به گزارش ایرنا این افراد تاکید دارند اگر انسانها به یاد مرگ باشند، بسیاری از بزهها و آسیبهای اجتماعی نیز کاهش مییابد؛ این افراد البته در واکاوی علل این پدیده هم علتهای مختلفی بیان میکنند و یکی از آنها را ساختار جدید گورستانها میدانند که مثل سابق انسان را به یاد مرگ نمیاندازد یا محیط سنتی گذشته را برای شهروندان ندارد.
وقتی پای صحبت مرگپژوهان مینشینیم تاکید دارند: روزگاری گورستانها هم مکان گردشگری بودند و هم آداب، رسوم و استقرار گورستانها در داخل شهر مردم را به یاد آخرت میانداخت و باعث میشد خیلی از بزهها و آسیبهای اجتماعی نیز کمتر شود؛ موضوعی که با تغییر مکان آرامستان ها به خارج از شهرها، بافت این مکانها هم به موازات تغییرات فرهنگی و رفتارهای انسانها درگیر تفاوتهایی شده است.
غذاپختن و بر مزار درگذشتگان بردن، آئینهای پنجشنبه آخر سال، زیارت اهل قبور در تاریکی و نذر خیرات از اندک رسمهای برجا مانده از پیشینیان است که روزگاری فضای گردشگری و تفریحی در گورستانهای قدیمی را پررنگ میکرد و فضایی اجتماعی، پویا و زنده را در آرامستانها حاکم میکرد و به باور برخی کارشناسان، مرگباوری را نیز در باور مردم ترویج میداد.
پیامی که عرفای ما از مرگ تفسیر میکنند در میان اشعار بزرگان ادب و زبان فارسی نیز مشهود است و معتقدند که مرگباوری موجب ارتقای کیفیت زندگی انسان میشود و اگر انسان مدرن به مرگ معتقد باشد، زندگیاش باور پذیرتر و شایستهتر خواهد شد.
اینک مرگپژوهان معتقدند که لایههای ظاهری گورستانهای ما بیشتر نمایان شدهاند در حالی که از باطن معنوی آداب و رسوم مرگ دور شدهایم و این امر موجب میشود تا تضادهای متفاوتی بین آئینها گذشته و حال ایجاد شود.
خبرنگار ایرنا در مورد چگونگی و بررسی بایدها و نبایدهای آداب و رسوم مرگ و اهمیت مرگباوری به مناسبت برگزاری نشست تخصصی گورستان و اهمیت آن در جوامع شهری که هفته گذشته در بهشت زهرا (س) برگزار شد، با چند مرگپژوه در این زمینه گفت وگو کرده و شرح مصاحبهها نیز به شرح زیر از نظر مخاطبان میگذرد:
گورستانهای پادگانی
محمدرضا حائری کارشناس شهرسازی و پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ اظهارداشت: همه انسانها، نزدیکشان در گورستانهای قدیمی داخل شهر دفن هستند و با آنها ارتباط حسی دارند، از قدیم با ذکر «لاالهالاالله» آشنا و چندقدم با تابوتها بدون شیون و آرام طی میکنند و مرگ تقدیرگرا را پذیرفتهاند.
وی عنوان کرد: نیم قرن گذشته تجربهای متفاوت را در آئینهای مرگ شاهد هستیم که این شرایط را در بهشت زهرا (س) میتوان یافت و فعالیتهای فرهنگی و اجرایی متفاوتی در این مکان انجام شده است.
حائری با طرح این پرسش که چرا از آداب و رسوم مرگ فاصله گرفتهایم و راه اشتباهی را طی کردهایم؟ توضیح میدهد: تغییرات فرهنگی زیادی در این حوزه رخ داده و رفتار، کردار و فضاهای متفاوتی خلق شده است.
وی "تخته پولاد" اصفهان را فخر جوامع بشری در بین گورستانهای کشور نامید و بیان کرد: اکنون گورستانهای ما به پادگان تبدیل شده و فضای زیارت اهل قبور به فضایی غیر نورانی، غیر معطر، آدم گریز و زشت تبدیل شده است.
این معمار شهرساز، گورستان را فضایی برای زندگان معرفی و خاطرنشان کرد: تغییرات فرهنگی آرامستانها همزمان با فضای مدرن شهری تغییر کرده است و با تئوری آرامستان یعنی فضایی زیبا همراه با هویت مردمی فاصله دارد.
وی با بیان اینکه اقتصاد قبر و بازار مستغلات، گورستان ها را به پادگان تبدیل کرده است بیان کرد: اکنون در برخی امامزادههای تهران قبر با یک میلیارد تومان و در برخی از آرامستان ها متری ۱۰۰ میلیون تومان خرید و فروش میشود و باید در این زمینه چاره جویی و فرهنگسازی کرد.
حائری افزود: فرهنگ و آداب مرگ در تفکرات شاعران و آداب گذشتگان ما کاملاً مشهود است و این آداب در جامعه ما از بین رفته و به تبع آن شرایط فیزیکی و ساختاری گورستان ها نیز متغیر شدهاند.
وی بیان کرد: هزینهکرد برای بازماندگان، مداحی، دستهگلهای فراوان و غیره همه آیینهایی هستند که اخیراً به رسوم ما افزوده شده و باید درِ دانشگاهها برای بررسی این موضوعات باز باشد چراکه این پدیدهها نیاز به بازاندیشی دارد.
این پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ ادامه داد: ما پدیدههای رایج مرگ را به صورت مکانیکی انجام میدهیم و بدون فکر و غیرکارشناسی پیش میرویم.
وی با بیان اینکه برخی افراد این چالشها را ناشی از مدرنیته بیان میکنند، گفت: گورستانهای داخل شهر در پاریس و هندوستان حفظ شده که بسیار هم جذاب هستند و نباید به مدرنیته اعتراض کرد و این مشکل در نحوه الگوپذیری از مدرنیته ماست که اشتباه شکل گرفته و پیش رفته است.
حائری ادامه داد: مادامی که گورستانهای ما محلی بودند، کیفیت آنها نیز بهتر بود و با پیشرفت جمعیت و توسعه، گورستان ها به شکل متفاوتی در آمدند و با اوج گرفتن جمعیت و ساخت و ساز، فضای شهری به شکل قوطیهای نامتفاوت و گورستان ها به بیرون شهر منتقل و به فضایی سازمانی تبدیل شدند.
وی ادامه داد: متأسفانه گورستان ها را در مکانهایی که محل جمع آوری زباله و فاضلاب ایجاد کردند و آگاهسازی تنها راه مبارزه با این روش پادگانی است و باید در این زمینه اطلاع رسانی شود.
این پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ ادامه داد: هم اکنون لایههای متفاوتی در بهشت زهرا (س) جمع شدهاند که بازنمایی این آرامستان آینهای از کشور ماست.
وی افزود: لایههای ظاهری بهشت زهرا (س) به هم چسبیدهاند در حالی که از باطن دور شدهایم و این امر موجب میشود تا تضادهای متفاوتی بین آئینها گذشته ایجاد میشود.
حائری پیشنهاد کرد که بار بهشت زهرا (س) باید کم شود و این مکان را از تک گورستانی باید خارج کرد، ضمن اینکه نجات گورستانهای داخل شهر نیز توصیه دیگری است که باید اجرا کرد.
وی بیان کرد: هم اکنون پدیده گورستانخواری رایج است و گورستان ها را تخت و برج میسازند و خانهها نیز شبیه قفس شدهاند.
حائری عنوان کرد: اوقاف کیفیت فضای گورستان ها را به فراموشی سپرده و در این بین فضای فرهنگی نیز دستخوش تغییر میشود و این انتقاد به اوقاف برای نگهداری برخی از گورستان ها وارد است.
گورستانهای غریب
کاوه منصوری، متخصص مرمت و گورستانهای تاریخی نیز در ادامه با بیان اینکه بروکراتیک شدن ساختار مرگ در بهشت زهرا (س) با تاریخ و هویت انسانها متفاوت است، گفت: فاصلهای که بین شهرها و گورستان ها ایجاد شده دستخوش تغییرات زیادی است و باید به این موضوع که بهشت زهرا (س) بهعنوان نماینده گورستانها چگونه انسانها را از تاریخ خود جدا کرده فکر کرد.
وی عنوان کرد: یکپارچگی شهرها در گذشته با همه اجزای خود قابل رصد بود و مدرسه، قبرستان، بیمارستان و دیگر مراکز در بطن شهرها موجود بود و زیرمجموعههای شهری بعنوان یک محصول مدنی و اجتماعی به عنوان یک کل منسجم کاربرد داشت.
منصوری ادامه داد: اهمیت گورستانهای قدیمی به این دلیل بود که حد و مرزهای محلات وجود داشت و گورستان ها بعنوان بخشی از شهر، زندگی و هویت مردمی را شامل میشد که نمونه این مدل از گورستانهای درون شهری در نائین با ۱۳ گورستان است.
وی افزود: تغییر نگرش جامعه موجب شده شرایط گورستان ها تغییر کند، باورهای اسطورهای ما از بین برود و خروجی این رویکرد موجب بیتوجهی به مرگ و اندیشیدن به مسائل حاشیهای شود.
این متخصص مرمت ادامه داد: بافت سنتی و حصارهای تاریخی شهرهای بزرگ مانند اصفهان، ری، قزوین و تبریز از قرن چهارم به بعد با ازدیاد جمعیت و فرآیند توسعه به هم ریخت و همنشینی هزار ساله با این گورستان ها هم از بین رفته است.
وی با بیان اینکه گورستان بخشی از بافت شهری محسوب میشود، گفت: بر اساس پژوهشهای موجود ۶۳ درصد مردم تهران مایل به دفن در محلات و ۴۰ درصد در خارج از محیط زندگی و تعلقی خود هستند.
منصوری ادامه داد: فضای گردشگری و تفریحی در گورستانهای قدیمی حاکم بود و بازیهای کودکانه و فضایی اجتماعی پویا و زنده در گورستان وجود داشت که هم اکنون اینگونه نیست.
وی با بیان اینکه انسانها به صورت ملموس مرگ گریز شدهاند، گفت: هم اکنون جابهجاییهای جمعیتی و فرهنگی، کاهش تعلق خاطر عمومی وآسیبپذیری گسترده اجتماعی فضاهای در حاشیه گورستان ها در فضای شهری ایجاد شده است.
این پژوهشگر مرگ عنوان کرد: میراث فرهنگی، بنیاد شهید، شهرداری و نهادهای مختلف با آرامستانها درگیرند و این موضوع موجب موازی کاری در این عرصه شده که خروجی آن شتاب گرفتن دفن و کاهش هویت شهری و خارج شدن از شهری هویتی و تاریخی است.
گورستانهای بوروکراتیک
هاجر قربانی پژوهشگر و مترجم حوزه مطالعات مرگ در این زمینه به خبرنگار ایرنا، از بهشت زهرا (س) بعنوان نماد آرامستان های کشور یاد و تاکید کرد: این آرامستان در تاریخ کشور فضای مهمی است و مکانی بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اولین سخنرانی خود را در این مکان ایراد کردند؛ ضمن اینکه شهدا و بزرگان زیادی در آن دفن هستند که باید توجه بیشتری به این مکان شود.
وی که معتقد است فضای این گورستان از فضای فرهنگی و سنتی مرگ فاصله گرفته است گفت: عوامل بصری و زیبایی زیادی در این مکان جلوه میکند و سوال اینجاست که آیا یک گورستان نیاز به فعالیت فرهنگی هم دارد؟
این کارشناس با بیان اینکه فضا و لایههای بهشت زهرا (س) نیاز به بررسی دارد گفت: روزانه ۱۵۰ متوفی در این مکان دفن میشوند به همین دلیل این گورستان با شرایطی بوروکراتیک اداره میشود.
قربانی ادامه داد: شرایط بوروکراتیک و اداری این گورستان قطع شدن ارتباط حسی با متوفی، فراموشی سنتها و آئینهای مربوط به مرگ را به دنبال دارد در حالی که آئینهای مدرن بدون کار کارشناسی جایگزین شده است.
وی حذف کنش عاطفی بین بازماندگان و متوفی، حذف دانستههای جامعه از آئینهای مرگ و تغییر نگرش مرگ در میان مردم را از دیگر مضرات بروکراتیکی اداره شدن آرامستان ها عنوان کرد.
این پژوهشگر و و مترجم حوزه مطالعات مرگ ادامه داد: باید گورستان ها را از این شرایط اداری و کاغذ بازی خارج و به سمت فضایی باز و زیبا همراه با سنتها و آئینهای گذشته پیش ببریم.
تاکید کارشناسان مرگ پژوه و نیز میراث فرهنگی بر این است که که میتوان برای حفاظت از آرامستان ها و جذب گردشگر در آنها نیز برنامه داشت تا هم انسانها از یاد مرگ غفلت نکنند و هم توسعه گردشگری محقق شود.
گزارش: روح الله صائب
۶۰۰۳/ ۱۰۰۸
نظر شما