گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون «دانشجویان در تور اعتیاد، ناکامی طرح های «جمع آوری»، توصیه آیتالله طالقانی در نخستین نماز جمعه، چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید، روی خوش تهرانیها به صندوق رأی، جلادهای احمق، صورتحساب اشتغال یارانهای، چراغ سبز به بورس و اوضاع شعر وخیم است» پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
دانشجویان در تور اعتیاد
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «دانشجویان در تور اعتیاد» می نویسد: در ذهن اغلب ما معتادان و مصرفکنندههای مواد دخانی مختص به قشر خاصی هستند، قشری که اسمشان با فقر اقتصادی یا فقر فرهنگی یا هر دوی آن گره خورده است. قشری که احتمالا باید در حاشیه شهرها دنبال آنان گشت و معمولا تحصیلات بالایی هم ندارند، شاید خیلی از آنان در همان مقاطع اوایل تحصیلی متوقف شدهاند. اما واقعیتهای جامعه که از زبان مسئولان اعلام میشود از ماجرای دیگری حکایت دارد. ماجرایی که حاکی از آن است که اعتیاد به دخانیات دیگر پول، تحصیلات، موقعیت اجتماعی، پایین شهر و بالاشهر و ... را نمیشناسد، بلکه این پدیده تور خود را در همه جا افکنده است، به نحوی که هر فردی فارغ از تحصیلات، طبقه و جایگاه اجتماعی و... احتمال دارد، در دام آن گرفتار شود.
چند روز پیش دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات اعلام کرد که نتیجه یک پژوهش نشان میدهد که قلاب اعتیاد به دانشجویان پزشکی هم گیر کرده است و برخی از این دانشجویان هنگام فارغالتحصیلی فقط پزشک نیستند، بلکه پزشکان معتادی هستند که مواد مخدر یا سیگار یا قلیان را نه فقط تجربه کرده بلکه به آن اعتیاد نیز پیدا کردهاند. لازم به ذکر است فقط دانشجویان سفیدپوش رشته پزشکی نیستند که هنگام فارغالتحصیلی افیونزده از محیط دانشگاهی خداحافظی میکنند، بلکه دانشجویان زیادی در رشتههای مختلف در این محیط به اعتیاد آلوده شده یا اعتیادشان تشدید شده است. اما اعتیاد دانشجویان پزشکی به هر نوع ماده دخانی و مخدر از آن حیث قابل توجه است که قرار است این خانم و آقای دکترها در آینده بخشی از وظایفشان درمان یا هشدار در زمینه ویرانگر بودن مواد مخدر و انواع روانگردانها باشد.
ناکامی طرح های «جمع آوری»
روزنامه «ابتکار» در مطلبی با درج عنوان «ناکامی طرح های «جمع آوری»» نوشت: جمعآوری معتادان متجاهر، جمعآوری کارتنخوابها، جمعآوری زنان خیابانی، جمعآوری کودکان کار؛ اینها عناوین طرحهای متعددی است که گاه به گاه از سوی نهادهای مسئول در حوزه آسیبهای اجتماعی، از شهرداریها و نیروی انتظامی گرفته تا بهزیستی مطرح میشود. اما همیشه این سوال مطرح است که اگر سیاست «جمعآوری» جواب میدهد، پس چرا همچنان این معضلهای اجتماعی وجود دارند؟ در روزهای اخیر، طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان حاشیهساز شده است. طرحی که گفته میشود بیش از ۳۰ بار اجرای ناموفق داشته و فعالان حوزه اجتماعی و کودکان بهویژه کودکان کار از نحوه اجرای این بار آن نیز راضی نیستند. در روزهای گذشته، گزارشهای متعددی در رسانهها درباره این ماجرا و شرایط کودکان جمعآوری شده منتشر شد. جمعآوری و نگهداری کودکان کار و خیابان با چالشهایی درباره شناسایی سرپرست کودکان و تعیین صلاحیت آنها، محل نگهداری، آموزشها، مراقبتهای روحی، روانی، جنسی و جنسیتی و حتی اصل مسئله کار کودکان مواجه است. در واقع کل فرآیند این موضوع چالشبرانگیز است و هر بخش آن با پیچیدگیهای قانونی، نیاز به بودجه کلان، ضعف برنامهریزی و نیروی اجرایی و ظرفیتهای پایین برای رسیدگی در مقابل جمعیت در خطر آسیب مواجه است.
توصیه آیتالله طالقانی در نخستین نماز جمعه
روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «توصیه آیتالله طالقانی در نخستین نماز جمعه» می نویسد: ۴۰ سال پیش در چنین روزی نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیتالله طالقانی برگزار شد. آیتالله تا پیش از درگذشتش در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، در تهران پنج نماز جمعه را برگزار کرد. روز جمعه پنجم مرداد سال ۱۳۵۸ برابر با سوم ماه رمضان سال ۱۳۹۹ بود. امام خمینی(ره)، چند روز قبل از این تاریخ، برگزاری نماز جمعه نخستین را به آیتالله طالقانی سپرده بود. اولین خطیب جمعه تهران در خطبه دوم به مهمترین مسئله سیاسی روز که انتخابات مجلس خبرگان جهت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود، پرداخت و راهنماییها و تذکراتی را در این زمینه ارائه داد. مسئله وحدت مسلمین بود. مرحوم طالقانی(ره) در خطبه اول این نماز جمعه گفت: «این صفی است که اکنون در یک گوشه تهران با نبود امکانات لازم و در اینچنین شرایطی تأسیس شده است و باید در این کشور شیعی و اسلامی ارتباطمان را با همه برادران سنی محکم کنیم و در همهجا کسانی که دارای چنین شرایطی که در فقه ما بیان شده است، هستند نماز جمعه را با جمعیت اقامه کنند. این صفی است که نه تنها در داخل مرزهای ایران باید به هم پیوسته شود، بلکه حلقهای است که با دیگر کشورهای اسلامی سست یا قطع شده بود و باید پیوسته شود».
چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید» در گفت و گو با محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آورد: در مورد ثبات وضعیت کاغذ مساله این طور نیست که من الان یک تاریخ مشخص اعلام کنم. ما شروع کردهایم و روند را تغییر دادهایم. بنای ما هم بر شفافیت است. الان چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید. معاونت مطبوعاتی الان اتاق شیشهای است. ما همه جزییات را منتشر میکنیم. ما رفتهایم سراغ واردکنندگان شناخته شده کاغذ تا در این شرایط حساس دچار آزمون و خطا نشویم و به کاغذ ارزان برسیم. البته اگر کسی بوده که گفته، میخواهم کاغذ وارد کنم را هم رد نکردهایم. طبیعتا راستیآزمایی میکنیم. محکمکاری هم کردهایم. الان یکی از پیششرطهای خروج کاغذ از گمرک نامه معاونت مطبوعاتی برای تعیین تکلیف این کاغذ است. یعنی قبل از اینکه از گمرک بیاید بیرون معلوم است که کاغذ متعلق به کدام نشریه است.
روی خوش تهرانیها به صندوق رأی
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «روی خوش تهرانیها به صندوق رأی» نوشت: انتخابات شورایاریها دیروز در حالی وارد پنجمین دوره از برگزاری خود شد که باوجود فراز و فرودهای زیادی که برای «برپایی» پشت سر گذاشته بود، با استقبال بینظیر مردم مواجه شد و توانست تا پایان مهلت قانونی، رکورد بیش از ۵۰۰ هزار شرکتکننده را بزند. روز جمعه برای نخستین بار یک انتخابات تمام الکترونیکی برگزار شد تا تجربه جدیدی از مشارکت مدنی در کلانشهر تهران به تصویر کشیده شود. به طور حتم مصوبه دولت در اوایل اولین ماه تابستان مهمترین دلیلی است که امروز انتخابات شورایاریها بعد از آن همه تلاش برای برگزار نشدن، شکل قانونی مییابد. دولت برای برگزاری پنجمین تجربه پارلمان محلی شهر، با قدرت پشت مدیران کلانشهر تهران ایستاد تا خلأ نبود یک مصوبه قانونی، بزرگترین مشارکت فعال مدنی پایتخت نشینها را به سایه نبرد. زنان در این انتخابات با ۲۵ درصد مشارکت، اگرچه همچنان در برابر حضور ۷۵ درصدی مردان عقبتر بودند، اما با افزایش چند درصدی نسبت به دورههای گذشته نشان دادند که شهر زنانه امروز، به حضور مدیران، فعالان و تصمیم گیرندگان زن، بیشتر از گذشته نیاز دارد. همانطور که علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز تأکید دارد، افزایش معنادار کاندیداهای زن در شورایاری نمونه دیگری است از اینکه زنان میخواهند در اماکن عمومی در صحنههای سیاسی و در امور محلی و سراسری دیده شوند. انتخابات دیروز در ۳۵۰ محله تهران و با حضور ۱۲ هزار و ۳۱۳ داوطلب پای ۷ هزار صندوق رأی برگزار شد. بیش از ۵۰ درصد داوطلبان زیر ۴۰ سال سن داشتند و جالبتر آنکه محلههایی همچون گلشن در منطقه ۴، نعمت آباد در منطقه ۱۹، شکوفه در منطقه ۱۹، تهرانپارس غربی و محله خزانه به ترتیب آمار بالاترین مشارکت را بهنام خود ثبت کردند. منطقه ۹ البته تنها منطقهای بود که تعدادی از صندوقهای رأی را متناسب با شرایط افراد کم توان در نظر گرفته بود.
جلادهای احمق
روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «جلادهای احمق» آورد: جمهوری اسلامی ایران، روز ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت؛ معنای این اقدام، برقراری آتشبس در مرز ایران و عراق و استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، برای نظارت بر این امر بود. سرکردگان سازمان منافقین که از مدتها قبل و در اقدامی خائنانه، در دامن رژیم بعث جا خوش کرده بودند و در زمره جیرهخواران صدام به حساب میآمدند، دچار اضطراب فراوانی شدند؛ اگر جنگ به پایان میرسید، دیگر خرج منافقین را دادن، برای بعثیها موضوعیتی نداشت. به همین دلیل بود که رجوی، سرکرده منافقین، در دیدار با صدام، نظر وی را برای هجوم به خاک ایران، آن هم شش روز پس از امضای قطعنامه ۵۹۸ جلب کرد اما به محض ورود منافقین به منطقه کِرِند، تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران و مردم، با آن ها درگیر شدند. منافقین که اصلاً توقع مقاومت مردمی و حضور سریع رزمندگان سپاه و ارتش را نداشتند، در منطقه حسن آباد، واقع در ۲۰ کیلومتری اسلام آباد غرب، زمینگیر شدند و ادواتی که صدام به آن ها هدیه داده بود، به کارشان نیامد! در زمانی کوتاه، رزمندگان ایران، در ارتفاعات چهارزبر خطی پدافندی را تشکیل دادند که بالکل منافقین را ناامید کرد. مدتی بعد، آن ها در محاصره کامل نیروهای ایران گرفتار شدند.
صورتحساب اشتغال یارانهای
روزنامه «دنیای اقتصاد» در مطلبی با عنوان «صورتحساب اشتغال یارانهای» نوشت: اعلام رتبه اول ایران در جهان در پرداخت یارانه انرژی موضوع پرداختهای انتقالی را داغ کرد. عموما حمایتهای یارانهای دولتها با سه هدف دنبال میشود که شواهد کاملی علیه آنها وجود دارد. در نمونه اول، یارانه بنزین با هدف حمایت از عموم مصرفکنندگان پرداخت میشود که عملا براساس آمار واقعی، قشر ضعیف کمترین بهره را از آن دارند. دومین هدف کمک به تولید است. اما اختصاص برق ارزانقیمت به واحدهای کشاورزی و تولیدی در نهایت به استخراج بیتکوین به جای توسعه اقتصادی منجر شد. بهانه سوم یارانهها اما اشتغالزایی است که بار دیگر از سوی آمارها مردود میشود. بخش مهمی از پرداخت یارانه انرژی در بخش گاز صورت میگیرد که سهم بالایی در تولید سیمان دارد، بنابراین انتخاب این صنعت میتواند شاهد مناسبی از هدفمندی پرداختهای انتقالی با هدف ایجاد شغل باشد. مجموع یارانه پرداختی به تولید سیمان کشور سالانه حدود ۹۰۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود؛ حال آنکه سود این شرکتها در سال گذشته ۱۵۰۰ میلیارد تومان (یک ششم یارانه دریافتی) بوده است. اگر این یارانه را به میزان افراد شاغل در صنعت سیمان تقسیم کنیم، ماهانه ۳۷ میلیون تومان سهم هر نفر میشود. دریغ آنکه دریافتی شاغلان این صنعت به طور متوسط ۸۰ درصد کمتر است که یک بار دیگر اهداف کور توسعه یارانهای را افشا میکند.
چراغ سبز به بورس
روزنامه «جهان صنعت» در گزارشی با عنوان «چراغ سبز به بورس» می نویسد: بازار بورس تهران در هفته منتهی به ۴ مرداد ۹۸ با رشد ۶۷۰۴ واحدی توانست برای دومین بار وارد کانال ۲۵۰ هزار واحد شود و بر ۲۵۲۸۶۴ واحد بسته شود. در هفته قبل اشاره شد که بازار بر مدار نوسان در حرکت است به طوری که هفته گذشته شاخص کل بورس در سه روز کاری مثبت و در دو روز کاری منفی معامله شد. بازار این روزها در روالی قرار گرفته که اصلاح خود را در قالب زمانی به پیش میبرد و سهام بازار در حال دست به دست شدن است. نبودن هیجان در معاملات به منطقیتر شدن بازار و حرکت بازار در میاتمدت میتواند کمک خوبی کند. شاخص هم وزن با کاهش ۱۴ واحدی نسبت به هفته گذشته روی ۵۹۹۴۵ واحد بسته شد. ارزش معاملات طی هفته در روزهای منفی افت محسوسی را از خود نشان داد به طوری که روز سهشنبه شاهد کمترین ارزش معاملات به مقدار ۱۳۰۰ میلیارد تومان بودیم ولی در روز مثبتی مثل چهارشنبه شاهد ارزش معاملاتی خوبی به مقدار ۲۳۰۰ میلیارد تومان بودیم که میتواند نشانه مثبتی برای بازار باشد.
اوضاع شعر وخیم است
روزنامه «توسعه ایرانی» در مطلبی با عنوان «اوضاع شعر وخیم است» در گفت و گو با روزبه سوهانی شاعر و منتقد آورد: برای من کیفیت شعر طبیعتا از آنچه بهعنوان کیفیت عمومی شعر از آن یاد میکنیم، جدا نیست. به نظر من شعر مثل باقی گونههای هنری دیگر، نمیتواند از شرایط عمومی که بر جامعه حاکم است، جدا باشد. در این مقطع نیز -که درباره آن بیشتر خواهیم گفت- طبیعتا حال شعر متأثر از وضعیت عمومی جامعه است. بخشی از حال شعر میتواند متأثر از وضعیت اقتصادی جامعه باشد و بخشی متأثر از وضعیت فرهنگی و ساختارهای فرهنگی و سیاستگذاریهای کلان جامعه. همه اینها مثل یک زنجیر به هم متصل هستند و درنتیجه حال عمومی شعر میتواند تقریبا چکیدهای از حال عمومی جامعه باشد، اما در معنای کلی کلمه. اگر بخواهیم به دل ماجرا برویم، باید شعر را در کلیتی قرار دهم و بگویم اکنون اوضاع شعر وخیم است.
نظر شما