانی است. شاید این دو بهانه فرصت مناسبی باشد تا برای بچهها کتابهای محیط زیستی بخوانیم.
کودکان و نوجوانان با طبیعت پیوند عمیقتری دارند شاید کتابها بتوانند کمک کنند که روزگار بهتری در انتظار محیط زیست ایرانی باشد که امروز به روزگار درد کشانده شده است، شاید در آینده مدیری نگوید که خاموش کردن آتش جنگلها، ارزش اقتصادی ندارد یا نگوید که شکار یکی از راههای جذب گردشگر است….
این کتابها را برای نسلی بخوانیم که میخواهد هیرکانی را سبز و زنده ببینند و آبهای مازندران را آبی و جاری بشناسند، برای نسلی که هنوز رنگهای طبیعت را به یاد دارد و نمیخواهد خاطرههایش خاکستری باشند...
ایران خانم، با درخت و بز از قدیم دوست بوده است
قصه درخت آسوریک، برای ما داستان نخستین انیمیشن جهان است اما در این روایت، قصه دیگری هم هست، دوستی بز و درخت که هر دو نشانههای زندگی طبیعی هستند. این داستان گفتوگوی این دو موجود است که با یکدیگر بر سر مفید بودن خود بحث میکنند.
در نهایت درخت مفیدتر است یا بز؟
برای پیدا کردن جواب میتوانید روایت محمدهادی محمدی را بخوانید.
او بازآفرینی کهنترین افسانهی منظوم ایرانی که پیشینهی آن به ۲۵۰۰ سال میرسد را بر عهده گرفته و کتاب افسانه درخت خرما و بزی را بر پایه ترجمه ماهیار نوابی (از زبان پهلوی به فارسی) برای کودکان و نوجوانان نگاشته است.
این یک کتاب ساده نیست، بسته فرهنگی به شمار میآید، در آن آموزشی برای چگونه خواندن قصه و الگوهایی برای ساخت ماسک و عروسک هم وجود دارد که می تواند برای کودکان سرگرم کننده باشد و یک فعالیت خانوادگی به حساب بیاید.
کتاب افسانه درخت خرما و بزی را محمدمهدی محمدی بازآفرینی کرده و زندهیاد علی عامهکن تصویرگریاش را بر عهده داشته است، انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان نیز آن را منتشر کرده است.
درختها کنار ما قد میکشند و بزرگ میشوند، ما هم بزرگ میشویم و حلقههای عمرمان با حلقههای عمر درخت پیوند میخورد، اما من شاعری را میشناسم که بزرگ شدن با درختها را مثل یک قصه به گوش بچهها خوانده است.
صفورا نیری، کتابی نوشته به نام با هم بزرگ شدیم درختها و من و تعریف کرده که چگونه زیر سایه نارونها عمر گذرانده و با بید و چنار و سرو دوستی کرده است.
در یکی از شاعرانهها این کتاب میخوانیم:
اگر بگویند:
چشمهایت را ببند و زیباترین منظرهای را
که دیدهای تا به حال
دوباره تماشا کن
باغ میوهای را خواهم دید
که درختها همه، مادر بودند
با بچههای رنگارنگ، در آغوش!
صفورا نیری حق تالیف کتابش را به برنامه با من بخوان، برنامهای برای ترویج کتابخوانی برای همه کودکان بهویژه کودکان محروم و در بحران، اهدا کرده است.
با هم بزرگ شدیم درختها و من، نوشته صفورا نیری در ۸۷ صفحه توسط انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شده است.
تفنگت را زمین بگذار
روزی روزگاری پادشاهی بود که زیاد شکار میکرد، او دستور داد که تصویر حیوانات شکار شدهاش را روی فرشی ببافند اما یک اتفاق عجیب افتاد، شما فکر میکنید چه اتفاقی بود؟
برای دانستن این راز شگفتانگیز، کتاب شکارگاه عجیب را بخوانید. قصهای که زندگی جانوران، تاریخ و هنر ایران را به طور همزمان برای کودکان بازگو کرده است، از تخت پادشاهی آغاز میشود، حیوانات محیط زیست ایران را معرفی میکند و به فرش شکارگاهی نیز میرسد.
سمیرا آرامی، نویسنده این کتاب آثار دیگری هم درباره محیط زیست دارد که شاید برای مخاطبان جذاب باشد اما پیشنهاد می کنیم از شکارگاه عجیب آغاز کنید.
شکارگاه عجیب نوشته سمیرا آرامی با تصویرگری معصومه صحبتی، در ۲۸ صفحه توسط نشر نردبان منتشر شده است.
نظر شما