آیا این سکوت به خاطر رسیدن باشگاه ها به برنامه هایش است یا آنان به خاطر برخی عملکرد خود در فصل نقل و انتقالات، برنامه ای برای رویارویی با رسانهها ندارند؟ در این زمینه باید گفت اگر سکوت مدیریتی به خاطر ادامه مسیر برنامه های تیم است بدون شک می شود از آن به عنوان یک راهکار مناسب در مسیر خدمت یاد می شود اما زمانی این پیش فرض با ابهاماتی مواجه می شود که حواشی ۲ باشگاه بیش از سال های گذشته شده است که عملکرد آنان را تحت تاثیر قرار می دهد؟
بدون شک اگر مدیران سرخآبی در مسیر خدمت به ورزش فوتبال اقدامات چشمگیری در دستور کار داشتند بوق و کرنای آنان روابط عمومی باشگاه بود و خود نیز بدون شک در کوتاه مدت از طریق نشست های خبری پرتکرار به تشریح دستاوردها می پرداختند.
اما واقعیت این ماجرا سکوت در مسیر خدمت نیست زیرا اخبار و حواشی اطراف باشگاه حکایت از داستانی دیگر دارد که تیتر آن «گریز از پاسخگویی به عملکرد» است. بدون شک این گریز نخست از قلمرو رسانه ها است؛ رسانه هایی که منادی آگاهی بخش و منتشر کننده واقعیت هایی هستند که دوستداران فوتبال از آن بی خبرند.
خبرهایی از جنس دلایل اصلی رفتن «برانکو ایوانکویچ» و خسارت محض قرارداد «پروپئیچ» که زمان زیادی از فصل نقل و انتقالات ۲ باشگاه را به خود اختصاص داد. زمانی که می توانست با مدیریت بهتر هم حواشی تیم را کم کند و هم هزینه های ناشی از آن را به سایر بخش ها تزریق شود. اما این اتفاق نیفتاد.
این روزها مدیران ۲ تیم فراری از پاسخگویی هستند پاسخ هایی که تنها به برانکو و بازیکن صرب استقلال مربوط نمی شود. در این زمینه «امیرحسین فتحی» باید پاسخگو باشد که چگونه چند فصل ناکامی آبی پوشان پایتخت با یک جین بازیکن جوان پایان خواهد یافت و رهبر اصلی تیم استقلال در میدان کیست؟ آیا گلایه برخی پیشکسوتان از راه ندان آنان به باشگاه و اکادمی های پایه دلیل خاصی دارد؟
چرا «پژمان منتظری» همچنان در انتظار تمدید قرارداد است؟ چگونه است که مدیران تیم از بند قرارداد برترین بازیکن خارجی فصل هجدهم خود بی خبر بودند؟ در حالی که استقلال به عنوان تیم مدعی باید ۲ دروازه بان سطح یک داشته باشد چرا در به خدمت گیری دروازه بان سطح ۲ نیز ناتوان است؟ بازیکن سالاری و شرط گذاری برای تمدید قرارداد چه جایگاهی در مدیریت باشگاه دارد؟
داستان قرارداد شفر و شکایت او به کجا رسید ؟ مگر قرار نبود که این مربی با کمترین هزینه از تیم جدا شود پس چرا ادعای بیش از ۸۰۰ هزار دلار طلب از باشگاه دارد؟ آیا او «ژوزه» استقلالی ها خواهد شد؟
همچنین «ایرج عرب» که این روزها برترین مربی تاریخ این باشگاه را با یک بی تدبیری راهی باشگاه های حاشیه خلیج فارس کرد باید در زمان و پاسخگو سوالات باشد. آیا او به عنوان مدیر تیم مطلع نبود که برانکو پرداخت معوقه دارد و با استناد به این بند فسخ قرارداد خواهد کرد؟ آیا او نمی دانست که با رفتن مرد کروات فوتبال ایران تیم دچار حاشیه خواهد شد؟
اردوی ترکیه چه دستاوردی داشت و چرا برگزار شد؟ چه بازی هایی در ان کشور باید برگزار می شد و کدام تیم برای دیدار با قهرمان ایران اعلام آمادگی کرد؟
همچنین مدیر عامل باشگاه پرسپولیس پاسخگو باشد که چرا پیش از استخدام سرمربی تیم با بازیکنان خاص قرارداد امضا شد؟ ماجرای بازگشت «فرشاد احمدزاده» و «وحید امیری» که در بدترین شرایط تیم را ترک کردند به پرسپولیس چه بود؟
عرب نمی تواند در این زمینه خود را به بی خبری بزند زیرا اگر چنین تصمیمی بگیرد بدون شک باید گفت که مدیریت او نمادین است و تصمیم گیرنده باشگاه دیگران به شمار می روند. اگر از این حواشی آگاه است و اقدامی نکرده بدون شک به تیم قهرمان لیگ برتر ضربه زده است. ضربه ای که همتای او در باشگاه آبی پوش با پرداخت نکردن بند قرارداد پاتوسی و هزینه کرد آن در پرونده پروپئیچ آن را تکرار و یکی از بهترین خرید های تاریخ استقلال را به «بن یاس» امارات فرستاد.
اینکه فتحی و عرب این روزها در اتاق های شیشه ای مدیریت خود را حبس کرده و تابلو ورود ممنوع برای خبرنگاران در دست دارند اقدام عجیبی نیست اما اینکه هواداران پرشمار این ۲ تیم چگونه باید با فصل نوزدهم و سیاست های جدید کنار بیایند یک چالش است که به زودی آنان را از سلول های مدیریتی خارج و به میز پاسخگویی خواهد کشاند.
همچنین سوالی که هم اکنون بسیاری از رسانه های موافق و منتقد مدیریت ۲ باشگاه با آن مواجه هستند این است که این مدیران تا کی پنهان کاری در دستور کار قرار می دهند و هواداران باید خبر و حواشی را از منفذهای دیگر کسب کنند. اطلاعاتی که از سوی منتقدان منتشر می شود نه تنها شفاف نیست بلکه موجب می شود تا حوشی بیشتری گریبان تیم ها را بگیرد. حواشی از جنش سهم خواهی این افراد غیر فوتبال در چیدمان تیم ها و دخالت در تنظیم قراردادها بدون توجه به معاونت های مختلف.
نظر شما